ماده1ـ دولت مكلف است در راستاي تحقق سند چشمانداز بيستسالة كشور، سياستهاي كلي نظام و قانون سياستهاي اجرائي اصل (44) قانون اساسي و به موجب اين قانون، زمينهها، برنامهها، تسهيلات و امكانات ارتقاء بهرهوري و اصلاح الگوهاي توليد و مصرف در بخش كشاورزي و منابع طبيعي را فراهم و به مرحله اجراء درآورد.
ماده2ـ به منظور:
الف ـ ارائه مشاوره فني، اجرائي، ترويجي و مديريتي براي بهبود شرايط و افزايش كمّي و كيفي محصولات، اصلاح و بهبود شيوههاي مصرف عوامل توليد و نهادهها در محصولات و توليدات كشاورزي و منابع طبيعي؛
ب ـ انجام فعاليتهاي مهندسي و تأمين زمينههاي افزايش ارزش افزوده و ارتقاء بهرهوري بخش كشاورزي و منابع طبيعي؛
ج ـ تشخيص و درمان آفات و بيماريهاي گياهي و دامي
سازمانهاي نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي و نظام دامپزشكي جمهوري اسلامي ايران موظفند حسب مورد و متناسب با استعدادها و شرايط بخش كشاورزي و منابع طبيعي هر منطقه و در قالب سياستها و ضوابط حاكميتي اعلامي از سوي وزارت جهاد كشاورزي و سازمانهاي حاكميتي تابعة آن، مجوز تأسيس درمانگاهها (كلينيكها)، مجتمعهاي درماني (پلي كلينيكها)، آزمايشگاهها، داروخانهها، بيمارستانهاي دامي، مراكز تلقيح مصنوعي و مايهكوبي و شركتهاي مهندسي و خدمات مشاوره فني ـ اجرائي ـ مديريتي ـ مالي و بيمه ـ اقتصادي ـ بازرگاني و كشاورزي را صادر و نظارت نمايند.
نظارت بر انطباق عملكرد مراكز فوقالذكر بر سياستهاي حاكميتي اعلامي، بر عهده وزارت جهاد كشاورزي و سازمانها و مؤسسات حاكميتي تحت پوشش اين وزارتخانه (حسب مورد) ميباشد.
تبصره1ـ مراكز مذكور در اين ماده به صورت غيردولتي اداره شده و براساس قوانين مربوطه در مراجع ذيصلاح قانوني ثبت و تحت نظارت سازمانهاي نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي و نظام دامپزشكي جمهوري اسلامي ايران ارائه خدمت مينمايند.
تشكّلهاي صنفي و اتحاديههاي مرتبط با اين مراكز به صورت منطقهاي و يا كشوري، قابل تأسيس و ثبت در مراجع ذيصلاح خواهد بود.
تبصره2ـ تعداد نيروي انساني متخصص مراكز موضوع اين ماده متناسب با مناطق مختلف كشور و نوع فعاليت و سطحبندي خدمات، براساس دستورالعملي خواهد بود كه حداكثر سه ماه پس از تصويب اين قانون به پيشنهاد مشترك وزارت جهاد كشاورزي و سازمانهاي نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي و نظام دامپزشكي جمهوري اسلامي ايران و كميسيونهاي كشاورزي اتاقهاي بازرگاني، صنايع و معادن و تعاون تهيه و توسط وزير جهاد كشاورزي تأييد و ابلاغ ميشود.
در صورتي كه فعاليت اين مراكز در زمينة تحقيقات دانش بنيان با فنآوري بالا باشد، به كارگيري حداقل يك نفر دكتراي متخصص در رشته ذيربط الزامي است.
تبصره3ـ مراكز موضوع اين ماده، خدمات موردنياز توليدكنندگان و بهرهبرداران بخـش كـشاورزي را بر اسـاس تعرفههاي اعلامـي از سـوي وزارت جـهاد كشـاورزي به انجام ميرساند.
تعرفههاي ارائة خدمات مزبور، در سه ماهه اول هر سال با پيشنهاد مشترك سازمانهاي نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي، نظام دامپزشكي جمهوري اسلامي ايران نمايندة اتحادية كـشوري مراكز موضوع اين مـاده (حسـب مورد) و نمايـنده تشكّل هـر يك از زيربخشهاي كشاورزي و منابع طبيعي (حسب مورد) به تأييد وزير جهاد كشاورزي رسيده و ابلاغ ميگردد.
تبصره4ـ مراكز موضوع اين ماده موظف به رعايت سياستهاي حاكميّتي و برنامههاي ابلاغي از سوي وزارت جهاد كشاورزي و دستورالعملهاي ابلاغي از سوي سازمانهاي نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي و نظام دامپزشكي جمهوري اسلامي ايران ميباشند. در غير اين صورت، وزارت جهاد كشاورزي موظف است در رابطه با ادامة فعاليت آنان اقدامات قانوني لازم را به عمل آورد.
تبصره5 ـ با كارشناسان و متخصصات و كاركنان شاغل رسمي در دستگاههاي دولتي مرتبط كه با اجراء اين قانون وظايف آنان واگذار ميشود، مطابق با ماده (21) قانون مديريت خدمات كشوري عمل خواهد شد.
تبصره6 ـ در انعقاد قرارداد و ارجاع كارهاي دولتي به مراكز موضوع اين ماده، رتبهبندي سازمانهاي نظام مهندسي و دامپزشكي ملاك عمل ميباشد. آييننامه اجرايي نحوه رتبهبندي اين مراكز، حداكثر شش ماه پس از تصويب اين قانون به پيشنهاد وزارت جهاد كشاورزي و با هماهنگي سازمانهاي نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي و نظام دامپزشكي جمهوري اسلامي ايران و كميسيونهاي كشاورزي اتاقهاي بازرگاني، صنايع و معادن و تعاون، به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
تبصره7ـ كاركنان مراكز موضوع اين قانون در صورت استقرار مراكز در روستاها و شهرهاي زير بيست هزار نفر جمعيت، مشمول قانون صندوق بيمه اجتماعي روستاييان و عشاير ميباشند.
ماده3ـ بهرهبرداران بخش كشاورزي و منابع طبيعي در صورت وجود دانشآموختگان رشتههاي تخصصي كشاورزي و منابع طبيعي در مجموعه خود و يا در صورتي كه فعاليتهاي خود را تحت نظارت مراكز موضوع ماده (2) اين قانون به مرحله اجراء درآورند، در بهرهگيري از حمايتهاي قانوني و تسهيلات اعطائي (اعم از كمكهاي فني و اعتباري و مشوقها) از سوي دولت در اولويت ميباشند.
آييننامه اجرايي اين ماده به پيشنهاد مشترك وزارت جهاد كشاورزي، سازمانهاي نظام مهندسي كشاورزي و منابع طبيعي و نظام دامپزشكي جمهوري اسلامي ايران و كميسيونهاي كشاورزي اتاقهاي بازرگاني و تعاون به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده4ـ واگذاري امتياز و مجوز اين مراكز به اشخاص حقيقي و حقوقي ديگر، بدون اخذ مجوز كتبي از مراجع ذيصلاح صادركننده مجوز، ممنوع است و با متخلفين برابر قوانين مربوطه برخورد خواهد شد.
ماده5 ـ در قالب سياستهاي حاكميتي ابلاغي از سوي وزارت جهاد كشاورزي، بهرهبرداران بخش كشاورزي و منابع طبيعي مجاز به تأسيس تشكلهاي صنفي و اتحاديههاي مرتبط منطقهاي و يا كشوري در زير بخشهاي مختلف كشاورزي و منابع طبيعي و ثبت آن در مراجع ذيصلاح خواهند بود.
ماده6 ـ دولت مكلف است وظايف تصديگري خود در خصوص اقدامات اجرائي خريدهاي تضميني، تهيه و توزيع كليه نهادههاي توليد، اقدامات اجرائي خريد، انبارداري و توزيع اقلام موردنياز تنظيم بازار، ادارة كشتارگاهها، آزمايشگاههاي گياهي و دامي (به جز آزمايشگاههاي مرجع به تشخيص وزارت جهاد كشاورزي و تصويب هيأت وزيران)، انبارها، سيلوها، سردخانهها، صنايع تبديلي و تكميلي، امور اجرائي آموزشي، ترويجي و بيمهگري را متناسب با وظايف و اختيارات هر تشكل، به تشكلهاي موضوع مواد (2) و (5) اين قانون، مطابق با قوانين و مقررات مربوط واگذار نمايد.
تبصره1ـ به منظور حفظ سلامت محصولات كشاورزي خام و فرآوري شده و مواد غذايي مرتبط با آنها، وزارتخانههاي جهاد كشاورزي، بهداشت، درمان و آموزش پزشكي و مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران موظفند، حداكثر شش ماه پس از تصويب اين قانون، استانداردهاي ملي مرتبط را تدوين و با رعايت ماده (6) قانون اصلاح قوانين و مقررات مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران مصوب 25/11/1371، به تشكلهاي موضوع اين ماده ابلاغ و اجراء آن را حمايت و نظارت نمايند. توليدكنندگان نهادهها و محصولات نهايي كشاورزي و صنايع تبديلي و فرآوري توليدات كشاورزي و غذايي و تشكلهاي موضوع اين ماده موظفند ضوابط ابلاغي را مراعات نمايند.
تبصره2ـ دولت موظف است حمايتها و تأمين تسهيلات لازم براي تشكلهاي موضوع اين ماده را جهت ايجاد آزمايشگاههاي مناسب، براي كنترل ميزان سلامت محصولات از جمله عدم آلودگي آنها به مواد شيميايي، پرتوزايي (راديواكتيويته)، ميكروبي، ويروسي، انگلي و قارچي فراهم نمايد.
تبصره 3ـ دولت موظف است تا استقرار كامل اين تشكلها و توانمندسازي آنها، حمايتها و پشتيبانيهاي لازم از آنها را به عمل آورد.
تبصره4ـ به منظور حمايت از بهرهبرداران و مصرفكنندگان و شفافيت قيمتها و ايجاد تعادل در بازار محصولات و توليدات كشاورزي، خريد و فروش نهادهها و محصولات توليدي، در صورتي كه از اقلام قابل معامله در بورس كالا باشد، بايد از طريق شركت در بورس كالا انجام شود.
تبصره5 ـ فروش نهادههاي كشاورزي از قبيل انواع كود و سم و دارو توسط فرشندگان مجاز، تنها با دريافت نسخههاي مرتبط كه توسط مراكز موضوع ماده (2) اين قانون صادر ميشود قابل انجام ميباشد. پروانه فعاليت متخلفين از احكام اين ماده، توسط مراجع ذيصلاح صادركننده پروانه، لغو ميشود.
تبصره6 ـ خريدهاي تضميني در محصولات غيراساسي منوط به پذيرش شرايط الگوي كشت از طرف كشاورزان و توليدكنندگان ميباشد.
الگوي كشت هر منطقه براساس مزيتهاي نسبي، ارزش افزوده، شرايط اقتصادي، شرايط آب و هوايي و حد بهينة آن در كشور، حداكثر تا شش ماه پس از تصويب اين قانون، توسط وزارت جهاد كشاورزي براي هر منطقه تعيين و جهت اجراء ابلاغ ميشود.
ماده7ـ نماينده تشكلهاي موضوع مواد (2) و (5) اين قانون حسب مورد، در جلساتي كه به منظور تصميمگيري و يا بررسي مسائل حوزه وظايف و اختيارات مرتبط با آنان تشكيل ميشود، به عنوان ناظر شركت خواهند داشت و دستگاههاي اجرائي ذيربط شهرستاني، استاني و كشوري موظف به دعوت از آنان خواهند بود.
ماده8 ـ به منظور حفاظت از منابع ملي شده و اراضي دولتي واقع در حريم شهرها، شهركها و شهرهاي جديد (از مبدأ شروع حريم) و جلوگيري از تجاوز به اين عرصهها و توسعه فضاي سبز اعم از زراعت چوب، جنگلكاري آبخيزداري، پاركهاي جنگلي، درختكاري مثمر و غيرمثمر و همچنين بهرهبرداريهاي همگن ديگر نظير فعاليتهاي طبيعتگردي، توسعه كشت گياهان دارويي و صنعتي و پروژههاي شيلاتي، دولت مكلف است با حفظ مالكيت دولت، حق بهرهبرداري و يا حق انتفاع از عرصههاي مستعد مذكور را در قالب طرحهاي مصوب در اختيار متقاضيان واجد شرايط قرار دهد.
تبصره1ـ وجه قابل پرداخت بابت حق بهرهبرداري و يا حق انتفاع اين گونه اراضي براي سال اول به صورت مزايده تعيين و براي سالهاي بعد براساس نرخ تورم سالانه اعلامي از سوي بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران تعديل و تعيين ميگردد. وجه حق بهرهبرداري و يا حق انتفاع سالانه مذكور بايد توسط مجريان طرح حداكثر تا پايان هر سال مالي به حساب مربوط در خزانه واريز گردد.
تبصره2ـ هرگونه واگذاري جزئي و يا كلي و يا تغيير كاربري غيرمجاز و يا تغيير طرح مصوب (كلي و يا جزئي) و يا عدم پرداخت به موقع وجه حق بهرهبرداري و يا حق انتفاع سالانه از سوي مجري طرح، موجب فسخ يك طرفه قرارداد بهرهبرداري طرح از سوي وزارت جهاد كشاورزي ميشود.
تبصره3ـ مدت زمان اجراي اين گونه طرحها پانزده سال تعيين ميگردد و مفاد آن در پايان سال پانزدهم قابل تجديدنظر ميباشد. همچنين در صورتي كه مجري طرح، مطابق مفاد اين ماده و ساير قوانين مرتبط نسبت به اجراء تعهدات خود اقدام نموده باشد، وزارت جهاد كشاورزي مجاز است عرصه طرح مذكور را با شرايط تجديدنظر شده، همچنان در اختيار مجري مذكور قرار دهد.
تبصره4ـ حجم فعاليت و ميزان كل (مساحت) اراضي مورد اجراء در خصوص فعاليتهاي موضوع اين ماده در سطح كشور براي هر سال در بودجههاي سنواتي تعيين ميگردد.
تبصره5 ـ لايحه قانوني اصلاح لايحه قانوني واگذاري و احياء اراضي در حكومت جمهوري اسلامي ايران مصوب 26/1/1359 و آييننامه اجرائي آن مصوب 31/2/1359 و مواد (3) و (31) قانون حفاظت و بهرهبرداري از جنگلها و مراتع كشور مصوب سال 1346 و اصلاحات بعدي آن و ماده (75) قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين مصوب 28/2/1383 از حكم اين ماده مستثني بوده همچنين (در صورت ضرورت)، طرحهاي موضوع ماده (3) قانون حفاظت و بهرهبرداري از جنگلها و مراتع كشور مصوب سـال 1346 و اصلاحات بـعدي آن كه تا قبل از تصويب اين قانون واگذار شده و به مرحله بهرهبرداري رسيده و مشمول مصاديق مذكور در اين ماده ميباشد، قابل انطباق با مفاد اين ماده خواهد بود.
تبصره6 ـ آييننامه اجرائي اين ماده به پيشنهاد وزارت جهاد كشاورزي به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده9ـ وزارت جهاد كشاورزي مكلف است با همكاري سازمان ثبت اسناد و املاك كشور در اجراء قوانين و مقررات مربوط، با تهيه حدنگاري (كاداستر) و نقشههاي مورد نياز، نسبت به تثبيت مالكيت دولت بر منابع ملي و اراضي موات و دولتي و با رعايت حريم روستاها و همراه با رفع تداخلات ناشي از اجراء مقررات موازي اقدام و حداكثر تا پايان برنامه پنجساله پنجم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، سند مالكيت عرصهها را به نمايندگي از سوي دولت اخذ و ضمن اعمال مديريت كارآمد، نسبت به حفاظت و بهرهبرداري از عرصه و اعياني منابع ملي و اراضي ياد شده بدون پرداخت هزينههاي دادرسي در دعاوي مربوطه اقدام نمايد.
تبصره1ـ اشخاص ذينفع كه قبلاً به اعتراض آنان در مراجع ذيصلاح اداري و قضائي رسيدگي نشده باشد ميتوانند ظرف مدت يك سال پس از لازمالاجراء شدن اين قانون نسبت به اجراء مقررات اعتراض و آن را در دبيرخانه هيأت موضوع ماده واحده قانون تعيين تكليف اراضي اختلافي موضوع اجراي ماده (56) قانون حفاظت و بهرهبرداري از جنگلها و مراتع مصوب 29/6/1367 شهرستان مربوطه ثبت نمايند و پس از انقضاء مهلت مذكور در اين ماده، چنانچه ذينفع، حكم قانوني مبني بر احراز مالكيت قطعي و نهايي خود (در شعب رسيدگي ويژهاي كه بدين منظور در مركز از سوي رئيس قوه قضائيه تعيين و ايجاد ميشود) دريافت نموده باشد، دولت مكلف است در صورت امكان عين زمين را به وي تحويل داده و يا اگر امكانپذير نباشد و در صورت رضايت مالك، عوض زمين و يا قيمت كارشناسي آن را پرداخت نمايد.
تبصره2ـ با تصويب اين قانون، انتقال قطعي مالكيت دولت در واگذاري اراضي ملي، دولتي و موات به متقاضياني كه از تاريخ ابلاغ اين قانون به بعد شروع به تشكيل پرونده درخواست اراضي مينمايند ممنوع بوده و قوانين مغاير لغو ميگردد لكن صدور سند مالكيت اعياني احداثي پيشبيني شده در طرح مصوب و پس از اجراء كامل طرح و تأييد هيأت نظارت مندرج در قانون اصلاح ماده (33) اصلاحي قانون حفاظت و بهرهبرداري از جنگلها و مراتع كشور مصوب 9/4/1386 مجمع تشخيص مصلحت نظام، بلامانع بوده و بهرهبرداري از اراضي مذكور به صورت اجاره، حق بهرهبرداري و يا حق انتفاع و در قالب طرح مصوب، مجاز ميباشد.
ماده10ـ بانكـها و مؤسسات مالي و اعتباري مكلفند در اعطاء تسهيلات بانكي به طرحهاي كشاورزي و منابع طبيعي اسناد مشاعي مالكين و نسقهاي زراعي زارعين و اشخاص را به نسبت سهم مشاع از قيمت روز كل مشاع ارزيابي و قراردادهاي اجاره و يا بهرهبرداري و يا حق انتفاع از اراضي ملي و دولتي و سند مالكيت اعياني احداثي را به عنوان وثيقه و تضمين براي اعطاء تسهيلات بپذيرند. دفاتر اسناد رسمي موظفند بنا به درخواست بانكها و مؤسسات مذكور نسبت به تنظيم سند رهن بر اين اساس اقدام نمايند. دولت مكلف است از طريق تشويق بيمه سرمايهگذاري و ساير ابزارهاي بيمهاي، تحقق اين امر را تضمين نمايد.
ماده11ـ دولت مكلف است با اتخاذ تمهيدات لازم براي شناسايي و كنترل كانونهاي بحراني فرسايش آبي، بادي و مقابله با پديده بيابانزايي و جلوگيري از هجوم شنهاي روان و گرد و غبار با منشأ داخلي و خارجي به گونهاي عمل نمايد كه تا پايان برنامه پنجساله پنجم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، ميزان متوسط كاهش سالانه فرسايش خاك كشور يك تن در هكتار و در اراضي به حداقل سه تن در هكتار برسد.
ماده12ـ به منظور ارتقاء بهرهوري در حفاظت بهينه و نيز احياء جنگلها، بيشههاي طبيعي و مراتع كشور:
الف ـ دولت مكلف است سياستگذاري، برنامهريزي و اقدامات لازم را جهت كنترل و كاهش عوامل تخريب از طريق بهكارگيري بخشهاي غيردولتي و با ساز و كارهاي افزايش پوشش حفاظتي و حمايتي به گونهاي ساماندهي نمايد كه تا پايان برنامه پنجساله پنجم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، پوشش حفاظتي و حمايتي جنگلها و مراتع كشور به سطح صد و سي و پنج ميليون هكتار برسد.
ب ـ دولت مكلف است در اجراء طرحهاي عمومي، عمراني و توسعهاي خود و نيز اكتشاف و بهرهبرداري از معادن، خسارات وارده به جنگلها و عرصه و اعياني منابع طبيعي را در محاسبات اقتصادي و برآورد هزينههاي امكانسنجي اجراء طرح منظور و پس از درج در بودجههاي سنواتي، در قالب موافقتنامههاي مبادله شده با وزارت جهاد كشاورزي براي حفاظت، احياء و بازسازي عرصهها اختصاص دهد.
وزارت جهاد كشاورزي مكلف است هزينههاي احياء و بازسازي و جبران خسارات وارده را حداكثر ظرف سه ماه پس از استعلام دستگاه اجرائي مربوط، تعيين و اعلام نمايد.
نحوه محاسبه خسارات وارده بر مبناء آييننامهاي خواهد بود كه حداكثر شش ماه پس از تصويب اين قانون به پيشنـهاد مشترك وزارت جهاد كشـاورزي، معاونت نظارت و راهبـردي رئيـسجمـهور و سـازمان حـفاظت محـيط زيـست، تـهيه و به تـصويب هيـأت وزيران ميرسد.
ماده13ـ درآمدهاي حاصل از خسارات موضوع ماده (12) اين قانون، كليه وجوه دريافتي بابت قراردادهاي اجاره، حق بهرهبرداري و حق انتفاع اراضي ملي و دولتي از جمله وجوه دريافتي موضوع ماده (8) اين قانون، بهره مالكانه طرحهاي جنگلداري، منابع طبيعي و پروانه چرا، سه درصد (3%) حقوق دولتي ناشي از بهرهبرداري از معادن، كليه جرائم و درآمد حاصل از فروش محصولات جنگلي و مرتعي كشف شده و بازداشتي، به حسابي متمركز در خزانهداري كل واريز و معادل صددرصد (100%) وجوه واريزي در قالب بودجه ساليانه جهت انجام عمليات آبخيزداري و آبخوانداري، حفاظت، احياء و توسعه منابع طبيعي كشور به وزارت جهاد كشاورزي اختصاص مييابد.
ماده14ـ به منظور حفظ و توسعه پايدار زيست محيطي (اكولوژيكي) عرصههاي طبيعي و ايجاد تعادل جمعيت دام موجود در مراتع كشور، دولت مكلف است با انجام مطالعه، ارتقاء علمي و تقويت تسهيلات، به گونهاي اقدام نمايد كه با استفاده از نيروي انساني متخصص، توان و سرمايههاي بخشهاي غيردولتي، ظرف ده سال:
الف ـ شاخص رشد كيفيت و كميت علوفه و ساير توليدات مراتع، ضريب تنوع گياهي، تثبيت خاك و ترسيب كربن و ساير معيارهاي زيست محيطي (اكولوژيكي) سرزمين، به طور متوسط سالانه تا دو درصد (2%) افزايش يابد.
ب ـ با انجام اقداماتي نظير اصلاح نژاد، بهبود مديريت و اصلاح الگوهاي پرورش دام، ضمن كاهش جمعيت دامي و بسته به مرتع (بز، گوسفند و گاو بومي) به ميزان سه ميليون واحد دامي در سال تا حد تعادل، جمعيت دام جايگزين (گاو آميخته و گاو اصيل، گاوميش و گوسفندپرواري صنعتي و نيمه صنعتي) تا سه و يك دهم (1/3) ميليون واحد دامي در سال افزايش يابد.
ج ـ ميزان خوراک توليدي از منابع زراعي شامل انواع بقولات (لگومها)، علوفههاي سيلويي، جو و ذرت به ميزان سه و يک دهم (1/3) ميليون تن افزايش و برداشت علوفه مجاز از مراتع کشور به ميزان نيم (5/0) ميليون تن در سال افزايش يابد.
ماده15ـ دولت مکلف است ضمن اعمال ممنوعيت بهرهبرداري مازاد بر توان زادآوري طبيعي، احيائي و زيست محيطي (اکولوژيک) جنگلهاي کشور، ترتيبات و تمهيدات لازم را جهت اصلاح الگوي مصرف چوبهاي جنگلي اعم از صنعتي و غيرصنعتي، جايگزيني سوخت فسيلي و انرژيهاي تجديدپذير به جاي سوختهاي هيزمي، خروج دام از جنگل و ساماندهي جنگلنشينان به عمل آورده و با استفاده از توان و سرمايههاي بخشهاي غيردولتي نسبت به احياء و توسعه درختکاري مثمر و غيرمثمر و بوستانهاي جنگلي و زراعت چوب اقدام نمايد به گونهاي که ظرف ده سال، ضريب حفاظتي جنگلها و مراتع، از چهل درصد (40%) به نود درصد (90%) و سرانه جنگل از هفده صدم (17/0) هکتار به بيست و پنج صدم (25/0) هکتار برسد.
ماده16ـ از تاريخ تصويب اين قانون، وزارت بازرگاني و ساير اشخاص حقيقي و حقوقي اعم از دولتي و غيردولتي قبل از واردات کالاها و يا محصولات بخش کشاورزي (اعم از خام و يا فرآوري شده) و يا مواد اولية غذايي مورد نياز صنايع غذايي و تبديلي موظفند از وزارت جهاد کشاورزي مجوز لازم را اخذ نمايند. همچنين دولت مکلف است بهمنظور حمايت از توليدات داخلي، براي واردات کلية کالاها و محصولات بخش کشاورزي تعرفة مؤثر وضع نمايد به گونهاي که نرخ مبادله همواره به نفع توليدکنندة داخلي باشد.
تبصره1ـ واردات نهادههاي توليد بخش کشاورزي (از قبيل بذر، نهال، کود و سم) باهماهنگي و اخذ مجوز وزارت جهاد کشاورزي از اعمال تعرفه مؤثر مستثني ميباشد.
تبصره2ـ مسؤوليت انتخاب ابزار تعرفهاي، تعيين سهمية مقداري، زمان ورود و مقدار تعرفه براي کالاهاي کشاورزي و فرآوردههاي غذايي با وزارت جهاد کشاورزي خواهدبود.
ماده17ـ وزارت جهاد کشاورزي موظف است علاوه بر منابع پيشبيني شده در ماده (12) قانون تشکيل وزارت جهاد کشاورزي و در اجرا بند «د» ماده (18) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، چهل و نه درصد (49%) آورده سهم دولت در تشکيل و افزايش سرمايه صندوقهاي غيردولتي حمايت از توسعه بخش کشاورزي، (بخشي، شهرستاني، استاني، ملي، تخصصي و محصولي) را از محل فروش امکانات قابل واگذاري وزارت جهاد کشاورزي و سازمانهاي تابعه پس از واريز به حساب خزانه و رعايت مقررات مربوطه از طريق شرکت مادر تخصصي صندوق حمايت از توسعه سرمايهگذاري در بخش کشاورزي در سراسر کشور تأمين نمايد.
تبصره 1ـ صندوقهاي موضوع اين ماده مجاز به فعاليت مالي، اعتباري و بازرگاني در بخش کشاورزي و منابع طبيعي و توسعه صنايع تبديلي و تکميلي از جمله فعاليتهاي موضوع ماده (6) اين قانون ميباشند.
تبصره2ـ دولت مکلف است حداقل بيست و پنج درصد (25%) از منابع قابل تخصيص حساب ذخيره ارزي (سهم بخش غيردولتي) را به صورت ارزي جهت توانمندسازي تشکلهاي غيردولتي براي فعاليتهاي اقتصادي و توسعه سرمايهگذاري در بخش کشاورزي و منـابع طبيعي و توسعـه صنايع تبديلي و تکـميلي با هدف توليد براي توسعه صادرات در اختيار صندوقهاي حمايت از توسعه بخش کشاورزي قرار دهد تا با مشارکت مالي تشکلها و توليدکنندگان و بهرهبرداران در امر سرمايهگذاري اين بخش اقدام نمايند.
بازپرداخت اصل و سود اين تسهيلات به صورت ارزي به حساب ذخيره ارزي واريز ميگردد. پنجاه درصد (50%) سود حاصله ناشي از اين فعاليتها پس از واريز به حساب ذخيره ارزي و با رعايت مقررات مربوط، به عنوان سهم دولت (موضوع اين ماده) در تجهيز منابع و افزايش سرمايه صندوقهاي مذکور، از طريق شرکت مادر تخصصي صندوق حمايت از توسعه بخش کشاورزي به حساب اين صندوقها واريز ميگردد.
تبصره3ـ صندوقهاي موضوع اين ماده ميتوانند ضمن رعايت ضوابط و دستورالعمل بانک مرکزي، با انتشار اوراق مشارکت (با تضمين اصل و سود توسط دولت و با رعايت حکم بند «ح» ماده (10) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران) منابع لازم براي اعطاء تسهيلات مورد نياز بخش کشاورزي و منابع طبيعي و توسعه صنايع تبديلي و تکميلي را فراهم نمايند.
تبصره4ـ وزارت جهاد کشاورزي و ساير دستگاههاي اجرائي مجازند منابع مالي بخش کشاورزي و منابع طبيعي و توسعه صنايع تبديلي و تکميلي، اعم از يارانه، اعتبارات کمکهاي بلاعوض، کمکهاي فني و اعتباري و وجوه اداره شده را با عامليت صندوقهاي حمايت از توسعه بخش کشاورزي و مشارکت مالي بهرهبرداران اين بخش، به مرحله اجراء درآورند.
تبصره5 ـ در اجراء بند «ج» ماده (18) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، صندوقهاي حمايت از توسعه بخش کشاورزي مجازند در راستاي قانون بيمه محصولات کشاورزي مصوب 1/3/1362 و اصلاحيههاي بعدي آن، به عنوان دستگاه بيمهگر عمل نمايند. در اين صورت، دولت با عقد قرارداد با اين صنـدوقها سهم خود را اعم از يارانه حـق بيمه و مابهالتفاوت خسارت به حساب صندوقـهاي مذکور واريز مينمايد. نظارت بر عمـلکرد بيمهاي اين صندوقها با وزارت جهاد کشاورزي ميباشد.
تبصره6 ـ صندوقهاي موضوع اين ماده براي تأمين و تجهيز منابع مالي، با رعايت قانون بانکداري اسلامي و ماده (13) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران مجاز به دريافت تسهيلات و يا مشارکت با بانکهاي خارجي، ازجمله بانک توسعه اسلامي ميباشند.
ماده18ـ به منظور ارتقاء منزلت اجتماعي، دانش و توانمنديهاي فعالان بخش کشاورزي و منابع طبيعي و عشايري و پوشش مناسب برنامههاي ترويجي و گسترش برنامههاي توسعه انتقال تجارب و يافتههاي تحقيقاتي در اين بخش، سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران موظف است علاوه بر برنامههاي راديو و تلويزيوني گروه جهاد در کلية شبکههاي سراسري داخلي راديو تلويزيوني و همچنين شبکههاي استاني متناسب با موضوعات خاص استاني و کشوري با ايجاد گروه «دانش ترويج و توسعة بخش کشاورزي و منابع طبيعي» نسبت به تهيه و پخش برنامههاي ويژه بخش کشاورزي اقدام نمايد.
تبصره1ـ سازمان هواشناسي کشور موظف است آخرين اطلاعات پردازش شده و يافتهها و پيشبينيها و تحليلهاي هواشناسي مورد نياز بخش کشاورزي را به صورت روزانه ـ هفتگي ـ ماهيانه و دورهاي در اختيار شبکههاي راديو و تلويزيوني سراسري و مراکز استانها قرار دهد.
تبصره2ـ سازمان صدا و سيما جمهوري اسلامي ايران موظف است برنامه موضوع اين قانون را به صورت روزانه و ثابت و در زماني ارائه نمايد که بيشترين بيننده و شنونده را داشته باشد و در هر شبکه حداقل يک ساعت در شبانهروز و حداقل چهار روز در هفته برنامه اجراء نمايد.
تبصره3ـ منابع مالي مورد نياز ناشي از اين قانون هرساله به شرح زير و بر اساس عقد موافقتنامه با معاونت نظارت و راهبردي رئيس جمهور در اعتبار و رديف بودجهاي سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و وزارت جهاد کشاورزي تأمين و منظور ميگردد:
الف ـ پنج درصد (5%) از محل درآمدهاي حاصل از افزايش تعرفه کلية کالاهاي وارداتي بخش کشاورزي به کشور.
ب ـ يک در صد (1%) از چهار درصد (4%) سهم آموزش بخش تعاوني دريافتي توسط وزارت تعاون.
ج ـ مبالغ دريافتي از محل تبليغات صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران در حين اجراء اين برنامهها.
تبصره4ـ آئيننامه اجرائي اين ماده حداکثر ظرف سه ماه به پيشنهاد مشترک سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و وزارت جهاد کشاورزي تهيه و به تصويب هيأتوزيران ميرسد.
ماده19ـ به منظور افزايش توليد و ايجاد اشتغال، بانکهاي غيردولتي و مؤسسات مالي و اعتباري خصوصي و همچنين صندوقهاي غيردولتي حمايت از توسعه بخش کشاورزي (بخشي ـ شهرستاني ـ استاني ـ ملي ـ تخصصي و محصولي) مجازند برخي از پروژهها از قبيل احداث گلخانهها، مجتمعهاي گلخانهاي، دامپروري، شيلاتي، توليد قارچ، گياهان دارويي، صنايع تبديلي و تکميلي کشاورزي و مراکز تحقيقاتي خصوصي را پس از اخذ مجوزهاي لازم از وزارت جهاد کشاورزي و يا سازمانهاي تابعه با استفاده از منابع داخلي خود و همچنين در صورت نياز، حساب ذخيره ارزي (براي مصارف ارزي بر اساس ارقام مندرج در بودجههاي سنواتي) اجراء نموده و به يکي از روشهاي « فروش به قيمت تمام شده» و يا « اجاره به شرط تمليک اعياني» به متقاضيان با اولويت فارغالتحصيلان بيکار بخش کشاورزي واگذار نمايند.
ماده20ـ به دولت اجازه داده ميشود در جهت تأمين مالي طرحهاي بخش کشاورزي، صنايع تبديلي و تکميلي کشاورزي، صنايع غذايي و توسعة صادرات محصولات بخش کشاورزي از طرق زير سرماية خود را در بانک کشاورزي از هشت هزار ميليارد (8.000.000.000.000) ريال به سي هـزار ميليـارد (30.000.000.000.000) ريال افزايش دهد:
الف ـ کلية وجوه ناشي از بازپرداخت اصل و فرع تسهيلات اعطائي بانک کشاورزي از محل حساب ذخيرة ارزي موضوع ماده (60) قانون برنامه سوم و بند « هـ» ماده (1) قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران، پس از وصول توسط بانک کشاورزي، به حساب درآمد عمومي کشور نزد خزانهداري کل واريز و تا سقف يک هزار ميليارد (1.000.000.000.000) ريال از همين محل برداشت و به حساب سرمايه دولت در بانک کشاورزي منظور ميگردد.
ب ـ كلية وصوليهاي تسهيلات پرداختي از محل وجوه اداره شده، موضوع تبصرهها و كمكهاي فني و اعتباري اعتبارات عمومي قوانين بودجه سنوات گذشته (فصول كشاورزي و منابع طبيعي) كه عامليت آن بر عهده بانك كشاورزي بوده است، تا سقف يازده هزار ميليارد (11.000.000.000.000) ريال به حساب سرمايه دولت در بانك كشاورزي منظور ميگردد.
ج ـ معادل ارزي ده هزار ميليارد (10.000.000.000.000) ريال از محل حساب ذخيره ارزي به حساب سرمايه دولت در بانك كشاورزي منظور گردد.
ماده21ـ وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و كليه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي غيردولتي موظفند تعداد، رشته و تركيب جنسيتي دانشجويان رشتههاي تحصيلي دانشگاهها، مراكز و مؤسسات آموزش عالي مرتبط با كشاورزي، منابع طبيعي و دامپزشكي خود را قبل از اعلام و پذيرش، براساس نيازسنجي و مديريت منابع انساني كه توسط وزارت جهاد كشاورزي انجام ميشود، ساماندهي نمايند.
ماده22ـ وزارت جهاد كشاورزي موظف است حداكثر ظرف دو سال پس از تصويب اين قانون نسبت به:
الف ـ ايجاد پايگاه اطلاعاتي توليدكنندگان بخش كشاورزي و تشويق آنان به ثبت اطلاعات فعاليتهاي توليدي خويش در آن.
ب ـ ايجاد پايگاه اطلاعات جامع كشاورزي بر پايه فناوري اطلاعات (IT).
ج ـ شبكه مديريت دانش و اطلاعات كشاورزي و روستايي براي ارائة خدمات علمي، آموزشي، فني، ترويجي و ساير اطلاعات مورد نياز؛
اقدام نموده و در دسترس عموم قرار دهد.
ماده23ـ وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، دانشگاه آزاد اسلامي و ساير مراكز آموزشي كه مبادرت به آموزش رشتههاي مرتبط با بخش كشاورزي و منابع طبيعي مينمايند، موظفند از طريق مراجع ذيربط قانوني و با كاهش دروس غيرتخصصي دانشجويان مقاطع كارداني و كارشناسي به ميزان يك ترم درسي، درس عملي كارورزي متناسب با واحدهاي كسر شده و حداكثر به مدت شش ماه در يكي از مزارع دولتي، خصوصي و يا عرصههاي منابع طبيعي و آبخيزداري را زير نظر اساتيد مربوط با هماهنگي سازمان تحقيقات، آموزش و ترويج كشاورزي و منابع طبيعي كشور و يا مؤسسات استاني، جايگزين نمايند. صدور گواهي پايان تحصيلات مقطع تحصيلي براي اين دانشجويان منوط به تأييد دورة عملي كارورزي توسط اين مؤسسات ميباشد.
ماده24ـ وزارت نفت مكلف است همه ساله مبالغ ريالي صرفهجويي سوخت ناشي از برقي كردن چاههاي آب كشاورزي را به حسابي كه در خزانهداري كل افتتاح ميگردد، واريز نمايد تا جهت برقي كردن چاههاي كشاورزي اختصاص يابد و به مصرف برسد. وزارت نيرو و شركتهاي توزيع برق استاني موظفند با درخواست جهاد كشاورزي شهرستانها، برق چاهها را تأمين نمايند.
ماده25ـ وزارت جهاد كشاورزي موظف است حداكثر شش ماه پس از تصويب اين قانون و با همكاري وزارت نيرو نسبت به تعيين شاخصهاي بهرهوري آب كشاورزي اقدام نموده و به تصويب هيأت وزيران رسانده و در پايان هر سال گزارش اقدامات اجرائي درخصوص اين شاخصها و نتايج حاصله را به كميسيون كشاورزي، آب و منابع طبيعي مجلس شوراي اسلامي گزارش نمايد.
تبصره ـ در اجراء اين ماده، دولت موظف است آن دسته از شاخصهايي را كه براي اجرائي شدن مستلزم ارائه پيشنهادهايي است كه نيازمند تأمين اعتبار ميباشد، اين موارد را در بودجههاي سالانه درج و ارائه نمايد.
ماده26ـ در راستاي افزايش بهرهوري با رويكرد تقاضا محور آب كشاورزي و رعايت الگوي بهينة كشت، وزارت نيرو موظف است حداكثر يك سال پس از تصويب اين قانون اقدامات لازم را براي تحويل حجمي آب به بهرهبرداران با اولويت تشكلهاي قانوني بخش كشاورزي، براساس سند ملي آب، ظرفيت تحمل مجاز حوضههاي آبريز و با در نظر گرفتن شرايط اقتصادي، اجتماعي، زيست محيطي و فني با اولويتهاي تعريف شده براي تخصيص آب كشاورزي به عمل آورد.
ماده27ـ دولت مكلف است به گونهاي برنامهريزي نمايد كه تا سال 1404 هجري شمسي و با استفادة بهينه از منابع مندرج در فصل تأمين آب بودجههاي سنواتي، حداقل پانزده درصد (15%) متوسط بلندمدت نزولات آسماني سالانة كشور (هفت و نيم درصد (5/7%) از محل كنترل آبهاي سطحي و هفت و نيم درصد (5/7%) از طريق آبخيزداري و آبخوانداري) به حجم آب استحصالي كشور اضافه گردد و صددرصد (100%) ترازنامه (بيلان) منفي آبهاي زيرزميني دشتهاي كشور (با اولويت دشتهاي ممنوعه آبي) جبران گردد.
ماده28ـ به منظور استفاده بهينه و افزايش بهرهوري ماشينهاي كشاورزي، دولت موظف است براساس وضعيت نظام بهرهبرداري از عوامل توليد، الگوي صحيح بهرهبرداري از ماشين را طراحي و نسبت به تأمين تركيب مناسب ماشينهاي كشاورزي مورد نياز بخش از طريق بخشهاي غيردولتي اقدام نمايد.
تبصره1ـ نيروي انتظامي مكلف به شمارهگذاري و ارائه شناسنامة مالكيت كلية ماشينآلات خودكششي كشاورزي موجود و جديدالورود به بخش كشاورزي ميباشد.
تبصره2ـ دولت موظف است تعرفة واردات ماشينآلات كشاورزي و مجموعه ادوات مرتبط را به گونهاي تعيين نمايد كه ضمن حمايت از توليدات داخلي، امكان ارتقاء كيفيت و رقابت محصولات داخلي با نمونههاي مشابه خارجي فراهم شود.
ماده29ـ به منظور كنترل كيفي، بازرسي و صدور گواهي كيفيت محصولات كشاورزي، دولت مكلف است ضمن تعريف استانداردها و معيارهاي فرآيند توليد، فرآوري، نگهداري و بازاررساني و كاهش ضايعات محصولات كشاورزي، با استفاده از امكانات بخشهاي غيردولتي اقدامات لازم را به عمل آورد.
آئيننامه اجرائي اين ماده حداكثر شش ماه پس از تصويب اين قانون به پيشنهاد وزارت جهاد كشاورزي به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده30ـ به منظور افزايش كيفيت توليدات دام (موضوع ماده « 21» قانون نظام جامع دامپروري) و كنترل بهداشت تغذيه و جلوگيري از بروز برخي بيماريها و كاهش ضايعات، وزارت جهاد كشاورزي موظف است ضمن تدوين استانداردهاي توليد خوراك دام و نظارت بر اجراء آن، نسبت به توليدكنندگان بخش كشاورزي كه از خوراك آماده و استاندارد كارخانههاي توليد خوراك دام استفاده مينمايد، با استفاده از يارانهها و يا ساير مشوقهاي در اختيار، حمايتهاي لازم را به عمل آورد. همچنين محصولات توليدي كلية كارخانههاي خوراك دام مشمول استاندارد اجباري ميباشد.
ماده31ـ از تاريخ تصويب اين قانون، دولت موظف است حمايتهاي قانوني خود از بهرهبرداران و توليدكنندگان بخش كشاورزي و منابع طبيعي را با اولويت توليد محصولات زير تنظيم و اقدام نمايد:
الف ـ محصولات راهبردي: محصولاتي كه مستقيماً در امنيت غذايي نقش دارد و به اين واسطه ضرورتاً بايد در داخل كشور توليد شود.
ب ـ محصولات ويژه: محصولاتي كه بيشترين ارزش توليد را به ازاء نهادههاي مصرف شده ايجاد مينمايد و يا حلقههاي بزرگتري در زنجيره ارزش ايجاد و ميتواند محور رشد بخش كشاورزي باشد و يا با توجه به مزيتهاي صادراتي، حداقل ده درصد (10%) سهم بازار دنيا را در اختيار خود دارد.
پ ـ محصولات خاص منطقهاي: محصولاتي كه توليد آنها در كشور ممكن است همراه با مزيت نباشد ولي به واسطه شرايط خاص منطقهاي، توليد آنها اجتناب ناپذير است و بايد در جهت ايجاد مزيت براي آن محصولات اقدام نمود.
تركيب نوع محصولات در طبقهبندي فوقالذكر طي برنامههاي پنجساله توسعة كشور توسط وزارت جهادكشاورزي تعيين و ابلاغ ميگردد.
ماده32ـ در اجراء ماده (31) اين قانون، وزارت جهاد كشاورزي مكلف است در قالب بودجههاي سنواتي و يارانههاي مصوب در اختيار، به گونهاي برنامهريزي كند كه:
الف ـ از طريق پرداخت مستقيم به توليدكنندگان با بهرهوري بالا و داراي روند افزايشي در بهبود شاخص بهرهوري، رعايت موارد زيست محيطي در توليد و همچنين توليد با كيفيت منطبق بر برنامههاي الگوي كشت، پاداش بهرهوري پرداخت نمايد.
ب ـ در جهت رونق بازار بيمه و توسعة بيمة اتكائي كشاورزي و افزايش نقش بخش غيردولتي در صنعت بيمه، نسبت به پرداخت يارانه حقبيمه به بيمهگران غيردولتي، كه در راستاي اجراء الگوهاي بيمهاي مورد تأييد اين وزارتخانه عمل ميكنند، اقدام نمايد.
ج ـ به منظور كاهش آثار زيانبار مخاطرات و بيماريهاي مشترك انسان و دام و تثبيت نوسانات درآمد توليدكنندگان محصولات دامي و ساير محصولات هدفگذاري شده، نسبت به برقراري بيمههاي تمام خطر اجباري اقدام نمايد.
محصولات هدفگذاري شده، توسط وزارت جهادكشاورزي انتخاب و اعلام ميگردد.
د ـ به منظور توسعه صادرات و استفاده از مزيتهاي نسبي بخش كشاورزي، نسبت به پرداخت يارانه صادرات براي محصولات صادراتي منطبق بر استانداردهاي بازارهاي هدف بخش كشاورزي اعم از كمكهاي بازاريابي، جايزه صادراتي، اعتبارات صادراتي، تضمين مخاطرات ناشي از صادرات، يارانه كمكهاي غذايي به كشورهاي هدف، اقدام نمايد.
آئيننامة اجرائي اين ماده حداكثر شش ماه پس از تصويب اين قانون، به پيشنهاد وزارت جهاد كشاورزي به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده33ـ از تاريخ تصويب اين قانون، علاوه بر اجراء قانون خريد تضميني محصولات كشاورزي، در قالب بودجههايسنواتي و اعتبار مصوب، سياست قيمتتضميني نيز برقرار ميشود.
توليدكنندگان محصولاتكشاورزي ميتوانند محصولات خود را در بازار بورس تخصصي كالاي كشاورزي عرضه نمايند. در صورت كاهش قيمت بورس نسبت به قيمت تضميني اعلامشده از سوي دولت، مابهالتفاوت آن توسط دولت به توليدكنندگان پرداخت ميگردد.
وزارت جهادكشاورزي مكلف است هر ساله متناسب با شرايط توليد و بازار، محصولات تحت سياست خريد و قيمت تضميني را انتخاب و اعلام نمايد.
آئيننامه اجرائي اين ماده حداكثر شش ماه پس از تصويب اين قانون به پيشنهاد وزارت جهاد كشاورزي به تصويب هيأت وزيران ميرسد.
ماده34ـ دولت موظف است به منظور تنظيم روابط، تعيين راهبردها و شيوههاي عملي و راههاي كمّي و كيفي تحقق سياستهاي سند چشمانداز بيست ساله كشور در بخش كشاورزي، منابع طبيعي و محيط زيست، « سند ملي توسعه بخش كشاورزي»، « سند ملي توسعه منابع آب»، « سند ملي حفاظت محيطزيست و توسعة پايدار» در افق چشمانداز 1404 هجري شمسي با برشهاي سه برنامه پنجساله را حداكثر ظرف شش ماه پس از تصويب اين قانون تدوين و به تأييد مجلس شوراي اسلامي برساند.
ماده35ـ دولت موظف است هر سال و حداكثر تا پايان آذرماه سال بعد، نتايج حاصل از اجراء اين قانون و همچنين ميزان بهبود عملكرد كمّي و كيفي بخش كشاورزي و منابع طبيعي فصل زراعي سال قبل، ميزان بهبود شاخص بهرهوري (كل ـ انرژي ـ منابع انساني ـ ماشينآلات ـ سرمايه و منابع پايه آب و خاك)، ميزان سرمايهگذاري در اين بخش و ضرايب خودكفايي و امنيت غذايي را تهيه و به كميسيون كشاورزي، آب و منابع طبيعي مجلس شوراي اسلامي گزارش نمايد.
قانون فوق مشتمل بر سي و پنج ماده و سي و شش تبصره در جلسه علني روز چهارشنبه مورخ بيست و سوم تيرماه يكهزار و سيصد و هشتاد و نه مجلس شوراي اسلامي تصويب و در تاريخ 6/5/1389 به تأييد شوراي نگهبان رسيد.
رئيس مجلس شوراي ملي ـ علي لاريجاني
موضوعات مرتبط: قانون...
|
|
مرجع تصویب کننده: مجلس شورای اسلامی
موضوعات مرتبط: قانون...
قانون مدیریت خدمات کشوری
فصل اول - تعاریف
ماده 1- وزارتخانه : واحد سازمانی مشخصی است که تحقق یک یا چند هدف از اهداف دولت را برعهده دارد و به موجب قانون ایجاد شده یا میشود و توسط وزیر اداره می گردد.
ماده 2- مؤسسه دولتی: واحد سازمانی مشخصی است که به موجب قانون ایجاد شده یا میشود و با داشتن استقلال حقوقی، بخشی از وظایف و اموری را که بر عهده یکی از قوای سهگانه و سایر مراجع قانونی میباشد انجام میدهد .
کلیه سازمانهایی که در قانون اساسی نام برده شده است درحکم مؤسسه دولتی شناخته میشود.
ماده 3- مؤسسه یا نهاد عمومی غیردولتی : واحد سازمانی مشخصی است که دارای استقلال حقوقیاست و با تصویب مجلس شورای اسلامی ایجاد شده یا میشود و بیش از پنجاه درصد (50%) بودجه سالانه آن از محل منابع غیردولتی تأمین گردد وعهدهدار وظایف و خدماتی است که جنبه عمومی دارد.
ماده 4- شرکت دولتی: بنگاه اقتصادی است که به موجب قانون برای انجام قسمتی از تصدیهای دولت بهموجب سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (44) قانون اساسی، ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری جزء وظایف دولت محسوب می گردد، ایجاد و بیش از پنجاه درصد (50%) سرمایه و سهام آن متعلق به دولت میباشد. هر شرکت تجاری که از طریق سرمایهگذاری وزارتخانهها، مؤسسات دولتی و شرکتهای دولتی منفرداً یا مشترکاً ایجاد شده مادام که بیش از پنجاه درصد (50%) سهام آنها منفرداً یا مشترکاً متعلق به واحدهای سازمانی فوقالذکر باشد شرکت دولتی است.
تبصره 1- تشکیل شرکتهای دولتی تحت هریک از عناوین فوقالذکر صرفاً با تصویب مجلس شورای اسلامی مجاز است، همچنین تبدیل شرکتهایی که سهام شرکتهای دولتی در آنها کمتر از پنجاه درصد ( 50%) است با افزایش سرمایه به شرکت دولتی ممنوع است .
تبصره 2- شرکتهایی که به حکم قانون یا دادگاه صالح، ملی و یا مصادره شده و شرکت دولتی شناخته شده یا میشوند، شرکت دولتی تلقی می گردند.
تبصره 3- احکام « شرکتهای دولتی» که در این قانون ذکر شده بر کلیه شرکتهایی که شمول قوانین و مقررات عمومی بر آنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است نیز اعمال خواهد شد.
ماده 5- دستگاه اجرائی : کلیه وزارتخانهها، مؤسسات دولتی ، مؤسسات یا نهادهای عمومی غیردولتی ، شرکتهای دولتی و کلیه دستگاههایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر و یا تصریح نام است از قبیل شرکت ملی نفت ایران ، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران،بانک مرکزی، بانکها و بیمههای دولتی، دستگاه اجرائی نامیده میشوند.
ماده 6- پست سازمانی: عبارت است از جایگاهی که در ساختار سازمانی دستگاههای اجرائی برای انجام وظایف و مسؤولیتهای مشخص (ثابت و موقت) پیشبینی و برای تصدی یک کارمند در نظر گرفته میشود. پستهای ثابت صرفاً برای مشاغل حاکمیتی که جنبه استمرار دارد ایجاد خواهد شد.
ماده 7- کارمند دستگاه اجرائی: فردی است که براساس ضوابط و مقررات مربوط، به موجب حکم و یا قرارداد مقام صلاحیتدار در یک دستگاه اجرائی به خدمت پذیرفته میشود.
ماده 8- امورحاکمیتی: آن دسته از اموری است که تحقق آن موجب اقتدار و حاکمیت کشور است و منافع آن بدون محدودیت شامل همه اقشار جامعه گردیده و بهرهمندی از این نوع خدمات موجب محدودیت برای استفاده دیگران نمیشود.
از قبیل:
الف- سیاستگذاری، برنامهریزی و نظارت در بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی.
ب- برقراری عدالت و تأمین اجتماعی و باز توزیع درآمد.
ج- ایجاد فضای سالم برای رقابت و جلوگیری از انحصار و تضییع حقوق مردم.
د- فراهمنمودن زمینهها و مزیتهای لازم برای رشد و توسعه کشور و رفع فقر و بیکاری.
هـ- قانونگذاری، امور ثبتی، استقرار نظم و امنیت و اداره امور قضائی.
و- حفظ تمامیت ارضی کشور و ایجادآمادگی دفاعی و دفاع ملی.
ز- ترویج اخلاق، فرهنگ و مبانی اسلامی و صیانت از هویت ایرانی، اسلامی.
ح- اداره امور داخلی، مالیه عمومی، تنظیم روابط کار و روابط خارجی.
ط- حفظ محیط زیست و حفاظت از منابع طبیعی و میراث فرهنگی.
ی- تحقیقات بنیادی، آمار و اطلاعات ملی و مدیریت فضای فرکانس کشور.
ک- ارتقاء بهداشت و آموزش عمومی، کنترل و پیشگیری از بیماریها و آفتهای واگیر، مقابله و کاهش اثرات حوادث طبیعی و بحرانهای عمومی.
ل- بخشی از امور مندرج در مواد(9)، (10) و (11) این قانون نظیر موارد مذکور در اصول بیست و نهم (29) و سیام(30) قانون اساسی که انجام آن توسط بخش خصوصی و تعاونی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی با تأیید هیأتوزیران امکانپذیر نمیباشد.
م- سایر مواردیکه با رعایت سیاستهای کلی مصوب مقام معظم رهبری بهموجب قانون اساسی در قوانین عادی جزء این امور قرار میگیرد.
ماده 9 - امور اجتماعی، فرهنگی و خدماتی: آن دسته از وظایفی است که منافع اجتماعی حاصل از آنها نسبت به منافع فردی برتری دارد و موجب بهبود وضعیت زندگی افراد می گردد، از قبیل: آموزش و پرورش عمومی و فنی و حرفهای، علوم و تحقیقات، درمان، توانبخشی، تربیت بدنی و ورزش، اطلاعات و ارتباطات عمومی و امور فرهنگی، هنری و تبلیغات اسلامی.
ماده 10 - امور زیربنایی: آن دسته از طرحهای تملک داراییهای سرمایهای است که موجب تقویت زیرساختهای اقتصادی و تولیدی کشور می گردد، از قبیل : طرحهای آب و خاک و شبکههای انرژی، ارتباطات و راه.
ماده 11 - امور اقتصادی: آن دسته از اموری است که دولت، متصدی اداره و بهرهبرداری از اموال جامعه است و مانند اشخاص حقیقی و حقوقی درحقوق خصوصی عمل میکند، از قبیل : تصدی در امور صنعتی، کشاورزی، حملونقل، بازرگانی، مسکن و بهرهبرداری ازطرحهای مندرج درماده(10) اینقانون.
ماده 12 - سازمان: منظور از سازمان در این قانون سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور می باشد.
فصل دوم - راهبردها و فناوری انجام وظایف دولت
ماده 13 - امور تصدیهای اجتماعی، فرهنگی و خدماتی با رعایت اصول بیست و نهم (29) و سیام (30) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از طریق توسعه بخش تعاونی و خصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی تعیین صلاحیت شده و با نظارت و حمایت دولت و با استفاده از شیوههای ذیل انجام می گردد:
1- اعمال حمایتهای لازم از بخش تعاونی و خصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی مجری این وظایف.
2- خرید خدمات از بخش تعاونی وخصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی.
3- مشارکت با بخش تعاونی و خصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی از طریق اجاره، واگذاری امکانات و تجهیزات و منابع فیزیکی .
4- واگذاری مدیریت واحدهای دولتی به بخش تعاونی و خصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی با پرداخت تمام و یا بخشی از هزینه سرانه خدمات.
5- ایجاد و اداره واحدهای دولتی موضوع این ماده توسط دستگاههای اجرائی.
تبصره 1- اگر انجام امور موضوع این ماده به یکی از طرق چهارگانه فوقالذکر(1لغایت4) مقدور نباشد ایجاد و اداره واحدهای دولتی وظیفه دولت است.
تبصره 2- تأیید صلاحیت علمی و اخلاقی کلیه افراد موضوع این قانون که به موجب این ماده در بخشهای آموزشی، بهداشتی و فرهنگی اشتغال خواهند داشت مطابق ضوابط فصل ششم این قانون و تأیید استانداردهای مربوط و کیفیت و قیمت خدمات نیز مطابق قوانین و مقررات مربوط است.
ماده 14 - امور زیربنایی با مدیریت، حمایت و نظارت دستگاههای اجرائی توسط بخش غیردولتی، (تعاونی و خصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی) انجام خواهد شد و در موارد استثنائی با تصویب هیأت وزیران توسط بخش دولتی انجام خواهد شد.
ماده 15 - امور تصدیهای اقتصادی با رعایت اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری به بخش غیردولتی واگذار می گردد. دولت مکلف است با رعایت قوانین و مقررات مربوط از ایجاد انحصار، تضییع حقوق تولیدکنندگان و مصرفکنندگان جلوگیری و فضای رقابت سالم و رشد و توسعه و امنیت سرمایهگذاری و برقراری عدالت و تأمین اجتماعی و بازتوزیع درآمد و فراهم نمودن زمینهها و مزیت لازم و رفع بیکاری را فراهم نماید.
ماده 16- به منظور افزایش بهرهوری و استقرار نظام کنترل نتیجه و محصول (ستانده) و کنترل مراحل انجام کار و یا هردو، جلوگیری از تمرکز تصمیمگیری و اعطاء اختیارات لازم به مدیران برای اداره واحدهای تحت سرپرستی خود براساس آئیننامهای که توسط سازمان تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد دستگاههای اجرائی موظفند اقدامات ذیل را بهعمل آورند.
الف - تعیین قیمت تمامشده فعالیتها و خدمات و محصولات واحدهای مجری از قبیل واحدهای آموزشی، پژوهشی، بهداشتی، درمانی، خدماتی، تولیدی و اداری، متناسب با کیفیت و محل جغرافیایی ارائه فعالیتها و خدمات، در چهارچوب متوسط قیمت تمام شده فعالیتها و خدمات مذکور در بودجه مصوب سالانه ملی و استانی با تأیید سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور یا استان.
ب - تعیین شاخصهای هدفمند و نتیجهگرا و استانداردهای کیفی خدمات و پیشبینی سازوکارهای نظارتی برای کنترل کمیت و کیفیت خدمات ارائه شده.
ج - انعقاد تفاهمنامه با مدیران واحدهای مجری براساس حجم فعالیتها و خدمات و قیمت تمامشده آن و تعیین تعهدات طرفین.
د - اعطاء اختیارات لازم برای پیشنهاد جابهجایی فصول و برنامههای اعتبارات مذکور به شورای برنامهریزی استان در چهارچوب احکام قانون بودجه سالانه جابهجایی اعتبارات ملی براساس احکام قانون بودجه سالانه خواهد بود.
هـ - برای اجراء نظام قیمت تمامشده، اختیارات لازم اداری ومالی به مدیران، به موجب آئیننامهای که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد تعیین می گردد.
و - اعتباراتی که براساس قیمت تمام شده در اختیار واحدها قرار میگیرد، به عنوان کمک تلقی شده و پس از پرداخت به حساب بانکی واحدهای ذیربط بههزینه قطعی منظور می گردد. مدیران دستگاههای اجرائی نسبت به تحقق اهداف و نتایج پیشبینی شده در تفاهمنامه در مدت مدیریت خود مسؤول و به نهادهای نظارتی پاسخگو خواهند بود و موظفند گزارش اقدامات مربوطه را هر ششماه یکبار به سازمان ارائه نمایند و سازمان نیز مکلف است گزارش عملکرد این ماده را یکماه قبل از ارسال لوایح بودجه سالیانه به مجلس تقدیم نماید.
تبصره 1 - دستگاههایی که با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران امکان محاسبه قیمت تمام شدة محصولات و خدمات خود را نداشته باشند از طریق محاسبه هزینه تمام شده اقدام خواهند نمود.
تبصره 2 - احکام این ماده میباید ظرف یکسال توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور اجراء شده و از سال 1387 بودجه دستگاههای موضوع این قانون فقط با رعایت مفاد این ماده قابل تنظیم و ارائه میباشد.
ماده 17 - به دستگاههای اجرائی اجازه داده میشود ازطریق مناقصه و با عقد قرارداد با شرکتها و مؤسسات غیردولتی براساس فعالیت مشخص، حجم کار معین، قیمت هر واحد کار و قیمت کل بهطور شفاف و مشخص بخشی از خدمات موردنیاز خود را تأمین نمایند. در صورت عدم مراجعه متقاضیان، اجازه داده میشود با رعایت قانون برگزاری مناقصات و تأیید سازمان از طریق ترک تشریفات مناقصه اقدام گردد.
تبصره - شرکتهای موضوع این ماده حسب وظایف مربوط توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور یا وزارت کار وامور اجتماعی تعیین صلاحیت شده و درصورت تخلف از حکم این ماده لغو صلاحیت می گردند.
ماده 18 - کارمندان بخشهای غیردولتی که براساس احکام پیشبینی شده در این قانون، تمام و یا قسمتی از وظایف و تصدی امور دولتی و سایر امور قابل واگذاری که حسب قوانین و مقررات مربوط معین خواهد شد را عهده دار میباشند، کارکنان تحت پوشش کارفرمای غیر دولتی تلقی می گردند . دستگاههای اجرائی هیچگونه تعهد و یا مسؤولیتی در قبال این کارمندان ندارند.
کارفرمایان این کارمندان موظفند با کارمندان تحت پوشش خود مطابق قانون کار وتأمین اجتماعی و سایر قوانین و مقررات مربوطه رفتار نمایند و پاسخگوی مقامات و یا مراجع ذیصلاح در این رابطه خواهند بود. دستگاههای اجرائی موظفند درصورت تخلف کارفرمای بخش غیردولتی در احقاق حقوق کارمندان از محل ضمانتنامه دریافت شده تعهدات کارمندان ذیربط را پرداخت نمایند.
ماده 19 - دستگاههای اجرائی بهمنظور ارتقاء مستمر در کیفیت و کمیت ارائه خدمات خود مجاز خواهند بود، برای انجام خدمات مشاورهای در زمینههای توسعه مدیریت نظیر استقرار نظامهای نوین مدیریتی، بازنگری و پالایش وظایف و مأموریتها و ساختارهای تشکیلاتی، توسعه و مدیریت سرمایههای انسانی و فنآوریهای نوین اداری با مراکز آموزشی ، پژوهشی ، دولتی و مؤسسات خصوصی تأیید صلاحیت شده توسط سازمان، با رعایت مقررات ذیربط عقد قرارداد نمایند.
ماده 20 - دستگاههای اجرائی مکلفند بهمنظور ایجاد انگیزه و افزایش کارآیی و بهرهمندی از فکر و اندیشه و خلاقیت کارمندان ذیربط خود ساز و کار مناسب برای جلب مشارکت کارمندان و دریافت پیشنهادها و اثرگذاری آن در تصمیمگیریها را فراهم آورند . نظام پیشنهادها و نحوه پرداخت پاداش براساس آئیننامهای خواهد بود که با پیشنهاد سازمان بهتصویب هیأت وزیران میرسد.
ماده 21 - با کارمندان رسمی و یا ثابت دستگاههای اجرائی که تمام یا بخشی از وظایف آنها به بخش غیردولتی واگذار می گردد به یکی از روشهای ذیل عمل خواهد شد.
الف- انتقال به سایر واحدهای همان دستگاه یا دستگاه اجرائی دیگر.
ب- بازخرید سنوات خدمت.
ج - موافقت با مرخصی بدون حقوق برای مدت سه تا پنجسال.
د- انتقال به بخش غیردولتی که مجری وظایف و فعالیتهای واگذار شده میباشد. در صورت تمایل کارمندان به تغییر صندوق بازنشستگی هزینه جابهجایی تغییر صندوق ذیربط با حفظ سوابق مربوط توسط دولت تأمین می گردد.
هـ- انجام وظیفه در بخش غیردولتی به شکل مأمور که حقوق و مزایای وی را بخش غیردولتی پرداخت میکند.
تبصره 1 - درصورت واگذاری سهام شرکتهای دولتی به نحوی که شرکت مذکور غیردولتی شود، قوانین و مقررات قانون کار برکارمندان شرکت واگذار شده اعمال می گردد و این افراد، کارمندان کارفرمای جدید محسوب میشوند و درصورت تمایل میتوانند کماکان تابع صندوق بازنشستگی قبلی خود باقی بمانند .
تبصره 2 - در مواردی که با حفظ مالکیت دولت (یا شرکت دولتی) بهرهبرداری بخشی از دستگاه ذیربط به بخشغیردولتی واگذار گردد، مأموریت کارمندان مربوط به بخش غیردولتی مجاز میباشد. آئیننامه اجرائی این ماده باپیشنهاد سازمان بهتصویب هیأت وزیران میرسد.
تبصره 3- کارمند میتواند سه طریق از طرق پنج گانه فوق را به ترتیب اولویت انتخاب و بهدستگاه اجرائی اعلام کند. دستگاه مربوطه مکلف استباتوجه به اولویت تعیین شده از سوی کارمند یکی از روشها را انتخاب و اقدام کند.
ماده 22 - دستگاههای اجرائی موظفند بهمنظور تقویت و حمایت از بخش غیردولتی اقدامات لازم برای آموزش، سازماندهی، ایجاد تسهیلات و کمکهای مالی، رفع موانع اداری و خرید خدمات از بخش غیردولتی براساس آئیننامهای که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأتوزیران میرسد، بهعمل آورند.
ماده 23- ایجاد و اداره هرگونه مهمانسرا، زائرسرا، مجتمع مسکونی، رفاهی، واحدهای درمانی و آموزشی ، فضاهای ورزشی، تفریحی و نظایر آن توسط دستگاههای اجرائی ممنوع میباشد.
تبصره 1- دستگاههایی که براساس وظایف قانونی خود برای ارائه خدمات به مردم عهده دار انجام برخی از امور فوق می باشند با رعایت احکام این فصل از حکم این ماده مستثنی میباشند.
تبصره 2 - مناطق محروم کشور تا زمانی که از نظر نیروی انسانی کارشناس و متخصص توسعه نیافتهاند با تصویب هیأت وزیران از حکم این ماده مستثنی میباشند.
ماده 24 - در راستای اجراء احکام این فصل کلیه دستگاههای اجرائی موظفنداز تاریخ تصویب این قانون اقدامات ذیل را انجام دهند:
الف - حداکثر ششماه پس از تصویب این قانون آندسته از وظایفی که قابل واگذاری به بخش غیردولتی است را احصاء و با رعایت راهکارهای مطروحه در این فصل نسبت به واگذاری آنها اقدام نمایند. به نحوی که طی هر برنامه بیست درصد(20% ) از میزان تصدیهای دولت در امور قابل واگذاری کاهش یابد.
ب - تعداد مجوزهای استخدامی مذکور در ماده(51) این قانون به نحوی تعیین گردد که تعداد کارمندان دستگاههای اجرائی که به هر نحو حقوق و مزایا دریافت میکنند و یا طرف قرارداد میباشند هر سال به میزان دو درصد(2%) در امور غیرحاکمیتی نسبت به سال قبل کاهش یابد.
ج - حداکثرمعادل یک سوم کارمندان که به روشهای بازنشستگی، بازخریدی، استعفاء و سایر موارد از خدمت دستگاههای اجرائی خارج میشوند استخدام نمایند .
تبصره 1- وظایف حاکمیتی موضوع ماده(8) این قانون از شمول این ماده مستثنی هستند.
تبصره 2- آئیننامه اجرائی این ماده شامل وظیفه قابل واگذاری درچهارچوب این قانون، حمایتهای دولت برای توسعه بخش غیردولتی و نحوه خرید خدمات از بخش خصوصی و تعاونی و تعیین تکلیف کارمندان واحدهای واگذار شده و سایر موارد بنا به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد.
تبصره 3- دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور موظفند اجراء این فصل را در دستگاههای اجرائی کنترل نموده و با مدیران متخلف برخورد قانونی نمایند.
فصل سوم - حقوق مردم
ماده 25 - مدیران و کارمندان دستگاههای اجرائی، خدمتگزاران مردم هستند و باید با رعایت موازین اخلاق اسلامی و اداری و طبق سوگندی که در بدو ورود اداء نموده و منشور اخلاقی و اداری که امضاء مینمایند وظایف خود را به نحو احسن در راه خدمت به مردم و با درنظرگرفتن حقوق و خواستههای قانونی آنها انجام دهند.
تبصره 1 - اصول و مفاد منشور فوقالذکر، متن سوگند نامه و تعهدات کارمندان دستگاههای اجرائی با پیشنهاد سازمان بهتصویب هیأتوزیران میرسد..
تبصره 2 - دستگاههای اجرائی میتوانند متناسب با وظایف و شرایط خاص دستگاه مربوط علاوه بر موارد فوق، مواردی را با رعایت منشور اخلاقی مصوب هیأت وزیران به آن اضافه نمایند.
ماده 26 - دستگاههای اجرائی مکلفند مردم را با حقوق و تکالیف خود در تعامل با دستگاههای اجرائی آشنا نموده و از طریق وسایل ارتباط جمعی بهویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سطح آگاهی عمومی در این زمینه را ارتقاء داده و اطلاعات لازم را به نحو مطلوب و مناسب دراختیار مردم قرار دهند.
ماده 27 - مردم در استفاده از خدمات دستگاههای اجرائی درشرایط مساوی از حقوق یکسان برخوردارند، دستگاههای اجرائی موظفند حداکثر ظرف سه ماه، مراحل، زمان و کیفیت و استاندارد ارائه خدمات و تغییرات آنها را مستند و شفافنموده و از طرق مختلف به اطلاع مردم برسانند و در صورت بروز هرگونه تخلف، مسؤولین دستگاههای اجرائی مسؤولیت پاسخگویی به مردم و شکایت آنان را بهعهده خواهند داشت.
ماده 28 - دولت مکلف است به منظور تأمین حقوق مردم و مراجعان، رضایت و عدم رضایت مردم از عملکرد کارمندان را در ارتقاء، انتصاب و تمدید قراردادهای استخدامی و بهرهمندی از سایر امتیازات استخدامی و اعمال تشویقات و تنبیهات لحاظ نموده و کلیه آئین نامهها، شیوه نامهها، ضوابط اداری و استخدامی مربوط به کارمندان دولت را به عنوان یک عامل مؤثر منظورنماید.
فصل چهارم - ساختار سازمانی
ماده 29 - دستگاههای اجرائی مکلفند سازماندهی، طراحی و تنظیم تشکیلات خود را متناسب با ویژگیهای مربوط در چهارچوب الگوها، ضوابط و شاخصهایی که سازمان تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد با رعایت موارد ذیل انجام دهند :
الف - سقف پستهای سازمانی با رعایت راهبردهای مذکور در فصل دوم این قانون و با پیشنهاد دستگاه و تأیید سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ب - تشکیلات و سقف پستهای سازمانی مصوب حداقل پس از یک برنامه و حداکثر پس از دو برنامه پنجساله متناسب با سیاستها و احکام برنامه جدید مورد بازنگری و تصویب مجدد قرار خواهد گرفت .
ج - بهمنظور کوتاه نمودن مراحل انجام کار و سلسله مراتب اداری، سطوح عمودی مدیریتی در دستگاههای اجرائی ملی و استانی با احتساب بالاترین مقام اجرائی در هرواحد سازمانی، به قرار ذیل تعیین می گردد:
- وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی : حداکثر در(4) سطح.
- واحدهای استانی : حداکثر(3) سطح.
- واحدهای شهرستانی ، مناطق و نواحی همتراز: حداکثر(2) سطح.
- سایر واحدهای تقسیمات کشوری : یک سطح.
د- هرکدام از وزارتخانهها و سازمانهای مستقل که تحت نظر معاون رئیسجمهور اداره میشوند، میتوانند حداکثر(5) معاون وسایر مؤسسات دولتی حداکثر(3) معاون یا عناوین مشابه در ساختار تشکیلاتی خود پیش بینی نمایند و متناسب با حجم کار وتنوع وظایف و تعداد پستهای سازمانی هر معاون میتواند حداکثر(5) مدیرکل یا مدیر یا رئیس یا عناوین مشابه داشته باشد.
پستهای مدیریتی مورد نیاز حوزه وزیر یا رئیس مؤسسات دولتی از سرجمع پستهای مدیریتی مذکور در این بند تأمین خواهد شد.
هـ - تعداد پستهای مشاور برای مقامات اجرائی مذکور در بندهای(الف)،(ب)و(ج) ماده(71) حداکثر(10) و برای سایر مقامات اجرائی مذکور در این ماده حداکثر(4)و برای رؤسای مؤسسات دولتی باگستره کشوری حداکثر(3) پست در سقف پستهای مصوب تعیین می گردد.
ی - واحدهای سازمانی وزارتخانهها و سایر دستگاههای اجرائی در مراکز استانها (به استثناء استانداریها) با رعایت ماده(29) این قانون حداکثر در سطح اداره کل سازماندهی میشوند و سازمانهای موجود در این سطح تغییر مییابند.
ط- در صورتیکه دستگاههای اجرائی مطابق شرح وظایف قانونی و تشکیلات مصوب خود الزاماً موظف به ارائه خدماتی در شهرستانهای کمتر از هفتادهزارنفر جمعیت و بخشهای کمتر از سیهزارنفر جمعیت باشند در صورتیکه درتاریخ تصویب این قانون ساختمانهای واحدهای اداری ذیربط احداث نشده باشند موظفند کارمندان ذیربط خود را در مجتمع اداری مراکز شهرستان و بخش که به عنوان نمایندگی تحت نظر فرماندار و بخشدار ایجاد می گردد مستقر نموده و از ایجاد واحدهای مستقل خودداری نمایند.
افزایش جمعیت این گونه شهرها موجب لغو این حکم برای واحدهای ذیربط نمیگردد. هزینههای پشتیبانی و خدماتی این مجتمعها در بودجه وزارت کشور (استانداریها) پیشبینی می گردد . درسایر شهرها با تشخیص هیأت وزیران اجراء این بند امکانپذیر می باشد.
آئیننامه اجرائی این بند با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد..
ماده 30 - وزارتخانهها و سازمانهای مستقل که تحت نظر معاون رئیس جمهور اداره میشوند، در صورت ضرورت با تأیید سازمان و تصویب هیأت وزیران میتوانند حسب وظایف قانونی خود در برخی از سطوح تقسیمات کشوری واحد سازمانی داشته باشند. در این صورت کلیه واحدهای وابسته به یک وزارتخانه و مؤسسات مستقل وابسته به رئیس جمهور در هر یک از سطوح تقسیمات کشوری در یک واحد سازمانی ادغام و تحت مدیریت واحد قرار میگیرند.
موارد استثناء از حکم اخیر این ماده با تأیید سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ماده 31 - دستگاههای اجرائی مکلفند تشکیلات تفصیلی خود را با رعایت مفاد ماده(29) تهیه و یک نسخه از آن را به سازمان ارسال دارند. سازمان موظف است حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ وصول پیشنهاد، مغایرت و یا عدم مغایرت با الگوها، ضوابط و شاخصهای مذکور را اعلام نماید. دستگاههای اجرائی ذیربط موظفند پس از اصلاح موارد مغایر، تأییدیه سازمان را کسب نمایند.
ماده 32 - هریک از کارمندان دستگاههای اجرائی، متصدی یکی از پستهای سازمانی خواهند بود و هرگونه بهکارگیری افراد و پرداخت حقوق بدون داشتن پست سازمانی مصوب پس از یکسال از ابلاغ این قانون ممنوع است.
تبصره- دستگاههای اجرائی میتوانند در شرایط خاص با تأیید سازمان تا دهدرصد(10%) پستهای سازمانی مصوب، بدون تعهد استخدامی و در سقف اعتبارات مصوب افرادی را به صورت ساعتی یا کار معین برای حداکثر یکسال بهکارگیرند.
ماده 33 - تنظیم تشکیلات داخلی واحدهایی از دستگاههای اجرائی که براساس قیمت تمام شده (موضوع ماده «16» این قانون) اداره میشود برعهده آنها بوده و نسخهای از تشکیلات خود را جهت تطبیق با ضوابط به سازمان ارسال خواهند داشت.
ماده 34 - تنظیم شرح وظایف و ایجاد هرگونه واحد و پست سازمانی در دستگاههای اجرائی صرفاً در چهارچوب وظایف قانونی مصوب آنها مجاز میباشد. سازمان مکلف به نظارت بر حسن انجام این کار می باشد.
ماده 35- کلیه دستگاههای اجرائی موظفند در چهارچوب احکام این فصل حداکثر ظرف مدت یکسال نسبت به پیشنهاد اصلاح ساختار سازمانی خود اقدام نمایند.
تبصره - پستهای مورد نیاز واحدهای مستقر در شهرستانها و بخشهای توسعه نیافته وکمتر توسعه یافته و جدیدالتأسیس از سرجمع پستهای موضوع ماده(29) این قانون تأمینخواهد شد. درصورت نبود پست بلاتصدی برای واحدهای فوقالذکر دولت موظف است با رعایت احکام این فصل پست جدید ایجاد نماید.
فصل پنجم - فناوری اطلاعات و خدمات اداری
ماده 36 - دستگاههای اجرائی موظفند فرآیندهای موردعمل و روشهای انجام کار خود را با هدف افزایش بهرهوری نیروی انسانی و کارآمدی فعالیتها نظیر سرعت، دقت، هزینه، کیفیت، سلامت و صحت امور و تأمین رضایت و کرامت مردم و براساس دستورالعمل سازمان تهیه و بهمورد اجراءگذارند و حداکثر هر سه سال یک بار این روشها را مورد بازبینی و اصلاح قرار دهند.
تبصره - میزان بهرهوری و کارآمدی فعالیتها، صحت امور و رضایت مردم از خدمات دولتی براساس شاخصهایی که با پیشنهاد دستگاههای اجرائی به تأیید سازمان میرسد، سالیانه توسط سازمان با همکاری دستگاههای ذیربط مورد اندازهگیری قرار گرفته و نتایج آن در ارزیابی عملکرد آنها لحاظ میشود.
ماده 37 - دستگاههای اجرائی موظفند با هدف بهبود کیفیت و کمیت خدمات به مردم و با رعایت دستورالعملهای ذیربط اقدامات زیر را بهترتیب انجام دهند :
1 - اطلاع رسانی الکترونیکی درخصوص شیوه ارائه خدمات همراه با زمانبندی انجام آن و مدارکی که متقاضی باید ارائه نماید.
2 - ارائه فرمهای موردنیاز جهت انجام خدمات از طریق ابزار و رسانههای الکترونیکی.
3 - ارائه خدمات به شهروندان بهصورت الکترونیکی و حذف لزوم مراجعه حضوری مردم به دستگاه اجرائی برای دریافت خدمت.
تبصره- مدت زمان اجراء بندهای(1) و(3) این ماده از تاریخ تصویب این قانون به ترتیب یک، دو و سه سال تعیین می گردد.
ماده 38 - بهمنظور تسریع و سهولت در ارائه خدمات به مردم، واحدهای خدماترسانی الکترونیکی از طریق بخش دولتی و غیر دولتی در مراکز شهرستانها ایجاد میگردد. کلیه دستگاههای اجرائی موظفند حداکثرتا پایان سال 1387 انجام آن دسته از خدماتی که از این طریق قابل ارائه میباشد را توسط این مراکز ارائه نمایند. دستورالعمل اجرائی این ماده بهتصویب شورای عالی اداری میرسد.
ماده 39 - دستگاههای اجرائی موظفند بهمنظور صرفهجویی و بهرهبرداری مناسب از ساختمانها و فضاهای اداری و جلوگیری از تشریفات زائدوهزینههای غیرضرور و فراهم آوردن موجبات ایمنی و سلامت شغلی کارمندان براساس ضوابط و استانداردهای بهکارگیری فضاها، تجهیزات و ملزومات اداری که توسط سازمان تهیه و ابلاغ می گردد، اقدام نمایند.
تبصره - کلیه دستگاههای اجرائی موظفند حداکثر ظرف مدت یکسال ساختمانهای مورد استفاده خود را با استانداردهای یاد شده تطبیق داده و فضاهای مازاد را حسب مورد در استانها به ادارات کل اقتصادی و دارایی استان و در مرکز به وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام نمایندتا از طریق این وزارتخانه حسب مورد با تصویب هیأت وزیران و یا شورای برنامهریزی وتوسعه استان دستگاههای بهرهبردار آن تعیین گردد.
در صورتیکه در مهلت تعیین شده دستگاههای اجرائی اقدام نکنند ذیحسابان موظفند فضاهای مازاد را به وزارت یا اداره کل متبوع جهت اقدام به ترتیب فوق اعلام نمایند.
ماده 40- به منظور ایجاد زیر ساخت اطلاعاتی و تمرکز امور مربوط به استفاده از فناوری اطلاعات در خدمات اداری، دولت موظف است از طریق سازمان ثبت احوال و شرکت پست جمهوری اسلامی ایران و مشارکت کلیه دستگاههای اجرائی پایگاه اطلاعات ایرانیان را طراحی، ساماندهی و اجراءنماید.
تبصره 1- این پایگاه با استفاده از شماره ملی و کد پستی از طریق ساماندهی، هدایت و اتصال دادهها و اطلاعات موجود دستگاهها تشکیل می گردد.
تبصره 2- کلیه دستگاههای اجرائی موظفند تا پایان سال 1386 پایگاههای اطلاعات داده های مربوط به خود را با استفاده از شماره ملی و کد پستی آماده نمایند.
تبصره 3- آئیننامه این ماده توسط سازمان تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهدرسید.
تبصره 4- سازمان مسؤول پیگیری و نظارت بر حسن انجام تکالیف مصرح در این ماده می باشد. هرگونه ارائه خدمات و برقراری ارتباط با مراجعانی که نیاز به شناسایی افراد و آدرس محل استقرار آنها می باشد از سال 1388 بدون استفاده از شماره ملی و کدپستی توسط دستگاههای اجرائی ممنوع میباشد.
فصل ششم - ورود به خدمت
ماده 41 - ورود به خدمت و تعیین صلاحیت استخدامی افرادی که داوطلب استخدام در دستگاههای اجرائی میباشند براساس مجوزهای صادره، تشکیلات مصوب و رعایت مراتب شایستگی و برابری فرصتها انجام میشود.
ماده 42 - شرایط عمومی استخدام در دستگاههای اجرائی عبارتند از:
الف - داشتن حداقل سن بیست سال تمامو حداکثر چهل سال برای استخدام رسمی و برای متخصصین بامدرک تحصیلی دکتری چهل و پنجسال .
ب - داشتن تابعیت ایران.
ج - انجام خدمت دوره ضرورت یا معافیت قانونی برای مردان.
د - عدم اعتیاد به دخانیات و مواد مخدر.
هـ- نداشتن سابقه محکومیت جزائی مؤثر.
و - دارابودن مدرک تحصیلی دانشگاهی و یا مدارک همتراز(برای مشاغلی که مدارک همتراز در شرایط احراز آنها پیشبینی شده است) .
ز - داشتن سلامت جسمانی و روانی و توانایی برای انجام کاریکه استخدام میشوند براساس آئین نامهای که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ح - اعتقاد به دین مبین اسلام یا یکی از ادیان شناخته شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
ط - التزام به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
تبصره 1 - بهکارگیری موقت و تعیین حقوق و مدت خدمت اتباع خارجی حسب قوانین و مقررات خاص خود انجام خواهد شد.
تبصره 2 - استخدام افراد در دستگاههای اجرائی در مشاغل تخصصی و کارشناسی و بالاتر منوط به احراز توانایی آنان در مهارتهای پایه و عمومی فناوری اطلاعات میباشد که عناوین و محتوای مهارتهای مذکور توسط سازمان تهیه و ابلاغ خواهد شد.
تبصره 3 - استخدام ایثارگران و خانواده های آنان براساس قوانین مصوب مربوط به خود خواهد بود.
تبصره 4 - قوانین و مقررات گزینش بهقوت خود باقی است.
تبصره 5 - بهکارگیری افراد با مدرک تحصیلی دیپلم و یا با حداقل سن کمتراز رقم مذکور در این ماده در موارد یا مناطق خاص برای مدت زمان مشخص و برای فرزندان شهدا صرفاً در مشاغلی که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد مجاز میباشد.
ماده 43 - دستگاههای اجرائی میتوانند در صورتی که در قوانین و مقررات قبلی مورد عمل خود شرایطی علاوه بر شرایط ماده (42) این قانون داشته باشند، آن را ملاک عمل قرار دهند.
ماده 44 - بهکارگیری افراد در دستگاههای اجرائی پس از پذیرفتهشدن در امتحان عمومی که به طور عمومی نشر آگهی می گردد و نیز امتحان یا مسابقه تخصصی امکانپذیر است. دستورالعمل مربوط به نحوه برگزاری امتحان عمومی و تخصصی بهتصویب شورای توسعه مدیریت میرسد.
فصل هفتم - استخدام
ماده 45- از تاریخ تصویب این قانون، استخدام در دستگاههای اجرائی به دو روش ذیل انجام میپذیرد.
الف - استخدام رسمی برای تصدی پستهای ثابت در مشاغل حاکمیتی.
ب - استخدام پیمانی برای تصدی پستهای سازمانی و برای مدت معین.
تبصره 1 - کارمندانی که به موجب قوانین مورد عمل به استخدام رسمی درآمدهاند با رعایت مقررات این قانون به صورت استخدام رسمی ادامه خواهند داد.
تبصره 2 - مشاغل موضوع بند(الف) این ماده باتوجه به ویژگیهای مذکور در ماده(8) این قانون بنا به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد.
تبصره 3 - سن کارمند پیمانی در انتهای مدت قرارداد استخدام نباید از شصت و پنجسال و برای مشاغل تخصصی از هفتاد سال تجاوز کند .
تبصره 4 - تعیین محل خدمت وشغل مورد تصدی کارمندان پیمانی در پیماننامه مشخص می گردد و در مورد کارمندان رسمی بهعهده دستگاه اجرائی ذیربط می باشد.
ماده 46 - کسانیکه شرایط ورود به استخدام رسمی را کسب مینمایند قبل از ورود به خدمت رسمی یکدوره آزمایشی را که مدت آن سه سال میباشد طی خواهند نمود و در صورت احراز شرایط ذیل از بدو خدمت جزء کارمندان رسمی منظور خواهند شد:
الف - حصول اطمینان از لیاقت (علمی، اعتقادی و اخلاقی)، کاردانی، علاقه بهکار، خلاقیت، نوآوری، روحیه خدمت به مردم و رعایت نظم انضباط اداری از طریق کسب امتیاز لازم با تشخیص کمیته تخصصی تعیین صلاحیت کارمندان رسمی.
ب - طی دوره های آموزشی و کسب امتیاز لازم .
ج - تأیید گزینش.
تبصره 1 - درصورتیکه در ضمن یا پایان دوره آزمایشی کارمندان شرایط ادامه خدمت و یا تبدیل به استخدام رسمی را کسب ننمایند با وی به یکی از روشهای ذیل رفتار خواهد شد:
الف - اعطاء مهلت دوساله دیگر برای احراز شرایط لازم.
ب - تبدیل وضع به استخدام پیمانی.
ج - لغو حکم.
تبصره 2- با کارمندان پیمانی درصورت شرکت در آزمون و احراز صلاحیتهای موضوع ماده(42) و پذیرفته شدن برای استخدام رسمی در مشاغل حاکمیتی به شرح زیر رفتار خواهد شد.
1- سوابق پیمانی آنها جزو سوابق رسمی محسوب میشود.
2- سابقه سنوات خدمت آنها به سقف سن موضوع بند(الف) ماده(42) فصل ورود به خدمت اضافه میشود.
تبصره 3 - آئین نامه اجرائی این ماده توسط سازمان تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ماده 47 - بهکارگیری کارمندان شرکتها و مؤسسات غیر دولتی برای انجام تمام یا بخشی از وظایف و اختیارات پستهای سازمانی دستگاههای اجرائی تحت هر عنوان ممنوع می باشد و استفاده از خدمات کارمندان این گونه شرکتها و مؤسسات صرفاً براساس ماده(17) این قانون امکانپذیر است .
ماده 48 - کارمندان رسمی در یکی از حالات ذیل از خدمت در دستگاه اجرائی منتزع می گردند:
- بازنشستگی و یا از کارافتادگی کلی طبق قوانین ذیربط.
- استعفاء.
- بازخریدی به دلیل کسب نتایج ضعیف از ارزیابی عملکرد کارمند در سهسال متوالی یا چهارسال متناوب (براساس آئین نامهای که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد).
- آماده بخدمت براساس ماده(122).
- اخراج یا انفصال به موجب احکام مراجع قانونی ذیربط.
تبصره 1 - کارمندانی که به موجب احکام مراجع قانونی از خدمت منفصل میگردند در مدت انفصال اجازه استخدام و یا هرگونه اشتغال در دستگاههای اجرائی را نخواهند داشت .
تبصره 2 - کارمندانی که از دستگاه اجرائی اخراج می گردند، اجازه استخدام و یا هرگونه اشتغال مجدد در همان دستگاهاجرائی را نخواهند داشت .
ماده 49 - تمدید قرار داد کارمندان پیمانی منوط به تحقق شرایط ذیل میباشد:
- استمرار پست سازمانی کارمندان.
- کسب نتایج مطلوب از ارزیابی عملکرد و رضایت از خدمات کارمند.
- جلب رضایت مردم و ارباب رجوع.
- ارتقاء سطح علمی و تخصصی در زمینه شغل مورد تصدی.
تبصره - درصورت عدم تمدید قرارداد با کارمندان پیمانی مطابق قوانین و مقررات مربوط عمل خواهد شد.
ماده 50 - کارمندان ، مشمول استفاده از مزایای بیمه بیکاری مطابق قوانین و مقررات مربوط خواهند بود.
ماده 51 - مجموع مجوزهای استخدام دستگاههای اجرائی با رعایت فصل دوم این قانون در برنامههای پنجساله تعیین می گردد و سهم هریک از وزارتخانهها و مؤسسات دولتی با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیرانمیرسد.
تبصره - هر گونه بهکارگیری نیروی انسانی در دستگاههای اجرائی خارج از مجوزهای موضوع این ماده خلاف قانون محسوب و ممنوع میباشد و پرداخت هرگونه وجهی به افرادیکه بدون مجوز به کار گرفته میشوند تصرف غیر قانونی در اموال عمومی محسوب می گردد.
ماده 52- هر نوع بهکارگیری افراد در دستگاههای اجرائی به غیر از حالات مندرج در ماده(45) وتبصره ماده(32) این قانون ممنوع میباشد.
فصل هشتم - انتصاب و ارتقاء شغلی
ماده 53 - انتصاب و ارتقاء شغلی کارمندان باید با رعایت شرایط تحصیلی و تجربی لازم و پس از احراز شایستگی و عملکرد موفق در مشاغل قبلی آنان صورت گیرد.
ماده 54 - بهمنظور استقرار نظام شایستگی و ایجاد ثبات در خدمت مدیران، دستگاههای اجرائی موظفند اقدامات زیر را انجام دهند :
الف - در انتخاب و انتصاب افراد به پستهای مدیریت حرفهای، شرایط تخصصی لازم را تعیین نموده تا افراد از مسیر ارتقاء شغلی به مراتب بالاتر ارتقاء یابند. در مواردی که از این طریق امکان انتخاب وجود نداشته باشد، با برگزاری امتحانات تخصصی لازم، انتخاب صورت می پذیرد.
دستگاههای اجرائی میتوانند برای حداکثر پانزده درصد (15%) سمتهای مدیریت حرفهای از افراد شایسته (با رعایت تخصص و تجربه شاغل نسبت به شغل ، بدون رعایت سلسه مراتب مدیریتی) خارج از دستگاه استفاده نمایند.
ب - عزل و نصب متصدیان پستهای مدیریت سیاسی (مذکور در ماده(71) این قانون) بدون الزام به رعایت مسیر ارتقاء شغلی از اختیارات مقامات بالاتر میباشد.
ج - دوره خدمت در پستهای مدیریت حرفهای چهارساله میباشد و تمدید آن بلامانع است. تغییر سمت افراد قبل از مدت مذکور براساس آئیننامهای که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد امکانپذیر می باشد.
تبصره1 - در اجراء این ماده مجموع شرکتهای زیر مجموعه یک شرکت مادر تخصصی برای انتصاب مدیران یک دستگاه اجرائی تلقی می گردد.
تبصره2 - در هر یک از دستگاههای اجرائی، یکی از پستهای معاونین مقامات اجرائی مذکور در بندهای (د) و (هـ) ماده (71) این قانون ثابت تلقی می گردد و عزل و نصب متصدی آن براساس آئیننامهای است که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأتوزیران میرسد.
تبصره 3 - دستگاههای اجرائی موظفند امکان ارتقاء مسیر شغلی را باتوجه به امتیازات مربوطه در فضای رقابتی برای کلیه کارمندان فراهم نمایند.
تبصره 4 - مدیران مذکور در ماده (71) این قانون مدیران سیاسی و بقیه مدیران حرفهای تلقی می گردند.
ماده 55 - سازمان مکلف است بهمنظور حفظ سرمایههای انسانی و شناسایی افراد واجد شرایط احراز پستهای مدیریت نسبت به ایجاد بانک اطلاعات مدیران جهت استفاده مقامات و مدیران ذیربط اقدام نماید.
ماده 56- سازمان موظف است برنامهها و سامانههای اجرائی مؤثری را برای آموزش مدیران متناسب با وظایف و نقشهای موردانتظار در بخشها و دستگاههای اجرائی کشور تنظیم نماید و هرگونه انتصاب و ارتقاء مدیران منوط به طی دورههای ذیربط میباشد.
ماده 57 - دستورالعمل اجرائی این فصل و شرایط تخصصی و عمومی پستهای مدیریت حرفه ای ونحوه ارتقاء مسیر شغلی با پیشنهاد سازمان بهتصویب شورای عالی اداری میرسد.
فصل نهم - توانمندسازی کارمندان
ماده 58 - سازمان موظف است بهمنظور ارتقاء سطح کارایی و اثربخشی دستگاههای اجرائی، نظام آموزش کارمندان دستگاههای اجرائی را بهگونهای طراحی نماید که همراه با متناسب ساختن دانش، مهارت و نگرش کارمندان با شغل موردنظر، انگیزههای لازم را جهت مشارکت مستمر کارمندان در فرآیند آموزش تأمین نماید به نحوی که رابطهای بین ارتقاء کارمندان و مدیران و آموزش برقرار گردد و از حداقل سرانه ساعت آموزشی براساس مقررات مربوط در هر سال برخوردار گردند.
ماده 59 - دستگاههای اجرائی مکلفند با رعایت مقررات این قانون و نظام آموزش کارمندان دولت، برنامههای آموزشی کارمندان خود را تدوین نمایند.
تبصره - دستگاههای اجرائی میتوانند در قالب برنامههای آموزشی مصوب برای اجراء دورههای آموزشی مورد نیاز خود با دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی انعقاد قرارداد نمایند. همچنین دستگاههای مزبور میتوانند کلیه مراحل طراحی، اجراء و ارزشیابی دورهها و فعالیتهای آموزشی و پژوهشی خود را به مؤسسات و مراکز آموزشی و پژوهشی دولتی و غیردولتی که صلاحیت فنی و تخصصی آنها به تأیید سازمان رسیده باشد، واگذار نمایند.
ماده 60 - کلیه بورسهای آموزشی که منجربه اخذ مدرک تحصیلی دانشگاهی نمیگردد و از سوی دولتهای خارجی یا از طرف مؤسسات بینالمللی دراختیار دولت قرار میگیرد از طریق سازمان، متناسب با وظایف دستگاههای اجرائی توزیع می گردد. دورههایی که طبق قرارداد دوجانبه برگزار میشود توسط دستگاه اجرائی مربوط اقدام خواهد شد.
تبصره- بورسها و دورههای آموزشی که منجر به اخذ مدرک دانشگاهی میشود با نظر وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی و علوم، تحقیقات و فناوری حسب مورد توزیع می گردد .
ماده 61 - اعزام کارمندان دستگاههای اجرائی از زمان تصویب این قانون برای طی دورههای آموزشی که منجر به اخذ مدرک دانشگاهی و یا معادل آن میگردد در داخل و خارج از کشور با هزینه دستگاههای مربوطه و استفاده از مأموریت آموزشی ممنوع میباشد.
تبصره - ایثارگران مشمول مقررات خاص خود میباشند.
ماده 62 - کارمندان موظفند همواره نسبت به توانمندسازی و افزایش مهارتها و تواناییهای شغلی خود اقدام نمایند. دستگاههای اجرائی شیوهها و الگوهای لازم برای افزایش توان و توانسنجی مداوم کارمندان خود را که توسط سازمان تهیه و ابلاغ میشود به مورد اجراءخواهند گذارد.
ماده 63 - آئین نامه اجرائی این فصل به پیشنهاد سازمان و به تصویب هیأت وزیران میرسد.
موضوعات مرتبط: قانون...
فصل دهم - حقوق و مزایا
ماده 64 - نظام پرداخت کارمندان دستگاههای اجرائی براساس ارزشیابی عوامل شغل و شاغل و سایر ویژگیهای مذکور در موادآتی خواهد بود. امتیاز حاصل از نتایج ارزشیابی عوامل مذکور در این فصل ضرب در ضریب ریالی، مبنای تعیین حقوق ومزایای کارمندان قرار میگیرد و برای بازنشستگان و موظفین یا مستمری بگیران نیز به همین میزان تعیین میگردد.
تبصره - ضریب ریالی مذکور در این ماده باتوجه به شاخص هزینه زندگی در لایحه بودجه سالانه پیش بینی و به تصویب مجلس شورای اسلامی می رسد.
ماده 65 - کلیه مشاغل مشمول این قانون براساس عواملی نظیر اهمیت و پیچیدگی وظایف و مسؤولیتها، سطح تخصص و مهارتهای مورد نیاز به یکی از طبقات جدول یا جداول حق شغل اختصاص می یابند.
حداقل امتیاز جدول یا جداول ارزشیابی مشاغل(2000) و حداکثر آن(6000) میباشد.
تبصره 1- هرکدام از مشاغل متناسب با ویژگیها، حداکثردر پنج رتبه، مقدماتی، پایه ، ارشد، خبره و عالی طبقه بندی می گردند و هرکدام از رتبه ها به یکی از طبقات جدول یا جداول موضوع این ماده اختصاص مییابد. رتبههای خبره و عالی به مشاغل کارشناسی و بالاتر اختصاص می یابد.
شاغلین مربوط در بدو استخدام در رتبه مقدماتی قرار میگیرند و براساس عواملی نظیر ابتکار و خلاقیت ، میزان افزایش مهارتها، انجام خدمات برجسته، طی دوره های آموزشی و میزان جلب رضایت ارباب رجوع براساس ضوابطی که متناسب با ویژگیهای مشاغل به تصویب شورای توسعه مدیریت میرسد ارزیابی و حسب امتیازات مکتسبه وطی حداقل مدت تجربه مربوط به سطوح پایه، ارشد، خبره و عالی ارتقاء مییابند. نخبگانی که طبق ضوابط مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی تعیین میشوند و افرادی که علاوه بر شرایط عمومی در بدو استخدام از تجربه و مهارت لازم برخوردار هستند طبق آئیننامهایکه به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد از طی برخی از رتبهها معاف و در یکی از رتبه های دیگر قرار میگیرند.
تبصره 2- کلیه عناوین مدیریت و سرپرستی متناسب با پیچیدگی وظایف و مسؤولیتها ، حیطه سرپرستی و نظارت و حساسیتهای شغلی و سایر عوامل مربوط در یکی از طبقات جدول فوق العاده مدیریت که حداقل امتیاز آن (500) و حداکثر آن (5000)است، قرارمی گیرند.
تبصره 3- امتیاز طبقه مشاغل آموزشی تمام وقت وزارت آموزش و پرورش وبهداشتی و درمانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در جدول یا جداول حق شغل با ضریب (1/1)محاسبه می گردد.
ماده 66 -کلیه شاغلین مشمول این قانون براساس عواملی نظیر تحصیلات، دورههای آموزشی و مهارت (علاوه بر حداقل شرایط مذکور در اولین طبقه شغل مربوط) ، سنوات خدمت و تجربه از امتیاز حق شاغل که حداقل (1000) و حداکثر(4500)امتیاز میباشد، بهرهمند میگردند.
حداکثرامتیاز این ماده برای هر شاغل از هفتاد و پنجدرصد(75%) امتیاز شغل وی تجاوز نخواهد کرد.
تبصره - هنرمندان و افرادی که در حوزههای علمیه تحصیل نمودهاند براساس آئیننامهای که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد با مقاطع رسمی تحصیلی همتراز می گردند.
ماده 67 - جدول یا جداول موضوع ماده(65) و تبصرههای(1) و(2) آن بنا به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد و تخصیص هرکدام از مشاغل و طبقات شغلی آن به یکی از طبقات جداول حق شغل با پیشنهاد سازمان توسط شورای توسعه مدیریت انجام و برای اجراء به دستگاههای اجرائی ابلاغ می گردد . ارزیابی عوامل مربوط به شاغل براساس ضوابطی که با پیشنهاد سازمان به تصویب شورای مذکور میرسد توسط دستگاههای اجرائی انجام خواهدشد و سازمان بر اجراء این امر نظارت مینماید.
ماده 68 - علاوه بر پرداختهای موضوع ماده(65) و تبصرههای آن و ماده(66) که حقوق ثابت تلقی میگردد فوقالعادههایی به شرح زیر به کارمندان قابل پرداخت می باشد:
1- فوقالعاده مناطق کمتر توسعهیافته و بدی آب و هوا برای مشاغل تخصصی که شاغلین آنها دارای مدارک تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر میباشند تا به میزان بیست و پنج درصد(25%) امتیازحقوق ثابت و برای سایر مشاغل تا بیست درصد(20%) حقوق ثابت هرکدام از کارمندان واجد شرایط پرداخت خواهد شد. فهرست این مناطق در هر دوره برنامه پنجساله با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد.
2- فوقالعاده ایثارگری متناسب با درصد جانبازی و مدت خدمت داوطلبانه درجبهه ومدت اسارت تا(1500)امتیاز وبه دارندگان نشانهای دولتی تا (750)امتیاز تعلق میگیرد.
کارمندان و بازنشستگان که در زمان جنگ در مناطق جنگزده مشغول خدمت اداری بوده اند به ازاء هرسال خدمت در زمان جنگ (125)امتیاز در نظرگرفته میشود.
3- فوقالعاده سختی کار و کار در محیطهای غیر متعارف نظیر کار با اشعه و مواد شیمیایی ، کار با بیماران روانی ، عفونی و در اورژانس و در بخشهای سوختگی و مراقبتهای ویژه بیمارستانی تا (1000)امتیاز و در مورد کار با مواد سمی، آتش زا و منفجره وکار در اعماق دریا، امتیاز یاد شده با تصویب هیأت وزیران تا سه برابر قابل افزایش خواهد بود.
4- کمک هزینه عائلهمندی و اولاد به کارمندان مرد شاغل و بازنشسته و وظیفهبگیر مشمول این قانون که دارای همسر میباشند معادل(800) امتیاز و برای هر فرزند معادل(200)امتیاز و حداکثر سه فرزند. حداکثر سن برای اولادی که از مزایای این بند استفاده میکنند به شرط ادامه تحصیل و نیز غیر شاغل بودن فرزند، (25)سال تمام و نداشتن شوهر برای اولاد اناث خواهد بود. کارمندان زن شاغل و بازنشسته و وظیفه بگیر مشمول این قانون که دارای همسر نبوده و یا همسر آنان معلول و یا از کار افتاده کلی میباشد و یا خود به تنهایی متکفل مخارج فرزندان هستند از مزایای کمک هزینه عائله مندی موضوع این بند بهرهمند میشوند. فرزندان معلول و از کارافتاده کلی به تشخیص مراجع پزشکی ذیربط مشمول محدودیت سقف سنی مزبور نمیباشند.
5- فوقالعاده شغل برای مشاغل تخصصی، متناسب با سطح تخصص و مهارتها ، پیچیدگی وظایف و مسؤولیتها و شرایط بازار کار با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران برای مشاغل تا سطح کاردانی حداکثر (700)امتیاز و برای مشاغل همسطح کارشناسی حداکثر(1500)امتیاز وبرای مشاغل بالاتر حداکثر (2000)امتیاز تعیین می گردد.. این فوق العاده با رعایت تبصره این ماده قابل پرداخت می باشد.
6- فوق العاده کارایی و عملکرد درچهارچوب ضوابط این بند و تبصره این ماده قابل پرداخت میباشد:
الف - به حداکثر هفتاددرصد(70%) از کارمندان هر دستگاه براساس رتبه بندی نمرات ارزشیابی کارمندان، طبق عملکرد کارمندان و باتوجه به امتیازی که از عواملی نظیر رضایت ارباب رجوع ، رشد و ارتقاء ، اثر بخشی و کیفیت و سرعت در اتمام کار کسب مینمایند . براساس دستورالعملی که سازمان ابلاغ مینماید تا (20%) امتیازات مربوط به حقوق ثابت وی در مقاطع سه ماهه قابل پرداخت میباشد.
ب - میزان بهرهمندی کارمندان هر دستگاه از سقف هفتاد(70%)درصد مذکور در این بند متناسب با میزان موفقیت در تحقق تکالیف قانونی و اجراء برنامهها و ارزیابی عملکرد دستگاه که توسط سازمان و تصویب شورای عالی اداری در سه سطح متوسط، خوب و عالی رتبهبندی میگردند به ترتیب(30% ، 50% و 70%) تعیین می گردد.
ج - مقامات دستگاههای اجرائی مذکور در ماده(71) متناسب با رتبه دستگاه ذیربط مشمول دریافت این فوقالعاده می باشند.
7- به منظور جبران هزینه سفر و مأموریت روزانه داخل و خارج از کشور، نوبت کاری ، جابهجایی محل خدمت کارمندان با تشخیص دستگاه اجرائی ، کسر صندوق و تضمین، مبالغی با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران به کارمندان پرداخت خواهد شد.
8- به کارمندانی که در خارج از کشور در پستهای سازمانی اشتغال دارند فوقالعاده اشتغال خارج از کشور براساس ضوابطی که به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد پرداخت می گردد.
این گونه کارمندان در مدتی که از فوق العاده اشتغال خارج از کشور استفاده میکنند دریافت دیگری به استثناء مواردیکه به موجب قوانین خاص برای اشتغال درخارج از کشور به این گونه کارمندان تعلق میگیرد نخواهند داشت.
9- درصورتیکه بنا به درخواست دستگاه، کارمندان موظف به انجام خدماتی خارج از وقت اداری گردند براساس آئین نامهای که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد، میتوان مبالغی تحت عنوان اضافه کار ، حقالتحقیق، حقالتدریس، حق الترجمه وحقالتألیف به آنها پرداخت نمود.
مجموع مبالغ قابل پرداخت تحت عنوان اضافه کار و حقالتدریس به هر یک از کارمندان نباید از حداکثر(50%) حقوق ثابت و فوق العاده های وی تجاوز نماید.
در هر دستگاه اجرائی حداکثر تا(20%) کارمندان آن دستگاه که به اقتضاء شغلی، اضافه کار بیشتری دارند از محدودیت سقف(50%) مستثنی میباشند.
10- فوقالعاده ویژه در موارد خاص باتوجه به عواملی از قبیل بازارکار داخلی و بینالمللی، ریسکپذیری ، تأثیر اقتصادی فعالیتها دردرآمد ملی ، انجام فعالیت و وظایف تخصصی و ستادی و تحقیقاتی و حساسیت کار با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران امتیاز ویژهای برای حداکثر(25%) از مشاغل ، در برخی از دستگاههای اجرائی تا (50%) سقف امتیاز حقوق ثابت و فوقالعادههای مستمرمذکوردر این فصل در نظر گرفته خواهدشد.
تبصره - پرداخت فوقالعادههای مذکور در بندهای (5) و (6) این ماده در هر کدام از دستگاههای اجرائی، مشروط به اعمال اصلاحات ساختاری، نیروی انسانی ، فنآوری و واگذاری امور به بخش غیردولتی(احکام مذکوردراین قانون) و استفاده ازمنابع حاصل از صرفه جوییهای به عملآمده ، در سقف اعتبارات مصوب از سال 1387 امکانپذیر میباشد و این فوقالعادهها جزء دیون منظور نمیگردد. انجام اصلاحات مذکور در این تبصره باید به تأیید سازمان برسد.
ماده 69- به دستگاههای اجرائی اجازه داده میشود تا بیست و پنج درصد(25%) اعتباراتی که از محل اصلاحات مذکور در تبصره ماده فوق الذکر درهرکدام از واحدهای سازمانی صرفهجویی می گردد را ( با تأیید ذیحساب مربوطه) به عنوان فوقالعاده بهرهوری غیرمستمر به کارمندان و مدیرانی که در همان واحدها، خدمات برجسته انجام میدهند پرداخت نمایند.
ماده 70 - شرایط تصدی مشاغل اختصاصی دستگاههای اجرائی به تناسب وظایف پستهای قابل تخصیص به هر شغل، از لحاظ معلومات، تحصیلات ، تجربه، مهارت و دورههای آموزشی مورد نیاز و عوامل مؤثر دیگر با پیشنهاد دستگاه اجرائی و تأیید سازمان و تصویب شورای توسعه مدیریت تعیین می گردد. و در انتصاب افراد به مشاغل مذکور رعایت شرایط مصوب الزامی میباشد.
تبصره 1- شرایط تصدی مشاغل عمومی که دربیش از یک دستگاه شاغل دارند به تناسب پستهای قابل تخصیص به هر شغل توسط سازمان تهیه و پس از تصویب شورای توسعه مدیریت جهت اجراء به دستگاههای ذیربط ابلاغ میگردد.
تبصره 2- دستگاههای اجرائی موظفند حداکثر ظرف مدت سه سال شرایط تصدی مشاغل اختصاصی خود را به سازمان اعلام نمایند . در غیراینصورت سازمان موظف است شرایط تصدی مشاغل اختصاصی را رأساً به شورای توسعه مدیریت پیشنهاد نماید. تا تغییر ضوابط قبلی، شرایط مصوب فعلی قابل اجراءاست .
ماده 71 - سمتهای ذیل مدیریت سیاسی محسوب شده و به عنوان مقام شناخته میشوند و امتیاز شغلی مقامات مذکور در این ماده به شرح زیر تعیین می گردد:
الف - رؤسای سه قوه (18000) امتیاز.
ب - معاون اول رئیس جمهور، نواب رئیس مجلس شورای اسلامی و اعضاء شورای نگهبان (17000) امتیاز.
ج - وزراء، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و معاونین رئیس جمهور (16000)امتیاز.
د- استانداران و سفراء (15000)امتیاز.
هـ- معاونین وزراء (14000)امتیاز.
تبصره 1- نخست وزیران دوران انقلاب اسلامی با مقامات بند(ب)این ماده همتراز میگردند و تعیین سایر پستهای همطراز به عهده هیأت وزیران بوده و تعیین همطرازی پستهای کارکنان اداری مجلس به عهده رئیس مجلس خواهد بود.
تبصره 2- علاوه بر حقوق موضوع ماده فوق و امتیاز ویژگیهای شاغل (مذکور در ماده(66)) که حقوق ثابت تلقی میگردد فوقالعادههای ماده (68) این قانون نیز حسب مورد به مقامات تعلق خواهد گرفت.
تبصره 3- مقامات مذکور در این ماده که حداقل دوسال در پست مدیریتهای سیاسی انجام وظیفه نموده یا بنمایند پس از تصدی مقام در صورتی که به سمت پائینتری منصوب شوند ، چنانچه حقوق ثابت و فوق العاده مستمرآنها در مسؤولیت جدید از هشتاد درصد (80%) حقوق ثابت وفوقالعاده مستمر وی در پست قبلی کمترباشد به میزان مابهالتفاوت تا(80%)را تفاوت تطبیق دریافت خواهند نمود. این تفاوت تطبیق با ارتقاءهای بعدی (عوامل شغل و شاغل و فوق العادهها) مستهلک می گردد و این مابهالتفاوت در محاسبه حقوق بازنشستگی و وظیفه نیز ملاک عمل خواهد بود.
تبصره 4- دولت مجاز است با پیشنهاد سازمان، برخی از امتیازات قانونی مقامات موضوع این قانون (به استثناء حقوق و مزایا) را به مشاغل خاص ویژه مدیریت حرفهای و یا سمتهای خاص و ویژه قضائی تسری دهد.
ماده 72- امتیاز شغلی مدیران عامل و اعضاء هیأتهای مدیره شرکتهای دولتی که براساس سیاستهای مصوب مقام معظم رهبری درمورد اصل چهل و چهارم(44) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باید در اختیار دولت بماند با توجه به نوع وظایف، حساسیت، سطح تخصصی کارمندان، تأثیر و نقش اقتصادی شرکت، نوع تولید و خدمات، کارآیی و اثربخشی و سهم شرکت در درآمد ملی تعیین خواهد گردید.
سقف امتیاز این ماده حداکثر(5/1)برابر حداکثر ارقام امتیاز شغلی مذکور در این فصل میباشد. این گونه کارمندان حسب مورد از امتیازات شاغل و فوقالعادههای مذکور در ماده(68) بهرهمند خواهند بود.
تبصره - حقوق و مزایای مدیران عامل و اعضاء هیأت مدیره سایر شرکتهای دولتی که براساس سیاستهای مصوب مقام معظم رهبری باید شرکت آنها به بخش غیردولتی واگذار گردد، مشابه سایر مدیران حرفهای مذکور در این قانون تعیین و پرداخت می گردد.
ماده 73 - به منظور ارتقاء کارایی و سود دهی بنگاههای اقتصادی و ایجاد انگیزه و تحرک در آنها ، به کارمندان آن دسته از شرکتهای دولتی که براساس سیاستهای مصوب مقام معظم رهبری در مورد اصل چهل وچهارم(44) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران باید در اختیار دولت بماند براساس آئین نامهای که به تصویب هیأت وزیران میرسد متناسب با میزان سود حاصل و میزان اثرگذاری آنها در توسعه اقتصادی کشور و عملکرد و بهرهوری بنگاهها، فوقالعاده بهرهوری به طور غیرمستمر پرداخت خواهد شد. حداکثر امتیاز این فوقالعاده حسب مورد برای هفتاددرصد(70%) کارمندان تا سقف چهل درصد(40%) حقوق ثابت هریک از کارمندان میباشد.
تبصره - مشمولین این قانون صرفاً یکی از فوق العادههای مذکور در بند(6) ماده(68)و این ماده را میتوانند دریافت نمایند.
ماده 74- به منظور هماهنگی در تعیین حقوق و مزایای کارمندان دستگاههای اجرائی، شورای حقوق و دستمزد با عضویت رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و وزیراموراقتصادیو دارایی ودو نفر از وزراءبه انتخاب هیأت وزیران و رئیس دستگاه ذیربط و مجموعاً دو نفر نماینده از کمیسیونهای اجتماعی و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی(بهعنوان ناظر) تشکیل میشود، کلیه دستگاههای اجرائی اعم از این که مشمول مقررات این قانون باشند یا نباشند مکلفند قبل از اتخاذ تصمیم در مراجع قانونی ذیربط برای تعیین و یا تغییر مبانی و مقررات حقوق و مزایای کارمندان خود و یا هر نوع پرداخت جدید موافقت شورای مذکور را کسب کنند. مصوبات و تصمیمات شورا پس از تأیید رئیس جمهور قابل اجراء است.
وظایف دبیرخانه شورای حقوق و دستمزد به عهده سازمان خواهد بود.
تبصره - هیأت وزیران و سایر مراجعی که اختیار تنظیم مقررات پرداخت دارند، موظفند قبل از هرگونه تصمیمگیری نظر موافق این شورا را اخذ نمایند.
ماده 75 - امتیاز میزان عیدی پایان سال کارمندان و بازنشستگان و موظفین معادل(5000) میباشد.
ماده 76 - حداقل و حداکثرحقوق و مزایای مستمر شاغلین ، حقوق بازنشستگان و وظیفه بگیران مشمول این قانون و سایر حقوق بگیران دستگاههای اجرائی و صندوقهای بازنشستگی وابسته به دستگاههای اجرائی هر سال با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد.
تبصره - سقف حقوق ثابت و فوقالعادههای مستمر نباید از(7) برابر حداقل حقوق ثابت و فوقالعادههای مستمر تجاوز کند.
فوق العادههای مذکور دربندهای(2)،(3)و(5) ماده(68) فوقالعاده مستمر تلقی می گردند.
ماده 77 - تعیین میزان فوق العادههای مذکور دربندهای(5)،(6)،(7)،(8)،(9) و(10) ماده(68) این قانون تا سقف تعیین شده توسط مراجع ذیربط با وزیر و یا رئیس دستگاه اجرائی ویا مقامات و مدیران خواهد بود.
ماده 78- در دستگاههای مشمول این قانون کلیه مبانی پرداخت خارج از ضوابط و مقررات این فصل به استثناء پرداختهای قانونی که در زمان بازنشسته شدن یا از کارافتادگی و یا فوت پرداخت می گردد و همچنین برنامه کمکهای رفاهی که به عنوان یارانه مستقیم درازاء خدماتی نظیر سرویس رفت و آمد، سلفسرویس ، مهد کودک و یا سایر موارد پرداخت می گردد ، با اجراء این قانون لغو میگردد.
تبصره - در صورتی که با اجراء این فصل، حقوق ثابت و فوقالعادههای مشمول کسور بازنشستگی هریک از کارمندان که به موجب قوانین و مقررات قبلی دریافت مینمودند کاهش یابد، تا میزان دریافتی قبلی ، تفاوت تطبیق دریافت خواهند نمود واین تفاوت تطبیق ضمن درج در حکم حقوقی با ارتقاءهای بعدی مستهلک می گردد. این تفاوت تطبیق در محاسبه حقوق بازنشستگی یا وظیفه نیز منظور می گردد.
ماده 79- کلیه مبالغ پرداختی به مشمولین این قانون اعم از مستمر، غیرمستمر، پاداش و هزینهها، باید در فیش حقوقی کارمندان درج گردد.
ماده 80 - آئیننامه اجرائی این فصل از تاریخ تصویب این قانون حداکثر ظرف مدت 3 ماه با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد و دستگاههای اجرائی موظفند حداکثر ظرف مدت(3)ماه پس از ابلاغ آئیننامهها و دستورالعملهای مربوط نسبت به صدور احکام اقدام نمایند.
فصل یازدهم - ارزیابی عملکرد
ماده 81 - دستگاههای اجرائی مکلفند براساس آئیننامهای که با پیشنهاد سازمان بهتصویب هیأتوزیران میرسد، با استقرار نظام مدیریت عملکرد مشتمل بر ارزیابی عملکرد سازمان، مدیریت و کارمندان، برنامههای سنجش و ارزیابی عملکرد و میزان بهرهوری را در واحدهای خود به مورد اجراءگذاشته و ضمن تهیه گزارشهای نوبهای و منظم، نتایج حاصل را به سازمان گزارش نمایند.
ماده 82 - سازمان موظف است استقرار نظام مدیریت عملکرد را در سطح کلیه دستگاههای اجرائی پیگیری و نظارت نموده و هر سال گزارشی از عملکرد دستگاههای اجرائی و ارزشیابی آنها در ابعاد شاخصهای اختصاصی و عمومی و نحوه اجراء احکام این قانون را براساس آئیننامهای که با پیشنهاد سازمان بهتصویب هیأتوزیران میرسد، تهیه و به رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی ارائه نماید.
ماده 83 - سازمان موظف است هر ساله براساس شاخصهای بینالمللی و گزارشهای دریافتی از دستگاههای ذیربط، پس از انطباق با چشم انداز ابلاغی، جایگاه و میزان پیشرفت کشور را در مقایسه با سایر کشورهای جهان تعیین و گزارش لازم را به رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی ارائه نماید و از نتایج آن در تدوین راهبردهای برنامههای توسعه استفاده نماید.
فصل دوازدهم- حقوق و تکالیف کارمندان
ماده 84 - کارمندان دستگاههای اجرائی سالی سی روز حق مرخصی کاری با استفاده از حقوق و مزایای مربوط را دارند. حداکثر نیمی از مرخصی کارمندان درهر سال قابل ذخیره شدن است.
تبصره 1 - کارمندان دستگاههای اجرائی میتوانند در طول مدت خدمت خود با موافقت دستگاه ذیربط حداکثر سه سال از مرخصی بدون حقوق استفاده نمایند و در صورتی که کسب مرخصی برای ادامه تحصیلات عالی تخصصی در رشته مربوط به شغل کارمندان باشد تا مدت دو سال قابل افزایش خواهد بود.
تبصره 2 - کارمندان دستگاههای اجرائی طبق گواهی و تأیید پزشک معتمد حداکثر از چهار ماه مرخصی استعلاجی در سال استفاده خواهند نمود. بیماریهای صعبالعلاج به تشخیص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از محدودیت زمانی مذکور مستثنی میباشد و مقررات مربوط در آئیننامه این فصل پیشبینی میگردد.
تبصره 3 - مشمولین مقررات قانون تأمین اجتماعی از نظر استفاده از مرخصی استعلاجی تابع همان مقررات میباشند.
تبصره 4 - کارمندان زن که همسر آنها در مأموریت بسر میبرند میتوانند تا پایان مأموریت حداکثر به مدت شش سال از مرخصی بدون حقوق استفاده نمایند.
ماده 85- دستگاههای اجرائی مکلفند در چهارچوب بودجههای مصوب و آئیننامهای که بهتصویب هیأتوزیران میرسد، کارمندان و بازنشستگان و افراد تحت تکفل آنان را علاوه بر استفاده از بیمه پایه درمان، با مشارکت آنان به صورت هماهنگ و یکنواخت برای کلیه کارمندان دولت تحت پوشش بیمههای تکمیلی قرار دهند.
ماده 86- دستگاههای اجرائی مکلفند در ایجاد محیط مناسب کار و تأمین شرایط بهداشتی و ایمنی برای کارمندان خود اقدامات لازم را بهعمل آورند.
ماده 87 - ساعات کار کارمندان دولت چهل و چهار ساعت در هفته میباشد و ترتیب و تنظیم ساعات کار ادارات با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأتوزیران تعیین میگردد و تغییر ساعت کار کارمندان در موارد ضروری با رعایت سقف مذکور با دستگاه ذیربط میباشد. میزان ساعات تدریس معلمان و اعضاء هیات علمی از ساعات موظف، درطرحهای طبقه بندی مشاغل ذیربط تعیین خواهد شد.
تبصره 1 - کارمندان میتوانند با موافقت دستگاه اجرائی ساعات کار خود را تا یک چهارم ساعت کار روزانه (حداکثر 11 ساعت) تقلیل دهند.
میزان حقوق و مزایا، نحوه محاسبه سوابق خدمت این قبیل کارمندان متناسب با ساعات کار آنان تعیین خواهد شد.
تبصره 2 - دستگاههای اجرائی میتوانند در موارد خاص با موافقت هیأت وزیران و رعایت سقف ساعات کار با توجه به شرایط جغرافیایی و منطقهای و فصلی ساعات کار خود را به ترتیب دیگری تنظیم نمایند.
تبصره 3 - کلیه دستگاههای اجرائی استانی موظفند ساعات کار خود را در شش روز هفته تنظیم نمایند.( ستاد مرکزی دستگاههای اجرائی مشمول این حکم نمیباشند).
ماده 88 - کارمندان دستگاههای اجرائی در انجام وظایف و مسؤولیتهای قانونی در برابر شاکیان مورد حمایت قضائی میباشند و دستگاههای اجرائی مکلفند به تقاضای کارمندان برای دفاع از انجام وظایف آنها با استفاده از کارشناسان حقوقی خود یا گرفتن وکیل از کارمندان حمایت قضائی نمایند.
ماده 89 - کارمندان دستگاههای اجرائی درمورد استفاده از تسهیلات و امتیازات و انتصاب به مشاغل سازمانی درصورت داشتن شرایط لازم از حقوق یکسان برخوردار بوده و دستگاههای اجرائی مکلفند با رعایت موازین و مقررات مربوطه و عدالت استخدامی، حقوق کارمندان خود را درموارد مذکور در این قانون مدنظر قرار دهند.
ماده 90 - کارمندان دستگاههای اجرائی موظف میباشند که وظایف خود را با دقت، سرعت، صداقت، امانت، گشادهرویی، انصاف و تبعیت از قوانین و مقررات عمومی و اختصاصی دستگاه مربوطه انجام دهند و در مقابل عموم مراجعین بهطور یکسان و دستگاه ذیربط پاسخگو باشند.
هرگونه بیاعتنایی به امور مراجعین و تخلف از قوانین و مقررات عمومی ممنوع میباشد. ارباب رجوع میتوانند در برابر برخورد نامناسب کارمندان با آنها و کوتاهی در انجام وظایف به دستگاه اجرائی ذیربط و یا به مراجع قانونی شکایت نمایند.
ماده 91 - اخذ رشوه و سوء استفاده از مقام اداری ممنوع میباشد.استفاده از هرگونه امتیاز، تسهیلات، حق مشاوره، هدیه و موارد مشابه در مقابل انجام وظایف اداری و وظایف مرتبط با شغل توسط کارمندان دستگاههای اجرائی در تمام سطوح از افراد حقیقی و حقوقی بهجز دستگاه ذیربط خود تخلف محسوب می شود.
تبصره 1 - دستگاههای اجرائی موظفندعلاوه بر نظارت مستقیم مدیران از طریق انجام بازرسیهای مستمر داخلی توسط بازرسان معتمد و متخصص در اجراء این ماده نظارت مستقیم نمایند. چنانچه تخلف هر یک از کارمندان مستند به گزارش حداقل یک بازرس معتمد به تأییدمدیر مربوطه برسد بالاترین مقام دستگاه اجرائی یا مقامات و مدیران مجاز، می توانند دستور اعمال کسر یک سوم از حقوق، مزایا و عناوین مشابه و یا انفصال از خدمات دولتی برای مدت یک ماه تا یک سال را برای فرد متخلف صادر نمایند.
تبصره 2 - در صورت تکرار این تخلف به استناد گزارشهایی که به تأیید بازرس معتمد و مدیر مربوطه برسد پرونده فرد خاطی به هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری ارجاع و یکی از مجازاتهای بازخرید، اخراج و انفصال دائم از خدمات دولتی اعمال خواهد شد.
تبصره 3 - دستگاههای اجرائی موظفند پرونده افراد حقیقی و حقوقی رشوه دهنده به کارمندان دستگاههای اجرائی را جهت رسیدگی و صدور حکم قضائی به مراجع قضائی ارجاع نمایند.
تبصره 4 - سازمان موظف است اسامی افراد حقیقی و حقوقی رشوه دهنده به کارمندان دستگاههای اجرائی را جهت ممنوعیت عقد قرارداد به کلیه دستگاههای اجرائی اعلام نماید.
ماده 92 - مدیران و سرپرستان بلافصل، مسؤول نظارت وکنترل و حفظ روابط سالم کارمندان خود در انجام وظایف محوله میباشند و در مورد عملکرد آنان باید پاسخگو باشند. در صورتی که کارمندان مزبور با اقدامات خود موجب ضرر و زیان دولتگردند و یا تخلفاتی نظیر رشوه و یا سوءاستفاده در حیطه مدیریت مسؤولین مزبور مشاهده و اثبات گردد، علاوه بر برخورد با کارمندان خاطی با مدیران و سرپرستان کارمندان (حسب مورد) نیز که در کشف تخلف یا جرایم اهمال نموده باشند مطابق قوانین مربوط، با آنان رفتار خواهد شد.
ماده 93 - کلیه کارمندان دستگاههای اجرائی موظفند در ساعات تعیین شده موضوع ماده(87) به انجام وظایف مربوط بپردازند و درصورتی که در مواقع ضروری خارج از وقت اداری مقرر و یا ایام تعطیل به خدمات آنان نیاز باشد براساس اعلام نیاز دستگاه مکلف به حضور در محل کار و انجام وظایف محوله در قبال حق الزحمه یا اضافه کاری برابر مقررات مربوط خواهند بود.
ماده 94- تصدی بیش از یک پست سازمانی برای کلیه کارمندان دولت ممنوع میباشد. در موارد ضروری با تشخیص مقام مسؤول مافوق تصدی موقت پست سازمانی مدیریتی یا حساس به صورت سرپرستی بدون دریافت حقوق و مزایا برای حداکثر چهار ماه مجاز میباشد.
تبصره - عدم رعایت مفاد ماده فوق الذکر توسط هر یک از کارمندان دولت اعم از قبول کننده پست دوم یا مقام صادرکننده حکم متخلف محسوب و در هیأت رسیدگی به تخلفات اداری رسیدگی و اتخاذ تصمیم خواهد شد.
ماده 95 - بهکارگیری بازنشستگان متخصص(با مدرک تحصیلی کارشناسی و بالاتر) در موارد خاص به عنوان اعضاء کمیته ها، کمیسیونها، شوراها، مجامع و خدمات مشاورهای غیرمستمر، تدریس و مشاورههای حقوقی مشروط براین که مجموع ساعت اشتغال آنها در دستگاههای اجرائی از ساعت اداری کارمندان موظف تجاوز نکند بلامانع میباشد.
حقالزحمه این افراد متناسب با ساعات کار هفتگی معادل کارمندان شاغل مشابه تعیین و پرداخت می گردد.
ماده 96 - کارمندان دستگاههای اجرائی مکلف میباشند در حدود قوانین و مقررات، احکام و اوامر رؤسای مافوق خود را در امور اداری اطاعت نمایند، اگر کارمندان حکم یا امر مقام مافوق را برخلاف قوانین و مقررات اداری تشخیص دهند، مکلفند کتباً مغایرت دستور را با قوانین و مقررات به مقام مافوق اطلاع دهند. در صورتی که بعد از این اطلاع، مقام مافوق کتباً اجراء دستور خود را تأیید کرد، کارمندان مکلف به اجراء دستور صادره خواهند بود و از این حیث مسؤولیتی متوجه کارمندان نخواهد بود و پاسخگویی با مقام دستوردهنده میباشد.
ماده 97 - رسیدگی به مواردی که در این قانون ممنوع و یا تکلیف شده است و سایر تخلفات کارمندان دستگاههای اجرائی و تعیین مجازات آنها طبق قانون رسیدگی به تخلفات اداری - مصوب1372 - میباشد. «به استثناء ماده(91) که ترتیب آن در این ماده مشخص شده است» .
ماده 98 - خروج از تابعیت ایران و یا قبول تابعیت کشور بیگانه به شرط گواهی وزارت امور خارجه موجب انفصال از خدمات دولت خواهد بود.
ماده 99 - پرداخت اضافه کاری تنها در قبال انجام کار اضافی در ساعات غیر اداری مجاز می باشد و هرگونه پرداخت تحت این عنوان بدون انجام کار اضافی در حکم تصرف غیر قانونی وجوه و اموال عمومی است.
ماده 100- آئیننامههای اجرائی این فصل با پیشنهاد سازمان بهتصویب هیأتوزیران میرسد.
فصل سیزدهم- تأمین اجتماعی
ماده 101- کلیه کارمندان پیمانی دستگاههای اجرائی از لحاظ برخورداری از مزایای تأمین اجتماعی نظیر بازنشستگی، از کارافتادگی، فوت، بیکاری، درمان با رعایت این قانون مشمول قانون تأمین اجتماعی میباشند و کارمندان رسمی را که پس از لازمالاجراءشدن این قانون، میتوان برای مشاغل حاکمیتی در دستگاههای اجرائی استخدام نمود از لحاظ برخورداری از مزایای تأمین اجتماعی حسب تقاضای خود مشمول قانون تأمین اجتماعی یا قوانین بازنشستگی مورد عمل دستگاه اجرائی ذیربط قرار میگیرند.
ماده 102- کارمندان میتوانند در صورت تمایل بهجای سازمان تأمین اجتماعی یا سازمان بازنشستگی کشوری مشمول مقررات یکی دیگر از صندوقهای بیمهای قرار گیرند. در این صورت سهم کارفرمایی دولت برای خدمات تأمین اجتماعی حداکثر به میزان سهم کارفرمایی مقررات قانون تأمین اجتماعی میباشد و مابهالتفاوت توسط کارمندان پرداخت می گردد. این قبیل کارمندان از لحاظ بازنشستگی، وظیفه، از کارافتادگی و نظایر آن مشمول مقررات صندوقی که انتخاب کردهاند میباشند. تغییر صندوق در طول مدت قرارداد فقط یک بار امکانپذیر میباشد.
تبصره - آئیننامه اجرائی نحوه تغییر صندوقها با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ماده 103- دستگاه اجرائی با داشتن یکی از شرایط زیر میتواند کارمند خود را بازنشسته نماید:
الف) حداقل سی سال سابقه خدمت برای مشاغل غیرتخصصی و سیوپنج سال برای مشاغل تخصصی با تحصیلات دانشگاهی کارشناسی ارشد و بالاتر با درخواست کارمند برای سنوات بالاتر از 30 سال .
ب) حداقل شصت سال سن و حداقل بیست و پنج سال سابقه خدمت با بیست و پنج روز حقوق.
تبصره 1- سابقه مذکور در بند (الف) و همچنین شرط سنی مزبور در بند «ب» برای متصدیان مشاغل سخت و زیانآور و جانبازان و معلولان تا پنجسالکمتر می باشد و شرط سنی برای زنان منظور نمی گردد.
تبصره 2- دستگاههای اجرائی مکلفند کارمندانی که دارای سیسال سابقه خدمت برای مشاغل غیرتخصصی وشصت سال سن و همچنین کارمندانی که دارای سی و پنجسال سابقه خدمت برای مشاغل تخصصی وشصت و پنجسال سن میباشند را رأساً و بدون تقاضای کارمندان بازنشسته نمایند.
تبصره 3- دستگاههای اجرائی موظفند کارمندانی را که دارای شصت و پنجسال سن و حداقل بیست و پنج سال سابقه خدمت میباشند را بازنشسته کنند. سقف سنی برای متصدیان مشاغل تخصصی هفتادسال است. کارمندان تخصصی فوقالذکر که سابقه خدمت آنها کمتر از بیست و پنجسال است، در صورتیکه بیش از بیست سال سابقه خدمت داشته باشند میتوانند تا رسیدن به بیست و پنجسال سابقه، ادامه خدمت دهند و در غیر اینصورت بازخرید میشوند.
ماده 104- در هنگام تعیین حقوق بازنشستگی به کارمندانی که بیش از سی سال خدمت دارند به ازاء هر سال خدمت مازاد بر سی سال، دو و نیم درصد (5/2%) رقم تعیین شده حقوق بازنشستگی علاوه بر حقوق تعیین شده محاسبه و پرداخت خواهد گردید.
ماده 105- منظور از سابقه خدمت در این قانون برای بازنشستگی، آن مدت از سوابق خدمت کارمندان میباشد که در حالت اشتغال بهصورت تمام وقت انجام شده و کسور مربوط را پرداخت نموده یا مینماید و مرخصی استحقاقی و استعلاجی و مدت خدمت نیمهوقت بانوان به استناد قانون راجع به خدمت نیمه وقت بانوان ـ مصوب 1362- (مشروط بر این که کسور بازنشستگی بهطور کامل پرداخت شده باشد) و مدت خدمت نظام وظیفه بهعنوان سابقه خدمت کارمندان محسوب می گردد.
تبصره - مدت خدمت کارمندانی که در ابتداء یا حین خدمت به تحصیل مقاطع رسمی آموزشی یا معادل آن اشتغال مییابند و از مزایای تحصیلات مربوطه بهرهمند میشوند جزء سابقه خدمت برای بازنشستگی منظور نمیگردد. مگر آنکه همراه با تحصیل حداقل سه چهارم از وقت اداری را به انجام وظایف محوله اشتغال داشتهباشند، مأموریتهای تحصیلی و تعهدات خدمتی تحصیلی با رعایت ماده(61) این قانون با موافقت سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور انجام می گیرد.
ماده 106- مبنای محاسبه کسور بازنشستگی و برای محاسبه حقوق بازنشستگی کارمندان مشمول این قانون حقوق ثابت به اضافه فوقالعادههای مستمر و فوقالعاده بند «10» ماده(68) این قانون میباشد.
ماده 107- به کارمندان مشمول این قانون که بازنشسته میشوند به ازاء هر سال خدمت یک ماه آخرین حقوق و مزایای مستمر (تا سیسال) به اضافه وجوه مربوط به مرخصیهای ذخیره شده پرداخت خواهد شد.
آن قسمت از سابقه خدمت کارمند که در ازاء آن وجوه بازخریدی دریافت نمودهاند از سنوات خدمتی که مشمول دریافت این وجوه می گردد کسر میشود.
ماده 108- کارمندانی که تا قبل از تصویب این قانون به استخدام درآمده و از نظر بازنشستگی مشمول صندوق بازنشستگی کشوری میباشند، با رعایت احکام پیشبینی شده در این فصل تابع صندوق خود میباشند و یا درصورتیکه پس از اجراء این قانون به استخدام رسمی درآیند و این صندوق را انتخاب کنند. با رعایت احکام مذکور در این قانون مشمول سایر مقررات قانونی قبلی خواهند بود.
ماده 109- از تاریخ تصویب این قانون حقوق کلیه بازنشستگان، وظیفه بگیران یا مستمری بگیران صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری که تا پایان سال 1385 بازنشسته یا از کارافتاده و یا فوت نمودهاند در صورتیکه کمتر از حاصلضرب ضریب ریالی که باتوجه به شاخص هزینه زندگی در لایحه بودجه سالیانه پیشبینی میگردد با رعایت ماده(125) و ارقام مذکور در جداول بندهای «الف» و «ب» این ماده و تبصرههای مربوط باشد تا این میزان افزایش مییابد.
الف) حقوق بازنشستگی، از کارافتادگی یا فوت کارمندان کشوری براساس امتیاز ردیف آخرین گروه شغلی مربوط در ضریب ریالی فوقالذکر و براساس سیسال سنوات خدمت مطابق جدول و احکام زیر خواهد بود.
|
گروه شغلی |
امتیاز مربوطه |
|
1و2 |
4000 |
|
3 |
4500 |
|
4 |
5000 |
|
5 |
5500 |
|
6 |
6000 |
|
7 |
6500 |
|
8 |
7000 |
|
9 |
7500 |
|
10 |
8000 |
|
11 |
8500 |
|
12 |
9000 |
|
13 |
9500 |
|
14 |
10000 |
|
15 |
10500 |
|
16 |
11000 |
|
17 |
11500 |
|
18 |
12000 |
|
19 |
12500 |
|
20 |
13000 |
امتیاز مربوط به تعیین حقوق بازنشستگی مقامات موضوع تبصره(2) ماده(1) قانون نظام هماهنگ پرداخت کارمندان دولت وهمترازان آنها که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تصدی مقامات را بهعهده داشته و بازنشسته شدهاند به شرح زیر خواهد بود:
|
مقامات موضوع بند «الف» |
14500 |
|
مقامات موضوع بند «ب» |
15500 |
|
مقامات موضوع بند «ج» |
16500 |
|
مقامات موضوع بند «د» |
17500 |
|
مقامات موضوع بند «هـ» |
19000 |
ب) حقوق بازنشستگی، وظیفه و یا فوت کارمندان نیروهای مسلح براساس امتیاز ردیف جایگاه شغلی مربوط در ضریب ریالی مذکور در این ماده و براساس سیسال سنوات خدمت مطابق جدول و احکام زیر خواهد بود:
|
عنوان درجه یا رتبه شغلی |
امتیاز |
عنوان درجه یا رتبه شغلی |
امتیاز |
عنوان درجه یا رتبه شغلی |
امتیاز |
|
سرجوخه یا رتبه 4 |
5400 |
ستوان سوم یا رتبه 10 |
9000 |
سرهنگ یا رتبه 16 |
12600 |
|
گروهبان 3 یا رتبه 5 |
6000 |
ستوان دوم یا رتبه 11 |
9600 |
سرتیپ 2 یا رتبه 17 |
13200 |
|
گروهبان 2 یا رتبه 6 |
6600 |
ستوان یکم یا رتبه 12 |
10200 |
سرتیپ یا رتبه 18 |
13800 |
|
گروهبان 1 یا رتبه 7 |
7200 |
سروان یا رتبه 13 |
10800 |
سرلشکر یا رتبه 19 |
14400 |
|
استوار دوم یا رتبه 8 |
7800 |
سرگرد یا رتبه 14 |
11400 |
سپهبد یا رتبه 20 |
15000 |
|
استوار یکم یا رتبه 9 |
8400 |
سرهنگ 2 یا رتبه 15 |
12000 |
ارتشبد |
15600 |
تبصره 1 - مشمولان بندهای«الف وب» این ماده که در طول دوران خدمت حداقل به مدت (2)سال دارای سمتهای مدیریتی بودهاند، درصدهای زیر حسب مورد و براساس جدول بند «الف» به امتیاز حقوق آنان اضافه خواهد شد:
|
مشاغل سرپرستی و همتراز |
5 درصد |
|
معاونین مدیر کل و همتراز آنان |
10 درصد |
|
مدیران کل و همتراز آنان |
15 درصد |
|
مدیران عامل و اعضاء هیأت مدیره شرکتهای دولتی |
20 درصد |
|
مقامات موضوع تبصره های «2» و «3» ماده (1) ن.هـ .پ |
25 درصد |
تبصره 2 -بازنشستگان و وظیفهبگیران که سابقه پرداخت کسور بازنشستگی آنها بیش از سیسال است به ازاء هر سال (تا دهسال) دوو نیم درصد(5/2%) به ارقام فوقالذکر اضافه میگردد و افرادی که سابقه پرداخت کسور بازنشستگی آنها کمتر از سی سال است (تا پانزدهسال) به ازاء هر سال دو و نیم درصد (5/2%) از ارقام فوقالذکر کسر می گردد. مشروط بر این که میزان حقوق بازنشستگی یا وظیفه آنان از حداقل حقوق بازنشستگی کمتر نگردد.
تبصره 3 -کارمندانی که به استناد مواد (80) و (83) قانون استخدام کشوری و مواد (157)، (158) و (159) قانون اجا وموارد مشابه قانون سپاه و ناجا حقوق وظیفه یا مستمری دریافت میدارند، درصورتیکه سابقه پرداخت کسور بازنشستگی آنها کمتر از سیسال باشد مدت سابقه منظور شدهآنان مطابق قوانین و مقررات مورد عمل که تعیین شد لازمالاجراء است.
تبصره 4- کمک هزینه عائلهمندی و اولاد بازنشستگان و وظیفهبگیران معادل شاغلین افزایش مییابد و با این افزایش حکم ماده(8) قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مورخ 27/11/1380 و اصلاحات بعدی آن لغو می گردد.
تبصره 5 - هر کدام از بازنشستگان و وظیفهبگیران چنانچه براساس مقررات مورد عمل قبلی بیش از ارقام فوقالذکر دریافت مینمایند همان ارقام ملاک پرداخت میباشد.
تبصره 6 -درجات سابق نظامیان منفک از خدمت که در جدول بند «ب» این ماده نمیباشد به شرح زیر تطبیق مییابد:
|
الف) ستوانیار سوم و ستوانیار دوم، افسریار |
معادل ستوان سوم |
|
ب) ستوانیار یکم، همافر سوم، همافر دوم |
معادل ستوان دوم |
|
ج) همافر یکم |
معادل ستوان یکم |
|
د) سرهمافر سوم |
معادل سروان |
|
هـ) سرهمافر دوم |
معادل سرگرد |
|
و) سرهمافر یکم |
معادل سرهنگ دوم |
تبصره 7 - به هر یک از مشمولان موضوع بند «ب» که در طول دوران خدمت حداقل به مدت دو سال دارای عناوین شغلی فرماندهی، ریاست و مدیریت بودهاند، درصدی از جدول شماره (دو) به شرح زیر به حقوق آنان اضافه خواهد شد:
|
کارمندان در رتبه شغلی 8 الی 9 |
5 درصد |
|
کارمندان در رتبه شغلی 10 الی13 |
10 درصد |
|
کارمندان در رتبه شغلی 14 الی 16 |
15 درصد |
|
کارمندان در رتبه شغلی 17 و 18 |
20 درصد |
|
کارمندان در رتبه شغلی 19 وبه بالا |
25 درصد |
تبصره 8 - کلیه نظامیان بالاتر از درجه سرهنگی که از تاریخ 15/1/1358 به بعد در خدمت نیروهای مسلح نبودهاند و احکام خاص قضائی برای آنان تعیین نشده است، صرفاً از حقوق ردیف درجه سرهنگی برخوردار خواهند شد و مشمول سایر تبصرههای این بند نخواهند شد.
تبصره 9- مشمولین قانون حالت اشتغال - مصوب 1372- مجلس شورای اسلامی از مقررات این دستورالعمل مستثنی میباشند.
ماده 110- از تاریخ 1/1/1386 حقوق کلیه بازنشستگان، موظفین یا مستمریبگیران اعضاء هیأت علمی و قضات که بازنشسته، ازکارافتاده و فوت شدهاند در صورتیکه کمتر از حاصل ضرب ضریب ریالی موضوع ماده(109) این قانون با رعایت ماده (125) و ارقام مذکور در جداول بندهای (الف) و(ب) این ماده و تبصرههای مربوط باشد تا این میزان افزایش مییابد:
الف) حقوق بازنشستگی ، موظفین یا مستمری بگیران اعضاء هیأت علمی براساس امتیاز ردیف آخرین مرتبه علمی و بر اساس سی سال سنوات خدمت مطابق جدول و احکام زیر خواهد بود.
|
مرتبه علمی |
امتیاز |
|
مربی آموزشیار وپژوهشیاران |
9500 |
|
مربی |
11000 |
|
استادیار |
14000 |
|
دانشیار |
16000 |
|
استاد |
18000 |
ب) حقوق بازنشستگی ، موظفین یا مستمری بگیران قضات براساس امتیاز ردیف آخرین گروه و بر اساس سی سال سنوات خدمت مطابق جدول و احکام زیر خواهد بود:
|
گروه |
امتیاز |
|
یک |
8500 |
|
دو |
9500 |
|
سه |
10500 |
|
چهار |
11500 |
|
پنج |
12500 |
|
شش |
13500 |
|
هفت |
15000 |
|
هشت |
16000 |
تبصره 1- در محاسبه امتیاز حقوق مبنای دارندگان مشاغل قضائی با کمتر از مدرک لیسانس و معادل آن (موضوع ماده واحده قانون تعیین وضعیت قضائی کسانی که سه سال در دادسراهای انقلاب اسلامی اشتغال به کار قضائی داشتهاند) پنج درصد (5%) از امتیاز گروه شغلی آنان کسر خواهد شد.
تبصره 2- در محاسبه امتیاز حقوق دارندگان پایه قضائی در صورت داشتن مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل آن در رشتههای قابل قبول برای قضات پنج درصد(5%) و برای مدرک تحصیلی دکترا یا معادل آن در همان رشتهها دهدرصد (10%) به امتیاز گروه شغلی آنان اضافه می گردد.
تبصره 3- علاوهبر امتیازات فوقبه متصدیان مشاغل مدیریت و سرپرستی در صورت داشتن مسؤولیتهای زیر حداقل به مدت دوسال در طول دوران خدمت درصدهای زیر حسب مورد به امتیاز حقوق آنان اضافه خواهد شد. برای سنوات کمتر از دوسال نیز به همان نسبت محاسبه و پرداخت خواهد شد.
1- دادستان نظامی استان، دادستان عمومی (غیر از تهران)،رئیس دادگستری شهرستان، دادستان انقلاب اسلامی استان، رئیس دادگاه حقوقی 2 مستقل به مأخذ پنجدرصد(5%).
2- مدیران کل، رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح مرکز استان (غیر از تهران)، دادستان نظامی تهران، رئیس کل دادگستری استان، رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی تهران به مأخذ دهدرصد(10%).
3- معاونان رئیس قوه قضائیه و معاونان وزیر دادگستری، رئیس دیوان عدالت اداری، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، دادستان انتظامی قضات،رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح،دادستان تهران، رئیس کل دادگستری استان تهران به مأخذ پانزدهدرصد(15%) حقوق مبنا.
4- رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل کشوربه مأخذبیستدرصد(20%).
تبصره 4- تبصرههای «1»، «2»، «3»، «4»، «5» و «6» ماده (109) در مورد مشمولین این ماده لازمالاجراء میباشد.
ماده 111- به منظور یکنواختی و هماهنگ سازی سایر حمایتهای قانونی مشترکین کلیه صندوق های بازنشستگی دستگاههای اجرائی مشمول این قانون، بندهای زیر لازمالاجراءخواهد بود.
1- کلیه شاغلین و بازنشستگان مشترک صندوقهای بازنشستگی میتوانند والدین تحت تکفل خود را در صورتیکه تحت پوشش هیچ یک از بیمههای خدمات درمانی نباشند، تحت پوشش بیمه خدمات درمانی خود قرار دهند.
2- فرزندان اناث مشروط بر آنکه ورثه قانونی باشند، در صورت نداشتن شغل یا شوهر و فرزندان ذکور مشروط بر آنکه ورثه قانونی باشند تا بیستسالگی و در صورت اشتغال به تحصیلات دانشگاهی تا بیست و پنجسالگی از کمک هزینه اولاد، بیمه و یا مستمری والدین خود برخوردار می گردند.
ماده 112- سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور و وزارت رفاه و تأمین اجتماعی مکلفند، آئیننامه نحوه تطبیق و تعیین حقوق بازنشستگان، موظفین یا مستمریبگیران آن دسته از دستگاههای اجرائی که مشمول قانون نظام هماهنگ پرداخت مصوب 1370 نبودهاند را با جدول بند «الف» ماده (109) این قانون و احکام مربوط تهیه و حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب این قانون به تصویب هیأت وزیران برسانند.
ماده 113- دولت مکلف است تا پایان قانون برنامه چهارم توسعهاقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خصوص تجمیع کلیه صندوقهای بازنشستگی اعم از کشوری و تأمین اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی اقدامات قانونی لازم را بهعمل آورد .
فصل چهاردهم - شورای عالی اداری و شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی
ماده 114- بهمنظور ایجاد تحول در نظام اداری کشور در ابعاد، نقش و اندازه دولت، ساختار تشکیلاتی و نظامهای استخدامی، مدیریت منابع انسانی، روشهای انجام کار و فناوری اداری و ارتقاء و حفظ کرامت مردم و نیل به نظام اداری و مدیریتی کارا، بهرهور و ارزش افزا، پاسخگو، شفاف و عاری از فساد و تبعیض، اثربخش، نتیجهگرا و مردمسالار، شورای عالی اداری با ترکیب و اختیارات زیر تشکیل می گردد.
اعضاء شورای یاد شده عبارتند از:
1 - رئیس جمهور (رئیس شورا) که در غیاب او معاون اول وی ریاست شورا را بر عهده خواهد داشت.
2- رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور (عضو و دبیر شورا).
3- وزراء آموزش و پرورش، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی وکار و اموراجتماعی و سه نفر از وزراء بخشهای دیگر به انتخاب هیأت وزیران.
4- وزیر یا رئیس دستگاه مستقل ذیربط حسب مورد.
5 - دو نفر از استانداران به انتخاب استانداران سراسر کشور.
6- دونفر صاحب نظر در رشته حقوق اداری و مدیریت به انتخاب رئیس جمهور.
7- دو نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی به انتخاب مجلس شورای اسلامی به عنوان ناظر.
دبیرخانه شورا در سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور خواهد بود و سازمان مسؤول نظارت بر حسن اجراء تصمیمات مربوط میباشد.
مصوبات این شورا پس از تأیید رئیسجمهور لازمالاجراء است.
ماده 115- وظایف و اختیارات شورای یاد شده به شرح زیر میباشد:
1- اصلاح ساختار تشکیلات دستگاههای اجرائی به استثناء دستگاههایی که احکام آنها در قانون اساسی آمده ویا به امر امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری تأسیس شده است.
2- تجدید نظر در ساختار داخلی دستگاههای اجرائی به منظور ایجاد انسجام تشکیلاتی و حذف وظایف موازی، مشابه و تکراری.
3- تفکیک وظایف اجرائی از حوزههای ستادی دستگاههای اجرائی و محدود نمودن فعالیت حوزههای ستادی به اعمال حاکمیت و امور مدیریتی و راهبردی، سیاستگذاری، برنامهریزی، سازماندهی، نظارت و کنترل و انتقال وظایف اجرائی به واحدهای استانی، شهرستانی و سایر سطوح جغرافیایی و اصلاح ساختار تشکیلاتی متناسب با تغییرات بهعمل آمده.
4- تنظیم دستورالعمل در مورد ادغام واحدهای استانی و شهرستانی وابسته به هر یک از وزارتخانهها در یک واحد سازمانی.
5- بررسی تعیین نقش و اندازه دولت و اتخاذ ضوابط و سیاستهای مناسب برای کوچکسازی دولتدر چهارچوب سیاستهای کلان و قوانین مربوطه .
6- بررسی و موافقت با ایجاد هرنوع دستگاه اجرائی قبل از ارائه به مراجع ذیربط مذکور در این قانون .
7- بازنگری و اصلاح نظام تصمیمگیری شوراها و کمیتههای کشور به نحوی که ضمن ارتقاء کیفی و کوتاهنمودن مراحل آن مراجع و نهادهای تصمیمگیرنده موازی و غیرضرور حذف شوند.
8 - تدوین مقررات لازم برای اجراء صحیح احکام این قانون.
9 - شناسایی و واگذاری وظایف، امور و فعالیتهای قابل واگذاری دستگاههای اجرائی به شهرداریها و بخش غیردولتی با هدف رهاسازی دولت از تصدیهای غیرضرور و همچنین تعیین نحوه ارتباط و تنظیم مناسبات نظام اداری با شوراهای اسلامی روستا، بخش و شهر، شهرستان و استان .
10 - اصلاح و مهندسی مجدد سیستمها، روشها و رویههای موردعمل در دستگاههای اجرائی با گرایش سادهسازی مراحل انجام کار، خودکارسازی عملیات و کاهش میزان ارتباط کارمندان با مراجعهکنندگان، افزایش رضایت مراجعان، کاهش هزینههای اداری و اقتصادینمودن فعالیتها.
11 - تصویب طرحهای لازم برای ارتقاء بهرهوری و کارآیی نیروی انسانی و مدیریت دستگاههای اجرائی.
12- تصویب مقررات لازم درجهت بهینهسازی ساختار، ترکیب و توزیع نیروی انسانی بخش دولتی.
13 - تصویب دستورالعملهای مربوط به تعیین تکلیف نیروی انسانی دستگاههایی که ادغام، منحل، واگذار و یا وظایف آنها به دیگر دستگاهها منتقل میشود.
14 - تصویب دستورالعمل ناظر بر بهرهبرداری مطلوب از فضاها و تجهیزات و وسائط نقلیه اداری ، جابهجایی و تأمین ساختمانهای اداری.
15 - پیشنهاد منابع موردنیاز برای تحقق برنامههای تحول نظام اداری و طرحهای مصوب شورا که نیاز به منابع جدید دارد.
تبصره- ایجاد هرگونه دستگاههای اجرائی جدید براساس پیشنهاد دستگاههای ذیربط موکول به تأیید شورای عالی اداری و تصویب هیأتوزیران و با تصویب مجلس شورای اسلامی خواهد بود.
ماده 116 - شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی که در این قانون شورای توسعه مدیریت نامیده می شود برای انجام وظایف ذیل و با ترکیب مذکور در این ماده تشکیل می گردد.
الف - ترکیب شورا :
1- رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور (رئیس شورا)
2- دونفر از معاونین شاغل با تجربه مرتبط وزارتخانهها به مدت چهارسال.
3- دونفر صاحب نظر در زمینه مدیریت و حقوق اداری به مدت چهارسال.
4- یک نفر از معاونین تخصصی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور.
5- یک نفر از اعضاء کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی با معرفی کمیسیون به تصویب مجلس شورای اسلامی به عنوان ناظر.
6- معاون ذیربط سازمان مدیریت و برنامهریزیکشور به عنوان دبیر شورا.
اعضاء مذکور در بندهای(2)،(3)و(4) بنا به پیشنهاد رئیس سازمان و تأیید رئیس جمهور انتخاب می گردند.
7- وزیر کار وامور اجتماعی.
ب - وظایف و اختیارات :
1- بررسی و تصویب تعاریف و شرح وظایف رشته های شغلی.
2- بررسی و تصویب شرایط احراز رشته های شغلی و نحوه تخصیص آنها به طبقات جداول حقوق.
3- بررسی و تصویب دستورالعملها و رویههایی که به موجب این قانون در صلاحیت شورا قرار میگیرد.
4- هماهنگی در اظهار نظر و پاسخگویی به استعلامات و ابهامات اداری و استخدامی دستگاههای اجرائی در اجراء مفاد این قانون.
5- ایجاد رویههای واحد اداری و استخدامی در چهارچوب مقررات این قانون.
6- اتخاذ تصمیم در خصوص از کارافتادگی و فوت به سبب انجام وظیفه و سایر امور مربوط، برای کارمندانی که تابع صندوق بازنشستگی کشوری میباشند.
7- سایر مواردی که از طرف رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و یا وزراء در ارتباط با تعهدات این قانون برای کسب نظر مشورتی ارجاع میشود.
8- آئیننامه نحوه اداره شورای تخصصی با پیشنهاد سازمان مدیریت به تصویب هیأت وزیران میرسد.
9- سایر وظایفی که طبق قانون بهعهده شورای امور اداری و استخدامی کشور بوده است با تأیید رئیس جمهور.
تصمیمات این شورا پس از تأیید رئیس جمهور برای دستگاههای مشمول این قانون لازم الاجراء است.
فصل پانزدهم - مقررات مختلف
ماده 117 - کلیه دستگاههای اجرائی به استثناء نهادها، مؤسسات و تشکیلات و سازمانهایی که زیرنظر مستقیم مقام معظم رهبری اداره میشوند، وزارت اطلاعات، نهادهای عمومی غیردولتی که با تعریف مذکور در ماده(3) تطبیق دارند، اعضاء هیأت علمی و قضات، هیأتهای مستشاری دیوان محاسبات، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری مشمول مقررات این قانون میشوند و در خصوص نیروهای نظامی و انتظامی مطابق نظر مقام معظم رهبری عمل میشود.
تبصره 1- حقوق و مزایای قضات تابع قانون نظام هماهنگ پرداخت کارمندان دولت مصوب1370 میباشد و جدول موضوع ماده(14) قانون مذکور در خصوص اعداد مبنای گروه آنان به ترتیب به(12) و(200) افزایش می یابد.
تبصره 2 - به قضات نظامی سازمان قضائی نیروهای مسلح در مدتی که در پستهای قضائی انجام وظیفه مینمایند، معادل مابهالتفاوت مجموع دریافتی آنان تا هشتاددرصد(80%) حقوق و مزایای مستمر قضات همتراز دادگستری فوقالعاده ویژه پرداخت میگردد.
تبصره 3- درصورت موافقت فرماندهی کل قوا برای برخورداری کارکنان نیروهای مسلح از مقررات فصل دهم و سیزدهم این قانون، حداقل و حداکثر دریافتی آنان با رعایت مقررات ماده (136) قانون آجا ، امتیازات متعلقه به شغل و شاغل باتوجه به کیفیت خاص خدمتی در نیروهای مسلح با ضریب(2/1) محاسبه و پرداخت میگردد.
کارمندان نیروهای انتظامی کماکان از فوق العاده سختی کار طبق مقررات استخدامی این نیرو علاوه بر فوق العادههای مذکور در فصل دهم این قانون برخوردار می باشند.
تبصره 4- کارمندانی که با رعایت ماده(124) مطابق قانون کار جمهوری اسلامی ایران در دستگاههای اجرائی اشتغال دارند از شمول این قانون مستثنی میباشند.
تبصره 5 - کارمندان سیاسی و کارمندان شاغل در پستهای سیاسی وزارت امورخارجه مشمول مقررات تشکیلاتی، استخدامی، مالی و انضباطی وزارت امورخارجه مصوب 1352 میباشند و کارمندان غیرسیاسی شاغل در پستهای پشتیبانی از این قانون تبعیت خواهند نمود.
ماده 118- دستگاههای اجرائی موظفند کلیه اطلاعات و اسناد و مدارک مربوط را در موارد لازم در اختیار سازمان قرار دهند و دستورالعملهای این سازمان در چهارچوب مفاد این قانون و آئیننامههای مربوط برای کلیه دستگاههای اجرائی لازم الاجراء میباشد.
ماده 119- آئین نامهها و دستورالعملهای مربوط به اجراء مفاد این قانون حداکثر ظرف مدت یکسال (بهاستثناء مواردی که در این قانون برای آن زمان دیگری مشخص شده است) با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ماده 120- کارمندان رسمی دریکی از حالات ذیل قرار خواهند داشت :
الف - اشتغال در یکی از پستهای سازمانی.
ب - مرخصی استعلاجی ، استحقاقی و بدون حقوق
ج - آماده بهخدمت به موجب ماده(122) این قانون .
د - انتقال یا مأموریت به دستگاههای اجرائی دیگر و یا مأموریت آموزشی برای طی دوره های آموزش کوتاه مدت و یا کارآموزی.
هـ - انفصال موقت یا دائم و یا اخراج بهموجب احکام قطعی مراجع قضائی و یا هیأتهای رسیدگی به تخلفات اداری ویا احکام ماده(91) این قانون .
و - استعفاء وبازخریدی به موجب احکام مذکور دراین قانون و قانون رسیدگی به تخلفات اداری.
ز - سایر حالات که در قانون رسیدگی به تخلفات اداری و سایر قوانین پیشبینی شده است.
ماده 121 - آئین نامه اجرائی نحوه انتقال و مأموریت کارمندان مشمول این قانون به سایر دستگاههای اجرائی و مرخصی بدون حقوق شامل نحوه احتساب سوابق خدمت و نحوه پرداخت حقوق و مزایا و ارتباط سازمانی و سایر موارد مربوط با رعایت مفاد این قانون به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران میرسد.
ماده 122 - کارمندان رسمی دستگاههای اجرائی در حالات زیر به صورت آماده به خدمت، که مدت آن حداکثر یک سال خواهد بود درمیآیند:
1- انحلال دستگاه اجرائی ذیربط.
2- حذف پست سازمانی کارمندان .
3- نبود پست سازمانی بعد از اتمام مأموریت یا مرخصی بدون حقوق.
4- کارمندانی که براساس تصمیم مراجع مذکور در هیأت رسیدگی به تخلفات اداری یا مراجع قضائی از خدمت معلق یا آماده به خدمت شده باشند.
تبصره 1 - در دوران آمادگی به خدمت ، به کارمندان مزبور حقوق ثابت پرداخت خواهد شد و در صورت عدم اشتغال در دستگاههای اجرائی دیگر کارمندان آماده به خدمت در صورت دارا بودن شرایط بازنشستگی، بازنشسته و در غیراینصورت با دریافت یک ماه و نیم حقوق و مزایای مستمر به ازاء هر سال سابقه خدمت و وجوه مرخصیهای ذخیره شده بازخرید خواهند شد.
تبصره2 - کارمندانیکه براساس حکم مراجع قضائیو یا هیأتهای رسیدگیبه تخلفات اداری ازاتهام مربوط برائت حاصل نمایند، حقوق و مزایای مستمرمربوط را برای مدت آمادگی به خدمت دریافت خواهند نمود.
ماده 123- کلیه اختیارات قانونی دستگاههای اجرائی و شوراها و مجامع و عناوین مشابه برای ایجاد هرگونه دستگاه اجرائی از تاریخ لازم الاجراءشدن این قانون لغو می گردد.
ماده 124- بهکارگیری نیروی انسانی در برخی از مشاغل که سازمان اعلام میدارد در سقف پستهای سازمانی مصوب و مجوزهای استخدامیبراساس قانون کار امکانپذیر میباشد.
تبصره - مجموع دریافتی کارمندانی که به موجب قانون کار در دستگاههای اجرائی شاغل میباشند نباید از(2/1)برابر حقوق و مزایای کارمندان مشابه تجاوز کند.
ماده 125 - ضرایب حقوق مذکور در فصول دهم و سیزدهم به تفکیک هر فصل، متناسب با احکام این قانون در اولین سال اجراء پانصد ریال تعیین میگردد و در سالهای بعد حداقل به اندازه نرخ تورم که هرساله از سوی بانک مرکزی اعلام میگردد، افزایش مییابد.
ماده 126- بارمالی هرنوع افزایش یک باره حقوق و مزایای کارمندان و بازنشستگان موضوع این قانون از طریق واگذاری سهام دولتی در بنگاههای اقتصادی قابل عرضه در بورس و همچنین اعمال پلکانی افزایش سنواتی در حد بودجه مصوب سالانه و حداکثر در طول مدت اجراء آزمایشی این قانون تأمین میشود.
ماده 127 - کلیه قوانین و مقررات عام و خاص به جز قانون بازنشستگی پیش از موعد کارکنان دولت مصوب 5/6/1386 مجلس شورای اسلامی مغایر با این قانون از تاریخ لازمالاجراءشدن این قانون لغو می گردد.
ماده 128 - مدت زمان آزمایشی این قانون پنجسال از تاریخ لازمالاجراء شدن این قانون خواهد بود .
قانون فوق مشتمل بر 128 ماده و 106 تبصره در جلسه مورخ هشتم مهرماه یکهزار و سیصد و هشتاد و شش کمیسیون مشترک رسیدگی به لایحه مدیریت خدمات کشوری مجلس شورای اسلامی طبق اصل هشتاد و پنجم(85) قانون اساسی تصویب گردید و پس از موافقت مجلس با اجراء آزمایشی آن به مدت پنج سال، در تاریخ 18/7/1386 به تأیید شورای نگهبان رسید./
موضوعات مرتبط: قانون...
فصل ١- تعاريف کلي و اصولي
ماده ١
كليه كارفرمايان، كارگران، كارگاهها، موسسات توليدي، صنعتي، خدماتي و كشاورزي مكلف به
تبعيت از اين قانون مي باشند.
ماده ٢
كارگر از لحاظ اين قانون كسي است كه به هر عنوان در مقابل دريافت حق السعي اعم از مزد،
حقوق، سهم سود و ساير مزايا به درخواست كارفرما كار مي كند.
ماده ٣
كارفرما شخصي است حقيقي يا حقوقي كه كارگر به درخواست و به حساب او در مقابل دريافت
حق السعي كار مي كند. مديران و مسئولان و به طور عموم كليه كسانيكه عهده دار اداره كار
كارگاه هستند نماينده كارفرما محسوب مي شوند و كارفرما مسئول كليه تعهداتي است كه
نمايندگان مذكور در قبال كارگر به عهده مي گيرند. در صورتيكه نماينده كارفرما خارج از
اختيارات خود تعهدي بنمايد و كارفرما آن را نپذيرد در مقابل كارفرما ضامن است.
ماده ٤
كارگاه محلي است كه كارگر به درخواست كارفرما يا نماينده او در آنجا كار مي كند، از قبيل
موسسات صنعتي، كشاورزي، معدني، ساختماني، ترابري، مسافربري، خدماتي، تجاري، توليدي،
اماكن عمومي و امثال آنها . كليه تاسيساتي كه به اقتضاي كار متعلق به كارگاه اند، از قبيل
نمازخانه، ناهارخوري، تعاونيها، شيرخوارگاه، مهدكودك، درمانگاه، حمام، آموزشگاه حرفه اي،
قرائت خانه، كلاسهاي سواد آموزي و ساير مراكز آموزشي و اماكن مربوط به شورا و انجمن
اسلامي و بسيج كارگران، ورزشگاه و وسايل اياب و ذهاب و نظاير آنها جزء كارگاه ميباشند.
ماده ٥
كليه كارگران، كار فرمايان، نمايندگان آنان و كارآموزان و نيز كارگاهها مشمول مقررات اين
قانون مي باشند.
ماده ٦
براساس بند چهار اصل چهل و سوم و بند شش اصل دوم و اصول نوزدهم، بيستم و بيست
وهشتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اجبار افراد به كار معين وبهره كشي از ديگري
ممنوع و مردم ايران از هر قوم و قبيله كه باشند از حقوق مساوي برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان
و مانند اينها سبب امتياز نخواهند بود و همه افراد اعم از زن ومرد يكسان در حمايت قانون قرار
دارند و هركس حق دارد شغلي را كه به آن مايل است ومخالف اسلام و مصالح عمومي و حقوق
ديگران نيست برگزيند .
فصل ٢- قراردادکار
١- تعريف قرارداد كار و شرايط اساسي انعقاد آن -٢
ماده ٧
قرارداد كار عبارتست از قرارداد كتبي يا شفاهي كه به موجب آن كارگر در قبال دريافت حق
السعي كاري را براي مدت موقت يا مدت، غيرموقت براي كارفرما انجام مي دهد.
تبصره ١
حداكثر مدت موقت براي كارهايي كه طبيعت آنها جنبه غير مستمر دارد توسط وزارت كار و
امور اجتماعي تهيه و به تصويب هيات وزيران خواهد رسيد.
تبصره ٢
در كارهائي كه طبيعت آنها جنبه مستمر دارد، درصورتي كه مدتي در قرارداد ذكر نشود،
قرارداد دائمي تلقي مي شود. در كارهائي كه طبيعت آنها جنبه مستمر دارد، درصورتي كه مدتي
در قرارداد ذكر نشود، قرارداد دائمي تلقي مي شود.
ماده ٨
شروط مذكور در قرارداد كار يا تغييرات بعدي آن درصورتي نافذ خواهد بود كه براي كارگر
مزايائي كمتر از امتيازات مقرر در اين قانون منظور ننمايد.
ماده ٩
براي صحت قرارداد كار در زمان بستن قرارداد رعايت شرايط ذيل الزامي است : الف –
مشروعيت مورد قرارداد ب – معين بودن موضوع قرارداد چ – عدم ممنوعيت قانوني و شرعي
طرفين در تصرف اموال يا انجام كار مورد نظر.
تبصره ١
اصل برصحت كليه قراردادهاي كار است، مگر آنكه بطلان آنها در مراجع ذيصلاح به اثبات
برسد.
ماده ١٠
قرارداد كار علاوه بر مشخصات دقيق طرفين، بايد حاوي موارد ذيل باشد : الف – نوع كار يا
حرفه يا وظيفه اي كه كارگر بايد به آن اشتغال يابد. ب – حقوق يا مزد مبنا و لواحق آن ج –
ساعات كار، تعطيلات و مرخصيها د- محل انجام كار ه – تاريخ انعقاد قرارداد و- مدت قرارداد،
چنانچه كار براي مدت معين باشد. ز- موارد ديگري كه عرف و عادت شغل يا محل، ايجاب
نمايد.
تبصره ١
در موارديكه قرارداد كار كتبي باشد قرارداد در چهار نسخه تنظيم ميگردد كه يك نسخه از آن
به اداره كار محل ويك نسخه نزد كارگر و يك نسخه نزد كارفرما و نسخه ديگر در اختيار
شوراي اسلامي كار و در كارگاههاي فاقد شورا در اختيار نماينده كارگر قرار ميگيرد.
ماده ١١
طرفين مي توانند با توافق يكديگر مدتي را به نام دوره آزمايشي كار تعيين نمايند. در خلال اين
دوره هريك از طرفين حق دارد، بدون اخطار قبلي و بي آنكه الزام به پرداخت خسارت داشته
باشد، ر ابطه كار را قطع نمايد. در صورتيكه قطع رابطه كار از طرف كارفرما باشد وي ملزم به
پرداخت حقوق تمام دوره آزمايشي خواهد بود و چنانچه كارگر رابطه كار را قطع نمايد كارگر
فقط مستحق دريافت حقوق مدت انجام كار خواهد بود.
تبصره ١
مدت دوره آزمايشي بايد قرارداد كار مشخص شو د. حداكثر اين مدت براي كارگران ساده و
نيمه ماهر يكماه و براي كارگران ماهر و داراي تخصص سطح بالا سه ماه ميباشد.
ماده ١٢
هر نوع تغيير حقوقي در وضع مالكيت كارگاه، از قبيل فروش يا انتقال به هر شكل، تغيير نوع
توليد، ادغام درموسسه ديگر، ملي شدن كارگاه، فوت مالك و امثال اينها، در رابطه قراردادي
كارگراني كه قراردادشان قطعيت يافته است موثر نمي باشد و كارفرماي جديد، قائم مقام
تعهدات و حقوق كارفرماي سابق خواهد بود.
ماده ١٣
در مواردي كه كار از طريق مقاطعه انجام مي يابد، مقاطعه دهنده مكلف است قرارداد خود را با
مقاطعه كار به نحوي منعقد نمايد كه در آن مقاطعه كار متعهد گردد كه تمامي مقررات اين
قانون را در مورد كاركنان خود اعمال نمايد.
تبصره ١
مطالبات كارگر جزء ديون ممتازه بوده و كارفرمايان موظف مي باشند بدهي پيمانكاران به
كارگران را برابر راي مراجع قانوني از محل مطالبات پيمانكار، منجمله ضمانت حسن انجام كار،
پرداخت نمايند.
تبصره ٢
چنانچه مقاطعه دهنده برخلاف ترتيب فوق به انعقاد قرارداد با مقاطعه كار بپردازد و يا قبل
ازپايان ٤٥ روز از تحويل موقت، تسويه حساب نمايد، مكلف به پرداخت ديون مقاطعه كار
درقبال كارگران خواهد بود.
٢- تعليق قرارداد كار -٢
ماده ١٤
چنانچه به واسطه امور مذكور در مواد آتي انجام تعهدات يكي از طرفين موقتا متوقف شود،
قرارداد كار به حال تعليق در مي آيد و پس از رفع آنها قرارداد كار با احتساب سابقه خدمت ) از
لحاظ بازنشستگي و افزايش مزد( به حالت اول برمي گردد.
تبصره ١
مدت خدمت نظام وظيفه(ضرورت ،احتياط و ذخيره ( و همچنين مدت شركت داوطلبانه
كارگران درجبهه، جزء سوابق خدمت و كار آنان محسوب مي شود.
ماده ١٥
در موردي كه به واسطه قوه قهريه و يا بروز حوادث غيرقابل پيش بيني كه وقوع آن از اراده
طرفين خارج است، تمام يا قسمتي از كارگاه تعطيل شود و انجام تعهدات كارگر يا كارفرما بطور
موقت غيرممكن گردد، قراردادهاي كار با كارگران تمام يا آن قسمت از كارگران كه تعطيل
مي شود به حال تعليق در مي آيد تشخيص موارد فوق با وزارت كار و امور اجتماعي است.
ماده ١٦
قرارداد كارگراني كه مطابق اين قانون از مرخصي تحصيلي و يا ديگر مرخصي هاي بدون حقوق
يا مزد استفاده مي كنند، درطول مرخصي و به مدت دوسال به حال تعليق در مي آيد.
تبصره ١
مرخصي تحصيلي براي دوسال ديگر قابل تمديد است.
ماده ١٧
قرارداد كارگري كه توقيف ميگردد و توقيف وي منتهي به حكم محكوميت نمي شود در مدت
توقيف به حال تعليق در مي آيد و كارگر پس از رفع توقيف به كار خود باز مي گردد.
ماده ١٨
چنانچه توقيف كارگر به سبب شكايت كارفرما باشد واين توقيف در مراجع حل اختلاف منتهي
به حكم محكوميت نگردد، مدت آن جزء سابقه خدمت كارگر محسوب مي شود و كارفرما مكلف
است علاوه بر جبران ضرر و زيان وارده كه مطابق حكم دادگاه به كارگر مي پردازد، مزد و
مزاياي وي را نيز پرداخت نمايد.
تبصره ١
كارفرما مكلف است تا زماني كه تكليف كارگر از طرف مراجع مذكور مشخص نشده باشد، براي
رفع احتياجات خانواده وي، حداقل پنجاه درصد از حقوق ماهيانه او را به طور علي الحساب به
خانواده اش پرداخت نمايد.
ماده ١٩
در دوران خدمت نظام وظيفه قرارداد كار به حالت تعليق در مي آيد، ولي كارگر بايد حداكثر تا
دوماه پس از پايان خدمت به كار سابق خود برگردد و چنانچه شغل وي حذف شده باشد در
شغلي مشابه آن به كار مشغول مي شود.
ماده ٢٠
در هريك از موارد مذكور در مواد ١٥،١٦،١٧،١٩ چنانچه كارفرما پس از رفع حالت تعليق از
پذيرفتن كارگر خودداري كند، اين عمل در حكم اخراج غيرقانوني محسوب ميشود و كارگر حق
دارد ظرف مدت ٣٠ روز به هيات تشخيص مراجعه نمايد (درصورتيكه كارگر عذر موجه
نداشته باشد) و هرگاه كارفرما نتواند ثابت كند كه نپذيرفتن كارگر مستند به دلايل موجه بوده
است، به تشخيص هيات مزبور مكلف به بازگرداندن كارگر به كار و پرداخت حقوق يا مزد وي
از تاريخ مراجعه به كارگاه مي باشد و اگر بتواند آنرا اثبات كند به ازاء هرسال سابقه كار ٤٥ روز
آخرين مزد به وي پرداخت نمايد.
تبصره ١
چنانچه كارگر بدون عذر موجه حداكثر ٣٠ روز پس از رفع حالت تعليق، آمادگي خود را براي
انجام كار به كارفرما اعلام نكند و يا پس از مراجعه و استنكاف كارفرما، به هيات تشخيص
مراجعه ننمايد، مستع في شناخته مي شود كه دراين صورت كارگر مشمول اخذ حق سنوات بازاء
هرسال يكماه آخرين حقوق خواهد بود.
٣- خاتمه قرارداد كار -٢
ماده ٢١
قرارداد كار به يكي از طرق زير خاتمه مييابد : الف – فوت كارگر ب – بازنشستگي كارگر ج –
از كارافتادگي كلي كارگر د- انقضاء مدت در قراردادهاي كار بامدت موقت و عدم تجديد
صريح يا ضمني آن ه – پايان كار در قراردادهائي كه مربوط به كار معين است و- استعفاي
كارگر
تبصره ١
كارگري كه استعفا مي كند موظف است يكماه به كار خود ادامه داده و بدوا استعفاي خود را كتبا
به كارفرما اطلاع دهد و درصورتيكه حداكثر ظرف مدت ١٥ روز انصراف خود را كتبا به
كارفرما اعلام نمايد استعفاي وي منتقي تلقي مي شود و كارگر موظف است رونوشت استعفا و
انصراف از آن را به شوراي اسلامي كارگاه و يا انجمن صنفي و يا نماينده كارگران تحويل دهد.
ماده ٢٢
در پايان كار، كليه مطالباتي كه ناشي از قرارداد كار ومربوط به دوره اشتغال كارگر در موارد
فوق است، به كارگر و درصورت فوت او به وارث قانوني وي پرداخت خواهد شد.
تبصره ١
تا تعيين تكليف وراث قانوني و انجام مراحل اداري و برقراري مستمري توسط سازمان تامين
اجتماعي، اين سازمان موظف است نسبت به پر داخت حقوق متوفي به ميزان آخرين حقوق
دريافتي، به طور علي الحساب و به مدت سه ماه به عائله تحت تكلف وي اقدام نمايد.
ماده ٢٣
كارگر از لحاظ دريافت حقوق يا مستمري هاي ناشي از فوت، بيماري، بازنشستگي، بيكاري،
تعليق، از كارافتادگي كلي و جزئي و يا مقررات حمايتي و شرايط مربوط به آنها تابع قانون تامين
اجتماعي خواهد بود.
ماده ٢٤
درصورت خاتمه قرارداد كار، كار معين يامدت موقت، كارفرما مكلف است به كارگري كه
مطابق قرارداد، يكسال يا بيشتر، به كار اشتغال داشته است براي هر سال سابقه، اعم از متوالي يا
متناوب براساس آخرين حقو ق مبلغي معادل يكماه حقوق به عنوان مزاياي پايان كار به وي
پرداخت نمايد.
ماده ٢٥
هرگاه قرارداد كار براي مدت موقت و يا براي انجام كار معين، منعقد شده باشد هيچيك از
طرفين به تنهائي حق فسخ آنرا ندارد.
تبصره ١
رسيدگي به اختلافات ناشي از نوع اين قراردادها در صلاحيت هيات هاي تشخيص و حل
اختلاف است.
ماده ٢٦
هر نوع تغيير عمده در شرايط كار كه برخلاف عرف معمول كارگاه و يا محل كار باشد پس از
اعلام موافقت كتبي اداره كار و امور اجتماعي محل، قابل اجراست. درصورت بروز اختلاف، راي
هيات حل اختلاف قطعي و لازم الاجرا است.
ماده ٢٧
هرگاه كارگر در انجام وظائف محوله قصور ورزد و يا آئين نامه هاي انضباطي كارگاه را پس از
تذكرات كتبي، نقض نمايد كارفرما حق دارد درصورت اعلام نظر مثبت شوراي اسلامي كار
علاوه بر مطالبات و حقوق معوقه به نسبت هرسال سابقه كار معادل يكماه آخرين حقوق كارگر
را به عنوان (حق سنوا ت( به وي پرداخته و قرارداد كار را فسخ نمايد. در واحدهائي كه فاقد
شوراي اسلامي كار هستند نظر مثبت انجمن صنفي لازم است. در هرمورد از موارد ياد شده اگر
مساله با توافق حل نشده به هيات تشخيص ارجاع ودرصورت عدم حل اختلاف از طريق هيات
حل اختلاف رسيدگي و اقدام خواهد شد. در مدت رسيدگي مراجع حل اختلاف، قرارداد كار به
حالت تعليق در مي آيد.
تبصره ١
كارگاههائي كه مشمول قانون شوراي اسلامي كار نبوده و يا شوراي اسلامي كار و يا انجمن صنفي
در آن تشكيل نگرديده باشد يا فاقد نماينده كارگر باشند اعلام نظر مثبت هيات تشخيص
(موضوع ماده ١٨٥ اين قانون ( درفسخ قرارداد كار الزامي است.
تبصره ٢
موارد قصور و دستورالعملها و آئين نامه هاي انضباطي كارگاهها به موجب مقرراتي است كه با
پيشنهاد شورايعالي كار به تصويب وزير كار وامور اجتماعي خواهد رسيد.
ماده ٢٨
نمايندگان قانو ني كارگران و اعضاي شوراهاي اسلامي كار و همچنين داوطلبان واجد شرايط
نمايندگي كارگران و شوراهاي اسلامي كار، در مراحل انتخاب قبل از اعلام نظر قطعي هيات
تشخيص(موضوع ماده ٢٢ قانون شوراهاي اسلامي كار( و راي هيات حل اختلاف، كماكان به
فعاليت خود در همان واحد ادام ه داده و مانند ساير كارگران مشغول كار وهمچنين انجام وظايف
و امور محوله خواهند بود.
تبصره ١
هيات تشخيص و هيات حل اختلاف پس از دريافت شكايت در مورد اختلاف فيمابين نماينده يا
نمايندگان قانوني كارگران و كارفرما، فورا و خارج از نوبت به موضوع رسيدگي و نظر نهائي خود
را اعلام خواهند داشت. درهرصورت هيات حل اختلاف موظف است حداكثر ظرف مدت يك
ماه از تاريخ دريافت شكايت به موضوع رسيدگي نمايد.
تبصره ٢
در كارگاههائي كه شوراي اسلامي كار تشكيل نگرديده و يا در مناطقي كه هيات تشخيص
(موضوع ٢٢ قانون شوراهاي اسلامي كا ر( تشكيل نشده و يا اينكه كارگاه موردنظر مشمول قانون
شوراي اسلامي كار نميباشد، نمايندگان كارگران و يا نمايندگان انجمن صنفي، قبل از اعلام نظر
قطعي هيات تشخيص (موضوع ماده ٢٢ قانون شوراهاي اسلامي كا ر( و راي نهائي هيات حل
اختلاف كماكان به فعاليت خود در همان واحد ادامه داده و مشغول كار و همچنين انجام وظايف
و امور محوله خواهند بود.
٤- جبران خسارت از هر قبيل و پرداخت مزاياي پايان كار -٢
ماده ٢٩
درصورتيكه بنا به تشخيص هيات حل اختلاف كارفرما، موجب تعليق قرارداد از ناحيه كارگر
شناخته شود كارگر استحقاق دريافت خسارت نا شي از تعليق را خواهد داشت و كارفرما مكلف
است كارگر تعليقي از كار را به كار سابق وي باز گرداند.
ماده ٣٠
چنانچه كارگاه بر اثر قوه قهريه (زلزله، سيل و امثال اينها( و يا حوادث غيرقابل پيش بيني(جنگ
و نظايرآن ( تعطيل گردد و كارگران آن بيكار شوند پس از فعاليت مجدد كارگاه، كارفرما مكلف
است كارگران بيكار شده را درهمان واحد بازسازي شده و مشاغلي كه در آن بوجود مي آيد به
كار اصلي بگمارد.
تبصره ١
دولت مكلف است باتوجه به اصل بيست و نهم قانون اساسي و با استفاده ازدرآمدهاي عمومي و
درآمدهاي حاصل از مشاركت مردم و نيز از طريق ايجاد صندوق بيمه بيكاري نسبت به تامين
معاش كارگران بيكار شده كارگاههاي موضوع ماده ٤ اين قانون و باتوجه به بند ٢ اصل چهل
وسوم قانون اساسي امكانات لازم را براي اشتغال مجدد آنان فراهم نمايد.
ماده ٣١
چنانچه خاتمه قرارداد كار به لحاظ از كارافتادگي كلي ويا بازنشستگي كارگر باشد، كارفرما بايد
براساس آخرين مزد كارگر به نسبت هر سال سابقه خدمت حقوقي به ميزان ٣٠ روز مزد به وي
پرداخت نمايد. اين وجه علاوه بر مستمري از كارافتادگي ويا بازنشستگي كارگر است كه توسط
سازمان تامين اجتماعي پرداخت مي شود.
ماده ٣٢
اگر خاتمه قرارداد كار در نتيجه، كاهش توانائيهاي جسمي وفكري ناشي از كار كارگر باشد(بنا به
تشخيص كميسيون پزشكي سازمان بهداشت و درمان منطقه با معرفي شوراي اسلامي كار ويا
نمايندگان قانوني كارگر( كارفرما مكلف است به نسبت هرسال سابقه خدمت، معادل دوماه
آخرين حقوق به وي پرداخت نمايد.
ماده ٣٣
تشخيص موارد از كارافتادگي كلي وجزئي و يا بيماريهاي ناشي از كار يا ناشي از غيركار و فوت
كارگر و ميزان قصور كارفرما در انجام وظايف محوله قانوني كه منجر به خاتمه قرارداد كار
مي شود، براساس ضوابطي خواهد بود كه به پيشنهاد وزيركار و امور اجتماعي به تصويب هيات
وزيران خواهد رسيد.
فصل ٣- شرايط کار
١- حق السعي -٣
ماده ٣٤
كليه دريافتهاي قانوني كه كارگر به اعتبار قرارداد كار اعم از مزد يا حقوق، كمك عائله مندي،
هزينه هاي مسكن، خوابار، اياب وذهاب، مزاياي غيرنقدي، پاداش افزايش توليد، سود سالانه و
نظاير آنها دريافت مي نمايد را حق السعي مي نامند.
ماده ٣٥
مزد عبارت است از وجوه نقدي يا غيرنقدي و يا مجموع آنها كه در مقابل انجام كار به كارگر
پرداخت مي شود.
تبصره ١
چنانچه مزد با ساعات انجام كار مرتبط باشد، مزد ساعتي و درصورتيكه براساس ميزان انجام
كار و يامحصول توليد شده باشد، كار مزد و چنانچه براساس محصول توليد شده و يا ميزان انجام
كار در زمان معين باشد، كارمزد ساعتي، ناميده مي شود.
تبصره ٢
ضوابط ومزاياي مربوط به مزد ساعتي، كارمزد ساعتي و كارمزد و مشاغل قابل شمول موضوع
اين ماده كه با پيشنهاد شورايعالي كار به تصويب وزير كار و امور اجتماعي خواهد رسيد تعيين
مي گردد. حداكثر ساعات كار موضوع ماده فوق نبايد از حداكثر ساعت قانوني كار تجاوز نمايد.
ماده ٣٦
مزد ثابت، عبارست است از مجموع مزد شغل و مزاياي ثابت پرداختي به تبع شغل.
تبصره ١
در كارگاههائي كه داراي طرح طبقه بندي و ارزيابي مشاغل نيستند منظور از مزاياي ثابت
پرداختي به تبع شغل، مزايايي است كه برحسب ماهيت شغل يا محيط كار وبراي ترميم مزد در
ساعات عادي كار پرداخت مي گردد از قبيل مزاياي سختي كار، مزاياي سرپرستي، فوق العاده
شغل وغيره.
تبصره ٢
در كارگاههائيكه طرح طبقه بندي مشاغل به مرحله اجراء درآمده است مزد گروه و پايه، مزد
مبنا را تشكيل مي دهد.
تبصره ٣
مزاياي رفاهي و انگيزه اي از قبيل كمك هزينه مسكن، خواربار و كمك عائله مندي، پاداش
افزايش توليد وسود سالانه جزو مزد ثابت و مزد مبنا محسوب نمي شود.
ماده ٣٧
مزد بايد در فواصل زماني مرتب و در روز غيرتعطيل و ضمن ساعات كار به وجه نقد رايج
كشور يا با تراضي طرفين به وسيله چك عهده بانك و با رعايت شرايط ذيل پراخت شود : الف
– چنانچه براساس قرارداد يا عرف كارگاه، مبلغ مزد به صورت روزانه يا ساعتي تعيين شده
باشد، پرداخت آن بايد پس از محاسبه در پايان روز يا هفته يا پانزده روز يكبار به نسبت
ساعات كار و يا روزهاي كاركرد صورت گير د. ب – درصورتيكه براساس قرارداد يا عرف
كارگاه، پرداخت مزد به صورت ماهانه باشد، اين پرداخت بايد در آخرماه صورت گير د. در اين
حالت مزد مذكور حقوق ناميده مي شود.
تبصره ١
در ماههاي سي و يكروزه مزايا و حقوق بايد براساس سي ويك روز محاسبه و به كارگر پرداخت
شود.
ماده ٣٨
براي انجام كار مساوي كه در شرايط مساوي در يك كارگاه انجام مي گيرد بايد به زن و مرد
مزد مساوي پرداخت شو د. تبعيض در تعيين ميزان مزد براساس سن، جنس، نژاد و قوميت و
اعتقادات سياسي و مذهبي ممنوع است.
ماده ٣٩
مزد و مزاياي كارگراني كه بصورت نيمه وقت و يا كمتر از ساعات قانوني تعيين شده است به
كار اشتغال دارند به نسبت ساعات كار انجام يافته محاسبه و پرداخت مي شود.
ماده ٤٠
در مواردي كه با توافق طرفين قسمتي از مزد به صورت غيرنقدي پرداخت ميشود، بايد ارزش
نقدي تعيين شده براي اينگونه پرداختها منصفانه و معقول باشد.
ماده ٤١
شورايعالي كار همه ساله موظف است، ميزان حداقل مزد كارگران را براي نقاط مختلف كشور و
يا صنايع مختلف با توجه به معيارهاي ذيل تعيين نما يد : ١- حداقل مزد كارگران باتوجه به
درصد تورمي كه از طرف بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران اعلام ميشود. ٢- حداقل مزد
بدون آنكه مشخصات جسمي و روحي كارگران و ويژگي هاي كار محول شده را مورد توجه قرار
دهد بايد به اندازه اي باشد تا زندگي يك خانواده، كه تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمي
اعلام مي شود را تامين نمايد.
تبصره ١
كارفرمايان موظفند كه در ازاي انجام كار در ساعات تعيين شده قانوني به هيچ كارگري كمتر از
حداقل مزد تعيين شده جديد پرداخت ننمايند و در صورت تخلف، ضامن تأديه مابه التفاوت
مزد پرداخت شده و حداقل مزد جديد مي باشند.
ماده ٤٢
حداقل مزد موضوع ماده ٤١ اين قانون منحصرا بايد به صورت نقدي پرداخت شو د. پرداختهاي
غيرنقدي به هرصورت كه در قراردادها پيش بيني مي شود به عنوان پرداختي تلقي مي شود كه
اضافه بر حداقل مزد است.
ماده ٤٣
كارگران كارمزد براي روزهاي جمعه و تعطيلات رسمي و مرخصي، استحقاق دريافت مزد را
دارند و ماخذ محاسبه ميانگين كارمزد آنها در روزهاي كاركرد آخرين ماه كار آنهاست مبلغ
پرداختي در هرحال نبايد كمتر از حداقل مزد قانوني باشد.
ماده ٤٤
چنانچه كارگر به كارفرماي خود مديون باشد در قبال اين ديون وي، تنها مي توان مازاد
برحداقل مزد را به موجب حكم دادگاه برداشت نمو د. در هرحال اين مبلغ نبايد از يك چهارم
كل مزد كارگر بيشتر باشد.
تبصره ١
نفقه و كسوه افراد واجب النفقه كارگر از قاعده مستثني و تابع مقررات قانون مدني مي باشد.
ماده ٤٥
كارفرما فقط در موارد ذيل مي تواند از مزد كارگر برداشت نمايد: الف – موردي كه قانون
صراحتا اجازه داده باشد. ب – هنگامي كه كارفرما به عنوان مساعده وجهي به كارگر داده باشد.
ج – اقساط وامهائي كه كارفرما به كارگر داده است طبق ضوابط مربوطه. د- چنانچه در اثر
اشتباه محاسبه مبلغي اضافه پرداخت شده باشد. ه – مال الاجاره خانه سازماني (كه ميزان آن با
توافق طرفين تعيين گرديده است ( درصورتيكه اجاره اي باشد با توافق طرفين تعيين ميگرد د.
و- وجوهي كه پرداخت آن از طرف كارگر براي خريد اجناس ضروري از شركت تعاوني مصرف
همان كارگاه تعهد شده است.
تبصره ١
هنگام دريافت وام مذكور در بند ج با توافق طرفين بايد ميزان اقساط پرداختي تعيين گردد.
ماده ٤٦
به كارگراني كه به موجب قرارداد يا موافقت بعدي به ماموريتهاي خارج از محل خدمت اعزام
مي شوند فوق العاده ماموريت تعلق مي گيرد. اين فوق العاده نبايد كمتر از مزد ثابت يا مزد
مبناي روزانه كارگران باشد. همچنين كارفرما مكلف است وسيله ياهزينه رفت و برگشت آنها را
تامين نمايد.
تبصره ١
مأموريت به موردي اطلاق مي شود كه كارگر براي انجام كار حداقل ٥٠ كيلومتر از محل كارگاه
اصلي دور شود و يا ناگزير باشد حداقل يك شب در محل مأموريت توقف نمايد.
ماده ٤٧
به منظور ايجاد انگيزه براي توليد بيشتر و كيفيت بهتر و تقليل ضايعات و افزايش علاقمندي
وبالابردن سطح درآمد كارگران، طرفين، قرارداد دريافت و پرداخت پاداش افزاي توليد را
مطابق آئين نامه اي كه به تصويب وزير كار و امور اجتماعي تعيين ميشود منعقد مي نمايند.
ماده ٤٨
به منظور جلوگيري از بهره كشي از كار ديگري وزارت كار و امور اجتماعي موظف است نظام
ارزيابي و طبقه بندي مشاغل را با استفاده از استاندارد مشاغل و عرف مشاغل كارگري در
كشور تهيه نمايد و به مرحله اجراء در آورد.
ماده ٤٩
به منظور استقرار مناسبات صحيح كارگاه با بازار كار در زمينه مزد ومشخص بودن شرح وظايف
و دامنه مسئوليت مشاغل مختلف در كارگاه، كارفرمايان مشمول اين قانون موظفند با همكاري
كميته طبقه بندي مشاغل كارگاه و يا موسسات ذيصلاح، طرح طبقه بندي مشاغل را تهيه كنند
و پس از تاييد وزارت كار و امور اجتماعي به مرحله اجراء در آورند.
تبصره ١
وزارت كار و امور اجتماعي دستورالعمل و آئين نامه هاي اجرائي طرح ارزيابي مشاغل
كارگاههاي مشمول اين ماده را كه ناظر به تعداد كارگران و تاريخ اجراي طرح است تعيين و
اعلام خواهد كرد.
تبصره ٢
صلاحيت موسسات و افرا دي كه به تهيه طرحهاي طبقه بندي مشاغل در كارگاهها ميپردازند
بايد مورد تائيد وزارت كار و امور اجتماعي باشد.
تبصره ٣
اختلافات ناشي از اجراي طرح طبقه بندي مشاغل با نظر وزارت كار و امور اجتماعي در هيات
حل اختلاف قابل رسيدگي است.
ماده ٥٠
چنانچه كارفرمايان مشمول اين قانون در مهلت هاي تعيين شده از طرف وزارت كار و امور
اجتماعي مشاغل كارگاههاي خود را ارزيابي نكرده باشند. وزارت كار و امور اجتماعي، انجام اين
امر را به يكي از دفاتر موسسات مشاور فني ارزيابي مشاغل و يا اشخاص صاحب صلاحيت
(موضوع تبصره ٢ ماده ٤٩ ( واگذار خواهد كرد.
تبصره ١
كارفرما علاوه بر پراخت هزينه هاي مربوط به ا ين امر مكلف به پرداخت جريمه اي معادل
٥٠ % هزينه هاي مشاور به حساب درآمد عمومي كشور نزد خزانه داري كل است. از تاريخي
كه توسط وزارت كار و امور اجتماعي تعيين مي شود كارفرما بايد مابه التفاوت احتمالي مزد ناشي
از اجراي طرح ارزيابي مشاغل را بپردازد.
٢- مدت -٣
ماده ٥١
ساعت كار در اين قانون مدت زماني است كه كارگر نيرو يا وقت خود را به منظور انجام كار در
اختيار كارفرما قرار م ي دهد. به غيراز مواردي كه در اين قانون مستثني شده است ساعات كار
كارگران در شبانه روز نبايد از ٨ ساعت تجاوز نمايد.
تبصره ١
كارفرما با توافق كارگران، نماينده يا نمايندگان قانوني آنان ميتواند ساعات كار را در بعضي از
روزهاي هفته كمتر از ميزان مقرر و در ديگر روزها اضافه براين ميزان تعيين كند به شرط آنكه
مجموع ساعات كار هر هفته از ٤٤ ساعت تجاوز نكند.
تبصره ٢
در كارهاي كشاورزي كارفرما ميتواند با توافق كارگران نماينده يا نمايندگان قانوني آنان ساعات
كار در شبانه روز باتوجه به كار، عرف و فصول مختلف تنظيم نمايد.
ماده ٥٢
در كارهاي سخت و زيان آور و زيرزميني، ساعات كار نبايد از شش ساعت د ر روز و ٣٦ ساعت
در هفته تجاور نمايد.
تبصره ١
كارهاي سخت وزيان آور و زير زميني به موجب آئين نامه اي خواهد بود كه توسط شورايعالي
حفاظت فني وبهداشت تهيه و به تصويب وزراي كار و امور اجتماعي و بهداشت، درمان و
آموزش پزشكي خواهد رسيد.
ماده ٥٣
كار روز كارهائي است كه زمان انجام آن از ساعت ٦ بامداد تا ٢٢ مي باشد و كار شبانه كارهائي
است كه زمان انجام آن بين ٢٢ تا ٦ بامداد قرار دار د. كار مختلط نيز كارهائي است كه بخشي
از ساعات انجام آن در روز و قسمتي از آن در شب واقع مي شود. در كارهاي مختلط، ساعاتي كه
جزء كار شب محسوب مي شود كارگر از فوق العاده موضوع ماده ٥٨ اين قانون استفاده مي نمايد.
ماده ٥٤
كار متناوب كاري است كه نوعا در ساعات متوالي انجام نمي يابد. بلكه در ساعات معيني از شانه
روز صورت مي گيرد.
تبصره ١
فواصل تناوب كار در اختيار كارگر است و حضور او در كارگاه الزامي نيست. در كارهاي
متناوب، ساعات كار و فواصل تناوب ونيزكار اضافي نبايد از هنگام شروع تا خاتمه جمعا از ١٥
ساعت درشبانه روز بيشتر باشد. ساعت شروع و خاتمه كار وفواصل تناوب با توافق طرفين و
نوع كار و عرف كارگاه تعيين مي گردد.
ماده ٥٥
كار نوبتي عبارت است از كاري كه در طول ماه گردش دارد، به نحوي كه نوبتهاي آن در صبح
ياعصر يا شب واقع مي شود.
ماده ٥٦
كارگري كه در طول ماه به طور نوبتي كار ميكند و نوبتهاي كار وي در صبح و عصر واقع
مي شود ١٠ % وچنانچه نوبتها در صبح و عصر و شب قرار گيرد، ١٥ % و درصورتيكه نوبتها به
صبح وشب و يا عصر و شب بيفتد 5/22% علاوه بر مزد به عنوان فوق العاده نوبت كاري
دريافت خواهد كرد.
ماده ٥٧
در كار نوبتي ممكن است ساعات كار از ٨ ساعت در شبانه روز وچهل و چهارساعت در هفته
تجاوز نمايد، لكن جمع ساعات كار درچهار هفته متوالي نبايد از ١٧٦ ساعت تجاوز كند.
ماده ٥٨
براي هر ساعت كار درشب تنها به كارگران غير نوبتي ٣٥ % اضافه بر مزد ساعت كار عادي
تعلق مي گيرد.
ماده ٥٩
در شرايط عادي ارجاع كار اضافي به كارگر با شرايط ذيل مجاز است : الف – موافقت كارگر ب
– پرداخت ٤٠ % اضافه بر مزد هر ساعت كار عادي.
تبصره ١
ساعات كار اضافي ارجاعي به كارگران نبايد از ٤ ساعت در روز تجاوز نماي د(مگر در موارد
استثنائي با توافق طرفين(.
ماده ٦٠
ارجاع كار اضافي با تشخيص كارفرما به شرط پرداخت اضافه كا ي(موضوع بند ب ماده ٥٩ ) و
براي مدتي كه جهت مقابله با اوضاع و احوال ذيل ضروت دارد مجاز است و حداكثر اضافه
كاري موضوع اين ماده ٨ ساعت در روزخواهد بود(مگر در موارد استثنائي با توافق طرفين ).
الف – جلوگيري از حوادث قابل پيش بيني و يا ترميم خسارتي كه نتيجه حوادث مذكور است.
ب – اعاده فعاليت كارگاه، درصورتيكه فعاليت مذكور به علت بروز حادثه يا اتفاق طبيعي از
قبيل، سيل، زلزله و يا اوضاع و احوال غير قابل پيش بيني ديگر قطع شده باشد.
تبصره ١
پس از انجام كار اضافي در موارد فوق، كارفرما مكلف است حداكثر ظرف مدت ٤٨ ساعت،
موضوع را به اداره كار و امور اجتماعي اطلاع دهد تا ضرورت كار اضافي و مدت آن تعيين شود.
تبصره ٢
درصورت عدم تاييد ضرورت كار اضافي توسط اداره كار و امور اجتماعي محل، كارفرما مكلف
به پرداخت غرامت و خسارات وارده به كارگر خواهد بود.
ماده ٦١
ارجاع كار اضافي به كارگراني كه كار شبانه يا كارهاي خطرناك سخت و زيان آور انجام
مي دهند ممنوع است.
٣- تعطيلات و مرخصي ها -٣
ماده ٦٢
روز جمعه، روز تعطيل هفتگي كارگران با استفاده از مزد ميباشد.
تبصره ١
در امور مربوط به خدمات عمومي نظير آب، برق، اتوبوسراني و يا در كارگاههائيكه حسب نوع
يا ضرورت كار و يا توافق طرفين، به طور مستمر روز ديگري براي تعطيل تعيين شود همان روز
درحكم روزتعطيل هفتگي خواهد بود و به هر حال تعطيل يك روز در هفته اجباري است.
كارگراني كه به هر عنوان به اين ترتيب روزهاي جمعه كار مي كنند، در مقابل عدم استفاده از
تعطيل روز جمعه ٤٠ % اضافه بر مزد دريافت خواهند كرد.
تبصره ٢
درصورتيكه روزهاي كار در هفته كمتر از شش روز باشد، مزد روز تعطيل هفتگي كارگر معادل
يك ششم مجموع مزد يا حقوق دريافتي وي در روزهاي كار در هفته خواهد بود.
تبصره ٣
كارگاههائي كه با انجام ٥ روز كار در هفته و ٤٤ ساعت كار قانوني كارگرانشان از دو روز تعطيل
استفاده مي كنند، مزد هريك از دو روز تعطيل هفتگي برابر با مزد روزانه كارگران خواهد بود.
ماده ٦٣
علاوه برتعطيلات رسمي كشور، روز كارگر ( ١١ ارديبهشت( نيز جزء تعطيلات رسمي كارگران
به حساب مي آيد.
ماده ٦٤
مرخصي استحقاقي سالانه كارگران با استفاده از مزد و احتساب چهار روز جمعه، جمعا يكماه
است. ساير روزهاي تعطيل جزء ايام مرخصي محسوب نخواهد شد. براي كار كمتر از يكسال
مرخصي مزبور به نسبت مدت كار انجام يافته محاسبه مي شود.
ماده ٦٥
مرخصي ساليانه كارگراني كه به كارهاي سخت و زيان آور اشتغال دارند ٥ هفته ميباشد.
استفاده از اين مرخصي، حتي الامكان در دو نوبت و در پايان هر ششماه كار صورت مي گيرد.
ماده ٦٦
كارگر نمي تواند بيش از ٩ روز از مرخصي سالانه خود را ذخيره كند.
ماده ٦٧
هر كارگر حق دارد به منظور اداي فريضه حج واجب در تمام مدت كار خويش فقط براي يك
نوبت يك ماه به عنوان مرخصي استحقاقي يا مرخصي بدون حقوق استفاده نمايد.
ماده ٦٨
ميزان مرخصي استحقاقي كارگران فصلي برحسب ماههاي كاركرد تعيين مي شود.
ماده ٦٩
تاريخ استفاده از مرخصي با توافق كارگر و كارفرما تعيين ميشود درصورت اختلاف بين كارگر و
كارفرما نظراداره كار و امور اجتماعي محل لازم الاجراء است.
تبصره ١
درمورد كارهاي پيوسته(زنجيره اي ) و تمامي كارهائيكه همواره حضور حداقل معيني از كارگران
در روزهاي كار را اقتضا مي نمايد، كارفرما مكلف است جدول زماني استفاده از مرخصي كارگران
را ظرف سه ماه آخر هر سال براي سا ل بعد تنطيم و پس از تاييد شوراي اسلامي كار يا انجمن
صنفي يا نماينده كارگران اعلام نمايد.
ماده ٧٠
مرخصي كمتراز يك روز كار جزء مرخصي استحقاقي منظور مي شود.
ماده ٧١
درصورت فسخ ياخاتمه قرارداد كار يا بازنشستگي واز كارافتادگي كلي كارگر و يا تعطيل كارگاه
مطالبات مربوط به مدت مرخصي استحقاقي كارگر به وي و در صورت فوت او به ورثه او
پرداخت مي شود.
ماده ٧٢
نحوه استفاده از مرخصي بدون حقوق كارگران و مدت آن و شرايط برگشت آنها به كار پس از
استفاده از مرخصي با توافق كتبي كارگر يا نماينده قانوني او و كارفرما تعيين خواهد شد.
ماده ٧٣
كليه كارگران در موارد ذيل حق برخورداري از سه روز مرخصي با استفاده از مزد را دارند : الف
– ازدواج دائم ب- فوت همسر، پدر، مادرو فرزندان.
ماده ٧٤
مدت مرخصي استعلاجي، با تائيد سازمان تامين اجتماعي، جزء سوابق كار و بازنشستگي كارگران
محسوب خواهد شد.
٤- شرايط كار زنان -٣
ماده ٧٥
انجام كارهاي خطرناك، سخت و زيان آور و نيز حمل بار بيشتر از حد مجاز با دست و بدون
استفاده از وسايل مكانيكي، براي كارگران زن ممنوع است. دستورالعمل و تعيين نوع وميزان اين
قبيل موارد با پيشنهاد شورايعالي كار به تصويب وزير كار و امور اجتماعي خواهد رسيد.
ماده ٧٦
مرخصي باردار ي و زايما ن كارگرا ن ز ن جمعًا ٩٠ روز است. حتي الامكان ٤٥ روز از اين مرخصي
بايد پس از زايما ن مورد استفاد ه قرار گيرد. براي زايمان توأمان ١٤ روز به مدت مرخصي اضافه
مي شود.
تبصره ١
پس از پايان مرخصي ز ايمان، كارگر زن به كار سابق خود باز مي گردد و اين مدت با تائيد
سازمان تامين اجتماعي جزء سوابق خدمت وي محسوب مي شود.
تبصره ٢
حقوق ايام مرخصي زايمان طبق مقررات قانون تامين اجتماعي پرداخت خواهد شد.
ماده ٧٧
درمواردي كه به تشخيص پزشك سازمان تامين اجتماعي، نوع كار براي كارگر باردار خطرناك
يا سخت تشخيص داده شود، كارفرما تا پايان دوره بارداري وي، بدون كسر حق السعي كار
مناسبتر و سبكتري به او ارجاع مي نمايد.
ماده ٧٨
در كارههائي كه داراي كارگر زن هستند كارفرما مكلف است به مادران شيرده تا پايان دوسالگي
كودك پس از هرسه ساعت نيم ساعت فرصت شيردادن بدهد. اين فرصت جزء ساعات كار
آنان محسوب مي شود و همچنين كارفرما مكلف است متناسب با تعداد كودكان و بادرنظر
گرفتن گروه سني آنها مراكز مربوط به نگهداري كودكان(از قبيل شيرخوارگاه، مهدكودك و....)
را ايجاد نمايد.
تبصره ١
آئين ناه اجرائي، ضوابط تاسيس و اداره شيرخوارگاه و مهدكودك توسط سازمان بهزيستي كل
كشور تهيه و پس از تصويب وزير كار و امور اجتماعي به مرحله اجراء گذاشته ميشود.
٥- شرايط كار نوجوانان -٣
ماده ٧٩
به كار گماردن افراد كمتر از ١٥ سال تمام ممنوع است.
ماده ٨٠
كارگري كه سنش بين ١٥ تا ١٨ سال تمام باشد، كارگر نوجوان ناميده مي شود و در بدو استخدام
بايد توسط سازمان تامين اجتماعي مورد آزمايشهاي پزشكي قرار گيرد.
ماده ٨١
آزمايش هاي پزشكي كارگر نوجوان، حداقل بايد سالي يكبار تجديد شود و مدارك مربوط در
پرونده استخدامي وي ضبط گرد د. پزشك در باره تناسب نوع كار با توانائي كارگر نوجوان
اظهارنظر مي كند و چنانچه كار مربوط را نامناسب بداند كارفرما مكلف است درحدود امكانات
خود شغل كارگر را تغيير دهد.
ماده ٨٢
ساعات كار روزانه كارگر نوجوان، نيم ساعت كمتر از ساعات كار معمولي كارگران است. ترتيب
استفاده از اين امتياز با توافق كارگر و كارفرما تعيين خواهد شد.
ماده ٨٣
ارجاع هرنوع كار اضافي و انجام كار درشب و نيز ارجاع كارهاي سخت و زيان آور وخطرناك و
حمل بار با دست، بيش از حد مجاز و بدون استفاده از وسايل مكانيكي براي كارگر نوجوان
ممنوع است.
ماده ٨٤
در مشاغل و كارهائي كه بعلت ماهيت آن يا شرايطي كه كار در آن انجام ميشود براي سلامتي
يا اخلاق كارآموزان زيان آور است، حداقل سن كار ١٨ سال تمام خواهد بو د. تشخيص اين امر
با وزارت كار و امور اجتماعي است.موضوعات مرتبط: قانون...
بسم الله الرحمن الرحيم
لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط
مقدمه
قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مبين نهادهاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي جامعه ايران بر اساس اصول و ضوابط اسلامي است كه انعكاس خواست قلبي امت اسلامي ميباشد. ماهيت انقلاب عظيم اسلامي ايران و روند مبارزه مردم مسلمان از ابتدا تا پيروزي كه در شعارهاي قاطع و كوبنده همه قشرهاي مردم تبلور مييافت اين خواست اساسي را مشخص كرده و اكنون در طليعه اين پيروزي بزرگ، ملت ما با تمام وجود نيل به آنرا ميطلبد.
ويژگي بنيادي اين انقلاب نسبت به ديگر نهضتهاي ايران در سده اخير مكتبي و اسلامي بودن آنست. ملت مسلمان ايران پس از گذر از نهضت ضد استبدادي مشروطه و نهضت ضد استعماري ملي شدن نفت به اين تجربه گرانبار دست يافت كه علت اساسي و مشخص عدم موفقيت اين نهضتها مكتبي نبودن مبارزات بوده است. گرچه در نهضتهاي اخير خط فكري اسلامي و رهبري روحانيت مبارز سهم اصلي و اساسي را برعهده داشت ولي به دليل دور شدن اين مبارزات از مواضع اصيل اسلامي، جنبشها به سرعت به ركود كشانده شد از اينجا وجدان بيدار ملت به رهبري مرجع عاليقدر تقليد حضرت آيت اللهالعظمي امام خميني ضرورت پيگيري خط نهضت اصيل مكتبي و اسلامي را دريافت و اين بار روحانيت مبارز كشور كه همواره در صف مقدم نهضتهاي مردمي بوده و نويسندگان و روشنفكران متعهد با رهبري ايشان تحرك نويني يافت. (آغاز نهضت اخير ملت ايران در سال هزار و سيصد و هشتاد و دو هجري قمري برابر با هزار و سيصد و چهل و يك هجري شمسي مي باشد).
طليعه نهضت
اعتراض در هم كوبنده امام خميني به توطئه آمريكائي «انقلاب سفيد» كه گامي در جهت تثبيت پايههاي حكومت استبداد و تحكيم وابستگيهاي سياسي، فرهنگي و اقتصادي ايران به امپرياليزم جهاني بود عامل حركت يكپارچه ملت گشت و متعاقب آن انقلاب عظيم و خونبار امت اسلامي در خرداد ماه 42 كه در حقيقت نقطه آغاز شكوفائي اين قيام شكوهمند و گسترده بود مركزيت امام را بعنوان رهبري اسلامي تثبيت و مستحكم نمود و عليرغم تبعيد ايشان از ايران در پي اعتراض به قانون ننگين كاپيتولاسيون (مصونيت مستشاران امريكائي) پيوند مستحكم امت با امام همچنان استمرار يافت و ملت مسلمان و بهويژه روشنفكران متعهد و روحانيت مبارز راه خود را در ميان تبعيد و زندان، شكنجه و اعدام ادامه دادند.
در اين ميان قشر آگاه و مسئول جامعه در سنگر مسجد، حوزههاي علميه و دانشگاه به روشنگري پرداخت و با الهام از مكتب انقلابي و پربار اسلام تلاش پيگير و ثمربخشي را در بالابردن سطح آگاهي و هوشياري مبارزاتي و مكتبي ملت مسلمان آغاز كرد. رژيم استبداد كه سركوبي نهضت اسلامي را با حمله دژخيمانه به فيضيه و دانشگاه و همه كانونهاي پرخروش انقلاب آغاز نموده بود به مذبوحانهترين اقدامات ددمنشانه جهت رهائي از خشم انقلابي مردم، دست زد و در اين ميان جوخههاي اعدام، شكنجههاي قرون وسطائي و زندانهاي دراز مدت، بهائي بود كه ملت مسلمان ما به نشانه عزم راسخ خود به ادامه مبارزه ميپرداخت. خون صدها زن و مرد جوان و با ايمان كه سحرگاهان در ميدان تير فرياد «اللهاكبر» سر ميدادند يا در ميان كوچه و بازار هدف گلولههاي دشمن قرار ميگرفتند انقلاب اسلامي ايران را تداوم بخشيد بيانيهها و پيامهاي پيدرپي امام به مناسبتهاي مختلف، آگاهي و عزم امت اسلامي را عمق و گسترش هر چه فزونتر داد.
حكومت اسلامي
طرح حكومت اسلامي بر پايه ولايت فقيه كه در اوج خفقان و اختناق رژيم استبدادي از سوي امام خميني ارائه شد انگيزه مشخص و منسجم نويني را در مردم مسلمان ايجاد نمود و راه اصيل مبارزه مكتبي اسلام را گشود كه تلاش مبارزان مسلمان و متعهد را در داخل و خارج كشور فشردهتر ساخت.
در چنين خطي نهضت ادامه يافت تا سرانجام نارضائيها و شدت خشم مردم بر اثر فشار و اختناق روز افزون در داخل و افشاگري و انعكاس مبارزه بوسيله روحانيت و دانشجويان مبارز در سطح جهاني، بنيانهاي حاكميت رژيم را به شدت متزلزل كرد و به ناچار رژيم و اربابانش مجبور به كاستن از فشار و اختناق و به اصطلاح بازكردن فضاي سياسي كشور شدند تا به گمان خويش دريچه اطميناني بمنظور پيشگيري از سقوط حتمي خود بگشايند اما ملت بر آشفته و آگاه و مصمم به رهبري قاطع و خللناپذير امام قيام پيروزمند و يكپارچه خود را بطور گسترده و سراسري آغاز نمود.
خشم ملت
انتشار نامه توهينآميزي به ساحت مقدس روحانيت و بويژه امام خميني در 17 دي 1356 از طرف رژيم حاكم اين حركت را سريعتر نمود و باعث انفجار خشم مردم در سراسر كشور شد و رژيم براي مهاركردن آتشفشان خشم مردم كوشيد اين قيام معترضانه را با بهخاك و خون كشيدن خاموش كند اما اين خود خون بيشتري در رگهاي انقلاب جاري ساخت و طپشهاي پي در پي انقلاب در هفتمها و چهلمهاي يادبود شهداي انقلاب، حيات و گرمي و جوشش يكپارچه و هر چه فزونتري به اين نهضت در سراسر كشور بخشيد و در ادامه و استمرار حركت مردم تمامي سازمانهاي كشور با اعتصاب يكپارچه خود و شركت در تظاهرات خياباني در سقوط رژيم استبدادي مشاركت فعالانه جستند، همبستگي گسترده مردان و زنان از همه اقشار و جناحهاي مذهبي و سياسي در اين مبارزه به طرز چشمگيري تعيينكننده بود، و مخصوصا زنان بهشكل بارزي در تمامي صحنههاي اين جهاد بزرگ حضور فعال و گستردهاي داشتند، صحنههائي از آن نوع كه مادري را با كودكي در آغوش، شتابان بهسوي ميدان نبرد و لولههاي مسلسل نشان ميداد بيانگر سهم عمده و تعيينكننده اين قشر بزرگ جامعه در مبارزه بود
بهائي كه ملت پرداخت
نهال انقلاب پس از يك سال و اندي مبارزه مستمر و پيگير با باروري از خون بيش از شصت هزار شهيد و صدهزار زخمي و معلول و با بر جاي نهادن ميلياردها تومان خسارت مالي در ميان فريادهاي «استقلال، آزادي، حكومت اسلامي» به ثمر نشست و اين نهضت عظيم كه با تكيه بر ايمان و وحدت و قاطعيت رهبري در مراحل حساس و هيجانآميز نهضت و نيز فداكاري ملت به پيروزي رسيد موفق به در هم كوبيدن تمام محاسبات و مناسبات و نهادهاي امپرياليستي گرديد كه در نوع خود سر فصل جديدي بر انقلابات گسترده مردمي در جهان شد. 21 و 22 بهمن سال يكهزار و سيصد و پنجاه و هفت روزهاي فروريختن بنياد شاهنشاهي شد و استبداد داخلي و سلطه خارجي متكي بر آن را در هم شكست و با اين پيروزي بزرگ طليعه حكومت اسلامي كه خواست ديرينه مردم مسلمان بود نويد پيروزي نهايي را داد. ملت ايران بطور يكپارچه و با شركت مراجع تقليد و علماي اسلام و مقام رهبري در همه پرسي جمهوري اسلامي تصميم نهائي و قاطع خود را بر ايجاد نظام نوين جمهوري اسلامي اعلام كرد و با اكثريت 2/98% به نظام جمهوري اسلامي رأي مثبت داد. اكنون قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران بعنوان بيانگر نهادها و مناسبات سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي جامعه بايد راهگشاي تحكيم پايههاي حكومت اسلامي و ارائهدهنده طرح نوين نظام حكومتي بر ويرانههاي نظام طاغوتي قبلي گردد.
شيوه حكومت در اسلام
حكومت از ديدگاه اسلام، برخاسته از موضع طبقاتي و سلطهگري فردي يا گروهي نيست بلكه تبلور آرمان سياسي ملتي همكيش و همفكر است كه به خود سازمان ميدهد تا در روند تحول فكري و عقيدتي راه خود را به سوي هدف نهائي (حركت به سوي الله) بگشايد. ملت ما در جريان تكامل انقلابي خود از غبارها و زنگارهاي طاغوتي زدوده شد و از آميزههاي فكري بيگانه خود را پاك نمود و به مواضع فكري و جهان بيني اصيل اسلامي بازگشت و اكنون بر آنست كه با موازين اسلامي جامعه نمونه (اسوه) خود را بنا كند بر چنين پايهاي، رسالت قانون اساسي اين است كه زمينههاي اعتقادي نهضت را عينيت بخشد و شرايطي را بوجود آورد كه در آن انسان با ارزشهاي والا و جهانشمول اسلامي پرورش يابد.
قانون اساسي با توجه به محتواي اسلامي انقلاب ايران كه حركتي براي پيروزي تمامي مستضعفين بر مستكبرين بود زمينه تداوم اين انقلاب را در داخل و خارج كشور فراهم ميكند بويژه در گسترش روابط بين المللي، با ديگر جنبشهاي اسلامي و مردمي ميكوشد تا راه تشكيل امت واحد جهاني را هموار كند (ان هذه امتكم امه واحده و انا ربكم فاعبدون) و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامي جهان قوام يابد.
با توجه به ماهيت اين نهضت بزرگ، قانون اساسي تضمينگر نفي هر گونه استبداد فكري و اجتماعي و انحصار اقتصادي ميباشد و در خط گسستن از سيستم استبدادي، و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش ميكند. (و يضع عنهم اصرهم و الاغلال التي كانت عليهم).
در ايجاد نهادها و بنيادهاي سياسي كه خود پايه تشكيل جامعه است بر اساس تلقي مكتبي، صالحان عهدهدار حكومت و اداره مملكت ميگردند (ان الارض يرثها عبادي الصالحون) و قانونگذاري كه مبين ضابطههاي مديريت اجتماعي است بر مدار قرآن و سنت، جريان مييابد بنابراين نظارت دقيق و جدي از ناحيه اسلامشناسان عادل و پرهيزگار و متعهد (فقهاي عادل) امري محتوم و ضروري است و چون هدف از حكومت، رشد دادن انسان در حركت به سوي نظام الهي است (و اليالله المصير) تا زمينه بروز و شكوفائي استعدادها بمنظور تجلي ابعاد خداگونگي انسان فراهم آيد (تخلقوا باخلاق الله) و اين جز در گرو مشاركت فعال و گسترده تمامي عناصر اجتماع در روند تحول جامعه نميتواند باشد. با توجه به اين جهت قانون اساسي زمينه چنين مشاركتي را در تمام مراحل تصميمگيريهاي سياسي و سرنوشتساز براي همه افراد اجتماع فراهم ميسازد تا در مسير تكامل انسان هر فردي خود دستاندركار و مسئول رشد و ارتقاء و رهبري گردد كه اين همان تحقق حكومت مستضعفين در زمين خواهد بود. (و نريد ان نمن عليالذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين).
ولايت فقيه عادل
بر اساس ولايت امر و امامت مستمر، قانون اساسي زمينه تحقق رهبري فقيه جامعالشرايطي را كه از طرف مردم بعنوان رهبر شناخته ميشود (مجاريالامور بيدالعلماء بالله الامناء علي حلاله و حرامه) آماده ميكند تا ضامن عدم انحراف سازمانهاي مختلف از وظايف اصيل اسلامي خود باشد.
اقتصاد وسيله است نه هدف
در تحكيم بنيادهاي اقتصادي، اصل، رفع نيازهاي انسان در جريان رشد و تكامل اوست نه همچون ديگر نظامهاي اقتصادي تمركز تكاثر ثروت و سودجوئي، زيرا كه در مكاتب مادي، اقتصاد خود هدف است و بدين جهت در مراحل رشد، اقتصاد عامل تخريب و فساد و تباهي ميشود ولي در اسلام اقتصاد وسيله است و از وسيله انتظاري جز كارائي بهتر در راه وصول به هدف نميتوان داشت.
با اين ديدگاه برنامه اقتصاد اسلامي فراهم كردن زمينه مناسب براي بروز خلاقيتهاي متفاوت انساني است و بدين جهت تأمين امكانات مساوي و متناسب و ايجاد كار براي همه افراد و رفع نيازهاي ضروري جهت استمرار حركت تكاملي او برعهده حكومت اسلامي است.
زن در قانون اساسي
در ايجاد بنيادهاي اجتماعي اسلامي، نيروهاي انساني كه تاكنون در خدمت استثمار همهجانبه خارجي بودند هويت اصلي و حقوق انساني خود را باز مييابند و در اين بازيابي اصلي طبيعي است كه زنان بهدليل ستم بيشتري كه تا كنون از نظام طاغوتي متحمل شدهاند استيفاي حقوق آنان بيشتر خواهد بود.
خانواده واحد بنيادين جامعه و كانون اصلي رشد و تعالي انسان است و توافق عقيدتي و آرماني در تشكيل خانواده كه زمينهساز اصلي حركت تكاملي و رشديابنده انسان است اصل اساسي بوده و فراهم كردن امكانات جهت نيل به اين مقصود از وظايف حكومت اسلامي است، زن در چنين برداشتي از واحد خانواده، از حالت (شيئ بودن) و يا (ابزار كار بودن) در خدمت اشاعه مصرفزدگي و استثمار، خارج شده و ضمن بازيافتن وظيفه خطير و پر ارج مادري در پرورش انسانهاي مكتبي پيش آهنگ و خود همرزم مردان در ميدانهاي فعال حيات ميباشد و در نتيجه پذيراي مسئوليتي خطيرتر و در ديدگاه اسلامي برخوردار از ارزش و كرامتي والاتر خواهد بود.
ارتش مكتبي
در تشكيل و تجهيز نيروهاي دفاعي كشور توجه بر آن است كه ايمان و مكتب، اساس و ضابطه باشد بدين جهت ارتش جمهوري اسلامي و سپاه پاسداران انقلاب در انطباق با هدف فوق شكل داده ميشوند و نه تنها حفظ و حراست از مرزها بلكه بار رسالت مكتبي يعني جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش حاكميت قانون خدا در جهان را نيز عهدهدار خواهند بود. (و اعدوالهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخيل ترهبون به عدوالله و عدوكم و آخرين من دونهم).
قضاء در قانون اساسي
مساله قضاء در رابطه با پاسداري از حقوق مردم در خط حركت اسلامي، بمنظور پيشگيري از انحرافات موضعي در درون امت اسلامي امري است حياتي، از اينرو ايجاد سيستم قضائي بر پايه عدل اسلامي و متشكل از قضات عادل و آشنا به ضوابط دقيق ديني پيشبيني شده است، اين نظام بهدليل حساسيت بنيادي و دقت در مكتبي بودن آن لازم است بهدور از هر نوع رابطه و مناسبات ناسالم باشد. (و اذا حكمتم بينالناس ان تحكموا بالعدل).
قوه مجريه
قوه مجريه بدليل اهميت ويژهاي كه در رابطه با اجراي احكام و مقررات اسلامي بمنظور رسيدن به روابط و مناسبات عادلانه حاكم بر جامعه دارد و همچنين ضرورتي كه اين مساله حياتي در زمينهسازي وصول به هدف نهائي حيات خواهد داشت بايستي راهگشاي ايجاد جامعه اسلامي باشد نتيجتاً محصور شدن در هر نوع نظام دست و پاگير پيچيده كه وصول به اين هدف را كند و يا خدشه دار كند از ديدگاه اسلامي نفي خواهد شد بدين جهت نظام بوروكراسي كه زائيده و حاصل حاكميت هاي طاغوتي است به شدت طرد خواهد شد تا نظام اجرائي با كارائي بيشتر و سرعت افزونتر در اجراي تعهدات اداري بوجود آيد.
وسائل ارتباط جمعي
وسائل ارتباط جمعي (راديو - تلويزيون) بايستي در جهت روند تكاملي انقلاب اسلامي در خدمت اشاعه فرهنگ اسلامي قرار گيرد و در اين زمينه از برخورد سالم انديشههاي متفاوت بهره جويند و از اشاعه و ترويج خصلتهاي تخريبي و ضد اسلامي جداً پرهيز كند.
پيروي از اصول چنين قانوني كه آزادي و كرامت ابناء بشر را سر لوحه اهداف خود دانسته و راه رشد و تكامل انسان را ميگشايد برعهده همگان است و لازم است كه امت مسلمان با انتخاب مسئولين كاردان و مؤمن و نظارت مستمر بر كار آنان بطور فعالانه در ساختن جامعه اسلامي مشاركت جويند به اميد اينكه در بناي جامعه نمونه اسلامي(اسوه) كه بتواند الگو و شهيدي بر همگي مردم جهان باشد موفق گردد. (و كذالك جعلناكم امه و سطا لتكونوا شهداء علي الناس).
نمايندگان
مجلس خبرگان متشكل از نمايندگان مردم، كار تدوين قانون اساسي را براساس بررسي پيشنويس پيشنهادي دولت و كليه پيشنهادهائي كه از گروههاي مختلف مردم رسيده بود در دوازده فصل كه مشتمل بر يكصد و هفتاد و پنج اصل مي باشد در طليعه پانزدهمين قرن هجرت پيغمبر اكرم صليالله عليه و آله و سلم بنيانگذار مكتب رهائيبخش اسلام با اهداف و انگيزههاي مشروح فوق بهپايان رساند به اين اميد كه اين قرن، قرن حكومت جهاني مستضعفين و شكست تمامي مستكبرين گردد.
اصل 1
حكومت ايران جمهوري اسلامي است كه ملت ايران، براساس اعتقاد ديرينهاش به حكومت حق و عدل قرآن، در پي انقلاب پيروزمند خود به رهبري مرجع عاليقدر تقليد آيتالله العظمي امام خميني، در همهپرسي دهم و يازدهم فروردين ماه يكهزار و سيصد و پنجاه و هشت هجري شمسي برابر با اول و دوم جماديالاولي سال يكهزار و سيصد و نود و نه هجري قمري با اكثريت 2/98 درصد كليه كساني كه حق رأي داشتند، به آن راي مثبت داد.
اصل 2
جمهوري اسلامي، نظامي است بر پايه ايمان به:
1- خداي يكتا (لااله الاالله) و اختصاص حاكميت و تشريع به او و لزوم تسليم در برابر امر او.
2- وحي الهي و نقش بنيادي آن در بيان قوانين.
3- معاد و نقش سازنده آن در سير تكاملي انسان به سوي خدا.
4- عدل خدا در خلقت و تشريع.
5- امامت و رهبري مستمر و نقش اساسي آن در تداوم انقلاب اسلام.
6- كرامت و ارزش والاي انسان و آزادي توام با مسئوليت او در برابر خدا، كه از راه:
الف- اجتهاد مستمر فقهاي جامعالشرايط براساس كتاب و سنت معصومين سلامالله عليهم اجمعين،
ب- استفاده از علوم و فنون و تجارب پيشرفته بشري و تلاش در پيشبرد آنها،
ج- نفي هرگونه ستمگري و ستمكشي و سلطهگري و سلطهپذيري، قسط و عدل و استقلال سياسي و اقتصادي و
اجتماعي و فرهنگي و همبستگي ملي را تأمين ميكند.
اصل 3
دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است براي نيل به اهداف مذكور در اصل دوم، همه امكانات خود را براي امور زير به كار برد:
1- ايجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي بر اساس ايمان و تقوي و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي.
2- بالا بردن سطح آگاهيهاي عمومي در همه زمينهها با استفاده صحيح از مطبوعات و رسانههاي گروهي و وسايل ديگر.
3- آموزش و پرورش و تربيت بدني رايگان براي همه در تمام سطوح، و تسهيل و تعميم آموزش عالي.
4- تقويت روح بررسي و تتبع و ابتكار در تمام زمينههاي علمي، فني، فرهنگي و اسلامي از طريق تاسيس مراكز تحقيق و تشويق محققان.
5- طرد كامل استعمار و جلوگيري از نفوذ اجانب.
6- محو هرگونه استبداد و خودكامگي و انحصارطلبي.
7- تأمين آزاديهاي سياسي و اجتماعي در حدود قانون.
8- مشاركت عامه مردم در تعيين سرنوشت سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خويش.
9- رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امكانات عادلانه براي همه، در تمام زمينههاي مادي و معنوي.
10- ايجاد نظام اداري صحيح و حذف تشكيلات غيرضرور.
11- تقويت كامل بنيه دفاع ملي از طريق آموزش نظامي عمومي براي حفظ استقلال و تماميت ارضي و نظام اسلامي كشور.
12- پيريزي اقتصاد صحيح و عادلانه برطبق ضوابط اسلامي جهت ايجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محروميت در زمينههاي تغذيه و مسكن و كار و بهداشت و تعميم بيمه.
13- تأمين خودكفايي در علوم و فنون صنعت و كشاورزي و امور نظامي و مانند اينها.
14- تأمين حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ايجاد امنيت قضايي عادلانه براي همه و تساوي عموم در برابر قانون.
15- توسعه و تحكيم برادري اسلامي و تعاون عمومي بين همه مردم.
16- تنظيم سياست خارجي كشور بر اساس معيارهاي اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمايت بيدريغ از مستضعفان جهان.
اصل 4
كليه قوانين و مقررات مدني، جزايي، مالي، اقتصادي، اداري، فرهنگي، نظامي، سياسي و غير اينها بايد براساس موازين اسلامي باشد. اين اصل بر اطلاق با عموم همه اصول قانون اساسي و قوانين و مقررات ديگر حاكم است و تشخيص اين امر بر عهده فقهاء شوراي نگهبان است.
اصل 5
در زمان غيب حضرت وليعصر «عجلالله تعالي فرجه» در جمهوري اسلامي ايران ولايت امر و امامت امت بر عهده فقيه عادل و با تقوي، آگاه به زمان، شجاع، مدير و مدبر است كه طبق اصل يكصد و هفتم عهدهدار آن ميگردد.1
اصل 6
در جمهوري اسلامي ايران امور كشور بايد به اتكاء آرا عمومي اداره شود، از راه انتخابات: انتخاب رييس جمهور، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، اعضاي شوراها و نظاير اينها، يا از راه همهپرسي در مواردي كه در اصول ديگر اين قانون معين ميگردد.
اصل 7
طبق دستور قرآن كريم: «و امرهم شوري بينهم» و «شاورهم فيالامر» شوراها، مجلس شوراي اسلامي، شوراي استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظاير اينها از اركان تصميمگيري و اداره امور كشورند. موارد، طرز تشكيل و حدود اختيارات و وظايف شوراها را اين قانون و قوانين ناشي از آن معين ميكند.
اصل 8
در جمهوري اسلامي ايران دعوت به خير، امر به معروف و نهي از منكر وظيفهاي است همگاني و متقابل برعهده مردم نسبت به يكديگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرايط و حدود و كيفيت آن را قانون معين ميكند. «والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر».
اصل 9
در جمهوري اسلامي ايران آزادي و استقلال و وحدت و تماميت ارضي كشور از يكديگر تفكيكناپذيرند و حفظ آنها وظيفه دولت و آحاد ملت است. هيچ فرد يا گروه يا مقامي حق ندارد به نام استفاده از آزادي، به استقلال سياسي، فرهنگي، اقتصادي، نظامي و تماميت ارضي ايران كمترين خدشهاي وارد كند و هيچ مقامي حق ندارد بهنام حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور آزاديهاي مشروع را، هر چند با وضع قوانين و مقررات، سلب كند.
اصل 10
از آنجا كه خانواده واحد بنيادي جامعه اسلامي است، همه قوانين و مقررات و برنامهريزيهاي مربوط بايد در جهت آسانكردن تشكيل خانواده، پاسداري از قداست آن و استواري روابط خانوادگي بر پايه حقوق و اخلاق اسلامي باشد.
اصل 11
به حكم آيه كريمه «ان هذه امتكم امه واحده و انا ربكم فاعبدون» همه مسلمانان يك امتاند و دولت جمهوري اسلامي ايران موظف است سياست كلي خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامي قرار دهد و كوشش پيگير بهعمل آورد تا وحدت سياسي، اقتصادي و فرهنگي جهان اسلام را تحقق بخشد.
اصل 12
دين رسمي ايران، اسلام و مذهب جعفري اثني عشري است و اين اصل اليالابد غيرقابل تغيير است و مذاهب ديگر اسلامي اعم از حنفي، شافعي، مالكي، حنبلي و زيدي داراي احترام كامل ميباشند و پيروان اين مذاهب در انجام مراسم مذهبي، طبق فقه خودشان آزادند و در تعليم و تربيت ديني و احوال شخصيه (ازدواج، طلاق، ارث و وصيت) و دعاوي مربوط به آن در دادگاهها رسميت دارند و در هر منطقهاي كه پيروان هر يك از اين مذاهب اكثريت داشته باشند، مقررات محلي در حدود اختيارات شوراها برطبق آن مذهب خواهد بود، با حفظ حقوق پيروان ساير مذاهب.
اصل 13
ايرانيان زرتشتي، كليمي و مسيحي تنها اقليتهاي ديني شناخته ميشوند كه در حدود قانون در انجام مراسم ديني خود آزادند و در احوال شخصيه و تعليمات ديني بر طبق آيين خود عمل ميكنند.
اصل 14
به حكم آيه شريفه «لاينهاكمالله عنالذين لم يقاتلوكم فيالدين و لم يخرجوكم من دياركم ان تبروهم و تقسطوا اليهم انالله يحب المقسطين» دولت جمهوري اسلامي ايران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غير مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامي عمل نمايند و حقوق انساني آنان را رعايت كنند. اين اصل در حق كساني اعتبار دارد كه بر ضد اسلام و جمهوري اسلامي ايران توطئه و اقدام نكنند.
اصل 15
زبان و خط رسمي و مشترك مردم ايران فارسي است. اسناد و مكاتبات و متون رسمي و كتب درسي بايد با اين زبان و خط باشد ولي استفاده از زبانهاي محلي و قومي در مطبوعات و رسانه هاي گروهي و تدريس ادبيات آنها در مدارس، در كنار زبان فارسي آزاد است.
اصل 16
از آنجا كه زبان قرآن و علوم و معارف اسلامي عربي است و ادبيات فارسي كاملا با آن آميخته است اين زبان بايد پس از دوره ابتدايي تا پايان دوره متوسطه در همه كلاسها و در همه رشتهها تدريس شود.
اصل 17
مبداء تاريخ رسمي كشور هجرت پيامبر اسلام (صليالله عليه و آله و سلم) است و تاريخ هجري شمسي و هجري قمري هر دو معتبر است، اما مبناي كار ادارات دولتي هجري شمسي است. تعطيل رسمي هفتگي روز جمعه است.
اصل 18
پرچم رسمي ايران به رنگهاي سبز و سفيد و سرخ با علامت مخصوص جمهوري اسلامي و شعار «اللهاكبر» است.
اصل 19
مردم ايران از هر قوم و قبيله كه باشند از حقوق مساوي برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اينها سبب امتياز نخواهد بود.
اصل 20
همه افراد ملت اعم از زن و مرد يكسان در حمايت قانون قرار دارند و از همه حقوق انساني، سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي با رعايت موازين اسلام برخوردارند.
اصل 21
دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعايت موازين اسلامي تضمين نمايد و امور زير را انجام دهد:
1- ايجاد زمينههاي مساعد براي رشد شخصيت زن و احيا حقوق مادي و معنوي او.
2- حمايت مادران، بالخصوص در دوران بارداري و حضانت فرزند، و حمايت از كودكان بيسرپرست.
3- ايجاد دادگاه صالح براي حفظ كيان و بقاي خانواده.
4- ايجاد بيمه خاص بيوگان و زنان سالخورده و بيسرپرست.
5- اعطاي قيمومت فرزندان به مادران شايسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولي شرعي.
اصل 22
حيثيت، جان، مال، حقوق، مسكن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردي كه قانون تجويز كند.
اصل 23
تفتيش عقايد ممنوع است و هيچكس را نميتوان به صرف داشتن عقيدهاي مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.
اصل 24
نشريات و مطبوعات در بيان مطالب آزادند مگر آن كه مخل به مباني اسلام يا حقوق عمومي باشد تفصيل آن را قانون معين ميكند.
اصل 25
بازرسي و نرساندن نامهها، ضبط و فاش كردن مكالمات تلفني، افشاي مخابرات تلگرافي و تلكس، سانسور، عدم مخابره و نرساندن آنها، استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است مگر به حكم قانون.
اصل 26
احزاب، جمعيتها، انجمنهاي سياسي و صنفي و انجمنهاي اسلامي يا اقليتهاي ديني شناخته شده آزادند، مشروط به اين كه اصول استقلال، آزادي، وحدت ملي، موازين اسلامي و اساس جمهوري اسلامي را نقض نكنند. هيچكس را نميتوان از شركت در آنها منع كرد يا به شركت در يكي از آنها مجبور ساخت.
اصل 27
تشكيل اجتماعات و راهپيماييها، بدون حمل سلاح، به شرط آن كه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است.
اصل 28
هر كس حق دارد شغلي را كه بدان مايل است و مخالف اسلام و مصالح عمومي و حقوق ديگران نيست برگزيند. دولت موظف است با رعايت نياز جامعه به مشاغل گوناگون، براي همه افراد امكان اشتغال به كار و شرايط مساوي را براي احراز مشاغل ايجاد نمايد.
اصل 29
برخورداري از تأمين اجتماعي از نظر بازنشستگي، بيكاري، پيري، ازكارافتادگي، بيسرپرستي، درراهماندگي، حوادث و سوانح، نياز به خدمات بهداشتي درماني و مراقبتهاي پزشكي به صورت بيمه و غيره، حقي است همگاني. دولت موظف است طبق قوانين از محل درآمدهاي عمومي و درآمدهاي حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمايتهاي مالي فوق را براي يك يك افراد كشور تأمين كند.
اصل 30
دولت موظف است وسايل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد و وسايل تحصيلات عالي را تا سر حد خودكفايي كشور بهطور رايگان گسترش دهد.
اصل 31
داشتن مسكن متناسب با نياز، حق هر فرد و خانواده ايراني است. دولت موظف است با رعايت اولويت براي آنها كه نيازمندترند بهخصوص روستانشينان و كارگران زمينه اجراي اين اصل را فراهم كند.
اصل 32
هيچكس را نميتوان دستگير كرد مگر به حكم و ترتيبي كه قانون معين ميكند درصورت بازداشت، موضوع اتهام بايد با ذكر دلايل بلافاصله كتباً به متهم ابلاغ و تفهيم شود و حداكثر ظرف مدت بيست و چهار ساعت پرونده مقدماتي به مراجع صالحه قضايي ارسال و مقدمات محاكمه، در اسرع وقت فراهم گردد. متخلف از اين اصل طبق قانون مجازات ميشود.
اصل 33
هيچكس را نميتوان از محل اقامت خود تبعيد كرد يا از اقامت در محل مورد علاقهاش ممنوع يا به اقامت در محلي مجبور ساخت، مگر در مواردي كه قانون مقرر ميدارد.
اصل 34
دادخواهي حق مسلم هر فرد است و هر كس ميتواند بهمنظور دادخواهي به دادگاه هاي صالح رجوع نمايد. همه افراد ملت حق دارند اينگونه دادگاهها را در دسترس داشته باشند و هيچكس را نميتوان از دادگاهي كه بهموجب قانون حق مراجعه به آن را دارد منع كرد.
اصل 35
در همه دادگاهها طرفين دعوي حق دارند براي خود وكيل انتخاب نمايند و اگر توانايي انتخاب وكيل را نداشته باشند بايد براي آنها امكانات تعيين وكيل فراهم گردد.
اصل 36
حكم به مجازات و اجراي آن بايد تنها از طريق دادگاه صالح و بهموجب قانون باشد.
اصل 37
اصل، برائت است و هيچكس از نظر قانون مجرم شناخته نميشود، مگر اين كه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.
اصل 38
هر گونه شكنجه براي گرفتن اقرار و يا كسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار يا سوگند، مجاز نيست و چنين شهادت و اقرار و سوگندي فاقد ارزش و اعتبار است. متخلف از اين اصل طبق قانون مجازات ميشود.
اصل 39
هتك حرمت و حيثيت كسي كه به حكم قانون دستگير، بازداشت، زنداني يا تبعيد شده، به هر صورت كه باشد ممنوع و موجب مجازات است.
اصل 40
هيچكس نميتواند اعمال حق خويش را وسيله اضرار به غير يا تجاوز به منافع عمومي قرار دهد.
اصل 41
تابعيت كشور ايران حق مسلم هر فرد ايراني و دولت نميتواند از هيچ ايراني سلب تابعيت كند، مگر به درخواست خود او يا در صورتي كه به تابعيت كشور ديگري درآيد.
اصل 42
اتباع خارجه ميتوانند در حدود قوانين به تابعيت ايران در آيند و سلب تابعيت اينگونه اشخاص در صورتي ممكن است كه دولت ديگري تابعيت آنها را بپذيرد يا خود آنها درخواست كنند.
اصل 43
براي تأمين استقلال اقتصادي جامعه و ريشهكن كردن فقر و محروميت و برآوردن نيازهاي انسان در جريان رشد، با حفظ آزادگي او، اقتصاد جمهوري اسلامي ايران بر اساس ضوابط زير استوار ميشود:
1 - تأمين نيازهاي اساسي: مسكن، خوراك، پوشاك، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امكانات لازم براي تشكيل خانواده براي همه.
2 - تأمين شرايط و امكانات كار براي همه بهمنظور رسيدن به اشتغال كامل و قرار دادن وسايل كار در اختيار همه كساني كه قادر به كارند ولي وسايل كار ندارند، در شكل تعاوني، از راه وام بدون بهره يا هر راه مشروع ديگر كه نه به تمركز و تداول ثروت در دست افراد و گروههاي خاص منتهي شود و نه دولت را بهصورت يك كارفرماي بزرگ مطلق درآورد. اين اقدام بايد با رعايت ضرورتهاي حاكم بر برنامهريزي عمومي اقتصاد كشور در هر يك از مراحل رشد صورت گيرد.
3 - تنظيم برنامه اقتصادي كشور به صورتي كه شكل و محتوا و ساعت كار چنان باشد كه هر فرد علاوه بر تلاش شغلي، فرصت و توان كافي براي خودسازي معنوي، سياسي و اجتماعي و شركت فعال در رهبري كشور و افزايش مهارت و ابتكار داشته باشد.
4 - رعايت آزادي انتخاب شغل، و عدم اجبار افراد به كاري معين و جلوگيري از بهرهكشي از كار ديگري.
5 - منع اضرار به غير و انحصار و احتكار و ربا و ديگر معاملات باطل و حرام.
6 - منع اسراف و تبذير در همه شئون مربوط به اقتصاد، اعم از مصرف، سرمايهگذاري، توليد، توزيع و خدمات.
7 - استفاده از علوم و فنون و تربيت افراد ماهر به نسبت احتياج براي توسعه و پيشرفت اقتصاد كشور.
8 - جلوگيري از سلطه اقتصادي بيگانه بر اقتصاد كشور.
9 - تأكيد بر افزايش توليدات كشاورزي، دامي و صنعتي كه نيازهاي عمومي را تأمين كند و كشور را به مرحله خودكفايي برساند و از وابستگي برهاند.
اصل 44
نظام اقتصادي جمهوري اسلامي ايران بر پايه سه بخش دولتي، تعاوني و خصوصي با برنامهريزي منظم و صحيح استوار است. بخش دولتي شامل كليه صنايع بزرگ، صنايع مادر، بازرگاني خارجي، معادن بزرگ، بانكداري، بيمه، تأمين نيرو، سدها و شبكه هاي بزرگ آبرساني، راديو و تلويزيون، پست و تلگراف و تلفن، هواپيمايي، كشتيراني، راه و راهآهن و مانند اينها است كه بهصورت مالكيت عمومي و در اختيار دولت است. بخش تعاوني شامل شركتها و مؤسسات تعاوني توليد و توزيع است كه در شهر و روستا بر طبق ضوابط اسلامي تشكيل ميشود. بخش خصوصي شامل آن قسمت از كشاورزي، دامداري، صنعت، تجارت و خدمات ميشود كه مكمل فعاليتهاي اقتصادي دولتي و تعاوني است. مالكيت در اين سه بخش تا جايي كه با اصول ديگر اين فصل مطابق باشد و از محدوده قوانين اسلام خارج نشود و موجب رشد و توسعه اقتصادي كشور گردد و مايه زيان جامعه نشود مورد حمايت قانون جمهوري اسلامي است. تفصيل ضوابط و قلمرو و شرايط هر سه بخش را قانون معين ميكند.
اصل 45
انفال و ثروتهاي عمومي از قبيل زمينهاي موات يا رهاشده، معادن، درياها، درياچهها، رودخانهها و ساير آبهاي عمومي، كوهها، درهها ، جنگلها، نيزارها، بيشههاي طبيعي، مراتعي كه حريم نيست، ارث بدون وارث، و اموال مجهولالمالك و اموال عمومي كه از غاصبين مسترد ميشود. در اختيار حكومت اسلامي است تا بر طبق مصالح عامه نسبت به آنها عمل نمايد. تفصيل و ترتيب استفاده از هر يك را قانون معين ميكند.
اصل 46
هر كس مالك حاصل كسب و كار مشروع خويش است و هيچكس نميتواند به عنوان مالكيت نسبت به كسب و كار خود امكان كسب و كار را از ديگري سلب كند.
اصل 47
مالكيت شخصي كه از راه مشروع باشد محترم است. ضوابط آن را قانون معين ميكند.
اصل 48
در بهرهبرداري از منابع طبيعي و استفاده از درآمدهاي ملي در سطح استانها و توزيع فعاليتهاي اقتصادي ميان استانها و مناطق مختلف كشور، بايد تبعيض در كار نباشد، بهطوري كه هر منطقه فراخور نيازها و استعداد رشد خود، سرمايه و امكانات لازم در دسترس داشته باشد.
اصل 49
دولت موظف است ثروتهاي ناشي از ربا، غصب، رشوه، اختلاس، سرقت، قمار، سوء استفاده از موقوفات، سوء استفاده از مقاطعهكاريها و معاملات دولتي، فروش زمينهاي موات و مباحات اصلي، داير كردن اماكن فساد و ساير موارد غيرمشروع را گرفته و به صاحب حق رد كند و در صورت معلوم نبودن او به بيتالمال بدهد. اين حكم بايد با رسيدگي و تحقيق و ثبوت شرعي به وسيله دولت اجرا شود.
اصل 50
در جمهوري اسلامي، حفاظت محيط زيست كه نسل امروز و نسلهاي بعد بايد در آن حيات اجتماعي رو به رشدي داشته باشند، وظيفه عمومي تلقي ميگردد. از اين رو فعاليتهاي اقتصادي و غير آن كه با آلودگي محيط زيست يا تخريب غير قابل جبران آن ملازمه پيدا كند، ممنوع است.
اصل 51
هيچ نوع ماليات وضع نميشود مگر بهموجب قانون. موارد معافيت و بخشودگي و تخفيف مالياتي بهموجب قانون مشخص ميشود.
اصل 52
بودجه سالانه كل كشور به ترتيبي كه در قانون مقرر ميشود از طرف دولت تهيه و براي رسيدگي و تصويب به مجلس شوراي اسلامي تسليم ميگردد. هر گونه تغيير در ارقام بودجه نيز تابع مراتب مقرر در قانون خواهد بود.
اصل 53
كليه دريافتهاي دولت در حسابهاي خزانهداري كل متمركز ميشود و همه پرداختها در حدود اعتبارات مصوب بهموجب قانون انجام ميگيرد.
اصل 54
ديوان محاسبات كشور مستقيماً زير نظر مجلس شوراي اسلامي ميباشد. سازمان و اداره امور آن در تهران و مراكز استانها بهموجب قانون تعيين خواهد شد.
اصل 55
ديوان محاسبات به كليه حسابهاي وزارتخانهها، موسسات، شركتهاي دولتي و ساير دستگاههايي كه بهنحوي از انحاء از بودجه كل كشور استفاده ميكنند به ترتيبي كه قانون مقرر ميدارد رسيدگي يا حسابرسي مينمايد كه هيچ هزينهاي از اعتبارات مصوب تجاوز نكرده و هر وجهي در محل خود بهمصرف رسيده باشد. ديوان محاسبات، حسابها و اسناد و مدارك مربوطه را برابر قانون جمعآوري و گزارش تفريغ بودجه هر سال را به انضمام نظرات خود به مجلس شوراي اسلامي تسليم مينمايد. اين گزارش بايد در دسترس عموم گذاشته شود.
اصل 56
حاكميت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعي خويش حاكم ساخته است. هيچكس نميتواند اين حق الهي را از انسان سلب كند يا در خدمت منافع فرد يا گروهي خاص قرار دهد و ملت اين حق خداداد را از طرقي كه در اصول بعد ميآيد اعمال ميكند.
اصل 57
قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجريه و قوه قضائيه كه زير نظر ولايت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آينده اين قانون اعمال ميگردند. اين قوا مستقل از يكديگرند.2
اصل 58
اعمال قوه مقننه از طريق مجلس شوراي اسلامي است كه از نمايندگان منتخب مردم تشكيل ميشود و مصوبات آن پس از طي مراحلي كه در اصول بعد ميآيد براي اجرا به قوه مجريه و قضائيه ابلاغ ميگردد.
اصل 59
در مسايل بسيار مهم اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي ممكن است اعمال قوه مقننه از راه همهپرسي و مراجعه مستقيم به آرا مردم صورت گيرد. در خواست مراجعه به آرا عمومي بايد به تصويب دو سوم مجموع نمايندگان مجلس برسد.
اصل 60
اعمال قوه مجريه جز در اموري كه در اين قانون مستقيماً برعهده رهبري گذارده شده، از طريق رئيس جمهور و وزرا است.3
اصل 61
اعمال قوه قضائيه بهوسيله دادگاههاي دادگستري است كه بايد طبق موازين اسلامي تشكيل شود و به حل و فصل دعاوي و حفظ حقوق عمومي و گسترش و اجراي عدالت و اقامه حدود الهي بپردازد.
اصل 62
مجلس شوراي اسلامي از نمايندگان ملت كه بهطور مستقيم و با رأي مخفي انتخاب ميشوند تشكيل ميگردد. شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان و كيفيت انتخابات را قانون معين خواهد كرد.
اصل 63
دوره نمايندگي مجلس شوراي اسلامي چهار سال است. انتخابات هر دوره بايد پيش از پايان دوره قبل برگزار شود بهطوري كه كشور در هيچ زمان بدون مجلس نباشد.
اصل 64
عده نمايندگان مجلس شوراي اسلامي دويست و هفتاد نفر است و از تاريخ همه پرسي سال يكهزار و سيصد و شصت و هشت هجري شمسي پس از هر ده سال، با در نظر گرفتن عوامل انساني، سياسي، جغرافيايي و نظاير آنها حداكثر بيست نفر نماينده ميتواند اضافه شود. زرتشتيان و كليميان هر كدام يك نماينده و مسيحيان آشوري و كلداني مجموعا يك نماينده و مسيحيان ارمني جنوب و شمال هر كدام يك نماينده انتخاب ميكنند. محدوده حوزههاي انتخابيه و تعداد نمايندگان را قانون معين ميكند.4
اصل 65
پس از برگزاري انتخابات، جلسات مجلس شوراي اسلامي با حضور دو سوم مجموع نمايندگان رسميت مييابد و تصويب طرحها و لوايح طبق آييننامه مصوب داخلي انجام ميگيرد مگر در مواردي كه در قانون اساسي نصاب خاصي تعيين شده باشد. براي تصويب آييننامه داخلي موافقت دو سوم حاضران لازم است.
اصل 66
ترتيب انتخاب رييس و هيأت رئيسه مجلس و تعداد كميسيونها و دوره تصدي آنها و امور مربوط به مذاكرات و انتظامات مجلس به وسيله آييننامه داخلي مجلس معين ميگردد.
اصل 67
نمايندگان بايد در نخستين جلسه مجلس بهترتيب زير سوگند ياد كنند و متن قسم نامه را امضا نمايند. بسمالله الرحمن الرحيم «من در برابر قرآن مجيد، به خداي قادر متعال سوگند ياد ميكنم و با تكيه بر شرف انساني خويش تعهد مينمايم كه پاسدار حريم اسلام و نگاهبان دستاوردهاي انقلاب اسلامي ملت ايران و مباني جمهوري اسلامي باشم، وديعهاي را كه ملت به ما سپرده به عنوان اميني عادل پاسداري كنم و در انجام وظايف وكالت، امانت و تقوي را رعايت نمايم و همواره به استقلال و اعتلاي كشور و حفظ حقوق ملت و خدمت به مردم پايبند باشم، از قانون اساسي دفاع كنم و در گفتهها و نوشتهها و اظهارنظرها، استقلال كشور و آزادي مردم و تأمين مصالح آنها را مدنظر داشته باشم.» نمايندگان اقليتهاي ديني اين سوگند را با ذكر كتاب آسماني خود ياد خواهند كرد. نمايندگاني كه در جلسه نخست شركت ندارند بايد در اولين جلسهاي كه حضور پيدا ميكنند مراسم سوگند را بهجاي آورند.
اصل 68
در زمان جنگ و اشغال نظامي كشور به پيشنهاد رئيسجمهور و تصويب سه چهارم مجموع نمايندگان و تأييد شوراي نگهبان از انتخابات نقاط اشغال شده يا تمامي مملكت براي مدت معيني متوقف ميشود و درصورت عدم تشكيل مجلس جديد، مجلس سابق همچنان به كار خود ادامه خواهد داد.
اصل 69
مذاكرات مجلس شوراي ملي بايد علني باشد و گزارش كامل آن از طريق راديو و روزنامه رسمي براي اطلاع عموم منتشر شود. در شرايط اضطراري، درصورتي كه رعايت امنيت كشور ايجاب كند، به تقاضاي رئيسجمهور يا يكي از وزرا يا ده نفر از نمايندگان، جلسه غيرعلني تشكيل ميشود. مصوبات جلسه غيرعلني درصورتي معتبر است كه با حضور شوراي نگهبان بهتصويب سه چهارم مجموع نمايندگان برسد. گزارش و مصوبات اين جلسات بايد پس از برطرف شدن شرايط اضطراري براي اطلاع عموم منتشر گردد.5
اصل 70
رئيسجمهور و معاونان او و وزيران به اجتماع يا به انفراد حق شركت در جلسات علني مجلس را دارند و ميتوانند مشاوران خود را همراه داشته باشند و درصورتي كه نمايندگان لازم بدانند، وزرا مكلف به حضورند و هرگاه تقاضا كنند مطالبشان استماع ميشود.6
اصل 71
مجلس شوراي اسلامي در عموم مسائل در حدود مقرر در قانون اساسي ميتواند قانون وضع كند.
اصل 72
مجلس شوراي اسلامي نميتواند قوانيني وضع كند كه با اصول و احكام مذهب رسمي كشور يا قانون اساسي مغايرت داشته باشد. تشخيص اين امر به ترتيبي كه در اصل نود و ششم آمده برعهده شوراي نگهبان است.
اصل 73
شرح و تفسير قوانين عادي در صلاحيت مجلس شوراي اسلامي است. مفاد اين اصل مانع از تفسيري كه دادرسان، در مقام تميز حق، از قوانين ميكنند نيست.
اصل 74
لوايح قانوني پس از تصويب هيأتوزيران به مجلس تقديم ميشود و طرحهاي قانوني به پيشنهاد حداقل پانزده نفر از نمايندگان، در مجلس شوراي اسلامي قابل طرح است.
اصل 75
طرحهاي قانوني و پيشنهادها و اصلاحاتي كه نمايندگان درخصوص لوايح قانوني عنوان ميكنند و به تقليل درآمد عمومي يا افزايش هزينههاي عمومي ميانجامد، درصورتي قابل طرح در مجلس است كه در آن طريق جبران كاهش درآمد يا تأمين هزينه جديد نيز معلوم شده باشد.
اصل 76
مجلس شوري اسلامي حق تحقيق و تفحص در تمام امور كشور را دارد.
اصل 77
عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههاي بينالمللي بايد بهتصويب مجلس شوراي اسلامي برسد.
اصل 78
هرگونه تغيير در خطوط مرزي ممنوع است مگر اصلاحات جزيي با رعايت مصالح كشور، به شرط اين كه يكطرفه نباشد و به استقلال و تماميت ارضي كشور لطمه نزند و بهتصويب چهار پنجم مجموع نمايندگان مجلس شوراي اسلامي برسد.
اصل 79
برقراري حكومت نظامي ممنوع است. در حالت جنگ و شرايط اضطراري نظير آن، دولت حق دارد با تصويب مجلس شوراي اسلامي موقتاً محدوديتهاي ضروري را برقرار نمايد، ولي مدت آن به هر حال نميتواند بيش از سي روز باشد و در صورتي كه ضرورت همچنان باقي باشد دولت موظف است مجدداً از مجلس كسب مجوز كند.
اصل 80
گرفتن و دادن وام يا كمكهاي بدون عوض داخلي و خارجي از طرف دولت بايد با تصويب مجلس شوراي اسلامي باشد.
اصل 81
دادن امتياز تشكيل شركتها و مؤسسات در امور تجارتي و صنعتي و كشاورزي و معادن و خدمات به خارجيان مطلقاً ممنوع است.
اصل 82
استخدام كارشناسان خارجي از طرف دولت ممنوع است مگر در موارد ضرورت با تصويب مجلس شوراي اسلامي.
اصل 83
بناها و اموال دولتي كه از نفايس ملي باشد قابل انتقال به غير نيست مگر با تصويب مجلس شوراي اسلامي آن هم در صورتي كه از نفايس منحصر به فرد نباشد.
اصل 84
هر نماينده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلي و خارجي كشور اظهار نظر نمايد.
اصل 85
سمت نمايندگي قائم به شخص است و قابل واگذاري به ديگري نيست. مجلس نميتواند اختيار قانونگذاري را به شخص يا هيأتي واگذار كند ولي در موارد ضروري ميتواند اختيار وضع بعضي از قوانين را با رعايت اصل هفتاد و دوم به كميسيونهاي داخلي خود تفويض كند، در اينصورت اين قوانين در مدتي كه مجلس تعيين مينمايد بهصورت آزمايشي اجرا ميشود و تصويب نهايي آنها با مجلس خواهد بود. همچنين مجلس شوراي اسلامي ميتواند تصويب دائمي اساسنامه سازمانها، شركتها، مؤسسات دولتي يا وابسته به دولت را با رعايت اصل هفتاد و دوم به كميسيونهاي ذيربط واگذار كند و يا اجازه تصويب آنها را به دولت بدهد. در اين صورت مصوبات دولت نبايد با اصول و احكام مذهب رسمي كشور و يا قانون اساسي مغايرت داشته باشد، تشخيص اين امر به ترتيب مذكور در اصل نود و ششم با شوراي نگهبان است. علاوه بر اين، مصوبات دولت نبايد مخالف قوانين و مقررات عمومي كشور باشد و بهمنظور بررسي و اعلام عدم مغايرت آنها با قوانين مزبور بايد ضمن ابلاغ براي اجرا به اطلاع رئيسمجلس شوراي اسلامي برسد.7
اصل 86
نمايندگان مجلس در مقام ايفاي وظايف نمايندگي در اظهار نظر و رأي خود كاملاً آزادند و نميتوان آنها را بهسبب نظراتي كه در مجلس اظهار كردهاند يا آرائي كه در مقام ايفاي وظايف نمايندگي خود دادهاند تعقيب يا توقيف كرد.
اصل 87
رئيسجمهور براي هيأتوزيران پس از تشكيل و پيش از هر اقدام ديگر بايد از مجلس رأي اعتماد بگيرد. در دوران تصدي نيز در مورد مسايل مهم و مورد اختلاف ميتواند از مجلس براي هيأتوزيران تقاضاي رأي اعتماد كند.8
اصل 88
در هر مورد كه حداقل يك چهارم كل نمايندگان مجلس شوراي اسلامي از رئيسجمهور و يا هر يك از نمايندگان از وزير مسئول، درباره يكي از وظايف آنان سؤال كنند، رئيسجمهور يا وزير موظف است در مجلس حاضر شود و به سوال جواب دهد و اين جواب نبايد در مورد رئيسجمهور بيش از يك ماه و در مورد وزير بيش از ده روز به تأخير افتد مگر با عذر موجه به تشخيص مجلس شوراي اسلامي.9
اصل 89
1- نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ميتوانند در مواردي كه لازم ميدانند هيأتوزيران يا هر يك از وزرا را استيضاح كنند، استيضاح وقتي قابل طرح در مجلس است كه با امضاي حداقل ده نفر از نمايندگان به مجلس تقديم شود. هيأتوزيران يا وزير مورد استيضاح بايد ظرف مدت ده روز پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و به آن پاسخ گويد و از مجلس رأي اعتماد بخواهد. در صورت عدم حضور هيأتوزيران يا وزير براي پاسخ، نمايندگان مزبور درباره استيضاح خود توضيحات لازم را ميدهند و در صورتي كه مجلس مقتضي بداند اعلام رأي عدم اعتماد خواهد كرد. اگر مجلس رأي اعتماد نداد هيأتوزيران يا وزير مورد استيضاح عزل ميشود. در هر دو صورت وزراي مورد استيضاح نميتوانند در هيأتوزيراني كه بلافاصله بعد از آن تشكيل ميشود عضويت پيدا كنند.
2- در صورتي كه حداقل يك سوم از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي رئيسجمهور را در مقام اجراي وظايف مديريت قوه مجريه و اداره امور اجرايي كشور مورد استيضاح قرار دهند، رئيسجمهور بايد ظرف مدت يك ماه پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و درخصوص مسايل مطرح شده توضيحات كافي بدهد. در صورتي كه پس از بيانات نمايندگان مخالف و موافق و پاسخ رئيسجمهور، اكثريت دو سوم كل نمايندگان به عدم كفايت رئيسجمهور رأي دادند مراتب جهت اجراي بند ده اصل يكصد و دهم به اطلاع مقام رهبري ميرسد.10
اصل 90
هر كس شكايتي از طرز كار مجلس يا قوه مجريه يا قوه قضائيه داشته باشد، ميتواند شكايت خود را كتباً به مجلس شوراي اسلامي عرضه كند. مجلس موظف است به اين شكايات رسيدگي كند و پاسخ كافي دهد و در مواردي كه شكايت به قوه مجريه و يا قوه قضاييه مربوط است رسيدگي و پاسخ كافي از آنها بخواهد و در مدت متناسب نتيجه را اعلام نمايد و در موردي كه مربوط به عموم باشد به اطلاع عامه برساند.
اصل 91
بهمنظور پاسداري از احكام اسلام و قانون اساسي از نظر عدم مغايرت مصوبات، مجلس شوراي اسلامي با آنها، شورايي به نام شوراي نگهبان با تركيب زير تشكيل مي شود:
1 - شش نفر از فقهاي عادل و آگاه به مقتضيات زمان و مسايل روز. انتخاب اين عده با مقام رهبري است.
2 - شش نفر حقوقدان، در رشتههاي مختلف حقوقي، از ميان حقوقدانان مسلماني كه به وسيله رئيس قوه قضائيه به مجلس شوراي اسلامي معرفي ميشوند و با رأي مجلس انتخاب ميگردند.11
اصل 92
اعضاي شوراي نگهبان براي مدت شش سال انتخاب ميشوند ولي در نخستين دوره پس از گذشتن سه سال، نيمي از اعضاي هر گروه به قيد قرعه تغيير مييابند و اعضاي تازهاي بهجاي آنها انتخاب ميشوند.
اصل 93
مجلس شوراي اسلامي بدون وجود شوراي نگهبان اعتبار قانوني ندارد مگر درمورد تصويب اعتبارنامه نمايندگان و انتخاب شش نفر حقوقدان اعضاي شوراي نگهبان.
اصل 94
كليه مصوبات مجلس شوراي اسلامي بايد به شوراي نگهبان فرستاده شود. شوراي نگهبان موظف است آن را حداكثر ظرف ده روز از تاريخ وصول از نظر انطباق بر موازين اسلام و قانون اساسي مورد بررسي قرار دهد و چنانچه آن را مغاير ببيند براي تجديد نظر به مجلس بازگرداند. در غير اين صورت مصوبه قابل اجرا است.
اصل 95
در مواردي كه شوراي نگهبان مدت ده روز را براي رسيدگي و اظهار نظر نهايي كافي نداند، ميتواند از مجلس شوراي اسلامي حداكثر براي ده روز ديگر با ذكر دليل خواستار تمديد وقت شود.
اصل 96
تشخيص عدم مغايرت مصوبات مجلس شوراي اسلامي با احكام اسلام با اكثريت فقهاي شوراي نگهبان و تشخيص عدم تعارض آنها با قانون اساسي بر عهده اكثريت همه اعضاي شوراي نگهبان است.
اصل 97
اعضاي شوراي نگهبان بهمنظور تسريع در كار ميتوانند هنگام مذاكره درباره لايحه يا طرح قانوني در مجلس حاضر شوند و مذاكرات را استماع كنند. اما وقتي طرح يا لايحهاي فوري در دستور كار مجلس قرار گيرد، اعضاي شوراي نگهبان بايد در مجلس حاضر شوند و نظر خود را اظهار نمايند.
اصل 98
تفسير قانون اساسي به عهده شوراي نگهبان است كه با تصويب سه چهارم آنان انجام ميشود.
اصل 99
شوراي نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبري، رياست جمهوري، مجلس شوراي اسلامي و مراجعه به آراء عمومي و همه پرسي را برعهده دارد.12
اصل 100
براي پيشبرد سريع برنامههاي اجتماعي، اقتصادي، عمراني، بهداشتي، فرهنگي، آموزشي و ساير امور رفاهي از طريق همكاري مردم با توجه به مقتضيات محلي، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان يا استان با نظارت شورايي به نام شوراي ده، بخش، شهر، شهرستان يا استان صورت ميگيرد كه اعضاي آن را مردم همان محل انتخاب ميكنند. شرايط انتخابكنندگان و انتخابشوندگان و حدود وظايف و اختيارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهاي مذكور و سلسله مراتب آنها را كه بايد با رعايت اصول وحدت ملي و تماميت ارضي و نظام جمهوري اسلامي و تابعيت حكومت مركزي باشد قانون معين ميكند.
موضوعات مرتبط: قانون...
اصل 101
بهمنظور جلوگيري از تبعيض و جلب همكاري در تهيه برنامههاي عمراني و رفاهي استانها و نظارت بر اجراي هماهنگ آنها، شورايعالي استانها مركب از نمايندگان شوراهاي استانها تشكيل ميشود. نحوه تشكيل و وظايف اين شورا را قانون معين ميكند.
اصل 102
شورايعالي استانها حق دارد در حدود وظايف خود طرحهايي تهيه و مستقيماً يا از طريق دولت به مجلس شوراي اسلامي پيشنهاد كند. اين طرحها بايد در مجلس مورد بررسي قرار گيرد.
اصل 103
استانداران، فرمانداران، بخشداران و ساير مقامات كشوري كه از طرف دولت تعيين ميشوند در حدود اختيارات شوراها ملزم به رعايت تصميمات آنها هستند.
اصل 104
بهمنظور تأمين قسط اسلامي و همكاري در تهيه برنامهها و ايجاد هماهنگي در پيشرفت امور در واحدهاي توليدي، صنعتي و كشاورزي، شوراهايي مركب از نمايندگان كارگران و دهقانان و ديگر كاركنان و مديران، و در واحدهاي آموزشي، اداري، خدماتي و مانند اينها شوراهايي مركب از نمايندگان اعضا اين واحدها تشكيل ميشود. چگونگي تشكيل اين شوراها و حدود وظايف و اختيارات آنها را قانون معين ميكند.
اصل 105
تصميمات شوراها نبايد مخالف موازين اسلام و قوانين كشور باشد.
اصل 106
انحلال شوراها جز در صورت انحراف از وظايف قانوني ممكن نيست. مرجع تشخيص انحراف و ترتيب انحلال شوراها و طرز تشكيل مجدد آنها را قانون معين ميكند. شورا در صورت اعتراض به انحلال حق دارد به دادگاه صالح شكايت كند و دادگاه موظف است خارج از نوبت به آن رسيدگي كند.
اصل 107
پس از مرجع عاليقدر تقليد و رهبر كبير انقلاب جهاني اسلام و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت آيتالله العظمي امام خميني «قدس سره الشريف» كه از طرف اكثريت قاطع مردم به مرجعيت و رهبري شناخته و پذيرفته شدند، تعيين رهبر بهعهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبري درباره همه فقها واجد شرايط مذكور در اصول پنجم و يكصد و نهم بررسي و مشورت ميكنند هر گاه يكي از آنان را اعلم به احكام و موضوعات فقهي يا مسايل سياسي و اجتماعي يا داراي مقبوليت عامه يا واجد برجستگي خاص در يكي از صفات مذكور در اصل يكصد و نهم تشخيص دهند او را به رهبري انتخاب ميكنند و در غير اين صورت يكي از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفي مينمايند. رهبر منتخب خبرگان، ولايت امر و همه مسئوليتهاي ناشي از آن را برعهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانين با ساير افراد كشور مساوي است.13
اصل 108
قانون مربوط به تعداد و شرايط خبرگان، كيفيت انتخاب آنها و آئيننامه داخلي جلسات آنان براي نخستين دوره بايد بهوسيله فقها اولين شوراي نگهبان تهيه و با اكثريت آراء آنان تصويب شود و به تصويب نهايي رهبر انقلاب برسد. از آن پس هر گونه تغيير و تجديدنظر در اين قانون و تصويب ساير مقررات مربوط به وظايف خبرگان در صلاحيت خود آنان است. 14
اصل 109
شرايط و صفات رهبر:
1- صلاحيت علمي لازم براي افتاء در ابواب مختلف فقه.
2- عدالت و تقواي لازم براي رهبري امت اسلام.
3- بينش صحيح سياسي و اجتماعي، تدبير، شجاعت، مديريت و قدرت كافي براي رهبري. در صورت تعدد واجدين شرايط فوق، شخصي كه داراي بينش فقهي و سياسي قويتر باشد مقدم است.15
اصل 110
وظايف و اختيارات رهبر:
1- تعيين سياستهاي كلي نظام جمهوري اسلامي ايران پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام.
2- نظارت بر حسن اجراي سياستهاي كلي نظام.
3- فرمان همه پرسي.
4- فرماندهي كل نيروهاي مسلح.
5- اعلان جنگ و صلح و بسيج نيروها.
6- نصب و عزل و قبول استعفاء:
الف- فقهاي شوراي نگهبان.
ب- عاليترين مقام قوه قضائيه.
ج- رئيس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران.
د- رئيس ستاد مشترك.
هـ- فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي.
و- فرماندهان عالي نيروهاي نظامي و انتظامي.
7- حل اختلاف و تنظيم روابط قواي سه گانه.
8- حل معضلات نظام كه از طرق عادي قابل حل نيست، از طريق مجمع تشخيص مصلحت نظام.
9- امضاء حكم رياست جمهوري پس از انتخاب مردم.
صلاحيت داوطلبان رياست جمهوري از جهت دارا بودن شرايطي كه در اين قانون ميآيد، بايد قبل از انتخابات به تاييد شوراي نگهبان و در دوره اول به تأييد رهبري برسد.
10- عزل رئيسجمهور با در نظر گرفتن مصالح كشور پس از حكم ديوانعالي كشور به تخلف وي از وظايف قانوني، يا رأي مجلس شوراي اسلامي به عدم كفايت وي بر اساس اصل هشتاد و نهم.
11- عفو يا تخفيف مجازات محكومين در حدود موازين اسلامي پس از پيشنهاد رئيس قوه قضائيه.
رهبر ميتواند بعضي از وظايف و اختيارات خود را به شخص ديگري تفويض كند.16
اصل 111
هر گاه رهبر از انجام وظايف قانوني خود ناتوان شود. يا فاقد يكي از شرايط مذكور در اصول پنجم و يكصد و نهم گردد، يا معلوم شود از آغاز فاقد بعضي از شرايط بوده است، از مقام خود بركنار خواهد شد. تشخيص اين امر بهعهده خبرگان مذكور در اصل يكصد و هشتم ميباشد. در صورت فوت يا كنارهگيري يا عزل رهبر، خبرگان موظفند، در اسرع وقت نسبت به تعيين و معرفي رهبر جديد اقدام نمايند. تا هنگام معرفي رهبر، شورايي مركب از رئيسجمهور، رئيس قوه قضائيه و يكي از فقهاي شوراي نگهبان به انتخاب مجمع تشخيص مصلحت نظام، همه وظايف رهبري را بهطور موقت بهعهده ميگيرد و چنانچه در اين مدت يكي از آنان به هر دليل نتواند انجام وظيفه نمايد، فرد ديگري به انتخاب مجمع، با حفظ اكثريت فقها، در شورا بهجاي وي منصوب ميگردد. اين شورا درخصوص وظايف بندهاي 1 و 3 و 5 و 10 و قسمت هاي (د) و (هـ) و (و) بند 6 اصل يكصد و دهم، پس از تصويب سه چهارم اعضاء مجمع تشخيص مصلحت نظام اقدام ميكند. هرگاه رهبر بر اثر بيماري يا حادثه ديگري موقتاً از انجام وظايف رهبري ناتوان شود، در اين مدت شوراي مذكور در اين اصل وظايف او را عهدهدار خواهد بود.17
اصل 112
مجمع تشخيص مصلحت نظام براي تشخيص مصلحت در مواردي كه مصوبه مجلس شوراي اسلامي را شوراي نگهبان خلاف موازين شرع و يا قانون اساسي بداند و مجلس با در نظر گرفتن مصلحت نظام نظر شوراي نگهبان را تأمين نكند و مشاوره در اموري كه رهبري به آنان ارجاع ميدهد و ساير وظايفي كه در اين قانون ذكر شده است به دستور رهبري تشكيل ميشود. اعضاء ثابت و متغير اين مجمع را مقام رهبري تعيين مينمايد. مقررات مربوط به مجمع توسط خود اعضاء تهيه و تصويب و به تأييد مقام رهبري خواهد رسيد.18
اصل 113
پس از مقام رهبري رئيسجمهور عاليترين مقام رسمي كشور است و مسئوليت اجراي قانون اساسي و رياست قوه مجريه را جز در اموري كه مستقيماً به رهبري مربوط ميشود، برعهده دارد.19
اصل 114
رئيسجمهور براي مدت چهار سال با رأي مستقيم مردم انتخاب ميشود و انتخاب مجدد او بهصورت متوالي تنها براي يك دوره بلامانع است.
اصل 115
رئيسجمهور بايد از ميان رجال مذهبي و سياسي كه واجد شرايط زير باشند انتخاب گردد: ايرانيالاصل، تابع ايران، مدير و مدبر، داراي حسن سابقه و امانت و تقوي، مؤمن و معتقد به مباني جمهوري اسلامي ايران و مذهب رسمي كشور.
اصل 116
نامزدهاي رياست جمهوري بايد قبل از شروع انتخابات آمادگي خود را رسماً اعلام كنند. نحوه برگزاري انتخاب رئيسجمهوري را قانون معين ميكند.
اصل 117
رئيسجمهور با اكثريت مطلق آراء شركتكنندگان انتخاب ميشود، ولي هرگاه در دور نخست هيچيك از نامزدها چنين اكثريتي بدست نياورد، روز جمعه هفته بعد براي بار دوم رأي گرفته ميشود. در دور دوم تنها دو نفر از نامزدها كه در دور نخست آراء بيشتري داشتهاند شركت ميكنند، ولي اگر بعضي از نامزدهاي دارنده آراء بيشتر، از شركت در انتخابات منصرف شوند، از ميان بقيه، دو نفر كه در دور نخست بيش از ديگران رأي داشتهاند براي انتخاب مجدد معرفي ميشوند.
اصل 118
مسئوليت نظارت بر انتخابات رياست جمهوري طبق اصل نود و نهم برعهده شوراي نگهبان است ولي قبل از تشكيل نخستين شوراي نگهبان بر عهده انجمن نظارتي است كه قانون تعيين ميكند.
اصل 119
انتخاب رئيسجمهور جديد بايد حداقل يك ماه پيش از پايان دوره رياست جمهوري قبلي انجام شده باشد و در فاصله انتخاب رئيسجمهور جديد و پايان دوره رياست جمهوري سابق، رئيسجمهور پيشين وظايف رئيسجمهوري را انجام ميدهد.
اصل 120
هر گاه در فاصله ده روز پيش از رأيگيري يكي از نامزدهايي كه صلاحيت او طبق اين قانون احراز شده فوت كند، انتخابات به مدت دو هفته به تأخير ميافتد. اگر در فاصله دور نخست و دور دوم نيز يكي از دو نفر حايز اكثريت دور نخست فوت كند، مهلت انتخابات براي دو هفته تمديد ميشود.
اصل 121
رئيسجمهور در مجلس شوراي اسلامي در جلسهاي كه با حضور رئيس قوه قضائيه و اعضاي شوراي نگهبان تشكيل ميشود بهترتيب زير سوگند ياد ميكند و سوگندنامه را امضا مينمايد. بسمالله الرحمن الرحيم «من به عنوان رئيسجمهور در پيشگاه قرآن كريم و در برابر ملت ايران به خداوند قادر متعال سوگند ياد ميكنم كه پاسدار مذهب رسمي و نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي كشور باشم و همه استعداد و صلاحيت خويش را در راه ايفاي مسئوليتهايي كه برعهده گرفتهام بهكار گيرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلاي كشور، ترويج دين و اخلاق، پشتيباني از حق و گسترش عدالت سازم و از هرگونه خودكامگي بپرهيزم و از آزادي و حرمت اشخاص و حقوقي كه قانون اساسي براي ملت شناخته است حمايت كنم. در حراست از مرزها و استقلال سياسي و اقتصادي و فرهنگي كشور از هيچ اقدامي دريغ نورزم و با استعانت از خداوند و پيروي از پيامبر اسلام و ائمه اطهار عليهمالسلام قدرتي را كه ملت بهعنوان امانتي مقدس به من سپرده است همچون اميني پارسا و فداكار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم.»20
اصل 122
رئيسجمهور در حدود اختيارات و وظايفي كه به موجب قانون اساسي و يا قوانين عادي بهعهده دارد در برابر ملت و رهبر و مجلس شوراي اسلامي مسئول است.21
اصل 123
رئيسجمهور موظف است مصوبات مجلس يا نتيجه همهپرسي را پس از طي مراحل قانوني و ابلاغ به وي امضا كند و براي اجرا در اختيار مسئولان بگذارد.
اصل 124
رئيسجمهور ميتواند براي انجام وظايف قانوني خود معاوناني داشته باشد. معاون اول رئيسجمهور با موافقت وي اداره هيأتوزيران و مسئوليت هماهنگي ساير معاونتها را به عهده خواهد داشت.22
اصل 125
امضاء عهدنامهها، مقاولهنامهها، موافقتنامهها و قراردادهاي دولت ايران با ساير دولتها و همچنين امضاء پيمانهاي مربوط به اتحاديههاي بينالمللي پس از تصويب مجلس شوراي اسلامي با رئيسجمهور يا نماينده قانوني او است.
اصل 126
رئيسجمهور مسئوليت امور برنامه و بودجه و امور اداري و استخدامي كشور را مستقيماً برعهده دارد و ميتواند اداره آنها را بهعهده ديگري بگذارد.23
اصل 127
رئيسجمهور ميتواند در موارد خاص، بر حسب ضرورت با تصويب هيأتوزيران نماينده، يا نمايندگان ويژه با اختيارات مشخص تعيين نمايد. در اين موارد تصميمات نماينده يا نمايندگان مذكور در حكم تصميمات رئيسجمهور و هيأتوزيران خواهد بود.24
اصل 128
سفيران به پيشنهاد وزير امور خارجه و تصويب رئيسجمهور تعيين ميشوند. رئيسجمهور استوارنامه سفيران را امضا ميكند و استوارنامه سفيران كشورهاي ديگر را ميپذيرد.25
اصل 129
اعطاي نشانهاي دولتي با رئيسجمهور است.
اصل 130
رئيسجمهور استعفاي خود را به رهبر تقديم ميكند و تا زماني كه استعفاي او پذيرفته نشده است به انجام وظايف خود ادامه ميدهد.26
اصل 131
در صورت فوت، عزل، استعفا، غيبت يا بيماري بيش از دو ماه رئيسجمهور و يا درموردي كه مدت رياست جمهوري پايان يافته و رئيسجمهور جديد بر اثر موانعي هنوز انتخاب نشده و يا امور ديگري از اين قبيل، معاون اول رئيسجمهور با موافقت رهبري اختيارات و مسئوليتهاي وي را بر عهده ميگيرد و شورايي متشكل از رئيسمجلس و رئيس قوه قضائيه و معاون اول رئيسجمهور موظف است ترتيبي دهد كه حداكثر ظرف مدت پنجاه روز رئيسجمهور جديد انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول و يا امور ديگري كه مانع انجام وظايف وي گردد و نيز در صورتي كه رئيسجمهور معاون اول نداشته باشد مقام رهبري فرد ديگري را بهجاي او منصوب ميكند.27
اصل 132
در مدتي كه اختيارات و مسئوليتهاي رئيسجمهور برعهده معاون اول يا فرد ديگري است كه بهموجب اصل يكصد و سي و يكم منصوب ميگردد، وزرا را نميتوان استيضاح كرد يا به آنان رأي عدم اعتماد داد و نيز نميتوان براي تجديد نظر در قانون اساسي و يا امر همه پرسي اقدام نمود.28
اصل 133
وزرا توسط رئيسجمهور تعيين و براي گرفتن رأي اعتماد به مجلس معرفي ميشوند با تغيير مجلس، گرفتن رأي اعتماد جديد براي وزرا لازم نيست. تعداد وزيران و حدود اختيارات هر يك از آنان را قانون معين ميكند.29
اصل 134
رياست هياتوزيران با رئيسجمهور است كه بر كار وزيران نظارت دارد و با اتخاذ تدابير لازم به هماهنگ ساختن تصميمهاي وزيران و هيأتدولت ميپردازد و با همكاري وزيران، برنامه و خط مشي دولت را تعيين و قوانين را اجرا ميكند. در موارد اختلاف نظر و يا تداخل در وظايف قانوني دستگاههاي دولتي درصورتي كه نياز به تفسير يا تغيير قانون نداشته باشد، تصميم هيأتوزيران كه به پيشنهاد رئيسجمهور اتخاذ ميشود لازمالاجرا است. رئيسجمهور در برابر مجلس مسئول اقدامات هيأتوزيران است.30
اصل 135
وزرا تا زماني كه عزل نشدهاند و يا بر اثر استيضاح يا درخواست رأي اعتماد، مجلس به آنها رأي عدم اعتماد نداده است در سمت خود باقي ميمانند. استعفاي هيأتوزيران يا هر يك از آنان به رئيسجمهور تسليم ميشود و هيأتوزيران تا تعيين دولت جديد به وظايف خود ادامه خواهند داد. رئيسجمهور ميتواند براي وزارتخانههايي كه وزير ندارند حداكثر براي مدت سه ماه سرپرست تعيين نمايد.31
اصل 136
رئيسجمهور ميتواند وزرا را عزل كند و در اين صورت بايد براي وزير يا وزيران جديد از مجلس رأي اعتماد بگيرد، و در صورتي كه پس از ابراز اعتماد مجلس به دولت نيمي از هيأتوزيران تغيير نمايد بايد مجدداً از مجلس شوراي اسلامي براي هيأتوزيران تقاضاي رأي اعتماد كند32
اصل 137
هر يك از وزيران مسئول وظايف خاص خويش در برابر رئيسجمهور و مجلس است و در اموري كه بهتصويب هيأتوزيران ميرسد مسئول اعمال ديگران نيز هست.33
اصل 138
علاوه بر مواردي كه هيأتوزيران يا وزيري مأمور تدوين آئيننامههاي اجرايي قوانين ميشود، هيأتوزيران حق دارد براي انجام وظايف اداري و تأمين اجراي قوانين و تنظيم سازمانهاي اداري به وضع تصويبنامه و آئيننامه بپردازد. هر يك از وزيران نيز در حدود وظايف خويش و مصوبات هيأتوزيران حق وضع آئيننامه و صدور بخشنامه را دارد ولي مفاد اين مقررات نبايد با متن و روح قوانين مخالف باشد. دولت ميتواند تصويب برخي از امور مربوط به وظايف خود را به كميسيونهاي متشكل از چند وزير واگذار نمايد. مصوبات اين كميسيونها در محدوده قوانين پس از تأييد رئيسجمهور لازمالاجراء است. تصويبنامهها و آئيننامههاي دولت و مصوبات كميسيونهاي مذكور در اين اصل، ضمن ابلاغ براي اجراء به اطلاع رئيسمجلس شوراي اسلامي ميرسد تا در صورتي كه آنها را بر خلاف قوانين بيابد با ذكر دليل براي تجديدنظر به هيأتوزيران بفرستند.34
اصل 139
صلح دعاوي راجع به اموال عمومي و دولتي يا ارجاع آن به داوري در هر مورد، موكول بهتصويب هيأتوزيران است و بايد به اطلاع مجلس برسد. در مواردي كه طرف دعوي خارجي باشد و در موارد مهم داخلي بايد بهتصويب مجلس نيز برسد. موارد مهم را قانون تعيين ميكند.
اصل 140
رسيدگي به اتهام رئيسجمهور و معاونان او و وزيران در مورد جرايم عادي با اطلاع مجلس شوراي اسلامي در دادگاههاي عمومي دادگستري انجام ميشود.35
اصل 141
رئيسجمهور، معاونان رئيسجمهور، وزيران و كارمندان دولت نميتوانند بيش از يك شغل دولتي داشته باشند و داشتن هر نوع شغل ديگر در مؤسساتي كه تمام يا قسمتي از سرمايه آن متعلق به دولت يا مؤسسات عمومي است و نمايندگي مجلس شوراي اسلامي و وكالت دادگستري و مشاوره حقوقي و نيز رياست و مديريت عامل يا عضويت در هيأتمديره انواع مختلف شركتهاي خصوصي، جز شركتهاي تعاوني ادارات و مؤسسات براي آنان ممنوع است. سمتهاي آموزشي در دانشگاهها و مؤسسات تحقيقاتي از اين حكم مستثني است.36
اصل 142
دارايي رهبر، رئيسجمهور، معاونان رئيسجمهور، وزيران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط رئيس قوه قضائيه رسيدگي ميشود كه بر خلاف حق، افزايش نيافته باشد.37
اصل 143
ارتش جمهوري اسلامي ايران پاسداري از استقلال و تماميت ارضي و نظام جمهوري اسلامي كشور را بر عهده دارد.
اصل 144
ارتش جمهوري اسلامي ايران بايد ارتشي اسلامي باشد كه ارتشي مكتبي و مردمي است و بايد افرادي شايسته را به خدمت بپذيرد كه به اهداف انقلاب اسلامي مؤمن و در راه تحقق آن فداكار باشند.
اصل 145
هيچ فرد خارجي به عضويت در ارتش و نيروهاي انتظامي كشور پذيرفته نميشود.
اصل 146
استقرار هرگونه پايگاه نظامي خارجي در كشور هر چند بهعنوان استفادههاي صلحآميز باشد ممنوع است.
اصل 147
دولت بايد در زمان صلح از افراد و تجهيزات فني ارتش در كارهاي امدادي، آموزشي، توليدي و جهاد سازندگي، با رعايت كامل موازين عدل اسلامي استفاده كند در حدي كه به آمادگي رزمي ارتش آسيبي وارد نيايد.
اصل 148
هر نوع بهرهبرداري شخصي از وسايل و امكانات ارتش و استفاده شخصي از افراد آنها بهصورت گماشته، راننده شخصي و نظاير اينها ممنوع است.
اصل 149
ترفيع درجه نظاميان و سلب آن بهموجب قانون است.
اصل 150
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه در نخستين روزهاي پيروزي اين انقلاب تشكيل شد، براي ادامه نقش خود در نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن پابرجا ميماند. حدود وظايف و قلمرو مسئوليت اين سپاه در رابطه با وظايف و قلمرو مسئوليت نيروهاي مسلح ديگر با تأكيد بر همكاري و هماهنگي برادرانه ميان آنها بهوسيله قانون تعيين ميشود.
اصل 151
به حكم آيه كريمه «و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه و من رباط الخيل ترهبون به عدوالله و عدوكم و آخرين من دونهم لا تعلمونهم الله يعلمهم» دولت موظف است براي همه افراد كشور برنامه و امكانات آموزش نظامي را بر طبق موازين اسلامي فراهم نمايد، بهطوري كه همه افراد همواره توانايي دفاع مسلحانه از كشور و نظام جمهوري اسلامي ايران را داشته باشند، ولي داشتن اسلحه بايد با اجازه مقامات رسمي باشد.
اصل 152
سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بر اساس نفي هرگونه سلطهجويي و سلطهپذيري، حفظ استقلال همهجانبه و تماميت ارضي كشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرتهاي سلطهگر و روابط صلحآميز متقابل با دول غير محارب استوار است.
اصل 153
هرگونه قرارداد كه موجب سلطه بيگانه بر منابع طبيعي و اقتصادي، فرهنگ، ارتش و ديگر شئون كشور گردد ممنوع است.
اصل 154
جمهوري اسلامي ايران سعادت انسان در كل جامعه بشري را آرمان خود ميداند و استقلال و آزادي و حكومت حق و عدل را حق همه مردم جهان ميشناسد. بنابراين در عين خودداري كامل از هرگونه دخالت در امور داخلي ملتهاي ديگر، از مبارزه حقطلبانه مستضعفين در برابر مستكبرين در هر نقطه از جهان حمايت ميكند.
اصل 155
دولت جمهوري اسلامي ايران ميتواند به كساني كه پناهندگي سياسي بخواهند پناه دهد مگر اينكه بر طبق قوانين ايران خائن و تبهكار شناخته شوند.
اصل 156
قوه قضائيه قوهاي است مستقل كه پشتيبان حقوق فردي و اجتماعي و مسئول تحقق بخشيدن به عدالت و عهدهدار وظايف زير است:
1- رسيدگي و صدور حكم درمورد تظلمات، تعديات، شكايات، حل و فصل دعاوي و رفع خصومات و اخذ تصميم و اقدام لازم در آن قسمت از امور حسبيه، كه قانون معين ميكند.
2- احياي حقوق عامه و گسترش عدل و آزاديهاي مشروع.
3- نظارت بر حسن اجراي قوانين.
4- كشف جرم و تعقيب مجازات و تعزير مجرمين و اجراي حدود و مقررات مدون جزايي اسلام.
5- اقدام مناسب براي پيشگيري از وقوع جرم و اصلاح مجرمين.
اصل 157
بهمنظور انجام مسئوليتهاي قوه قضائيه در كليه امور قضائي و اداري و اجرائي مقام رهبري يك نفر مجتهد عادل و آگاه به امور قضائي و مدير و مدبر را براي مدت پنج سال به عنوان رئيس قوه قضائيه تعيين مينمايد كه عاليترين مقام قوه قضائيه است.38
اصل 158
وظايف رئيس قوه قضائيه بهشرح زير است:
1- ايجاد تشكيلات لازم در دادگستري بهتناسب مسئوليتهاي اصل يكصد و پنجاه و ششم.
2- تهيه لوايح قضايي متناسب با جمهوري اسلامي.
3- استخدام قضات عادل و شايسته و عزل و نصب آنها و تغيير محل مأموريت و تعيين مشاغل و ترفيع آنان و مانند اينها از امور اداري، طبق قانون.39
اصل 159
مرجع رسمي تظلمات و شكايات، دادگستري است. تشكيل دادگاهها و تعيين صلاحيت آنها منوط به حكم قانون است.
اصل 160
وزير دادگستري مسئوليت كليه مسايل مربوط به روابط قوه قضائيه با قوه مجريه و قوه مقننه را برعهده دارد و از ميان كساني كه رئيس قوه قضائيه به رئيسجمهور پيشنهاد ميكند انتخاب ميگردد. رئيس قوه قضائيه ميتواند اختيارات تام مالي و اداري و نيز اختيارات استخدامي غير قضات را به وزير دادگستري تفويض كند. در اين صورت وزير دادگستري داراي همان اختيارات و وظايفي خواهد بود كه در قوانين براي وزراء بهعنوان عاليترين مقام اجرايي پيشبيني ميشود.40
اصل 161
ديوانعالي كشور بهمنظور نظارت بر اجراي صحيح قوانين در محاكم و ايجاد وحدت رويه قضائي و انجام مسئوليتهايي كه طبق قانون به آن محول ميشود بر اساس ضوابطي كه رئيس قوه قضائيه تعيين ميكند تشكيل ميگردد.41
اصل 162
رئيس ديوانعالي كشور و دادستان كل بايد مجتهد عادل و آگاه به امور قضائي باشند و رئيس قوه قضائيه با مشورت قضات ديوانعالي كشور آنها را براي مدت پنج سال به اين سمت منصوب ميكند.42
اصل 163
صفات و شرايط قاضي طبق موازين فقهي بهوسيله قانون معين ميشود.
اصل 164
قاضي را نميتوان از مقامي كه شاغل آن است بدون محاكمه و ثبوت جرم يا تخلفي كه موجب انفصال است بهطور موقت يا دائم منفصل كرد يا بدون رضاي او محل خدمت يا سمتش را تغيير داد مگر به اقتضاي مصلحت جامعه با تصميم رئيس قوه قضائيه پس از مشورت با رئيس ديوانعالي كشور و دادستان كل. نقل و انتقال دورهاي قضات برطبق ضوابط كلي كه قانون تعيين ميكند صورت ميگيرد.43
اصل 165
محاكمات، علني انجام ميشود و حضور افراد بلامانع است مگر آن كه به تشخيص دادگاه، علني بودن آن منافي عفت عمومي يا نظم عمومي باشد يا در دعاوي خصوصي طرفين دعوا تقاضا كنند كه محاكمه علني نباشد.
اصل 166
احكام دادگاهها بايد مستدل و مستند به مواد قانون و اصولي باشد كه بر اساس آن حكم صادر شده است.
اصل 167
قاضي موظف است كوشش كند حكم هر دعوا را در قوانين مدونه بيابد و اگر نيابد با استناد به منابع معتبر اسلامي يا فتاواي معتبر، حكم قضيه را صادر نمايد و نميتواند به بهانه سكوت يا نقص يا اجمال يا تعارض قوانين مدونه از رسيدگي به دعوا و صدور حكم امتناع ورزد.
اصل 168
رسيدگي به جرائم سياسي و مطبوعاتي علني است و با حضور هيأت منصفه در محاكم دادگستري صورت ميگيرد. نحوه انتخاب، شرايط، اختيارات هيأت منصفه و تعريف جرم سياسي را قانون بر اساس موازين اسلامي معين ميكند.
اصل 169
هيچ فعلي يا ترك فعلي به استناد قانوني كه بعد از آن وضع شده است جرم محسوب نميشود.
اصل 170
قضات دادگاهها مكلفند از اجراي تصويبنامهها و آئيننامههاي دولتي كه مخالف با قوانين و مقررات اسلامي يا خارج از حدود اختيارات قوه مجريه است خودداري كنند و هركس ميتواند ابطال اينگونه مقررات را از ديوان عدالت اداري تقاضا كند.
اصل 171
هر گاه در اثر تفسير يا اشتباه قاضي در موضوع يا در حكم يا در تطبيق حكم بر مورد خاص، ضرر مادي يا معنوي متوجه كسي گردد، در صورت تقصير، مقصر طبق موازين اسلامي ضامن است و در غير اين صورت خسارت بهوسيله دولت جبران ميشود، و در هر حال از متهم اعاده حيثيت ميگردد.
اصل 172
براي رسيدگي به جرائم مربوط به وظايف خاص نظامي يا انتظامي اعضاي ارتش، ژاندارمري، شهرباني و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، محاكم نظامي مطابق قانون تشكيل ميگردد، ولي به جرائم عمومي آنان يا جرائمي كه در مقام ضابط دادگستري مرتكب شوند در محاكم عمومي رسيدگي ميشود. دادستاني و دادگاههاي نظامي، بخشي از قوه قضائيه كشور و مشمول اصول مربوط به اين قوه هستند.
اصل 173
بهمنظور رسيدگي به شكايات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأمورين يا واحدها با آئيننامههاي دولتي و احقاق حقوق آنها، ديواني بهنام «ديوان عدالت اداري» زير نظر رئيس قوه قضائيه تأسيس ميگردد. حدود اختيارات و نحوه عمل اين ديوان را قانون تعيين ميكند.44
اصل 174
براساس حق نظارت قوه قضائيه نسبت به حسن جريان امور و اجراي صحيح قوانين در دستگاههاي اداري سازماني به نام «سازمان بازرسي كل كشور» زيرنظر رئيس قوه قضائيه تشكيل ميگردد. حدود اختيارات و وظايف اين سازمان را قانون تعيين ميكند.45
اصل 175
در صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، آزادي بيان و نشر افكار با رعايت موازين اسلامي و مصالح كشور بايد تأمين گردد. نصب و عزل رئيس سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران با مقام رهبري است و شورايي مركب از نمايندگان رئيسجمهور و رئيس قوه قضائيه و مجلس شوراي اسلامي (هركدام دو نفر) نظارت بر اين سازمان خواهند داشت. خط مشي و ترتيب اداره سازمان و نظارت بر آن را قانون معين ميكند.46
اصل 176
بهمنظور تأمين منافع ملي و پاسداري از انقلاب اسلامي و تماميت ارضي و حاكميت ملي «شورايعالي امنيت ملي» به رياست رئيسجمهور، با وظايف زير تشكيل ميگردد:
1- تعيين سياستهاي دفاعي - امنيتي كشور در محدوده سياستهاي كلي تعيينشده از طرف مقام رهبري.
2- هماهنگ نمودن فعاليتهاي سياسي، اطلاعاتي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي در ارتباط با تدابير كلي دفاعي - امنيتي.
3- بهره گيري از امكانات مادي و معنوي كشور براي مقابله با تهديدهاي داخلي و خارجي.
اعضاي شورا عبارتند از:
- روساي قواي سه گانه
- رئيس ستاد فرماندهي كل نيروهاي مسلح
- مسئول امور برنامه و بودجه
- دو نماينده به انتخاب مقام رهبري
- وزراي امور خارجه، كشور، اطلاعات
- حسب مورد وزير مربوط و عاليترين مقام ارتش و سپاه
شورايعالي امنيت ملي بهتناسب وظايف خود شوراهاي فرعي از قبيل شوراي دفاع و شوراي امنيت كشور تشكيل ميدهد. رياست هر يك از شوراهاي فرعي با رئيسجمهور يا يكي از اعضاي شورايعالي است كه از طرف رئيسجمهور تعيين ميشود. حدود اختيارات و وظايف شوراهاي فرعي را قانون معين ميكند و تشكيلات آنها بهتصويب شورايعالي ميرسد. مصوبات شورايعالي امنيت ملي پس از تأييد مقام رهبري قابل اجراست.
اصل 177
بازنگري در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، در موارد ضروري بهترتيب زير انجام ميگيرد. مقام رهبري پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام طي حكمي خطاب به رئيسجمهور موارد اصلاح يا تتميم قانون اساسي را به شوراي بازنگري قانون اساسي با تركيب زير پيشنهاد مينمايد:
1- اعضاي شوراي نگهبان.
2- روساي قواي سهگانه.
3- اعضاي ثابت مجمع تشخيص مصلحت نظام.
4- پنج نفر از اعضاي مجلس خبرگان رهبري.
5- ده نفر به انتخاب مقام رهبري.
6- سه نفر از هيأتوزيران.
7- سه نفر از قوه قضائيه.
8- ده نفر از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي.
9- سه نفر از دانشگاهيان.
شيوه كار و كيفيت انتخاب و شرايط آن را قانون معين ميكند. مصوبات شورا پس از تأييد و امضاي مقام رهبري بايد از طريق مراجعه به آراء عمومي بهتصويب اكثريت مطلق شركتكنندگان در همهپرسي برسد. رعايت ذيل اصل پنجاه و نهم در مورد همهپرسي «بازنگري در قانون اساسي» لازم نيست. محتواي اصول مربوط به اسلامي بودن نظام و ابتناي كليه قوانين و مقررات بر اساس موازين اسلامي و پايههاي ايماني و اهداف جمهوري اسلامي ايران و جمهوري بودن حكومت و ولايت امر و امامت امت و نيز اداره امور كشور با اتكاء به آراء عمومي و دين و مذهب رسمي ايران تغييرناپذير است.
1- اصل سابق: اصل پنجم - در زمان غيبت حضرت ولي عصر، عجلالله تعالي فرجه، در جمهوري اسلامي ايران ولايت امر و امامت امت بر عهده فقيه عادل و با تقوي، آگاه به زمان، شجاع، مدير و مدبر است، كه اكثريت مردم او را به رهبري شناخته و پذيرفته باشند و درصورتي كه هيچ فقيهي داراي چنين اكثريتي نباشد رهبر يا شوراي رهبري مركب از فقهاي واجد شرايط بالا طبق اصل يكصد و هفتم عهدهدار آن ميگردد.
2- اصل سابق : اصل پنجاه و هفتم - قواي حاكم در جمهوري اسلامي ايران عبارتند از: قوه مقننه، قوه مجريه و قوه قضائيه كه زير نظر ولايت امر و امامت امت، بر طبق اصول آينده اين قانون اعمال ميگردند. اين قوا مستقل از يكديگرند و ارتباط ميان آنها بهوسيله رئيسجمهور برقرار ميگردد.
3- اصل سابق: اصل شصتم - اعمال قوه مجريه جز در اموري كه در اين قانون مستقيماً بر عهده رهبري گذارده شده، از طريق رئيسجمهور و نخست وزير و وزرا است.
4- اصل سابق: اصل شصت و چهارم - عده نمايندگان مجلس شوراي اسلامي دويست و هفتاد نفر است و پس از هر ده سال در صورت زياد شدن جمعيت كشور در هر حوزه انتخابي به نسبت هر يكصد و پنجاه هزار نفر يك نماينده اضافه ميشود. زرتشتيان و كليميان هر كدام يك نماينده و مسيحيان آشوري و كلداني مجموعا يك نماينده و مسيحيان ارمني جنوب و شمال هر كدام يك نماينده انتخاب ميكنند و درصورت افزايش جمعيت هر يك از اقليتها پس از هر ده سال به ازاي هر يكصد و پنجاه هزار نفر اضافي يك نماينده اضافي خواهند داشت مقررات مربوط به انتخابات را قانون معين ميكند.
5- اصل سابق : اصل شصت و نهم - مذاكرات مجلس شوراي ملي بايد علني باشد و گزارش كامل آن از طريق راديو و روزنامه رسمي براي اطلاع عموم منتشر شود. در شرايط اضطراري درصورتي كه رعايت امنيت كشور ايجاب كند، به تقاضاي نخستوزير يا يكي از وزرا يا ده نفر از نمايندگان جلسه غيرعلني تشكيل ميشود. مصوبات جلسه غيرعلني درصورتي معتبر است كه با حضور شوراي نگهبان به تصويب سه چهارم مجموع نمايندگان برسد. گزارش و مصوبات اين جلسات بايد پس از برطرف شدن شرايط اضطراري براي اطلاع عموم منتشر گردد.
6- اصل سابق: اصل هفتادم - رئيسجمهور، نخست وزير و وزيران به اجتماع يا به انفراد حق شركت در جلسات علني مجلس را دارند و ميتوانند مشاوران خود را همراه داشته باشند و درصورتي كه نمايندگان لازم بدانند، رييس جمهور و نخست وزير و وزرا مكلف به حضورند و هر گاه تقاضا كنند مطالبشان استماع ميشود. دعوت رئيسجمهور به مجلس بايد بهتصويب اكثريت برسد.
7- اصل سابق: اصل هشتاد و پنجم - سمت نمايندگي قائم به شخص است و قابل واگذاري به ديگري نيست. مجلس نميتواند اختيار قانونگذاري را به شخص يا هياتي واگذار كند، ولي در موارد ضروري ميتواند اختيار وضع بعضي از قوانين را با رعايت اصل هفتاد و دوم به كميسيونهاي داخلي خود تفويض كند، در اين صورت اين قوانين در مدتي كه مجلس تعيين مينمايد به صورت آزمايشي اجرا ميشود و تصويب نهايي آنها با مجلس خواهد بود.
8- اصل سابق: اصل هشتاد و هفتم - هيأتوزيران پس از تشكيل و معرفي و پيش از هر اقدام ديگر بايد از مجلس رأي اعتماد بگيرد. در دوران تصدي نيز در مورد مسائل مهم و مورد اختلاف ميتواند از مجلس تقاضاي رأي اعتماد كند.
9- اصل سابق: اصل هشتاد و هشتم - در هر مورد كه نمايندهاي از وزير مسئول درباره يكي از وظايف او سؤال كند آن وزير موظف است در مجلس حاضر شود و به سؤال جواب دهد و اين جواب نبايد بيش از ده روز به تأخير افتد مگر با عذر موجه به تشخيص مجلس شوراي اسلامي.
10- اصل سابق: اصل هشتاد و نهم - نمايندگان مجلس ميتوانند در مواردي كه لازم ميدانند هيأتوزيران يا هر يك از وزرا را استيضاح كنند. استيضاح وقتي قابل طرح در مجلس است كه با امضاي حداقل ده نفر از نمايندگان به مجلس تقديم شود. هيأتوزيران يا وزير مورد استيضاح بايد ظرف مدت ده روز پس از طرح آن در مجلس حاضر شود و به آن پاسخ گويد و از مجلس رأي اعتماد بخواهد. در صورت عدم حضور هيأتوزيران يا وزير براي پاسخ نمايندگان مزبور درباره استيضاح خود توضيحات لازم را ميدهند و در صورتي كه مجلس مقتضي بداند اعلام رأي عدم اعتماد خواهد كرد. اگر مجلس رأي اعتماد نداد هيأتوزيران يا وزير مورد استيضاح عزل ميشود. در هر دو صورت نخستوزير يا وزراي مورد استيضاح نميتوانند در هيأتوزيراني كه بلافاصله بعد از آن تشكيل ميشود عضويت پيدا كنند.
11- اصل سابق: اصل نود و يكم - بهمنظور پاسداري از احكام اسلام و قانون اساسي از نظر عدم مغايرت مصوبات مجلس شوراي اسلامي با آنها، شورايي به نام شوراي نگهبان با تركيب زير تشكيل مي شود: 1 - شش نفر از فقهاي عادل و آگاه به مقتضيات زمان و مسايل روز. انتخاب اين عده با رهبر يا شوراي رهبري است. 2 - شش نفر حقوقدان، در رشتههاي مختلف حقوقي، از ميان حقوقدانان مسلماني كه بهوسيله شورايعالي قضايي به مجلس شوراي اسلامي معرفي ميشوند و با رأي مجلس انتخاب ميگردند.
12- اصل سابق: اصل نود و نهم - شوراي نگهبان نظارت بر انتخاب رئيسجمهور، انتخابات مجلس شوراي اسلامي و مراجعه به آراء عمومي و همه پرسي را بر عهده دارد.
13- اصل سابق: اصل يكصد و هفتم - هر گاه يكي از فقهاي واجد شرايط مذكور در اصل پنجم اين قانون از طرف اكثريت قاطع مردم به مرجعيت و رهبري شناخته و پذيرفته شده باشد، همانگونه كه در مورد مرجع عاليقدر تقليد و رهبر انقلاب آيتالله العظمي امام خميني چنين شده است، اين رهبر، ولايت امر و همه مسئوليتهاي ناشي از آن را بر عهده دارد، در غير اين صورت خبرگان منتخب مردم درباره همه كساني كه صلاحيت مرجعيت و رهبري دارند بررسي و مشورت ميكنند، هرگاه يك مرجع را داراي برجستگي خاص براي رهبري بيابند او را بهعنوان رهبر به مردم معرفي مينمايند، وگرنه سه يا پنج مرجع واجد شرايط رهبري را بهعنوان اعضاي شوراي رهبري تعيين و به مردم معرفي ميكنند.
14- اصل سابق: اصل يكصد و هشتم - قانون مربوط به تعداد و شرايط خبرگان، كيفيت انتخاب آنها و آئيننامه داخلي جلسات آنان براي نخستين دوره بايد بهوسيله فقهاي اولين شوراي نگهبان تهيه و با اكثريت آراء آنان تصويب شود و به تصويب نهايي رهبر انقلاب برسد. از آن پس هرگونه تغيير و تجديد نظر در اين قانون در صلاحيت مجلس خبرگان است.
15- اصل سابق: اصل يكصد و نهم - شرايط و صفات رهبر يا اعضاء شوراي رهبري: 1 - صلاحيت علمي و تقوايي لازم براي افتاء و مرجعيت. 2 - بينش سياسي و اجتماعي و شجاعت و قدرت و مديريت كافي براي رهبري.
16- اصل سابق: اصل يكصد و دهم - وظايف و اختيارات رهبري: 1- تعيين فقهاي شوراي نگهبان. 2- نصب عاليترين مقام قضايي كشور. 3- فرماندهي كل نيروهاي مسلح به ترتيب زير: الف - نصب و عزل رييس ستاد مشترك. ب - نصب و عزل فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي. ج - تشكيل شورايعالي دفاع ملي، مركب از هفت نفر از اعضاي زير: - رييس جمهور، - نخست وزير، - وزير دفاع، - رييس ستاد مشترك، - فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، - دو مشاور به تعيين رهبر. د - تعيين فرماندهان عالي نيروهاي سهگانه بهپيشنهاد شورايعالي دفاع. هـ - اعلان جنگ و صلح و بسيج نيروها به پيشنهاد شورايعالي دفاع. 4 - امضاي حكم رياست جمهوري پس از انتخاب مردم. صلاحيت داوطلبان رياست جمهوري از جهت دارا بودن شرايطي كه در اين قانون مي آيد بايد قبل از انتخابات به تأييد شوراي نگهبان و در دوره اول به تأييد رهبري برسد. 5 - عزل رئيسجمهور با در نظر گرفتن مصالح كشور، پس از حكم ديوان عالي كشور به تخلف وي از وظايف قانوني يا رأي مجلس شوراي اسلامي به عدم كفايت سياسي او. 6 - عفو يا تخفيف مجازات محكومين، در حدود موازين اسلامي، پس از پيشنهاد ديوانعالي كشور.
17- اصل سابق: اصل يكصد و يازدهم - هرگاه رهبر يا يكي از اعضاء شوراي رهبري از انجام وظايف قانوني رهبري ناتوان شود يا فاقد يكي از شرايط مذكور در اصل يكصد و نهم گردد از مقام خود بر كنار خواهد شد. تشخيص اين امر به عهده خبرگان مذكور در اصل يكصد و هشتم است. مقررات تشكيل خبرگان براي رسيدگي و عمل به اين اصل در اولين اجلاسيه خبرگان تعيين ميشود.
18- اصل سابق: اصل يكصد و دوازدهم - رهبر يا اعضاء شوراي رهبري در برابر قوانين با ساير افراد كشور مساوي هستند.
19- اصل سابق: اصل يكصد و سيزدهم - پس از مقام رهبري رئيسجمهور عاليترين مقام رسمي كشور است و مسئوليت اجراي قانون اساسي و تنظيم روابط قواي سه گانه و رياست قوه مجريه را جز در اموري كه مستقيماً به رهبري مربوط ميشود، برعهده دارد.
20- اصل سابق: اصل يكصد و بيست و يكم - رئيسجمهور در مجلس شوراي اسلامي در جلسهاي كه با حضور رئيسديوانعالي كشور و اعضاء شوراي نگهبان قانون اساسي تشكيل ميشود بهترتيب زير سوگند ياد ميكند و سوگندنامه را امضاء مينمايد. بسمالله الرحمن الرحيم «من بهعنوان رئيسجمهور در پيشگاه قرآن كريم و در برابر ملت ايران به خداوند قادر متعال سوگند ياد ميكنم كه پاسدار مذهب رسمي و نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي كشور باشم و همه استعداد و صلاحيت خويش را در راه ايفاي مسئوليتهايي كه برعهده گرفتهام بهكار گيرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلاي كشور، ترويج دين و اخلاق، پشتيباني از حق و گسترش عدالت سازم و از هرگونه خودكامگي بپرهيزم و از آزادي و حرمت اشخاص و حقوقي كه قانون اساسي براي ملت شناخته است حمايت كنم. در حراست از مرزها و استقلال سياسي و اقتصادي و فرهنگي كشور از هيچ اقدامي دريغ نورزم و با استعانت از خداوند و پيروي از پيامبر اسلام و ائمه اطهار عليهمالسلام قدرتي را كه ملت بهعنوان امانتي مقدس به من سپرده است همچون اميني پارسا و فداكار نگاهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم.»
21- اصل سابق: اصل يكصد و بيست و دوم - رئيسجمهور در حدود اختيارات و وظايف خويش در برابر ملت مسئول است، نحوه رسيدگي به تخلف از اين مسئوليت را قانون معين ميكند.
22- اصل سابق: اصل يكصد و بيست و چهارم - رئيسجمهور فردي را براي نخستوزيري نامزد ميكند و پس از كسب رأي تمايل از مجلس شوراي ملي حكم نخستوزيري براي او صادر مينمايد.
23- اصل سابق: اصل يكصد و بيست و ششم - تصويبنامهها و آييننامههاي دولت پس از تصويب هيأتوزيران به اطلاع رئيسجمهور ميرسد و در صورتي كه آنها را بر خلاف قوانين بيابد با ذكر دليل براي تجديد نظر به هيات وزيران ميفرستند.
24- اصل سابق: اصل يكصد و بيست و هفتم - هر گاه رئيسجمهور لازم بداند جلسه هيأتوزيران در حضور او به رياست وي تشكيل ميشود.
25- اصل سابق: اصل يكصد و بيست و هشتم - رئيسجمهور استوارنامه سفيران را امضاء ميكند و استوارنامه سفيران كشورهاي ديگر را ميپذيرد.
26- اصل سابق: اصل يكصد و سيام - در هنگام غيبت يا بيماري رئيسجمهور شورايي بهنام شوراي موقت رياست جمهوري مركب از نخستوزير، رئيس مجلس شوراي اسلامي و رئيس ديوانعالي كشور وظايف او را انجام ميدهد، مشروط بر اين كه عذر رئيسجمهور بيش از دو ماه ادامه نيابد و نيز درمورد عزل رئيسجمهور يا در مواردي كه مدت رياست جمهوري سابق پايان يافته و رئيسجمهور جديد بر اثر موانعي هنوز انتخاب نشده، وظايف رياست جمهوري برعهده اين شوري است.
27- اصل سابق: اصل يكصد و سي و يكم - در صورت فوت، كنارگيري يا بيماري بيش از دو ماه و عزل رئيسجمهور، يا موجبات ديگري از اين گونه، شوراي موقت رياست جمهوري موظف است ترتيبي دهد كه حداكثر ظرف پنجاه روز رئيسجمهور جديد انتخاب شود و در اين مدت وظايف و اختيارات رياست جمهوري را جز در امر همه پرسي بر عهده دارد.
28- اصل سابق: اصل يكصد و سي و دوم - در مدتي كه وظايف رئيسجمهور برعهده شوراي موقت رياست جمهوري است دولت را نميتوان استيضاح كرد يا به آن رأي عدم اعتماد داد و نيز نميتوان براي تجديد نظر در قانون اساسي اقدام نمود.
29- اصل سابق: اصل يكصد و سي و سوم - وزرا به پيشنهاد نخستوزير و تصويب رئيسجمهور معين و براي گرفتن رأي اعتماد به مجلس معرفي ميشوند. تعداد وزيران و حدود اختيارات هر يك از آنان را قانون معين ميكند.
30- اصل سابق: اصل يكصد و سي و چهارم - رياست هيأتوزيران با نخستوزير است كه بر كار وزيران نظارت دارد و با اتخاذ تدابير لازم به هماهنگ ساختن تصميمهاي دولت ميپردازد و با همكاري وزيران، برنامه و خط مشي دولت را تعيين و قوانين را اجرا ميكند. نخستوزير در برابر مجلس مسئول اقدامات هيأتوزيران است.
31- اصل سابق: اصل يكصد و سي و پنجم - نخست وزير تا زماني كه مورد اعتماد مجلس است در سمت خود باقي ميماند استعفاي دولت به رئيسجمهور تسليم ميشود و تا تعيين دولت جديد نخستوزير به وظايف خود ادامه ميدهد.
32- اصل سابق: اصل يكصد و سي و ششم - هرگاه نخستوزير بخواهد وزيري را عزل كند و وزير ديگري را بهجاي او برگزيند، بايد اين عزل و نصب با تصويب رئيسجمهور باشد و براي وزير جديد از مجلس رأي اعتماد بگيرد و درصورتي كه پس از ابراز اعتماد مجلس به دولت، نيمي از اعضاء هيأتوزيران تغيير نمايد دولت بايد مجدداً از مجلس تقاضاي رأي اعتماد كند.
33- اصل سابق: اصل يكصد و سي و هفتم - هر يك از وزيران، مسئول وظايف خاص خويش در برابر مجلس است، ولي در اموري كه بهتصويب هيأتوزيران ميرسد مسئول اعمال ديگران نيز هست.
34- اصل سابق: اصل يكصد و سي و هشتم - علاوه بر مواردي كه هيأتوزيران يا وزيري مأمور تدوين آييننامههاي اجرايي قوانين ميشود هيأتوزيران حق دارد براي انجام وظايف اداري و تأمين اجراي قوانين و تنظيم سازمانهاي اداري به وضع تصويبنامه و آئيننامه بپردازد. هر يك از وزيران نيز در حدود وظايف خويش و مصوبات هيأتوزيران حق وضع آئيننامه و صدور بخشنامه را دارد، ولي مفاد اين مقررات نبايد با متن و روح قوانين مخالف باشد.
35- اصل سابق: اصل يكصد و چهلم - رسيدگي به اتهام رئيسجمهور و نخستوزير و وزيران در مورد جرايم عادي با اطلاع مجلس شوراي اسلامي در دادگاههاي عمومي دادگستري انجام ميشود.
36- اصل سابق: اصل يكصد و چهل و يكم - رئيسجمهور، نخستوزير، وزيران و كارمندان دولت نميتوانند بيش از يك شغل دولتي داشته باشند و داشتن هر نوع شغل ديگر در مؤسساتي كه تمام يا قسمتي از سرمايه آن متعلق به دولت يا مؤسسات عمومي است و نمايندگي مجلس شوراي ملي و وكالت دادگستري و مشاوره حقوقي و نيز رياست و مديريت عامل يا عضويت در هيأتمديره انواع مختلف شركتهاي خصوصي، جز شركتهاي تعاوني ادارات و مؤسسات براي آنان ممنوع است. سمتهاي آموزشي در دانشگاهها و مؤسسات تحقيقاتي از اين حكم مستثني است. نخستوزير ميتواند در موارد ضرورت بهطور موقت تصدي برخي از وزارتخانهها را بپذيرد.
37- اصل سابق: اصل يكصد و چهل و دوم - دارايي رهبر يا اعضاء شوراي رهبري، رئيسجمهور، نخستوزير، وزيران و همسر و فرزندان آنان قبل و بعد از خدمت، توسط ديوانعالي كشور رسيدگي ميشود كه برخلاف حق افزايش نيافته باشد.
38- اصل سابق: اصل يكصد و پنجاه و هفتم - بهمنظور انجام مسئوليتهاي قوه قضائيه شورايي به نام شورايعالي قضائي تشكيل ميگردد كه بالاترين مقام قوه قضائيه است و وظايف آن بهشرح زير ميباشد: 1 - ايجاد تشكيلات لازم در دادگستري به تناسب مسئوليتهاي اصل يكصد و پنجاه و ششم. 2- تهيه لوايح قضائي متناسب با جمهوري اسلامي. 3- استخدام قضات عادل و شايسته و عزل و نصب آنها و تغيير محل مأموريت و تعيين مشاغل و ترفيع آنان و مانند اينها از امور اداري، طبق قانون.
39- اصل سابق: اصل يكصد و پنجاه و هشتم - شورايعالي قضائي از پنج عضو تشكيل ميشود: 1- رئيس ديوانعالي كشور. 2- دادستان كل كشور. 3- سه نفر قاضي مجتهد و عادل به انتخاب قضات كشور. اعضاي اين شورا براي مدت پنج سال و طبق قانون انتخاب ميشوند و انتخاب مجددشان بلامانع است. شرايط انتخابشونده و انتخابكننده را قانون معين ميكند.
40- اصل سابق: اصل يكصد و شصتم - وزير دادگستري مسئوليت كليه مسايل مربوط به روابط قوه قضائيه با قوه مجريه و قوه مقننه را برعهده دارد و از ميان كساني كه شورايعالي قضائي به نخستوزير پيشنهاد ميكند انتخاب ميگردد.
41- اصل سابق: اصل يكصد و شصت و يكم - ديوانعالي كشور بهمنظور نظارت بر اجراي صحيح قوانين در محاكم و ايجاد وحدت رويه قضائي و انجام مسئوليتهايي كه طبق قانون به آن محول ميشود براساس ضوابطي كه شورايعالي قضائي تعيين ميكند تشكيل ميگردد.
42- اصل سابق: اصل يكصد و شصت و دوم - رئيس ديوانعالي كشور و دادستان كل بايد مجتهد عادل و آگاه به امور قضائي باشند و رهبري با مشورت قضات ديوان عالي كشور آنها را براي مدت پنج سال به اين سمت منصوب ميكنند.
43- اصل سابق: اصل يكصد و شصت و چهارم - قاضي را نميتوان از مقامي كه شاغل آنست بدون محاكمه و ثبوت جرم يا تخلفي كه موجب انفصال است بهطور موقت يا دائم منفصل كرد يا بدون رضاي او محل خدمت يا سمتش را تغيير داد مگر به اقتضاي مصلحت جامعه با تصويب اعضاء شورايعالي قضايي به اتفاق آراء نقل و انتقال دورهاي قضات برطبق ضوابط كلي كه قانون تعيين ميكند صورت ميگيرد.
44- اصل سابق: اصل يكصد و هفتاد و سوم - بهمنظور رسيدگي به شكايات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مامورين يا واحدها يا آئيننامههاي دولتي و احقاق حقوق آنها ديواني بهنام ديوان عدالت اداري زيرنظر شورايعالي قضائي تأسيس ميگردد. حدود اختيارات و نحوه عمل اين ديوان را قانون تعيين ميكند.
45- اصل سابق: اصل يكصد و هفتاد و چهارم - بر اساس حق نظارت قوه قضائيه نسبت به حسن جريان امور و اجرا صحيح قوانين در دستگاههاي اداري سازماني به نام «سازمان بازرسي كل كشور» زيرنظر شورايعالي قضائي تشكيل ميگردد. حدود اختيارات و وظايف اين سازمان را قانون معين ميكند.
46- اصل سابق: اصل يكصد و هفتاد و پنجم - در رسانه هاي گروهي (راديو و تلويزيون) آزادي انتشارات و تبليغات طبق موازين اسلامي بايد تأمين شود. اين رسانهها زيرنظر مشترك قواي سه گانه قضائيه(شورايعالي قضايي)، مقننه و مجريه اداره خواهد شد. ترتيب آن را قانون معين ميكند.
موضوعات مرتبط: قانون...
فصل اول - اجاره
ماده ۱
در صورتی که مالک بخواهد از اختیار مندرج در بند الف ماده ۱ از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی استفاده نماید مخیر است اسناداجاره را با فرد فرد زارعین داخل نسق و یا با هر یک از آنها به ضمانت شخص دیگری تنظیم و امضای نماید.
تبصره ۱ - در صورتی که شرکت تعاونی روستایی در قریه تشکیل شده باشد و زارعین به شرکت مزبور برای اجاره وکالت داده باشند قرارداد اجاره باشرکت تعاونی منعقد خواهد شد و شرکت از کل رقم مالالاجاره وصولی دو درصد به عنوان کارمزد به نفع خود برداشت خواهد نمود.
تبصره ۲ - شرایط کلی اجاره و نمونه اوراق وکالتنامه و اجارهنامه از طرف سازمان اصلاحات ارضی تهیه میشود و سایر شرایط با توجه به مقرراتمربوط به اصلاحات ارضی با تراضی طرفین تعیین میگردد وکالتنامهها و اجارهنامههایی که طبق این ماده تنظیم شود در حکم اسناد رسمی و لازمالاجراخواهد بود.
ماده ۲
مالالاجاره به صورت نقدی تعیین میشود. طرفین میتوانند با تراضی یکدیگر تمام یا قسمتی از مالالاجاره را به جنس تبدیل نمایند که ازطرف مستأجر به مالک تحویل گردد.
ماده ۳
مدت اجاره سی سال و اجاره بها هر پنج سال یک مرتبه قابل تجدید نظر است.
تبصره - در صورتی که در مدت اجاره بین زارعین و مالکین برای خرید و فروش یا تقسیم ملک موضوع بندهای ب و ج ماده ۱ از مواد الحاقی بهقانون اصلاحات ارضی توافق حاصل شود هنگام تنظیم سند اجاره فسخ خواهد شد.
ماده ۴
میزان اجاره بها بر اساس معدل عایدات خالص مالکانه سهساله اخیر (سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲ ) مورد اجاره با توجه به عرف محل باتراضی زارعین و مالکین تعیین میشود.
در صورت عدم تراضی معدل عایدات خالص مالکانه سه سال مزبور (ضریب) را سازمان اصلاحات ارضی تعیین خواهد کرد.
تبصره ۱ - عایدات خالص عبارت از درآمد ملک پس از وضع عوارض و مستثنیات قانونی و هزینههایی است که مطابق عرف و معمول محلاختصاصاً به عهده مالک میباشد.
تبصره ۲ - ضریب اجاره صد درصد معدل عایدات خالص مالکانه سه سال مزبور است.
تبصره ۳ - نسبت به املاک و اراضی که در سالهای اخیر آباد شده و بیش از یک الی دو دوره زراعی مورد بهرهبرداری واقع نشده باشند ضریب اجارهعایدات خالص مالکانه یکساله یا معدل عواید خالص مالکانه دو ساله خواهد بود.
ماده ۵
در صورتی که هر یک از زارعین در سررسید مقرر از پرداخت مالالاجاره خودداری نماید پس از انقضای سه ماه از تاریخ مذکور بهدرخواست مالک یا مالکین و با اطلاع سازمان اصلاحات ارضی اجاره فسخ میشود و مورد اجاره از ید مستأجر خارج و برای بقیه مدت اجاره (بااستیفای حق موجر از نظر وصول مالالاجاره) به دیگری اجاره داده خواهد شد.
ماده ۶
در صورت فوت مستأجر (زارع) وراث قانونی او میتوانند مورد اجاره را برای بقیه مدت در اختیار داشته باشند مگر این که وراث نخواهندشخصاً به امر زراعت اشتغال ورزند که در این صورت به اطلاع سازمان اصلاحات ارضی اجاره فسخ و مورد اجاره از ید ورثه خارج و با استیفای حقوقزارعان آنها طبق معمول محل برای مدت به دیگری اجازه داده خواهد شد.
ماده ۷
به منظور ازدیاد درآمد و بالا رفتن تولید محصولات کشاورزی زارعین میتوانند با رضایت کتبی مالکین و با اطلاع سازمان اصلاحات ارضیدر اراضی مورد اجاره تأسیسات کشاورزی لازم را ایجاد نمایند در صورت عدم توافق بین زارعین و مالکین طبق نظر سازمان اصلاحات ارضی با رعایتحقوق و منافع طرفین و مدلول این ماده عمل خواهد شد.
تبصره - ایجاد اعیانیهای مذکور در تبصره ماده بیست و پنج قانون اصلاحی قانون اصلاحات ارضی مصوب ۱۳۴۰,۱۰,۱۹ مشمول مقررات مذکوردر همان تبصره خواهد بود. چنانچه زارعین رعایت مفاد ماده مزبور را ننمایند رأی سازمان اصلاحات ارضی لازمالاجرا است.
ماده ۸
در مورد اجاره املاک موقوفه عام با رعایت سایر مقررات مربوط به اجاره به ترتیب زیر عمل خواهد شد:
الف - قرارداد اجاره با شرکت تعاونی روستایی محل به وکالت فرد فرد زارعین داخل نسق موقوفه و یا با فرد فرد آنان به ضمانت شخص دیگریمنعقد میگردد.
و اسناد اجاره در حکم اسناد رسمی و لازمالاجرای خواهد بود.
ب - نسق موجود در املاک موقوفه عام در صورتی به زارع داخل نسق اجاره داده خواهد شد که عضویت شرکت تعاونی همان ده را پذیرفته باشد.
ج - مدت اجاره ۹۹ سال و اجارهبها هر پنج سال یک مرتبه قابل تجدید نظر است.
د - مطالبه و دریافت مالالاجاره از زارعین و پرداخت آن به متولی یا متصدی موقوفه به عهده شرکتهای تعاونی مربوط خواهد بود و در موارد لزوممتولی یا متصدی موقوفه میتواند با تقاضای صدور و تعقیب اجراییه نسبت به دریافت مالالاجاره اقدام نماید.
ه - شرکت تعاونی از کل رقم مالالاجارهای که وصول نماید دو درصد به عنوان کارمزد به نفع شرکت برداشت خواهد کرد.
و شرایط اختصاصی اجاره با در نظر گرفتن منافع وقف به تقاضای متولی یا متصدی موقوفه توسط هیأتی مرکب از متقاضی مزبور و رییس اصلاحاتارضی محل و رییس اوقاف محل یا نمایندگان آنها تعیین میگردد.
ز - اراضی بایر واقع در محدوده دهات موقوفه و همچنین اراضی و دهات موقوفهای که در حال حاضر فاقد زارع میباشد با نظر سازمان اصلاحاتارضی در اختیار متولی یا متصدی موقوفه خواهد بود که نسبت به آبادی و عمران آن به طوری که صرفه و صلاح موقوفه باشد اقدام نماید.
تبصره - وظایف و اختیاراتی که در این فصل به عهده مالک محول گردیده است در مورد املاک موقوفه به عهده متولی یا متصدی خواهد بود.
ماده ۹
خریداری موقوفات خاص موضوع قسمت اخیر ماده 2 از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی موکول به رضایت و تقاضای زارعینموقوفه خواهد بود در صورتی که زارعین حاضر به خرید نباشند مقررات بند الف ماده ۱ از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی با رعایت این آییننامهقابل اجرای خواهد بود.
فصل دوم - فروش
ماده ۱۰
در صورتی که مالک بخواهد از اختیارات مندرج در بند ب ماده ۱ از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی استفاده نماید میتواند ملکمزروعی خود را با تراضی به زارعین داخل نسق به فروشد اسناد انتقال پس از رسیدگی و تأیید سازمان اصلاحات ارضی از نظر تشخیص زارعین واقعیتنظیم میگردد.
تبصره ۱ - بانک اعتبارات کشاورزی و عمران روستایی مکلف است با استفاده از اعتباراتی که بدین منظور دولت در اختیار آن بانک میگذردحداقل معادل یک سوم ارزش ملک را به زارعین خریدار که تقاضا نمایند وام به دهد وام مزبور در موقع تنظیم سند معامله ملک مستقیماً از طرف بانکبه مالک فروشنده پرداخت و به حساب بدهی زارع منظور خواهد شد پرداخت باقیمانده قیمت طبق شرایط و توافقی است که بین مالک فروشنده و زارعخریدار به عمل میآید.
تبصره ۲ - در اجرای تبصره ۱ دولت مکلف است مبلغ مورد نیاز را که در هر حال کمتر از یک میلیارد ریال در سال نخواهد بود از محل اعتباراتعمرانی اختصاص دهد که از طریق بانک اعتبارات کشاورزی و عمران روستایی به مصرف پرداخت وام به زارعینی که در اجرای بند ب خریدار ملکهستند برسد. وامهای مزبور 15ساله و با بهره سه درصد قابل استرداد از سال ششم به بعد به اقساط مساوی دهساله بوده و به تدریج که اقساط وام اززارعین وصول میشود به همان میزان از طرف بانک به دولت برگشت داده خواهد شد.
ماده ۱۱
در مواردی که مالکین ظرف مهلت یک ماه مقرر در ماده ۳ از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی بند ب ماده ۱ را انتخاب نموده ولینتوانند با زارعین تراضی نمایند موظفند حداکثر در مدت یک ماه از تاریخ انقضای مهلت فوق یکی از شقوق الف و ج را انتخاب و مراتب را به سازماناصلاحات ارضی اطلاع دهند.
ماده ۱۲
در مقابل بدهی زارعین به بانک اعتبارات کشاورزی و عمران روستایی و مالک فروشنده عین ملک به تناسب بدهی زارع نزد بانک ومالک فروشنده وثیقه گذارده میشود.
ماده ۱۳
مالکینی که مایل باشند در مقابل بهای تمام یا قسمتی از ملک خود سهام کارخانجات موضوع ماده 6 قانون فروش سهام کارخانجاتدولتی را دریافت نمایند میتوانند قبوض اقساطی دریافتی از زارعین را در قبال دریافت سهام کارخانجات به بانک اعتبارات کشاورزی و عمران روستاییانتقال دهند و بانک مزبور در مورد وجوه حاصل از محل وصول اقساط کشاورزان طبق ماده ۸ قانون مزبور عمل خواهد کرد.
ماده ۱۴
مالکینی که از تاریخ اول آذر ماه ۱۳۴۲ تا اول آذر ماه ۱۳۴۳ پیشنهاد واگذاری ملک خود را به استناد تصویبنامه ۳۶۱۰۴ مورخه ۱۳۴۰۰۱۲۰۱۰ برابر مقررات مربوط به سازمان اصلاحات ارضی مینمایند از مزایای زیر بهرهمند خواهند شد:
الف - بهای املاکی که ارزش آن تا مبلغ پانصد هزار (۵۰۰۰۰۰) ریال باشد ۹۵٪ آن در حین انجام معامله و بقیه به اقساط ۱۴ ساله با بهره ششدرصد پرداخت خواهد شد.
ب - بهای املاکی که ارزش آن بیش از پانصد هزار (۵۰۰۰۰۰) ریال باشد تا پانصد هزار (۵۰۰۰۰۰) ریال نقداً و مازاد آن در ۱۴ سال با بهره ششدرصد در سال به اقساط مساوی پرداخت خواهد شد و کسانی که پس از اول آذر ماه ۱۳۴۳ پیشنهاد واگذاری نمایند از این مزایا از طریق واگذاری سهامکارخانجات با رعایت ماده ۶ قانون در فروش سهام کارخانجات دولتی بهرهمند خواهند شد.
تبصره - محصول شتوی زیر خاک و محصول بهاره (برنج و چغندر و پنبه و صیفی و غیره) املاکی که طبق این ماده معامله میشوند در صورتی کهقبل از فروش کشت شده باشد بر اساس بند ب ماده ۱ مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی کمافیالسابق طبق معمول قبلی بین زارعین و مالکینتقسیم خواهد شد.
فصل سوم - تقسیم
ماده ۱۵
در صورتی که مالک (مالک یک ده شش دانگ) و یا اکثریت مالکین (اکثریت بر حسب میزان تراضی مالکیت) به خواهند از اختیار مندرجدر بند ج ماده ۱ از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی استفاده نمایند و بین آنها و زارعین در مورد تقسیم اراضی حاصل نشود باید پیشنهاد خود را بهسازمان اصلاحات ارضی تسلیم نمایند. سازمان ملک را به نسبت بهره مالکانه با حقابه مربوط بین مالک یا مالکین مزبور از یک طرف و زارعین از طرفدیگر با توجه به اوضاع و احوال محل به نحوی که حتیالامکان سهم هر کدام از مالکین یک جا تعیین گردد افراز خواهد نمود. هزینه افراز بر عهده مالکیا مالکین و زارعین به نسبت سهام آنها خواهد بود سهم هر یک از زارعین بر طبق نسقبندی جدیدی بر اساس و به نسبت نسقبندی قبلی تعیین و به هریک از آنها انتقال داده میشود.
تبصره - تا زمانی که نقشهبرداری به عمل نیامده افراز و تقسیم بر مبنای مبذر یا واحدهای محلی از قبیل جفت گاو - بنه - جریب و امثال آن انجامخواهد شد.
ماده ۱۶
دو پنجم (۵).(۲) قیمت ملکی که در نتیجه تقسیم به زارعین واگذار میشود بر اساس بالاترین ضریب منطقه قیمتگذاری و به ترتیب زیرپرداخت خواهد شد:
معادل یک سوم (۳).(۱) قیمت مزبور با استفاده از تبصرههای ۱ و ۲ ماده ۱۰ این آییننامه به وسیله بانک اعتبارات کشاورزی و عمران روستایی تأدیهمیشود و بقیه آن در مدت ده سال از طرف زارعین به اقساط مساوی به مالک یا مالکین پرداخت خواهد شد.
تبصره ۱ - مواد ۱۲ و ۱۳ این آییننامه در مورد تقسیم نیز لازمالرعایه است.
تبصره ۲ - منظور از بالاترین ضریب منطقه بالاترین ضریب مناطق شهرستانی است که ملک در آن واقع و در اجرای قانون اصلاحات ارضی تعیینو اعلام شده است.
ماده ۱۷
در صورت توافق اکثریت زارعین و مالکین هر ده بهرهبرداری آن ده به صورت یک واحد سهامی زراعی توسط هیأت مدیرهای مرکب ازسه نفر که یک نفر از طرف زارعین و نفر دوم از طرف مالک یا مالکین و نفر سوم با توافق طرفین انتخاب میشود اداره خواهد شد. در صورت عدم توافقنماینده سوم از طرف وزارت کشاورزی تعیین میشود.
تبصره ۱ - سهام اشخاص اعم از زارع و مالک در این واحد زراعی عبارت از میزان حقالسهمی است که نسبت به مجموع عواید با توجه به مالکیتعوامل مختلف زراعی طبق عرف و معمول محل نصیب آنها میشود.
تبصره ۲ - بانک اعتبارات کشاورزی و عمران روستایی مکلف است به منظور تقویت واحدهای مذکور تسهیلات لازم فراهم آورده و کمکهایاعتباری کافی در اختیار واحدهای مذکور به گذارد سازمان مرکزی تعاون روستایی نیز مکلف است در تشکیل و حسن اداره واحدهای مزبور کمک وراهنماییهای لازم را به نماید.
تبصره ۳ - عمل زراعت در این واحد زراعی برابر نسق توسط زارعین مربوط انجام میشود.
تبصره ۴ - مقررات مربوط به تشکیل و طرز کار و حدود وظایف و اختیارات واحد مزبور و هیأت مدیره و سایر مسایل مربوط از طرف وزارتکشاورزی تهیه و پس از تصویب هیأت وزیران حداکثر دو ماه پس از تصویب این آییننامه منتشر خواهد شد.
فصل چهارم - مواد عمومی و متفرقه
ماده ۱۸
دولت مکلف است حداکثر تا سه ماه پس از تصویب این آییننامه آگهی موضوع ماده ۳ از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی را منتشرنماید.
مالکین موظفند ظرف یک ماه مقرر در ماده مزبور هر یک از شقوق را که مایل باشند انتخاب و به اصلاحات ارضی محل کتباً اطلاع دهند.
ماده ۱۹
اراضی مکانیزه تا پانصد هکتار در هر ده و برای هر مالک مشمول مقررات ماده ۱ از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی نخواهد بود.
اراضی مکانیزه مازاد بر مقدار مذکور در هر ده در صورتی که با تأسیسات و وسایلی که مالک شخصاً و با سرمایه خود و یا به طریق دیگر ایجاد نمودهمورد بهرهبرداری و زراعت باشد مشمول مقررات عمران اراضی بایر بوده و مادام که به طریق مزبور مورد استفاده واقع شود در ملکیت مالک باقیخواهد ماند.
ماده ۲۰
زراعتهایی که توسط کارگر کشاورزی انجام و حداقل عملیات شخم به وسیله ماشین کشاورزی صورت گیرد زراعت مکانیزه شناختهمیشود.
ماده ۲۱
مادام که طبق یکی از شقوق مذکور در این آییننامه تعیین تکلیف قطعی نشده است وظایف و روابط مالک و زارع به شرحی است که درفصل هفتم قانون اصلاحات ارضی مصوب نوزدهم دی ماه ۱۳۴۰ مذکور است.
ماده ۲۲
سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران در اجرای مقررات اصلاحات ارضی مکلف است به تدریج برای تشکیل شرکتهای تعاونی روستاییدر دهات مشمول اصلاحات ارضی و اتحادیههای تعاونی اقدام و شرکتها و اتحادیههای مزبور را سرپرستی و از نظر مالی و فنی کمک نماید و موجباتتربیت عملی روستاییان را برای ایجاد و اداره شرکتهای تعاونی فراهم کند.
ماده ۲۳
مالکینی که طبق یکی از شقوق مقرر عمل مینمایند در استفاده از زمینهای بایر و موات به منظور عمران طبق آییننامه واگذاری اراضیبایر و موات که توسط وزارت کشاورزی تهیه و پس از تصویب هیأت دولت اجرا خواهد گردید حق تقدم خواهند داشت و بانک اعتبارات کشاورزی وعمران روستایی با اعطای وام به این مالکین وسیله عمران زمینهای بایر و موات را فراهم خواهد نمود.
ماده ۲۴
در مورد املاکی که به ثبت نرسیده و یا مجهولالمالک تلقی گردد سازمان اصلاحات ارضی با اطلاع دادستان شهرستان مربوط وظایفمقرر در قانون اصلاحات ارضی و مواد الحاقی و سایر مقررات را به قایم مقامی مالک یا متصرف انجام میدهد.
وجوه و یا قبوض اقساطی و دستور پرداختهای این قبیل املاک در صندوق ثبت یا دادگستری تودیع خواهد شد تا پس از تعیین تکلیف قطعی از طرفمراجع قانونی به ذیحق پرداخت گردد.
تبصره ۱ - در صورتی که مالک یا مالکین برای تکمیل مستندات مالکیت یا درخواست صدور حکم انحصار وراثت اقدام ننمایند سازمان اصلاحاتارضی در این قبیل موارد نیز به قایم مقامی آنها اقدام خواهد کرد.
تبصره ۲ - مالکین یا متصرفین این قبیل املاک و همچنین املاکی که به ثبت آنها اعتراض شده است میتوانند تمام یا قسمتی از وجوه یا قبوض و یادستور پرداختهای تودیع شده را بر طبق دستور سازمان اصلاحات ارضی در مقابل تضمین یا تأمین کافی دریافت نمایند. در صورتی که رأی محاکمقانونی شخص یا اشخاص دیگری را مالک یا ذیحق به شناسد وجوه و یا قبوض و یا دستور پرداختهای مذکور از دریافتکنندگان مسترد و به مالکین و یاذویالحقوق تحویل خواهد شد.
ماده ۲۵
کلیه اماکن عمومی واقع در محدوده دهات مشمول تقسیم بنا به تشخیص سازمان اصلاحات ارضی به منظور استفاده اهالی ده بلاعوضبه ملکیت شرکت تعاونی مربوط در میآید. حفاظت و مراقبت این قبیل اماکن از هر جهت به عهده شرکت تعاونی میباشد. استفاده از مراتع واقع درمحدوده دهات بر طبق معمول محل برابر آییننامهای خواهد بود که پس از تصویب هیأت وزیران به موقع اجرا گذارده خواهد شد.
ماده ۲۶
خانههایی که زارعین در آن سکونت دارند کماکان در اختیار آنها باقی و به تبع مالک مزروعی به آنان واگذار میگردد.
ماده ۲۷
در مورد باغات و بیشهها (اعم از باغ میوه - قلمستانها - نخلستانها - باغات مرکبات - چای - حنا - و امثال آنها) و همچنین باغاتغارسی که در محدوده دهات واقع شده و زارع با مالک در اعیانی شرکت دارد مالک یا مالکین میتوانند با رضایت زارعین اعیانی و حقوق آنها راخریداری نموده یا زارعین به فروشنده و یا سهم خود را با حقابه مربوط مفروز نمایند.
ماده ۲۸
عرصه باغات و بیشههای واقع در محدوده دهات که اعیانی آن کلاً متعلق به زارعین است و همچنین عرصه سایر اعیانیهای آنان بهاستثنای خانههای مسکونی به تراضی مالکین و زارعین ارزیابی و با استفاده از حقابه طبق معمول محل به زارعین فروخته خواهد شد. در صورت عدمتراضی مالک و زارع رأی سازمان اصلاحات ارضی قاطع است.
تبصره - افرادی که خارج از ده محل وقوع باغ سکونت دارند و حقوق زارعین را خریدهاند نمیتوانند از مقررات مواد ۲۷ و ۲۸ این آییننامه استفادهنمایند.
ماده ۲۹
کلیه عقود قانونی از قبیل اجاره معاملات با حق استرداد عمری - رقبی - سکنی و نظایر آنها که مانع از اجرای مقررات اصلاحات ارضیباشد موقع تنظیم سند موضوع مواد ۱ و ۲ از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی فسخ یا فک شده محسوب میگردد و طبق مقررات اصلاحاتارضی عمل خواهد شد و وجوه حاصل در صندوق ثبت یا دادگستری تودیع میگردد تا پس از تراضی طرفین یا صدور حکم از طرف مراجع قانونی بهذویالحقوق پرداخت شود.
ماده ۳۰
املاک شخصی یا موقوفاتی که مشمول مواد ۱ و ۲ از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی بوده و در تاریخ تصویب این آییننامه دراجاره میباشد مستأجرین یا موجرین آنها میتوانند پس از تصویب این آییننامه اجاره را از ابتدای سال زارعی ۱۳۴۳ - ۱۳۴۴ فسخ نمایند. در اینصورت هر گونه سند ثبتی - عادی - چک بانک - سفته و امثال آن بابت مالالاجاره املاکی که اجاره آنها فسخ میشود و مربوط به بقیه مدت باشدباطل و از درجه اعتبار ساقط است.
تبصره - کلیه حقوق و تکالیف و مطالبات موجر و مستأجر تا تاریخ فسخ اجاره به قوت خود باقی بوده و طرفین موقع فسخ ملزم به رعایت حقوق وپرداخت و واریز مطالبات یکدیگر در مورد اجاره میباشند.
ماده ۳۱
کلیه معاملات و عملیات ثبتی مربوط به نقل و انتقالات - اجاره - وکالتنامه - افراز و امثال آنها موضوع این آییننامه از پرداخت هر گونهحق ثبت و عوارض و مالیات و تمبر معاف میباشد.
ماده ۳۲
افراد صیفی کار که با ترتیب و قرار خاصی در زراعت صیفی شرکت میکنند زارع داخل نسق ده شناخته نمیشوند.
ماده ۳۳
در دهاتی که بند ج از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی به مورد اجرا گذارده میشود مالکین موظفند به نسبت اراضی آبی تقسیمشده بین خود و زارعین آنان را در گردش آب و مالکیت منابع آب شرکت دهند. اداره امور این منابع به عهده اکثریت صاحبان آن یا شرکت تعاونی یاهیأت مدیره واحد سهامی زراعی است که به امانت از طرف عموم آن را اداره مینمایند ولی عموم مالکین اراضی مزروعی باید مخارج را به نسبت سهممالکیت خود به پردازند. در صورت امتناع یک یا چند نفر از شرکای از پرداخت هزینه مزبور با نظر سازمان اصلاحات ارضی بقیه شرکای مخارج لازم راتأدیه و سهم شریک مستنکف هنگام برداشت محصول به اضافه یک درصد در هر ماه به عنوان زیان دیر کرد از سهم او وصول و ایصال خواهد شد.
تبصره - وجوه حاصل از زیان دیر کرد به مصرف هزینههای عمرانی یا عمومی ده خواهد رسید.
ماده ۳۴
در مورد اراضی آبی و باغاتی که از منابع آب متعلق به افراد دیگر مشروب میگردد وضع تقسیم و استفاده از آب به ترتیبی خواهد بود کهدر تاریخ تصویب این آییننامه معمول است. در صورتی که مالکین منابع آب به ترتیب مزبور عمل ننمایند سازمان اصلاحات ارضی با توجه به رویهمتداول ترتیب استفاده از منابع آب را خواهد داد در هر صورت مالکین منابع آب منحصراً استحقاق دریافت آببها را برابر عرف محل خواهند داشت.
تبصره ۱ - در اول هر سال زراعی نرخ واحد محلی آب هر یک از منابع آب به تراضی طرفین تعیین میشود در صورت عدم تراضی طبق رأیسازمان اصلاحات ارضی عمل خواهد شد.
تبصره ۲ - در صورتی که مالکین منابع آب مذکور در این ماده از نگاهداری و تنقیه و لاروبی امتناع نمایند وزارت کشاورزی به نحوی که مقتضیبداند اقدام و هزینههای لازم را از محل آببها تأمین خواهد کرد.
ماده ۳۵
در دهاتی که طبق بند ج از ماده 1 مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی عمل میشود در صورتی که اراضی زراعی به وسیله چاه عمیق- نیمه عمیق و یا با استفاده از موتور پمپ یا سایر وسایل موتوری مشروب گردد منابع آب از تقسیم مستثنی و به ترتیبی که در تاریخ تصویب اینآییننامه معمول است آب اراضی آبی انتقالی به زارعین تأمین و آببهای عادله بر اساس عرف یا به تراضی و در صورت اختلاف، با نظر سازماناصلاحات ارضی تعیین و پرداخت خواهد شد.
ماده ۳۶
در هر یک از مناطق کشور که دولت از نظر ایجاد منابع آب و شبکه آبیاری و سایر امور عمرانی اقدام به تشکیل سازمانهای عمرانی نمودهیا به نماید مالکین و زارعین از نظر شبکهبندی آبیاری و قطعهبندی و سایر امور فنی موظف به قبول و اجرای طرح سازمان مربوط خواهند بود.
ماده ۳۷
در مواردی که مالکین نسبت به انتخاب یکی از شقوق مندرج در این آییننامه و تسلیم اظهارنامه و امضای اسناد به وظایف مقرر اقدامنکنند سازمان اصلاحات ارضی با تصویب شورای اصلاحات ارضی برای هر منطقه دو بار و به فاصله ده روز به وسیله یکی از روزنامههای محلی ویکی از روزنامههای کثیرالانتشار مرکز و یا سایر وسایل معمول و مناسب محل آگهی لازم و منتشر خواهد کرد. پس از خاتمه یک ماه از تاریخ انتشارآخرین آگهی سازمان اصلاحات ارضی به قائم مقامی مستنکف و به نمایندگی او اقدام و یا اسناد مربوطه را امضای مینماید. نسبت به سایر مواد مذکوردر این آییننامه چنانچه زارعین و مالکین توافق ننمایند و یا زارعین استنکاف نموده و یا به وظایف مقرر عمل نکنند سازمان اصلاحات ارضی هر محل باتوجه به مقررات اصلاحات ارضی رأساً اقدام خواهد نمود.
ماده ۳۸
در مواردی که شورای اصلاحات ارضی تشخیص دهد در اسنادی که در اجرای مقررات اصلاحات ارضی تنظیم شده اشتباهی رخ دادهاست رأی به اصلاح یا اقاله یا ابطال سند خواهد داد. رأی مزبور برای دفاتر اسناد رسمی و دوایر ثبت اسناد و املاک لازمالاجرای خواهد بود و در صورتیکه رأی مزبور خللی به حق دیگری برساند حسب تقاضای ذینفع طبق قسمت اخیر ماده ۱ قانون مربوط به اشتباهات ثبتی و اسناد معارض مصوب ۱۳۳۳ عمل خواهد شد.
ماده ۳۹
هر گونه معامله با اشخاص نسبت به املاک و رقباتی که در اجرای مقررات اصلاحات ارضی مصوب نوزدهم دی ماه ۱۳۴۰ مالکین مجازبه تملک آن هستند و تا تاریخ ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۴۳ (تاریخ تسلیم آییننامه به مجلس شورای ملی) انجام شده باشد معتبر است.
معاملات قطعی با اشخاص از تاریخ مذکور تا اجرای مقررات قانون موضوع آگهی مندرج در ماده ۱۸ این آییننامه در هر منطقه به شرطی معتبر خواهدبود که ملک یک جا و با یک نفر معامله شده باشد و پس از آن هر گونه معامله مجاز خواهد بود.
تبصره - مقررات این ماده شامل مستثنیات قانونی نخواهد بود.
ماده ۴۰
املاک مسلوبالمنفعه و بایره در اختیار مالکین آن گذارده میشود که حداکثر ظرف پنج سال برای آبادانی آن شخصاً یا به هر نحو کهمقتضی بدانند اقدام نمایند چنانچه ظرف مدت فوق مالک یا سمالکین به تعهدات خود عمل نکنند ملک از ید آنها خارج و بلاعوض در اختیار دولت قرارگرفته و مشمول مقررات عمران اراضی بایر خواهد شد.
ماده ۴۱
وزارت کشاورزی مجاز است اراضی بایر دهاتی را که به موجب مقررات اصلاحات ارضی به دولت منتقل شده یا میشود برای تأسیساتخیریه - امور بهداشتی - فرهنگی - ورزشی - کشاورزی و یا ایجاد تأسیسات صنعتی به وزارت خانهها و مؤسسات دولتی و شهرداریها که امور مذکورجز وظایف آنها باشد مجاناً واگذار نماید.
ماده ۴۲
رفع اختلاف بین زارعین و مالکین در امور مربوط به کشاورزی به مأمورین اصلاحات ارضی محول است در صورتی که نظر مأموراصلاحات ارضی مورد اعتراض قرار گیرد معترض میتواند ظرف مدت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ نظر مزبور اعتراض خود را به سازمان اصلاحات ارضیاستان یا شهرستان تسلیم نماید. اعتراضات در کمیسیونهای سه نفری مرکب از کارمندان وزارت کشاورزی که برای رسیدگی به این گونه اعتراضات درادارات کل کشاورزی یا ادارات کشاورزی تشکیل میشود مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت رأی صادره از کمیسیون سه نفری قطعی بوده و دستور لازمبه وسیله رییس اصلاحات ارضی محل برای اجرای آن به ژاندارمری ابلاغ میگردد و مأمورین ژاندارمری مکلف است به اجرای آرای صادره میباشند.
تبصره - اعضای کمیسیونهای مندرج در این ماده به پیشنهاد رییس اصلاحات ارضی استان و با تصویب وزارت کشاورزی تعیین میشود.
ماده ۴۳
اراضی مزروعی و باغات واقع در محدوده شهرها مشمول مقررات اصلاحات ارضی نبوده قطع و فصل دعاوی و اختلافات مربوط به اینگونه اراضی و باغات و حفظ حقوق مالکین و زارعین مربوط در صلاحیت مراجع قضایی است.
ماده ۴۴
مدت پرداخت قیمت املاکی که قبل از تاریخ تصویب مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی از طرف دولت خریداری شده به شرط اینکه قبوض مربوط به معاملات مزبور تا تاریخ فوق به اختیار مالکین داده شده و هنوز در اختیار اشخاص باشد دهساله خواهد بود.
ماده ۴۵
مالکینی که مساحت اراضی مزروعی آنان در مناطق مختلف کشور از میزان مساحتهای مندرج در جدول زیر تجاوز نکند میتوانند طبقتبصرههای ۱ و ۲ ماده ۲۲ قانون اصلاحات ارضی حقوق زارعین ملک خود را به تراضی خریداری و شخصاً مورد بهرهبرداری قرار دهند و یا به یکی ازطرق قانونی دیگر عمل نمایند.
در صورتی که اراضی مزروعی مالک از مساحتهای مندرج در این ماده تجاوز نماید مالک میتواند تا مساحتهای زیر به ترتیبی مندرج در این مادهمورد عمل قرار دهد و نسبت به مازاد موظف است فقط بر طبق بندهای الف و یا (ب) ماده 1 از مواد الحاقی به قانون اصلاحات ارضی عمل کند.
در صورت اختلاف بین مالکین و زارعین رأی سازمان اصلاحات ارضی قاطع خواهد بود.
۱ - اراضی شالیزار استانهای گیلان و مازندران ۲۰ هکتار.
۲ - حومه شهرهای تهران - ورامین - دماوند - شهر ری - شمیران - کرج ۳۰ هکتار.
۳ - سایر اراضی و دهات تابع شهرستانهای مذکور در بند ۲ ۷۰ هکتار.
۴ - حومه مراکز استانها به استثنای کرمان - سنندج -زاهدان ۵۰ هکتار.
۵ - شهرستانهای گرگان - گنبد - اراضی دشت مغان و اراضی غیر شالیزار استانهای گیلان و مازندران ۴۰ هکتار.
۶ - خوزستان - بلوچستان - سیستان ۱۵۰ هکتار.
۷ - سایر نقاط کشور ۱۰۰ هکتار.
تبصره ۱ - تا زمانی که مساحی به عمل نیامده برابری مساحتهای مذکور در فوق با مبذر یا واحدهای محلی از قبیل جفت گاو - بنه - جریب وامثال آن در هر منطقه بنا به گواهی اداره کشاورزی محل و موافقت سازمان اصلاحات ارضی مشخص میشود.
تبصره ۲ - مالکین مشمول این ماده به شرطی میتوانند از مقررات مندرج در فوق استفاده نمایند که زراعت مکانیزه آنان از میزان مساحتهای بالاتجاوز نکند.
تبصره ۳ - مالکین مشمول این ماده در صورت تمایل میتوانند از سایر مقررات این آییننامه نیز استفاده نمانید.
ماده ۴۶
زارعین و مالکینی که رعایت حقوق یکدیگر را طبق مقررات اصلاحات ارضی ننمایند با نظر شورای اصلاحات ارضی از حمایت واستفاده از مزایای مقررات مزبور محروم خواهند شد.
ماده ۴۷
وزارت کشاورزی مکلف است ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این آییننامه به منظور حسن اداره امور زراعتی و جلوگیری از ناکاشتماندن اراضی و همچنین از خردشدن آن و تنظیم روابط زارعین و حفظ حداقل واحد اقتصاد زراعی آییننامههای لازم را تهیه و پس از تصویب هیأتدولت به موقع اجرا به گذارد.
آییننامه بالا که مشتمل بر چهار فصل و چهل و هفت ماده و سی تبصره است و به موجب ماده واحده مصوب سیزدهم خرداد ماه یک هزار و سیصد وچهل و سه به مجلس شورای ملی تقدیم و به کمیسیون خاص مشترک مجلسین ارجاع شده بود در تاریخ سوم امرداد ماه یک هزار و سیصد و چهل و سه به تصویب کمیسیون مزبور رسیده و قابل اجرا میباشد.
رییس مجلس شورای ملی
مهندس شریفامامی
رییس مجلس سنا
مهندس عبدالله ریاضی
موضوعات مرتبط: قوانین و آئین نامه های واگذاری و احیاء اراضی... ، قانون...
مبحث اول: مقررات عمومی
ماده 1 به منظور حل اختلاف و صلح و سازش بین اشخاص حقیقی و حقوقی
غیردولتی شوراهاي حل اختلاف که در این قانون به اختصار شورا نامیده
می شود، تحت نظارت قوه قضائیه و با شرایط مقرر در این قانون تشکیل
می گردد.
تبصره تعیین محدوده فعالیت جغرافیایی شورا در هر حوزه قضائی به عهده
رئیس همان حوزه قضائی می باشد.
ماده 2 رئیس کل دادگستري استان می تواند براي رسیدگی به امور خاص به
ترتیب مقرر در این قانون شوراهاي تخصصی تشکیل دهد.
مبحث دوم: ترکیب اعضاء و چگونگی انتخاب
ماده 3 هر شورا داراي سه نفر عضو اصلی و دو نفر عضو علی البدل است و
می تواند براي انجام وظایف خود داراي یک دفتر باشد که مسوول آن توسط
رئیس شورا پیشنهاد و ابلاغ آن از سوي رئیس کل دادگستري استان یا معاون
ذي ربط وي صادر می شود.
ماده 4 در هر حوزه قضائی یک یا چند نفر قاضی دادگستري که قاضی شورا
نامیده می شوند مطابق مقررات این قانون انجام وظیفه می نمایند. قاضی شورا
می تواند همزمان عهده دار امور چند شورا باشد.
ماده 5 قاضی شورا با ابلاغ رئیس قوه قضائیه از میان قضات شاغل منصوب
خواهدشد و احکام انتصاب سایر اعضاء شورا پس از احراز شرایط توسط رئیس
قوه قضائیه و یا شخصی که توسط ایشان تعیین می گردد، صادر می شود.
مبحث سوم: شرایط عضویت
٢
ماده 6 اعضاء شورا باید متدین به دین مبین اسلام بوده و داراي شرایط زیر
باشند:
الف تابعیت جمهوري اسلامی ایران.
ب اعتقاد و التزام عملی به قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران و ولایت
مطلقه فقیه.
ج حسن شهرت به امانت و دیانت و صحت عمل.
د عدم اعتیاد به مواد مخدر یا روان گردان یا سکرآور.
ه دارا بودن حداقل 35 سال تمام.
و دارا بودن کارت پایان خدمت وظیفه عمومی یا معافیت از خدمت.
ز دارا بودن مدرك کارشناسی جهت اعضاء شوراهاي حل اختلاف شهر.
ح متاهل بودن.
ط سابقه سکونت در محلشورا حداقل به مدت شش ماه و تداوم سکونت پساز
عضویت.
ي نداشتن سابقه محکومیت موثر کیفري و عدم محرومیت از حقوق
اجتماعی.
تبصره 1 براي عضویت در شورا دارندگان مدرك دانشگاهی یا حوزوي در
رشته هاي حقوق قضائی یا الهیات با گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی در
اولویت هستند.
تبصره 2 براي عضویت در شوراهاي مستقر در روستا، داشتن حداقل سواد
خواندن و نوشتن الزامی است.
تبصره 3 رئیس قوه قضائیه می تواند براي صلح و سازش در دعاوي احوال
شخصیه اقلیتهاي دینی موضوع اصل سیزدهم ( 13 ) قانون اساسی جمهوري
اسلامی ایران شوراي حل اختلاف خاص تشکیل دهد.
اعضاء این شورا باید متدین به دین خود باشند.
ماده 7 قضات (به استثناء قضات شورا)، کارکنان دادگستري، وکلاء و مشاوران
حقوقی و پرسنل نیروي انتظامی و اطلاعاتی تا زمانی که در سمتهاي شغلی
خود هستند حق عضویت در شورا را ندارند.
٣
مبحث چهارم: صلاحیت شورا
ماده 8 در موارد زیر شورا با تراضی طرفین براي صلح و سازش اقدام
می نماید:
الف کلیه امور مدنی و حقوقی.
ب کلیه جرائم قابل گذشت.
ج جنبه خصوصی جرائم غیرقابل گذشت.
تبصره در صورتی که رسیدگی شورا با درخواست یکی از طرفین صورت
پذیرد و طرف دیگر تا پایان جلسه اول عدم تمایل خود را براي رسیدگی در
شورا اعلام نماید شورا درخواست را بایگانی و طرفین را به مرجع صالح
راهنمایی می نماید.
ماده 9 شورا در موارد زیر رسیدگی و مبادرت به صدور راي م ینماید:
الف در جرائم بازدارنده و اقدامات تامینی و تربیتی و امور خلافی از قبیل
تخلفات راهنمایی و رانندگی که مجازات نقدي قانونی آن حداکثر و مجموعاً تا
سی میلیون ( 30,000,000 ) ریال و یا سه ماه حبس باشد.
ب تامین دلیل
تبصره شورا مجاز به صدور حکم حبس نمی باشد.
ماده 10 دعاوي زیر قابلیت طرح در شورا را حتی با توافق طرفین ندارد.
الف اختلاف در اصل نکاح، اصل طلاق، فسخ نکاح، رجوع، نسب.
ب اختلاف در اصل وقفیت، وصیت، تولیت.
ج دعاوي راجع به حجر و ورشکستگی.
د دعاوي راجع به اموال عمومی و دولتی.
ه اموري که به موجب قوانین دیگر در صلاحیت مراجع اختصاصی یا مراجع
قضائی غیر دادگستري می باشد.
ماده 11 قاضی شورا در موارد زیر با مشورت اعضاء شوراي حل اختلاف
رسیدگی و مبادرت به صدور راي می نماید.
٤
1 دعاوي مالی در روستا تا بیست میلیون ( 20,000,000 ) ریال و در شهر تا
نجاه میلیون ( 50,000,000 ) ریال.
2 کلیه دعاوي مربوط به تخلیه عین مستاجره به جز دعوي مربوط به سرقفلی
حق کسب و پیشه.
3 صدور گواهی حصر وراثت، تحریر ترکه، مهر و موم ترکه و رفع آن.
4 ادعاي اعسار از پرداخت محکوم به در صورتی که شورا نسبت به اصل
دعوي رسیدگی کرده باشد.
ماده 12 در کلیه اختلافات و دعاوي خانوادگی و سایر دعاوي مدنی دادگاه
رسیدگی کننده می تواند با توجه به کیفیت دعوي یا اختلاف و امکان حل و
فصل آن از طریق صلح و سازش فقط یک بار براي مدت حداکثر تا دو ماه
موضوع را به شوراي حل اختلاف ارجاع نماید.
ماده 13 شورا مکلف است در اجراء ماده فوق براي حل و فصل دعوي یا
اختلاف و ایجاد صلح و سازش تلاش کند و نتیجه را اعم از حصول یا عدم
حصول سازش در مهلت تعیین شده به مرجع قضائی ارجاع کننده براي تنظیم
گزارش اصلاحی یا ادامه رسیدگی مستنداً اعلام نماید.
ماده 14 شورا باید اقدامات لازم را براي حفظ اموال صغیر، مجنون، شخص
غیررشید که فاقد ولی یا قیم باشد و همچنین غایب مفقودالاثر، ماترك
متوفاي بلاوارث و اموال مجهول المالک به عمل آورد و بلافاصله مراتب را به
مراجع صالح اعلام کند. شورا حق دخل و تصرف در هیچ یک از اموال مذکور را
ندارد.
ماده 15 در صورت اختلاف در صلاحیت محلی شوراها به ترتیب زیر اقدام
می شود:
الف در مورد شوراهاي واقع در یک حوزه قضائی، حل اختلاف با شعبه اول
دادگاه عمومی همان حوزه است.
ب در مورد شوراهاي واقع در حوزه هاي قضائی یک شهرستان یا استان، حل
اختلاف با شعبه اول دادگاه عمومی حوزه قضائی شهرستان مرکز استان است.
ج در مورد شوراهاي واقع در دو استان، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه
٥
عمومی شهرستان مرکز استانی است که ابتدائاً به صلاحیت شوراي واقع در آن
استان اظهارنظر شده است.
ماده 16 در صورت بروز اختلاف در صلاحیت شورا با سایر مراجع قضائی
غیردادگستري در یک حوزه قضائی، حل اختلاف با شعبه اول دادگاه عمومی
حوزه قضائی مربوط است و در حوزه هاي قضائی مختلف یک استان، شعبه حل
اختلاف با اول دادگاه عمومی شهرستان مرکز همان استان است. در صورت
تحقق اختلاف شورا با مراجع قضائی واقع در حوزه دو استان، به ترتیب مقرر
ماده ( 15 ) این قانون عمل خواهدشد. « ج » در بند
ماده 17 در صورت بروز اختلاف در صلاحیت بین شورا و مرجع قضائی، نظر
مرجع قضائی لازم الاتباع است.
مبحث پنجم ترتیب رسیدگی در شورا
ماده 18 رسیدگی شورا با درخواست کتبی یا شفاهی به عمل می آید.
درخواست شفاهی در صورتمجلس قید و به امضاء خواهان یا متقاضی می رسد.
ماده 19 درخواست رسیدگی متضمن موارد زیر است:
1 نام و نام خانوادگی، مشخصات و نشانی طرفیت دعوا.
2 موضوع خواسته یا درخواست یا اتهام.
3 دلایل و مستندات درخواست.
ماده 20 رسیدگی قاضی شورا از حیث اصول و قواعد تابع مقررات قانون
آئین دادرسی مدنی و کیفري است.
تبصره 1 اصول و قواعد حاکم بر رسیدگی شامل مقررات ناظر به صلاحیت،
حق دفاع، حضور در دادرسی، رسیدگی به دلایل و مانند آن است.
تبصره 2 مقررات ناظر به وکالت، صدور راي، واخواهی، تجدیدنظر و
هزینه دادرسی، از حکم مقرر در ماده فوق مستثنی و تابع این قانون است.
ماده 21 رسیدگی شورا تابع تشریفات آئین دادرسی مدنی نیست.
تبصره 1 منظور از تشریفات، رسیدگی در این ماده مقررات ناظر به شرایط
٦
شکلی دادخواست، نحوه ابلاغ، تعیین اوقات رسیدگی، جلسه دادرسی و مانند
آن است.
تبصره 2 چنانچه خوانده با دعوت شورا در جلسه رسیدگی حاضر نشود و یا
لایحه اي ارسال نکند و این دعوت مطابق مقررات آئین دادرسی مدنی راجع به
ابلاغ نباشد، شورا مکلف است او را با ارسال اخطاریه دعوت کند.
ماده 22 در مواردي که دعوي طاري یا مرتبط با دعوي اصلی از صلاحیت ذاتی
شورا خارج باشد رسیدگی به هر دو دعوي در مرجع قضائی صالح به عمل
می آید.
ماده 23 شورا علاوه بر رسیدگی به دلایل طرفین می تواند تحقیق محلی،
معاینه محل، تامین دلیل را نیز با ارجاع رئیس شورا توسط یکی از اعضاء به
عمل آورد.
(000/ ماده 24 رسیدگی شورا در امور مدنی مستلزم پرداخت سی هزار ( 30
ریال و در امور کیفري پنج هزار ( 5000 ) ریال به عنوان هزینه دادرسی است.
درآمد حاصل از هزینه دادرسی و موارد دیگر به خزانه واریز و صددرصد
100% ) آن طبق بودجه سالانه به شوراهاي حل اختلاف اختصاص می یابد تا در )
جهت تامین هزینه هاي شورا صرف شود.
مبحث ششم اتخاذ تصمیم و صدور راي
ماده 25 در صورت حصول سازش میان طرفین، چنانچه موضوع در صلاحیت
شورا باشد گزارش اصلاحی صادر و پس از تایید قاضی شورا به طرفین ابلاغ
می شود، در غیر این صورت موضوع سازش و شرایط آن به ترتیبی که واقع
شده است در صورتمجلس منعکس و مراتب به مرجع قضائی صالح اعلام
می شود.
ماده 26 در صورت عدم حصول سازش، چنانچه موضوع مطابق ماده ( 12 ) در
صلاحیت شورا باشد قاضی شورا پس از مشورت با اعضاء شورا و اخذ نظریه
کتبی آنها راي مقتضی صادر می کند و در این صورت تنها نظر قاضی ملاك اخذ
تصمیم و صدور راي است. نظر اعضاء شورا و مستندات باید ثبت و در پرونده
منعکس شود.
٧
ماده 27 طرفین می توانند شخصاً در شورا حضور یافته یا از وکیل استفاده
نمایند.
ماده 28 راي صادره از سوي قاضی شورا حضوري است مگر این که محکوم
علیه یا وکیل او در هیچ یک از جلسات رسیدگی با عذر موجه حاضر نشده و
به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد.
ماده 29 محکوم علیه غایب حق دارد به راي غیابی ظرف مهلت بیست روز از
تاریخ ابلاغ واقعی، اعتراض نماید این اعتراض واخواهی نامیده می شود و قابل
رسیدگی است.
ماده 30 گزارش اصلاحی شورا قابل اعتراض نمی باشد و قطعی است.
ماده 31 کلیه آراء صادره موضوع مواد ( 9) و ( 11 ) این قانون ظرف مدت بیست
روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی می باشد. مرجع تجدیدنظر از آراء
شورا، قاضی شورا و مرجع تجدیدنظر از آراء قاضی شورا دادگاه عمومی همان
حوزه قضائی می باشد. چنانچه مرجع تجدیدنظر آراء صادره را نقض نماید راساً
مبادرت به صدور راي می نماید.
ماده 32 هرگاه در تنظیم یا نوشتن راي سهو قلم رخ بدهد مانند از قلم افتادن
کلمه اي یا اضافه شدن آن و یا اشتباه در محاسبه صورت گرفته باشد تا وقتی
که نسبت به آراء مذکور اعتراض نشد هاست، قاضی شورا با درخواست ذي نفع
راي را تصحیح می کند و راي تصحیح شده به طرفین ابلاغ خواهدشد. تسلیم
رونوشت راي اصلی بدون راي تصحیح شده ممنوع است.
ماده 33 اجراء آراء قطعی در امور مدنی به درخواست ذي نفع و با دستور
قاضی شورا پس از صدور برگه اجرائیه مطابق مقررات مربوط به اجراء احکام
دادگاهها توسط واحد اجراء احکام دادگستري محل به عمل می آید.
ماده 34 چنانچه محکوم علیه، محکوم به را پرداخت نکند و اموالی از وي به
دست نیاید با تقاضاي ذي نفع و دستور قاضی مراتب جهت اعمال قانون نحوه
اجراء محکومیتهاي مالی به اجراء احکام دادگستري اعلام می شود.
مبحث هفتم سایر مقررات
٨
ماده 35 عضویت در شورا افتخاري است. لیکن قوه قضائیه به تناسب فعالیت
و میزان همکاري قضات، اعضاء و کارکنان شورا پاداش مناسب پرداخت
می کند.
ماده 36 در صورت فوت یا استعفاء یا عزل اعضاء شورا عضو علی البدل با
دعوت رئیس حوزه قضائی جایگزین عضو مذکور می شود.
ماده 37 در غیاب عضو شورا با دعوت رئیس شورا عضو علی البدل عهده دار
وظیفه وي خواهدشد.
ماده 38 چنانچه اعضاء شورا در انجام وظایف قانونی خود مرتکب تخلف شوند
و یا حضور و مشارکت مناسب در جلسات شورا نداشته باشند یا
شرایط عضویت در شورا را از دست بدهند رئیس حوزه قضائی مراتب را مستنداً
جهت رسیدگی به هیات تخلفات اعضاء شورا اعلام می کند.
ماده 39 هیات رسیدگی کننده به تخلفات مرکب از نماینده اي از سوي
دادسراي انتظامی قضات، رئیس شوراي حل اختلاف استان و مسوول حفاظت و
اطلاعات دادگستري استان خواهدبود.
ماده 40 اعضاء هیات رسیدگی کننده با ابلاغ رئیس قوه قضائیه براي مدت سه
سال منصوب می شوند و انتخاب مجدد آنان بلامانع است.
ماده 41 چنانچه هیات رسیدگی کننده پس از دعوت از عضو شورا و شنیدن
اظهارات و دفاعیات وي فقدان یکی از شرایط عضویت یا غیبت غیرمجاز او را
احراز نماید حکم به عزل وي صادر می کند، این حکم قطعی است.
ماده 42 چنانچه قاضی شورا در انجام وظایف قانونی مربوط به شورا، مرتکب
تخلف شود مراتب توسط رئیس حوزه قضائی یا هیات موضوع ماده( 40 ) این
قانون به دادسراي انتظامی قضات اعلام می شود تا مطابق مقررات مربوط به
تخلفات و جرائم قضات رسیدگی شود.
ماده 43 چنانچه اعضاء شورا در مقابل دریافت وجه یا سند پرداخت وجه یا
مال یا ارائه خدمت به نفع یکی از طرفین اظهارنظر کنند، به مجازات بزه
2 محکوم /3/ موضوع ماده ( 588 ) قانون مجازات اسلامی مصوب 1375
خواهندشد.
٩
ماده 44 چنانچه اعضاء شورا در آزمون استخدام قضات، وکالت دادگستري،
مشاور حقوقی یا کارشناس رسمی دادگستري پذیرفته شوند و حداقل سه
سال سابقه همکاري با شورا داشته باشند و حسن سابقه آنان به تایید رئیس
کل شوراهاي حل اختلاف استان برسد مدت کارآموزي آنان به نصف، تقلیل
خواهدیافت.
ماده 45 پرونده هایی که تا زمان اجراء این قانون منتهی به اتخاذ تصمیم نشده
باشد، با رعایت مقررات این قانون در شوراهاي حل اختلاف رسیدگی و نسبت
به آنها اتخاذ تصمیم خواهدشد.
ماده 46 چنانچه به اعضاء شورا در مقام انجام وظیفه و یا به مناسبت آن
توهین شود، مرتکب به مجازات بزه موضوع ماده( 609 ) قانون مجازات اسلامی
2 محکوم خواهدشد. /3/ مصوب 1375
ماده 47 در مواردي که شورا به عنوان داور مورد توافق طرفین به دعاوي و
اختلافات رسیدگی می کند رعایت مقررات مربوط به داوري مطابق قانون آئین
دادرسی مدنی دادگاه عمومی و انقلاب الزامی است.
ماده 48 جهت تقویت و توسعه شوراها، وزارتخانه ها و سازمانها و نهادهاي
دولتی و عمومی و قضائی ملزم به همکاري با این نهاد، به ویژه تامین و
تخصیص نیروي اداري و قضائی لازم از طریق مامور به خدمت شدن کارکنان
دولت در شوراها هستند.
ماده 49 دولت هرساله بودجه موردنیاز شوراها را براساس بودجه پیشنهادي
قوه قضائیه در قالب ردیف مستقل پیش بینی می کند، تامین امکانات اداري و
تجهیزات و مکان و امور مالی و پشتیبانی شوراهاي حل اختلاف به عهده
قوه قضائیه است.
ماده 50 آئین نامه اجرائی این قانون ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب
توسط وزیر دادگستري تهیه و به تصویب رئیس قوه قضائیه می رسد.
ماده 51 کلیه قوانین و مقررات مغایر با این قانون ملغی الاثر اعلام می گردد.
قانون فوق مشتمل بر پنجاه و یک ماده و ده تبصره در جلسه مورخ هجدهم
تیر ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس
١٠
شوراي اسلامی طبق اصل هشتاد و پنجم ( 85 ) قانون اساسی جمهوري اسلامی
ایران تصویب گردید و پس از موافقت مجلس با اجراء آزمایشی آن به مدت
16 به تایید شوراي نگهبان رسید. /5/ پنج سال، در تاریخ 1387
رئیس مجلس شوراي اسلامی علی لاریجانی__
موضوعات مرتبط: قانون...
1383/2/21
فصل اول اهداف ، قلمرو و وظایف
ماده 1 در اجراي اصل بیست و نهم ( 29 ) قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران و همچنین بندهاي
2) و ( 4) اصل بیست و یکم ( 21 ) قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران و در جهت ایجاد انسجام کلان )
سیاستهاي رفاهی که به منظور توسعه عدالت اجتماعی و حمایت از همه افراد کشور در برابر رویدادهاي
اجتماعی ، اقتصادي ، طبیعی و پیامدهاي آن، نظام تامین اجتماعی با رعایت شرایط و مفاد این قانون و
ازجمله براي امور ذیل برقرار می گردد:
الف بازنشستگی، ازکارافتادگی و فوت.
ب بیکاري.
ج پیري.
د در راه ماندگی، بی سرپرستی و آسیبهاي اجتماعی.
ه حوادث و سوانح.
و ناتوانی هاي جسمی، ذهنی و روانی.
ز بیمه خدمات بهداشتی، درمانی و مراقبت هاي پزشکی.
ح حمایت از مادران به خصوص در دوران بارداري و حضانت فرزند.
ط حمایت از کودکان و زنان بی سرپرست.
ي ایجاد بیمه خاص بیوگان، زنان سالخورده و خودسرپرست.
2
ك کاهش نابرابري و فقر.
ل امداد و نجات.
تبصره 1 برخورداري از تامین اجتماعی به نحوي که در این قانون می آید حق همه افراد کشور و
تامین آن، تکلیف دولت محسوب می شود.
تبصره 2 آثار و تبعات منفی احتمالی ناشی از اقدامات دولت، ازجمله مصادیق رویدادهاي
اقتصادي و اجتماعی می باشند.
تبصره 3 شهروندان خارجی مقیم جمهوري اسلامی ایران نیز در چارچوب موازین اسلامی، مقاوله
نامه ها و قراردادهاي بین المللی مصوب و با رعایت شرط عمل متقابل، ازحمایتهاي مربوط به نظام جامع
تامین اجتماعی برخوردار خواهند بود.
ماده 2 نظام جامع تامین اجتماعی شامل سه حوزه می باشد:
الف حوزه بیمه اي: شامل بخش بیمه هاي اجتماعی ازجمله بازنشستگی، بیکاري، حوادث و
سوانح، ازکارافتادگی و بازماندگان و بخش بیمه هاي درمانی (بهداشت و درمان) می باشد.
تبصره خدمات بیمه هاي اجتماعی و درمانی به دو سطح همگانی و تکمیلی تقسیم می شود به
طوري که:
1 حدود خدمات بیمه اي همگانی را قانون تعیین می کند.
2 بیمه هاي تکمیلی به آن دسته از خدمات بیمه اي گفته می شود که علاوه برسطح خدمات بیمه
هاي همگانی، با انعقاد قراردادهاي انفرادي یا گروهی فی مابین بیمه شده و بیمه گر و پرداخت حق بیمه
توسط بیمه شده انجام می پذیرد و دولت در قبال آن تعهد مالی نداشته، اما مکلف به پشتیبانی حقوقی و
قانونی لازم از این گونه بیمه ها می باشد.
3
ب حوزه حمایتی و توانبخشی: شامل ارائه خدمات حمایتی و توانبخشی و اعطاي یارانه و کمکهاي
مالی به افراد و خانواده هاي نیازمندي است که به دلایل گوناگون قادر به کار نیستند و یا درآمد آنان
تکافوي حداقل زندگی آنان را نمی نماید.
ج حوزه امدادي: شامل امداد، نجات در حوادث غیرمترقبه.
ماده 3 اهداف و وظایف حوزه بیمه اي به شرح زیر می باشد:
الف گسترش نظام بیمه اي و تامین سطح بیمه همگانی براي آحاد جامعه با اولویت دادن به بیمه
هاي مبتنی بر بازار کار و اشتغال.
ب ایجاد هماهنگی و انسجام بین بخش هاي مختلف بیمه هاي اجتماعی و درمانی.
ج اجراي طرح بیمه اجباري مزدبگیران.
د تشکیل صندوقهاي بیمه اي موردنیاز از قبیل بیمه حرف و مشاغل آزاد (خویش فرمایان و شاغل
غیردائم)، بیمه روستائیان و عشایر، بیمه خاص زنان بیوه و سالخورده و خودسرپرست و بیمه خاص حمایت
از کودکان.
ه گسترش بیمه هاي خاص جبران خسارات ناشی از حوادث طبیعی از قبیل سیل، خشکسالی،
زلزله و طوفان.
و پشتیبانی حقوقی از بیمه هاي تکمیلی.
ز نظارت بر عملکرد صندوقهاي بیمه اي.
ح پیگیري اصلاح اساسنامه هاي شرکتها و صندوقهاي بیمه اي به نحوي که اصل بنگاهداري براي
شرکتها و صندوقهاي بیمه اي لحاظ شود.
ط نظارت بر تعادل منابع و مصارف صندوقها براساس علم محاسبات بیمه اي.
ي اطلاع رسانی درخصوص خدمات بیمه اي.
4
تبصره 1 هرصندوق بیمه اي می تواند در یکی از دو حوزه بیمه اجتماعی و درمانی و یا در هر دو
فعالیت نماید.
تبصره 2 دولت مکلف است ظرف مدت دو سال از تاریخ ابلاغ این قانون، امکان تحت پوشش
بیمه قرار گرفتن اقشار مختلف جامعه ازجمله روستائیان، عشایر و شاغلین فصلی را فراهم نماید.
تبصره 3 تعهدات قبلی سازمانها و صندوقهاي بیمه گر به افراد تحت پوشش مشروط برآن که فقط
در یک سازمان یا صندوق عضویت داشته اند کماکان به قوت خود باقی است و مازاد برآن در صورت
تامین منابع و بارمالی لازم از سوي این نظام برقرار خواهد شد.
ماده 4 اهداف و وظایف حوزه حمایتی و توانبخشی به شرح زیر می باشد:
الف سازماندهی و هدفمند کردن یارانه ها و منابع حمایتی.
ب هماهنگی بخش هاي مختلف دولت در راستاي پیشگیري از آسیب هاي اجتماعی.
ج مشارکت در تعیین خط فقر (مطلق و نسبی).
د حمایت از افراد جامعه در برابر رویدادهاي اقتصادي، اجتماعی و پیامدهاي سوء آنها خصوصا در
زمینه بیکاري، بی سرپرستی، در راه ماندگی و پیري.
ه تامین حداقل زندگی براي همه افراد و خانواده هائی که درآمد کافی ندارند با اولویت افرادي
که به دلایل جسمی و روانی قادر به کار نیستند.
و پرداخت مقرري به افراد جویاي کار به شکل وام و براي مدت محدود.
ز تحت پوشش قراردادن خانواده هاي بی سرپرست و زنان خودسرپرست.
ح فراهم سازي امکانات، آموزش بازتوانی و ایجاد مهارت هاي شغلی خانوارهاي نیازمند.
ط حمایت از مادران به خصوص در دوران بارداري و حضانت فرزند.
5
ي تامین خدمات پیشگیري از بروز یا تشدید معلولیت ها و آسیب هاي اجتماعی در گروههاي
هدف و تحت پوشش قرار دادن آنها در سه سطح پیشگیري، درمان و توانبخشی.
ك فراهم آوردن امکانات لازم به منظور بهبود وضع جسمی، ذهنی، اجتماعی و اقتصادي معلولین
براي ادامه زندگی و تلاش براي تامین استقلال و خودکفائی معلولان، افراد محروم از فرصتهاي برابر
اجتماعی و آسیب دیدگان اجتماعی.
ل آماده سازي محیط اجتماعی و فضاي فیزیکی متناسب با ویژگیها و توانائی هاي معلولان.
م ادامه روند حمایت از نیازمندان روستائی و عشایر.
ماده 5 اهداف و وظایف حوزه امدادي به شرح زیر می باشد:
الف آماده سازي و هماهنگی سازمانها و نهادهاي ذي ربط براي ارائه فوري و کافی خدمات به
آسیب دیدگان رویدادهاي غیرمترقبه در جهت تامین نیازهاي اولیه آسیب دیدگان از حوادث طبیعی شامل
تغذیه، پوشاك و سرپناه موقت در چارچوب طرح امداد و نجات کشور.
ب پیش بینی سازوکارهاي لازم براي امور مربوط به بازسازي کوتاه مدت با همکاري سازمانهاي
دولتی و غیردولتی و نهادهاي مدنی.
تبصره جمعیت هلال احمر جمهوري اسلامی ایران یک جمعیت غیردولتی است که بر اساس
اساسنامه مصوب مجلس شوراي اسلامی فعالیت می کند.
فصل دوم اصول و سیاستهاي کلی
ماده 6 اصول و سیاستهاي ساختاري نظام جامع تامین اجتماعی به شرح زیر می باشد:
الف هماهنگی در حوزه ها: ساماندهی و هماهنگی فعالیت ها و خدمات در هریک از حوزه هاي
بیمه اي، حمایتی و امدادي در جهت افزایش کارآمدي و پوشش کامل تر فعالیت دستگاهها، به نحوي که
از همپوشانی و تداخل فعالیت آنها جلوگیري گردد.
6
ب هماهنگی بین حوزه ها: هماهنگی بین حوزه هاي بیمه اي، حمایتی و امدادي با محور بودن نظام
بیمه اي صورت می گیرد.
ج هماهنگی بین فعالیت هاي پیشگیرانه و فعالیت هاي اجرائی در سایر بخشهاي اثرگذار بر تامین
اجتماعی.
د مشارکت بخشهاي غیردولتی: نظام تامین اجتماعی بر اصل مشارکت در سطوح سیاستگذاري،
برنامه ریزي، اجرا و ارزشیابی استوار است به نحوي که دستگاهها و سازمانهاي غیردولتی به روشهاي
تعریف شده امکان مشارکت داشته باشند. این مشارکت خدمت گیرندگان متشکل و سازمان یافته از قبیل
سازمانها و نهادهاي غیردولتی را نیز شامل می شود. این مشارکت به معناي رفع مسوولیت از دولت نیست و
در هرحال دولت مسوولیت تامین اجتماعی را به عهده دارد.
ه کمک هاي داوطلبانه مردمی جهت تامین منابع مالی توسط نهادها، موسسات، سازمانها و
شرکتهاي غیردولتی و عمومی نظام تامین اجتماعی مجاز است مشروط بر آن که این امر طبق آئین نامه
مصوب هیات وزیران صورت گرفته و امکان نظارت نظام تامین اجتماعی فراهم باشد.
و بهینه سازي : بهینه سازي فعالیتها بر سه سیاست زیر استوار است:
1 تخصصی کردن فعالیتها برحسب نوع خدمات.
2 تخصصی کردن فعالیتها برحسب گیرندگان خدمات.
3 تخصصی کردن فعالیتها برحسب سطح خدمات (همگانی یا مکمل).
ز تمرکز و تمرکززدایی: این اصل بر سیاستهاي زیر تاکید دارد:
1 برنامه ریزي، سیاستگذاري، نظارت، ارزشیابی و توزیع منابع عمومی به صورت متمرکز و توسط
دولت انجام می شود.
2 امور اجرایی و کارگزاري به صورت غیرمتمرکز صورت می گیرد.
7
3 دخالت دولت در سطح فعالیتهاي اجرایی و کارگزاري تامین اجتماعی در مواردي صورت می
گیرد که میزان فعالیت موسسات غیردولتی کفایت لازم براي ارائه خدمات را ننماید و یا براي تنظیم بازار
خدمات تامین اجتماعی و جبران نقص بازار دخالت دولت لازم باشد.
4 دخالت دادن شرایط منطقه اي در برنامه ریزي.
ح نظارت بر هر دو بخش دولتی و غیردولتی مرتبط با نظام جامع تامین اجتماعی: این نظارت
براساس مفاد این قانون، معیارهاي مندرج در اساسنامه آنها، قراردادها و توافقنامه هاي مبادله شده صورت
می گیرد.
ط رقابت پذیري: اعمال اصل رقابت پذیري در سطوح اجرایی و کارگزاري نظام به منظور
گسترش فضاي رقابتی و بسط مزیتهاي زیر:
1 کلیه سطوح بیمه اي نظام تامین اجتماعی به گونه اي طراحی و تنظیم گردند که امکان رقابت در
آن وجود داشته باشد.
2 براي بیمه شوندگان امکان انتخاب موسسه بیمه گذار فراهم شود.
3 به منظور حصول اطمینان از وجود فضاي سالم رقابتی و عدم عرضه انحصاري یا نیمه انحصاري،
دولت اجازه کنترل و اقدام ضدانحصار را براساس قوانین موضوعه خواهد داشت.
ي نحوه مشارکت مالی:
1 بهره مندي صندوقهاي فعال در سطح همگانی بیمه هاي اجتماعی و درمانی بابت هرعضو از محل
منابع عمومی به صورت سرانه برابر خواهد بود، این امر مانع حمایت دولت از اقشار ضعیف جامعه نمی
باشد.
2 درصد مشارکت و سهم پرداختی کارفرما نسبت به ماخذ کسر حق بیمه به صندوقهاي فعال در
سطح همگانی بیمه هاي اجتماعی و درمانی یکسان خواهد بود.
8
3 درصد مشارکت و سهم پرداختی بیمه شده نسبت به ماخذ کسر حق بیمه به صندوقهاي فعال در
سطح همگانی بیمه هاي اجتماعی و درمانی یکسان خواهد بود.
ك نحوه جابجائی: جابجائی بیمه شدگان بین صندوقهاي بیمه همگانی به صورت انفرادي یا
گروهی براساس آئین نامه مصوب هیات وزیران مجاز خواهد بود.
ل سازمانها، موسسات و صندوقهاي فعال در قلمرو بیمه اي نظام، داراي شخصیت حقوقی و
استقلال مالی و اداري بوده و طبق ضوابط و مقررات موردعمل خود، در چارچوب این نظام فعالیت می
نمایند.
ماده 7 اصول و سیاستهاي مالی نظام جامع تامین اجتماعی به شرح زیر می باشد:
الف پایداري منابع مالی شامل:
1 استفاده از منابع عمومی.
2 منابع حاصل از هدفمند کردن یارانه ها.
3 ایجاد تعادل بین منابع و مصارف صندوقهاي بیمه اي ضمن حفظ شخصیت حقوقی و استقلال
منابع مالی صندوقها.
4 تامین منابع بخش بیمه اي با مشارکت کارفرما، بیمه شده، دولت.
5 منابع اختصاص داده شده براي جبران اجتماعی خسارت هاي ناشی از سیاستهاي اقتصادي و
توسعه اي.
6 استفاده از منابع حاصل از کمکهاي مردمی در قلمروهاي نظام تامین اجتماعی.
7 استفاده از منابع حاصل از وقف در قلمروهاي نظام تامین اجتماعی.
8 استفاده از منابع حاصل از خمس، زکات و سایر وجوه شرعی در قلمروهاي نظام تامین اجتماعی
با مجوز مراجع تقلید.
9
9 استفاده از منابع حاصل از صدقات و نذورات در قلمروهاي نظام تامین اجتماعی.
10 استفاده از منابع، اموال و دارائی هاي نهادها و بنیادهاي انقلاب اسلامی در قلمروهاي مختلف
نظام تامین اجتماعی با اذن مقام رهبري.
11 درآمد ناشی از سرمایه گذاریها و مدیریت وجوه و ذخائر دستگاههاي اجرائی دولتی و عمومی،
سازمانها، موسسات و صندوقهاي فعال در قلمروهاي مختلف نظام تامین اجتماعی.
تبصره اتخاذ تمهیدات مالی، اعتباري و ساختاري لازم به منظور تداوم و استمرار توان پاسخگوئی
حوزه هاي بیمه اي، حمایتی و امدادي نظام به نیازهاي شهروندان.
ب نظارت مالی بر منابع:
تمام دستگاهها، سازمانها، موسسات، نهادها و صندوقهاي فعال در قلمروهاي بیمه اي، حمایتی و
امدادي، در حد استفاده از منابع و تسهیلات نظام تامین اجتماعی تحت نظارت دولت در چارچوب این
قانون قرار می گیرند.
ج اجراي تصمیمات و احکام دولت در جهت کاهش منابع و یا افزایش مصارف و تعهدات
صندوقها و موسسات بیمه اي منوط به تامین منابع مالی معادل آن خواهد بود. لغو مفاد این بند مشروط به
تصریح نام و ذکر موضوع در سایر قوانین خواهد بود.
د وجوه، اموال، ذخائر و دارائی هاي صندوقهاي بیمه اجتماعی و درمانی درحکم اموال عمومی
بوده و مالکیت آن مشاع و متعلق به همه نسلهاي جامعه تحت پوشش است، هرگونه تصرف دولت در این
اموال و رابطه مالی دولت با صندوقهاي موصوف در چارچوب قوانین و مقررات موردعمل صندوقها خواهد
بود.
ه مطالبات سازمانها، صندوقها و موسسات بیمه اي فعال در قلمروهاي نظام تامین اجتماعی از دولت بر
مبناي ارزش واقعی روز و براساس نرخ اوراق مشارکت پرداخت خواهد شد.
اصول و سیاستهاي اقتصادي
10
ماده 8 به منظور کاهش آثار سوء احتمالی سیاستها و برنامه هاي اقتصادي و توسعه اي بر وضعیت
رفاه و تامین اجتماعی مردم و جلوگیري از واردآمدن هرگونه شوك و ضربه ناشی از سیاستهاي فوق،
متولی نظام جامع تامین اجتماعی در تصمیمات اقتصادي خصوصا در مذاکرات مربوط به تعیین حداقل
دستمزدها مشارکت و در شوراي اقتصاد، شوراي عالی اشتغال، شوراي عالی کار، شوراي پول و اعتبار،
شوراي عالی بیمه خدمات درمانی، شوراي عالی سلامت و شوراي عالی خانواده با حق راي شرکت خواهد
کرد.
ماده 9 اصول و سیاستهاي اجرایی نظام جامع تامین اجتماعی به شرح زیر می باشد:
الف سیاست جامعیت: جامعیت به معناي ارائه کلیه خدمات متنوع و مصرح در این قانون است.
ب سیاست کفایت: که براساس آن در مرحله اول حداقل نیازهاي اساسی آحاد جامعه تامین و در
مرحله دوم کمیت و کیفیت خدمات ارتقاء می یابد.
ج سیاست فراگیري: که براساس آن خدمات نظام تامین اجتماعی باید براي کلیه آحاد ملت تامین
و تضمین شود.
د سیاست پیشگیري: اعمال این سیاست شامل هرسه حوزه بیمه اي، حمایتی و امدادي می باشد و
مطابق آن بر ضرورت هماهنگی با سایر دستگاههاي موثر تاکید می شود به نحوي که تلاش براي پیشگیري
از ظهور یا گسترش انحرافات و مشکلات اجتماعی به عنوان یک سیاست هماهنگی فرابخشی مبناي عمل
قرار گیرد.
ه سیاست توانمندسازي: سیاست توانمندسازي به معناي کاهش روشهاي مبتنی بر تامین مستقیم
نیاز و متقابلا افزایش توانائی هاي فردي و جمعی به منظور تامین نیازها توسط خود افراد وابسته می باشد.
و سیاست کارگستري: سیاست کارگستري، سازوکاري غیرحمایتی است و با ایجاد زمینه هاي
اشتغال فرد، امکان تامین نیاز توسط خود او فراهم می شود و به معناي ارائه خدمات رفاهی به شرط انجام
تعهدات معین است.
11
ز سیاست نیازمندیابی فعال: رسیدگی به حقوق افراد با استفاده از سیستم جامع آماري و اطلاعاتی و
تاکید بر کرامت انسانی و نفی روشهاي تحقیرآمیز.
ح حقوق افراد عضو و تحت پوشش در قبال تعهدات قانونی سازمانها، موسسات و صندوقهاي بیمه
اي این نظام تحت ضمانت دولت خواهد بود و دولت مکلف است تمهیدات مالی، اعتباري و ساختاري
لازم در این زمینه را اتخاذ نماید.
ط ارائه تعهدات بیمه اي صندوقها در قبال افراد عضو و تحت پوشش براساس قاعده عدالت و به
تناسب میزان مشارکت (سنوات و میزان پرداخت حق بیمه) و با تنظیم ورودیها و خروجیها طبق محاسبات
بیمه اي صورت می پذیرد.
ي سازمانها، موسسات و صندوقهاي بیمه اي نظام تامین اجتماعی ماهیت تعهدي داشته و حق بیمه
شدگان نسبت به صندوقها، منحصر به دریافت تعهدات قانونی است.
تبصره باتوجه به محدودیت منابع دولت در هر سه سیاست (کفایت، جامعیت و فراگیري)، دولت
موظف است سیاستهاي مرحله اي خود را درضمن برنامه هاي توسعه کشور منظور نماید.
اصول و سیاستهاي یارانه اي
ماده 10 اتخاذ سیاستهاي یارانه اي در چارچوب قانون و براساس سیاستهاي کلی نظام به منظور
هدفمند کردن یارانه ها، با استفاده از نظامهاي اطلاعاتی جامع و منسجم کشور مانند طرح کد ملی و یا نظام
مالیاتی کشور صورت می گیرد به نحوي که به تدریج یارانه اعطائی به خانواده هاي پردرآمد کاهش یافته و
یا حذف گردد و میزان یارانه اعطایی به خانواده هاي کم درآمد افزایش یابد. منابع حاصل از حذف یا
کاهش یارانه خانواده هاي پردرآمد براي تامین منابع موردنیاز نظام جامع تامین اجتماعی منظور خواهد شد.
فصل سوم تشکیلات
ماده 11 در راستاي تحقق نظام جامع تامین اجتماعی و جهت اجراي این قانون، وزارت رفاه و
تامین اجتماعی تشکیل می گردد.
12
تبصره 1 هرگونه استفاده از منابع نظام تامین اجتماعی اعم از منابع عمومی و یارانه ها در حوزه هاي
بیمه اي، حمایتی و امدادي براي دستگاههاي اجرایی دولتی، عمومی، صندوقها و نهادهاي غیردولتی، خارج
از قلمرو این نظام تحت هرعنوان و براي هر منظور ممنوع است و استفاده از این منابع مستلزم پذیرش
نظارت و راهبري کلان وزارت رفاه و تامین اجتماعی است.
تبصره 2 خط مشی هاي مصوب وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در زمینه هاي امور
بهداشتی، درمانی، سطح بندي خدمات درمانی و سامانه ارجاع براي وزارت رفاه و تامین اجتماعی و
قلمروهاي آن لازم الاجراء می باشد.
تبصره 3 دولت مکلف است تا پایان برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی جمهوري
اسلامی ایران جهت ادغام دو وزارتخانه موجود اقدامات قانونی را معمول دارد.
ماده 12 ارکان چهارگانه نظام جامع تامین اجتماعی به ترتیب ذیل خواهد بود:
1 شوراي عالی رفاه و تامین اجتماعی.
2 وزارت رفاه و تامین اجتماعی.
بیمه » ،« بیمه هاي اجتماعی » 3 نهادها، سازمانها، موسسات و صندوقهاي اصلی هریک از قلمروهاي
که وظیفه مدیریت و ساماندهی منابع این نظام اعم از « امور امدادي » و « امور حمایتی » ،« هاي خدمات درمانی
منابع عمومی و یارانه هاي تخصیصی از سوي وزارتخانه و نیز منابع حاصل از مشارکت شرکاي اجتماعی
خود را داشته و یا تصدي وظایف اجرایی در قلمروهاي مختلف بیمه هاي اجتماعی، بیمه هاي خدمات
درمانی، امور حمایتی و امور امدادي را به نمایندگی از سوي دولت برعهده دارند.
4 موسسات کارگزاري: شامل شرکتهاي بیمه تجاري، شهرداریها، دهداریها وسایر ظرفیتهاي
ساختاري در قالب بانک، صندوق، شرکت و بنگاههاي خدماتی ونهادهاي خیریه و مدنی است که در سطح
کارگزار اجرایی نظام جامع تامین اجتماعی در قالب قراردادها و تفاهم نامه هاي منعقده فعالیت خواهند
داشت.
13
تبصره 1 نهادها، سازمانها، موسسات و صندوقهاي اصلی فعال در قلمروهاي بیمه اي، حمایتی و
امدادي این نظام مکلفند امور اجرایی و تصدي گري خود در زمینه تولید و ارائه خدمات و تعهدات قانونی
مربوط را به موجب قراردادهایی که ضوابط آن با پیشنهاد وزارت و تصویب شوراي عالی رفاه و تامین
اجتماعی تعیین خواهد شد به موسسات کارگزاري محول نمایند.
تبصره 2 باتوجه به ماهیت امور بیمه اي کلیه عناوین تشکیلاتی و سازمانی نهادهاي فعال در
تغییر نام خواهند یافت. « صندوق » قلمروهاي بیمه اجتماعی و درمانی به
تبصره 3 کلیه دستگاههائی که خانواده معظم شهدا، اسرا، مفقودین، جانبازان و ایثارگران انقلاب
1381 مقام معظم رهبري /11/ اسلامی و جنگ تحمیلی را تحت پوشش قرار داده اند براساس نامه مورخ 18
به ریاست جمهوري در یک نهاد ادغام می گردد و در صورت تایید مقام رهبري، کلیه اموال و دارائی ها،
مالکیت ها و امکانات بنیادشهید، ستاد رسیدگی به امور آزادگان و پنجاه درصد( 50 %) اموال، دارائی ها،
مالکیت ها و امکانات بنیاد مستضعفان و جانبازان به این نهاد انتقال می یابد و منابع ناشی از دارائی ها و
مالکیت هاي فوق صرفا جهت رسیدگی به امور شهدا و ایثارگران در چارچوب نظام تامین اجتماعی هزینه
خواهد شد.
ماده 13 شوراي عالی رفاه و تامین اجتماعی: به منظور هماهنگی سیاستهاي اجتماعی در حوزه
هاي اشتغال، آموزش و پرورش، تربیت بدنی، مسکن، بهداشت و درمان و سایر بخشهاي مرتبط با حوزه
تامین اجتماعی شوراي عالی رفاه و تامین اجتماعی به ریاست رئیس جمهور و دبیري وزیر رفاه و تامین
اجتماعی تشکیل می گردد. دبیرخانه شورا در وزارت رفاه و تامین اجتماعی مستقر می باشد و تصمیمات
شوراي عالی باتصویب وزراي عضو شوراي مزبور و تایید رئیس جمهور، مناط اعتبار خواهد بود.
ماده 14 ترکیب شوراي عالی رفاه و تامین اجتماعی به شرح زیر می باشد:
الف رئیس جمهور (رئیس شورا).
ب وزیر رفاه و تامین اجتماعی (دبیر شورا).
ج رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور.
14
د وزیر کشور.
ه وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی.
و وزیر آموزش و پرورش.
ز وزیر مسکن و شهرسازي.
ح وزیر کار و امور اجتماعی.
ط وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهاي مسلح.
ي وزیر امور اقتصادي و دارائی.
ك سه نفر نماینده مجلس شوراي اسلامی از کمیسیونهاي بهداشت و درمان، اجتماعی و برنامه و
بودجه و محاسبات به انتخاب مجلس شوراي اسلامی به عنوان ناظر.
ل – وزیر جهاد کشاورزي
م – سرپرست کمیته امداد حضرت امام (ره)
ماده 15 وظایف شوراي عالی رفاه و تامین اجتماعی به شرح زیر می باشد:
الف هماهنگی سیاستهاي اجتماعی.
ب تعامل با شوراي اقتصاد و سایر شوراهاي فرابخشی براي حل مسائل اجتماعی.
ج بررسی، اصلاح و تایید سیاستهاي رفاه و تامین اجتماعی و پیشنهاد آن به هیات وزیران با رعایت
سیاستهاي کلی نظام.
د بررسی، اصلاح و تایید بودجه سالانه رفاه و تامین اجتماعی در قالب سیاستهاي عمومی و بودجه
اي کشور و پیشنهاد آن به هیات وزیران.
15
ه پیشنهاد ضوابط کلی نحوه مدیریت وجوه، ذخائر و سرمایه گذاریهاي دستگاههاي اجرایی،
دولتی و عمومی، سازمانها، موسسات و صندوقهاي فعال در قلمروهاي مختلف نظام تامین اجتماعی با
تصویب هیات وزیران.
تبصره آئین نامه مربوط به نحوه تشکیل و اداره جلسات، حدنصاب تصمیمات و سایر امور مربوط
به شوراي عالی رفاه و تامین اجتماعی توسط وزارت رفاه و تامین اجتماعی تهیه و به تصویب هیات وزیران
خواهد رسید.
ماده 16 به منظور نیل به اهداف و اجراي وظایف مصرح در فصل اول و تحقق اصول و سیاستهاي
مصرح در فصل دوم این قانون، اختیارات و مسوولیتهاي وزارت رفاه و تامین اجتماعی به شرح ذیل تعیین
می گردد:
الف زمینه سازي براي تحقق اصول فراگیري ، جامعیت و کفایت نظام و بسط پوشش هاي بیمه اي
، حمایتی و امدادي کشور (درچارچوب طرح جامع امداد و نجات کشور).
ب ایجاد هماهنگی و تعامل برنامه هاي نظام جامع تامین اجتماعی با برنامه هاي جامع قلمروهاي اشتغال،
بهداشت و درمان، آموزش و پرورش، مسکن وسایر بخشهاي مرتبط.
ج تدوین سیاستها، راهبردها و معیارهاي جامعیت و کفایت روزآمد نظام جامع رفاه و تامین
اجتماعی در چارچوب قانون و سیاستهاي کلی نظام جهت تایید شوراي عالی و تصویب هیات وزیران.
د ایجاد هماهنگی در برنامه هاي اجرایی قلمروهاي سه گانه نظام جامع تامین اجتماعی.
ه تهیه و تدوین پیش نویس لوایح و آئین نامه ها و دستورالعمل هاي موردنیاز براي تحقق اهداف
و اصول سیاستهاي نظام جامع تامین اجتماعی و پیشنهاد آن به مراجع ذي ربط براي تایید و تصویب.
و تنظیم کلان بودجه عمومی دولت در قلمروهاي بیمه هاي اجتماعی، بیمه هاي خدمات درمانی،
امور حمایتی و امدادي کشور و پیشنهاد آن به شوراي عالی رفاه و تامین اجتماعی.
ز مدیریت منابع و مصارف و تنظیم بودجه تلفیقی نظام جامع تامین اجتماعی به منظور متعادل سازي
اعتبارات و تخصیص بهینه منابع به مصارف در قلمروهاي مختلف نظام تامین اجتماعی.
16
ح سازماندهی نظام نظارت و ارزشیابی کارکردهاي نظام جامع تامین اجتماعی و تنظیم و ارائه
گزارشهاي مربوطه به شوراي عالی رفاه و تامین اجتماعی.
ط ساماندهی و مدیریت اجرایی نظام هدفمند یارانه هاي اجتماعی و جهت دهی آن به سوي افراد و
خانواده هاي نیازمند با رویکرد خوداتکائی و اشتغال در چارچوب قانون و سیاستهاي کلی نظام.
ي طراحی و تنظیم کارکردهاي نظام به گونه اي که حتی الامکان برخورداري از مزایاي تامین
اجتماعی و حمایت از کلیه افراد به ویژه افراد نیازمند از طریق شبکه هاي بیمه اي صورت پذیرد.
ك بررسی و ارزیابی مستمر به منظور اطمینان از ثبات وضعیت مالی (منابع و مصارف) قلمروهاي
کارکردي نظام تامین اجتماعی براي اجراي تعهدات جاري و آتی و ارائه گزارشهاي لازم به مراجع ذي
ربط.
ل ایجاد زمینه گسترش حضور و مشارکت بیشتر نهادهاي خیریه، وقف و مدنی در حوزه هاي
حمایتی و امدادي نظام جامع تامین اجتماعی.
م تشکیل پایگاه اطلاعاتی نظام جامع تامین اجتماعی به منظور جمع آوري و پردازش اطلاعات
مربوط و تعیین شاخصهاي ذي ربط در حوزه هاي بیمه اي، حمایتی و امدادي.
ن انجام پژوهشهاي کاربردي.
تبصره سازماندهی شوراهاي تخصصی و راهبردي لازم در هر سه قلمرو نظام جامع تامین
اجتماعی به موجب آئین نامه اي خواهد بود که به تصویب هیات وزیران می رسد.
ماده 17 وزارت رفاه و تامین اجتماعی مکلف است حداکثر ظرف مدت یک سال از تاریخ
تصویب این قانون نسبت به بررسی و اصلاح اساسنامه هاي کلیه دستگاههاي اجرایی، صندوقها و نهادهاي
دولتی و عمومی فعال در قلمروهاي بیمه اي، حمایتی و امدادي (در چارچوب طرح جامع امداد و نجات
کشور) نظام و سایر دستگاههائی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است، اقدام و مراتب را پس از
تایید شوراي عالی رفاه و تامین اجتماعی به تصویب هیات وزیران برساند، استفاده از اعتبارات عمومی براي
دستگاهها، صندوقها و نهادهاي مصوب جدید مجاز خواهد بود. اصلاح آن بخش از اساسنامه ها که مربوط
17
به ارکان نهادهاي فوق الذکر می باشد، باید به ترتیبی صورت پذیرد که ترکیب کلی ارکان آنها به صورت
زیر باشد:
الف شورا یا مجمع و یا هیات امناء با شرایط زیر:
1 نصف به علاوه یک اعضاء با پیشنهاد وزیر رفاه و تامین اجتماعی و تایید شوراي عالی رفاه و
تامین اجتماعی و تصویب هیات وزیران انتخاب خواهند شد.
خدمت گیرندگان متشکل و سازمان » 2 مابقی اعضاء به تناسب تعداد افراد تحت پوشش توسط
آنها بر اساس آئین نامه اي که به تصویب هیات وزیران می رسد، تعیین خواهند شد و در صورت عدم « یافته
وجود تشکل هاي رسمی موصوف و تا زمان شکل گیري آنها، اعضاي مزبور به پیشنهاد وزیر رفاه و تامین
اجتماعی و تایید شوراي عالی رفاه و تامین اجتماعی و تصویب هیات وزیران انتخاب خواهند شد.
تبصره در مواردي که براي کارکنان یک یا چند دستگاه اجرائی منفردا یا مجتمعا صندوق خاص
بیمه اي لازم باشد، دونفر از طرف بالاترین مقام یا مقامات آن دستگاه یا دستگاهها به عنوان ناظر در
جلسات شورا یا مجمع یا هیات امناء شرکت خواهند کرد.
ب هیات مدیره: مرکب از پنج یا هفت نفر داراي تخصص و تجارب مختلف موردنیاز می باشد که
از سوي شورا یا مجمع و یا هیات امناء مربوطه براي مدت چهارسال به صورت موظف (بدون پذیرش
مسوولیت اجرایی) انتخاب خواهند شد و انتخاب مجدد آنها بلامانع بوده و از میان خود یک نفر را به عنوان
رئیس هیات مدیره تعیین خواهند نمود.
ج مدیرعامل: فردي خارج از مجمع و هیات مدیره که به پیشنهاد هیات مدیره و تصویب شورا یا
مجمع یا هیات امناء مربوطه براي مدت چهارسال انتخاب خواهد شد و انتخاب مجدد وي بلامانع می باشد.
د هیات نظارت: مرکب از سه نفر داراي تخصصها و تجارب مختلف موردنیاز می باشد که از سوي
شورا یا مجمع و یا هیات امناء مربوطه براي مدت چهارسال انتخاب خواهند شد و انتخاب مجدد آنها بلامانع
می باشد. (وظایف بازرس قانونی به عهده سازمان حسابرسی بوده که گزارش خود را به هیات نظارت
جهت بررسی و اظهارنظر ارائه خواهد نمود).
18
تبصره 1 شرط عضویت در کلیه سطوح ارکان فوق، داشتن حداقل مدرك کارشناسی ارشد با
پنج سال سابقه کار تخصصی در رشته هاي مدیریت، حسابداري، بیمه، مالی، اقتصاد، انفورماتیک و گروه
پزشکی خواهد بود و انتصاب افراد مزبور پس از تایید احراز شرایط سمت از سوي سازمان مدیریت و برنامه
ریزي کشور نافذ می باشد.
تبصره 2 کلیه مسوولیتها و اختیارات مربوط به دستگاههاي اجرایی دولتی و عمومی، صندوقها و
نهادهاي فعال در حوزه هاي بیمه اي، حمایتی و امدادي نظام، از وزراء مربوطه یا بالاترین مقام مسوول آنها
سلب و به وزیر رفاه و تامین اجتماعی تفویض می گردد. این امر شامل عضویت و یا ریاست شوراها، مجامع
و هیاتهاي امناء نهادهاي موصوف و کمیسیونهاي فرعی و اصلی دولت، شوراهاي عالی فرابخشی و مجامع
بین المللی مرتبط نیز می باشد.
ماده 18 اعمال این قانون در ارتباط با کمیته امداد امام خمینی(ره) و همچنین امور مرتبط با
نیروهاي مسلح منوط به اذن مقام رهبري می باشد.
ماده 19 از تاریخ تصویب این قانون، آن قسمت از قوانین امور بیمه هاي اجتماعی، بیمه خدمات
درمانی، امور حمایتی و امدادي که مغایر با این قانون می باشد، ملغی الاثر می گردد.
قانون فوق مشتمل بر نوزده ماده و بیست و یک تبصره در جلسه علنی روز دوشنبه مورخ بیست و
1383 به /3/ یکم اردیبهشت ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و سه مجلس شوراي اسلامی تصویب و در تاریخ 9
تایید شوراي نگهبان رسیده است.__
موضوعات مرتبط: قانون...
۹/3/1385قانون دیوان عدالت اداري - مصوب 9
فصل اول تشکیلات
ماده 1 در اجراء اصل یکصد و هفتاد و سوم ( 173 ) قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران
به منظور رسیدگی به شکایات، تظلمات و اعتراضات مردم نسبت به مأمورین و ادارات و
آئین نامه هاي دولتی خلاف قانون یا شرع یا خارج از حدود اختیارات مقام تصویب کننده،
دیوان عدالت اداري زیرنظر رئیس قوه قضائیه تشکیل م یشود.
نامیده می شود، در تهران مستقر « دیوان « ماده 2 دیوان عدالت اداري که در این قانون
می باشد. تعیین تعداد شعب دیوان، به پیشنهاد رئیس دیوان و تصویب رئیس قوه قضائیه
است.
ماده 3 قضات دیوان باید داراي پانزده سال سابقه کار قضائی باشند. در مورد قضات داراي
مدرك کارشناسی ارشد یا دکترا در یکی از گرایشهاي رشته حقوق یا مدارك حوزوي
معادل، داشتن ده سال سابقه کار قضائی کافی است.
تبصره قضات شاغل در دیوان و قضاتی که حداقل پنج سال سابقه کار قضائی در دیوان
دارند، از شمول این ماده مستثنی هستند.
ماده 4 رئیس دیوان که با حکم رئیس قوه قضائیه منصوب می شود، رئیس شعبه اول دیوان
نیز می باشد و به تعداد مورد نیاز معاون و مشاور خواهد داشت. قضات دیوان به پیشنهاد
رئیس دیوان و یا حکم رئیس قوه قضائیه منصوب می شوند.
ماده 5 تشکیلات قضائی و اداري دیوان توسط رئیس دیوان پیشنهاد و به تصویب رئیس
قوه قضائیه می رسد.
ماده 6 بودجه دیوان در ردیف مستقل ذیل ردیف بودجه قوه قضائیه منظور خواهد شد.
2
ماده 7 هر شعبه دیوان داراي یک رئیس و دو مستشار خواهد بود. ملاك در صدور رأي،
نظر اکثریت است. آراء صادره توسط شعب دیوان قطعی است.
ماده 8 در صورت مرخصی یا عدم حضور رئیس شعبه به مدت بیش از دو هفته متوالی،
یکی از دادرسان علی البدل با ابلاغ رئیس دیوان جایگزین وي می شود. همچنین هرگاه
رئیس شعبه اول در رأي شرکت نداشته باشد، با ابلاغ وي یکی از دادرسان علی البدل در
رسیدگی و صدور رأي مشارکت می نماید.
ماده 9 تعدادي کارشناس از رشته هاي موردنیاز دیوان که حداقل داراي ده سال سابقه کار
اداري و مدرك کارشناسی یا بالاتر باشند، به عنوان مشاور دیوان تعیین می شوند.
در صورت نیاز به مشاوره و کارشناسی، به درخواست شعبه، پرونده به مشاور یا مشاوران
ارجاع می شود. شعبه پس از ملاحظه نظر مزبور مبادرت به صدور رأي می نماید.
تبصره 1 مشاوران موضوع این ماده لازم است علاوه بر شرط علمی و سابقه کار مندرج در
این ماده، داراي شرایط مذکور در بندهاي ( 1) تا ( 4) ماده واحده قانون شرایط انتخاب
1361 نیز باشند. /2/ قضات مصوب 14
تبصره 2 مشاوران مزبور پس از احراز صلاحیت با حکم رئیس قوه قضائیه به صورت
استخدام رسمی یا قراردادي منصوب می شوند و حقوق و مزایاي آنان برابر با حقوق و
مزایاي دادرسان علی البدل دیوان خواهد بود.
ماده 10 به منظور تجدیدنظر در آراء شعب دیوان در مواردي که در مواد بعدي این قانون
مشخص شده است، شعب تشخیص دیوان از یک رئیس یا دادرس علی البدل و چهار
مستشار تشکیل می شود و ملاك در صدور رأي، نظر موافق حداقل سه عضو است.
شعب تشخیص علاوه بر صلاحیت مذکور در این ماده، صلاحیت رسیدگی به سایر پرونده ها
را نیز دارند.
3
ماده 11 هیأت عمومی دیوان به منظور ایفاء وظایف و اختیارات مندرج در این قانون، با
شرکت حداقل دو سوم قضات دیوان به ریاست رئیس دیوان و یا معاون قضائی وي تشکیل
می شود و ملاك در صدور رأي، نظر اکثریت اعضاي حاضر می باشد.
تبصره مشاوران موضوع ماده ( 9) این قانون می توانند با دعوت رئیس دیوان بدون حق
رأي، در جلسات هیأت عمومی شرکت کرده و در صورت لزوم نظرات کارشناسی خود را
مطرح نمایند.
ماده 12 به منظور اجراء احکام صادره از شعب دیوان، واحد اجراء احکام زیرنظر رئیس
دیوان یا یکی از معاونان وي تشکیل می شود و تعدادي دادرس علی البدل اقدام به اجراء
احکام صادره می نمایند.
فصل دوم صلاحیت و اختیارات دیوان
ماده 13 صلاحیت و حدود اختیارات دیوان به قرار زیر است:
1 رسیدگی به شکایات و تظلمات و اعتراضات اشخاص حقیقی یا حقوقی از:
الف تصمیمات و اقدامات واحدهاي دولتی اعم از وزارتخانه ها و سازمانها و
مؤسسات و شرکتهاي دولتی و شهرداریها و تشکیلات و نهادهاي انقلابی و
مؤسسات وابسته به آنها.
ب تصمیمات و اقدامات مأموران واحدهاي مذکور در بند (الف) در امور راجع به
وظایف آنها.
2 رسیدگی به اعتراضات و شکایات از آراء و تصمیمات قطعی دادگاههاي اداري،
هیأتهاي بازرسی و کمیسیونهایی مانند کمیسیونهاي مالیاتی، شوراي کارگاه،
هیأت حل اختلاف کارگر و کارفرما، کمیسیون موضوع ماده ( 100 ) قانون
شهرداریها، کمیسیون موضوع ماده ( 56 ) قانون حفاظت و بهره برداري از جنگلها و
4
منابع طبیعی و اصلاحات بعدي آن منحصراً از حیث نقض قوانین و مقررات یا
مخالفت با آنها.
-3 رسیدگی به شکایات قضات و مشمولین قانون استخدام کشوري و سایر
مستخدمان واحدها و مؤسسات مذکور در بند ( 1) و مستخدمان مؤسساتی که
شمول این قانون نسبت به آنها محتاج ذکر نام است اعم از لشکري و کشوري از
حیث تضییع حقوق استخدامی.
تبصره 1 تعیین میزان خسارات وارده از ناحیه مؤسسات و اشخاص مذکور در
بندهاي ( 1) و ( 2) این ماده پس از تصدیق دیوان به عهده دادگاه عمومی است.
تبصره 2 تصمیمات و آراء دادگاهها و سایر مراجع قضائی دادگستري و نظامی و
دادگاههاي انتظامی قضات دادگستري و نیروهاي مسلح قابل شکایت در دیوان
عدالت اداري نمی باشد 0
ماده 14 در صورتی که تصمیمات و اقدامات موضوع شکایت، موجب تضییع
حقوق اشخاص شده باشد، شعبه رسیدگی کننده، حکم مقتضی مبنی بر نقض رأي
یا لغو اثر از تصمیم و اقدام مورد شکایت یا الزام طرف شکایت به اعاده حقوق
تضییع شده، صادر م ینماید.
تبصره پس از صدور حکم براساس ماده فوق، مراجع طرف شکایت علاوه بر
اجراء حکم، مکلف به رعایت مفاد آن در تصمیمات و اقدامات بعدي خود
می باشند. ماده 15 در صورتی که شاکی ضمن طرح شکایت خود یا پس از
آن مدعی شود که اجراء اقدامات یا تصمیمات یا آراء قطعی یا خودداري از انجام
وظیفه توسط اشخاص و مراجع مذکور در ماده ( 13 )، سبب ورود خسارتی می گردد
که جبران آن غیرممکن یا متعسر است، شعبه رسیدگی کننده در صورت احراز
ضرورت و فوریت موضوع، برحسب مورد دستور موقت مبنی بر توقف اجراء
اقدامات، تصمیمات و آراء مزبور یا انجام وظیفه، صادر می نماید.
5
تبصره دستور موقت تأثیري در اصل شکایت ندارد و در صورت رد شکایت یا
صدور قرار اسقاط یا ابطال یا رد دادخواست اصلی، ملغی الاثر می گردد.
ماده 16 در صورتی که حداقل یکی از دو قاضی یا دو قاضی از سه قاضی
صادرکننده رأي، متوجه اشتباه شکلی یا ماهوي در رسیدگی خود شوند، ضمن
اعلام نظرمستند و مستدل مکتوب، پرونده را جهت ارجاع به شعبه تشخیص به
دفتر رئیس دیوان ارسال می نمایند.
تبصره صدور حکم اصلاحی در مورد سهوالقلم یا اشتباه محاسبه و یا رفع ابهام
که توسط شعبه صادرکننده رأي انجام می شود، مشمول این ماده نمی باشد.
ماده 17 در صورتی که یکی از طرفین دعوي بعد از صدور رأي، مدارك جدیدي
تحصیل نماید که مؤثر در رأي باشد، می تواند با ارائه مدارك جدید از شعبه
صادرکننده رأي، تقاضاي اعاده دادرسی نماید. شعبه خارج از نوبت به موضوع
رسیدگی می کند.
تبصره در صورتی که شعبه تقاضاي مزبور را موجه تشخیص دهد، دستور توقف
اجراء رأي را صادر می نماید.
ماده 18 در صورتی که رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان، آراء دیوان را واجد
اشتباه بین شرعی یا قانونی تشخیص دهد، موضوع جهت بررسی به شعبه
تشخیص ارجاع می شود. شعبه مزبور در صورت وارد دانستن اشکال، اقدام به
نقض رأي و صدور رأي مقتضی می نماید.
تبصره آرائی که به موجب این ماده صادر شده بجز مواردي که خلاف بین شرع
است، قابل رسیدگی مجدد نمی باشد.
ماده 19 حدود صلاحیت و اختیارات هیأت عمومی دیوان به شرح زیر است:
-1 رسیدگی به شکایات و تظلمات و اعتراضات اشخاص حقیقی یا حقوقی از:
6
آئین نامه ها و سایر نظامات و مقررات دولتی و شهرداریها از حیث مخالفت مدلول
آنها با قانون و احقاق حقوق اشخاص در مواردي که تصمیمات یا اقدامات یا
مقررات مذکور به علت برخلاف قانون بودن آن و یا عدم صلاحیت مرجع مربوط یا
تجاوز یا سوء استفاده از اختیارات یا تخلف در اجراء قوانین و مقررات یا خودداري
از انجام وظایفی که موجب تضییع حقوق اشخاص می شود.
-2 صدور رأي وحدت رویه در مورد آراء متناقض صادره از شعب دیوان.
-3 صدور رأي وحدت رویه در صورتی که نسبت به موضوع واحد، آراء مشابه
متعدد صادر شده باشد.
تبصره رسیدگی به تصمیمات قضائی قوه قضائیه و مصوبات و تصمیمات شوراي
نگهبان قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس خبرگان، شوراي
عالی امنیت ملی و شوراي عالی انقلاب فرهنگی از شمول این ماده خارج است.
ماده 20 اثر ابطال مصوبات از زمان صدور رأي هیأت عمومی است مگر در مورد
مصوبات خلاف شرع یا در مواردي که به منظور جلوگیري از تضییع حقوق
اشخاص، هیأت مذکور اثر آن را از زمان تصویب مصوبه اعلام نماید.
فصل سوم ترتیب رسیدگی در دیوان
ماده 21 رسیدگی در دیوان مستلزم تقدیم دادخواست است که به زبان فارسی و بر روي
برگه هاي چاپی مخصوص نوشته می شود .دادخواست و تصویر مصدق کلیه مدارك و
مستندات پیوست آن، باید به تعداد طرف دعوي به علاوه یک نسخه باشد.
تبصره 1 در مورد پرونده هایی که با قرار عدم صلاحیت از مراجع قضائی دیگر ارسال
می شود، نیاز به تقدیم دادخواست نیست.
7
تبصره 2 هزینه دادرسی در شعبه دیوان پنجاه هزار ( 50،000 ) ریال و در شعبه
تشخیص یکصدهزار ( 100،000 ) ریال می باشد.
تبصره 3 چنانچه دادخواست تسلیم شده به دیوان فاقد امضاء یا یکی از شرایط مقرر در
قانون آئین دادرسی دادگاههاي عمومی و انقلاب (در امور مدنی) باشد، مدیردفتر شعبه
مطابق قانون مزبور عمل می نماید.
ماده 22 دادخواست توسط رئیس دیوان به یکی از شعب ارجاع می شود .دفتر شعبه یک
نسخه از دادخواست و ضمائم آن را به طرف شکایت ابلاغ می نماید. طرف شکایت موظف
است ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ، نسبت به ارسال پاسخ اقدام کند. عدم وصول پاسخ، مانع
رسیدگی نبوده و شعبه با توجه به مدارك موجود، به پرونده رسیدگی و مبادرت به صدور
رأي می نماید.
ماده 23 وکالت در دیوان وفق مقررات قانون آئین دادرسی دادگاههاي عمومی و انقلاب
(د رامورمدنی) است.
ماده 24 شعبه رسیدگی کننده می تواند هرگونه تحقیق یا اقدامی را که لازم بداند نجام
دهد یا انجام تحقیقات و اقدامات لازم را از ضابطین قوه قضائیه و مراجع اداري بخواهد و یا
به سایر مراجع قضائی نیابت دهد .ضابطین و مراجع مزبور مکلفند ظرف مهلتی که شعبه
دیوان تعیین می کند، تحقیقات و اقدامات خواسته شده را انجام دهند. تخلف از این ماده
حسب مورد مستلزم مجازات اداري یا انتظامی است.
ماده 25 مرجع رسیدگی به تقاضاي دستور موقت موضوع ماده ( 16 ) قانون، شعبه اي است
که به اصل دعوي رسیدگی می کند لکن در مواردي که ضمن درخواست ابطال مصوبات از
هیأت عمومی، تقاضاي دستور موقت شده باشد، ابتدا پرونده جهت رسیدگی به تقاضاي
مزبور به یکی از شعب ارجاع می شود و در صورت صدور دستور موقت در شعبه مرجو ع الیه،
پرونده در هیأت عمومی خارج از نوبت رسیدگی خواهد شد.
8
ماده 26 سازمانها، ادارات، هیأتها و مأموران طرف شکایت پس از صدور و ابلاغ دستور
موقت، مکلفند بر طبق آن اقدام نمایند و در صورت استنکاف، شعبه صادرکننده دستور
موقت، متخلف را به انفصال موقت از شغل به مدت شش ماه تا یک سال و جبران خسارت
وارده محکوم می نماید.
ماده 27 شعبه دیوان موظف است در صورت صدور دستور موقت، نسبت به اصل دعوي
خارج از نوبت رسیدگی و رأي مقتضی صادر نماید.
ماده 28 در صورت حصول دلایل مبنی بر عدم ضرورت ادامه دستور موقت، شعبه
رسیدگی کننده نسبت به لغو آن اقدام می نماید.
ماده 29 مقررات مربوط به ورود ثالث، جلب ثالث، اعتراض ثالث و استماع شهادت شهود
در دیوان عدالت اداري، مطابق قانون آئین دادرسی دادگاههاي عمومی و انقلاب (د رامور
مدنی) است.
ماده 30 در صورتی که محتواي شکایت و دادخواست مطروحه در شعبه دیوان، حاوي
مطالبی علیه شخص ثالث نیز باشد، این امر مانع رسیدگی شعبه به پرونده نخواهد بود.
ماده 31 شعبه دیوان می تواند هر یک از طرفین دعوي را براي اخذ توضیح دعوت نماید و
در صورتی که شکایت از ادارات و واحدهاي مذکور در ماده ( 13 ) این قانون باشد، طرف
شکایت مکلف به معرفی نماینده است.
تبصره 1 در صورتی که شاکی پس از ابلاغ براي اداء توضیح حاضر نشود یا از اداء
توضیحات مورد درخواست استنکاف کند، شعبه دیوان با ملاحظه دادخواست اولیه و لایحه
دفاعیه طرف شکایت یا استماع اظهارات او، اتخاذ تصمیم می نماید و اگر اتخاذ تصمیم
ماهوي بدون اخذ توضیح از شاکی ممکن نشود، قرار ابطال دادخواست را صادر می کند.
تبصره 2 در صورتی که طرف شکایت شخص حقیقی یا نماینده شخص حقوقی باشد و
پس از احضار بدون عذر موجه، از حضور جهت اداء توضیح خودداري کند، شعبه او را جلب
نموده یا به انفصال موقت از خدمات دولتی به مدت یک ماه تا یکسال محکوم می نماید.
9
تبصره 3 عدم تعیین نماینده توسط طرف شکایت یا عدم حضور شخص مسئوول در مهلت
اعلام شده از سوي شعبه دیوان، موجب انفصال موقت وي از خدمات دولتی از دو ماه تا
یکسال می باشد.
ماده 32 در صورت درخواست رئیس دیوان یا هر یک از شعب دیوان، کلیه واحدهاي
دولتی، شهرداریها و سایر مؤسسات عمومی و مأموران آنها، مکلفند ظرف یک ماه از تاریخ
ابلاغ نسبت به ارسال اسناد و پرونده هاي مورد مطالبه اقدام نمایند و در صورتی که ارسال
اسناد ممکن نباشد، دلایل آن را به دیوان اعلام کنند. متخلف به حکم شعبه به انفصال
موقت از خدمات دولتی از یک ماه تا یکسال یا کسر یک سوم حقوق و مزایا به مدت سه
ماه تا یکسال محکوم می شود.
ماده 33 موارد رد دادرس در دیوان و نحوه ابلاغ اوراق، آراء و تصمیمات دیوان، طبق قانون
آئین دادرسی دادگاههاي عمومی و انقلاب (در امور مدنی) م یباشد.
ماده 34 کلیه اشخاص و مراجع مذکور در ماده ( 13 ) این قانون مکلفند آراء دیوان را پس
از ابلاغ فوراً اجراء نمایند.
ماده 35 در صورت استنکاف شخص یا مرجع محکوم علیه از اجراء رأي، شعبه صادرکننده
رأي، به درخواست محکوم له، موضوع را به رئیس دیوان منعکس می کند .
رئیس دیوان یا معاون او مراتب را جهت اجراء به یکی از دادرسان واحد اجراء احکام ارجاع
می نماید.
ماده 36 دادرس اجراء احکام از طرق زیر مبادرت به اجراء حکم می کند:
-1 احضار مسئوول مربوطه و اخذ تعهد بر اجراء حکم یا جلب رضایت محکوم له در
مدت معین.
-2 دستور توقیف حساب بانکی محکوم علیه و برداشت از آن به میزان مبلغ محکوم به
در صورتی که حکم یک سال پس از ابلاغ اجراء نشده باشد.
10
-3 دستور توقیف و ضبط اموال شخص متخلف به درخواست ذي نفع بر طبق مقررات
قانون آئین دادرسی دادگاههاي عمومی و انقلاب (در امورمدنی).
-4 دستور ابطال اسناد یا تصمیمات اتخاذ شده مغایر با رأي دیوان.
ماده 37 در صورتی که محکوم علیه از اجراء رأي استنکاف نماید با رأي شعبه
صادرکننده حکم، به انفصال موقت از خدمات دولتی تا پنج سال و جبران خسارت
وارده محکوم می شود. رأي صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در
شعبه تشخیص دیوان می باشد.
ماده 38 در مورد درخواست ابطال مصوبات، مشخص نمودن علل درخواست و ذکر
موارد مغایرت مصوبه با شرع یا قانون یا خروج از اختیارات و همچنین ماده قانونی
یا حکم شرعی که اعلام مغایرت مصوبه با آن شده است، ضروري می باشد.
تبصره در صورت عدم رعایت مفاد این ماده، مدیردفتر هیأت عمومی موظف است
ظرف پنج روز پس از ثبت درخواست با ذکر نقائص موجود، اخطار رفع نقص صادر
کند. هرگاه متقاضی ظرف ده روز پس از ابلاغ نسبت به رفع نقص اقدام نکند، مدیر
دفتر قرار رد درخواست را صادر می نماید. این قرار قطعی است.
ماده 39 در مواردي که به تشخیص رئیس دیوان، رسیدگی به درخواست ابطال
مصوبه موضوعاً منتفی باشد، مانند موارد استرداد درخواست از سوي متقاضی یا
وجود رأي قبلی دیوان در مورد مصوبه، رئیس دیوان قرار رد درخواست را صادر
می کند. این قرار قطعی است.
ماده 40 در صورتی که رئیس قوه قضائیه یا رئیس دیوان به هر نحو از مغایرت یک
مصوبه با شرع یا قانون یا خروج آن از اختیارات مقام تصوی بکننده مطلع شود،
موظف است موضوع را در هیأت عمومی مطرح و ابطال مصوبه را درخواست نماید.
11
ماده 41 در صورتی که مصوبه به لحاظ مغایرت با موازین شرعی براي رسیدگی
مطرح باشد، موضوع جهت اظهارنظر به شوراي نگهبان ارسال م یشود، نظر فقهاي
شوراي نگهبان براي هیأت عمومی، لاز مالاتباع است.
ماده 42 هیأت عمومی، در اجراء بند ( 1) ماده ( 19 ) این قانون م یتواند تمام یا
قسمتی از مصوبه را ابطال نماید.
ماده 43 هرگاه در موارد مشابه، آراء متناقض از یک یا چند شعبه دیوان صادر
شود، رئیس دیوان موظف است به محض اطلاع، موضوع را در هیأت عمومی دیوان
مطرح نماید و هیأت پس از بررسی و احراز تعارض، نسبت به صدور رأي اقدام
می نماید .این رأي براي شعب دیوان و سایر مراجع اداري مربوط در موارد مشابه
لازم الاتباع است .اثر رأي مذکور نسبت به آینده است و موجب نقض آراء سابق
نمی شود لکن در مورد احکامی که در هیأت عمومی مطرح و غیرصحیح تشخیص
داده می شود شخص ذي نفع ظرف یک ماه از تاریخ درج رأي در روزنامه رسمی
حق تجدیدنظرخواهی در شعب تشخیص را دارد و شعبه تشخیص موظف به
رسیدگی و صدور رأي بر طبق رأي مزبور است. مفاد این ماده در مورد آرائی که از
نظر فقهاي شوراي نگهبان خلاف شرع تشخیص داده می شود مجري نخواهدبود.
ماده 44 هرگاه در موضوع واحدي حداقل پنج رأي مشابه از شعب مختلف دیوان
صادر شده باشد با نظر رئیس دیوان، موضوع در هیأت عمومی مطرح و رأي وحدت
رویه صادر می شود. این رأي براي شعب دیوان، ادارات و اشخاص حقیقی و حقوقی
ذي ربط لازم الاتباع است.
تبصره پس از صدور رأي وحدت رویه، رسیدگی به شکایات موضوع این ماده در
شعب دیوان به صورت خارج از نوبت و بدون نیاز به تبادل لوایح انجام می گیرد.
ماده 45 هرگاه پس از انتشار رأي هیأت عمومی دیوان در روزنامه رسمی کشور،
مسؤولان ذي ربط از اجراء آن استنکاف نمایند به تقاضاي ذي نفع یا رئیس دیوان و
با حکم یکی از شعب دیوان، مستنکف به انفصال موقت موقت از خدمات دولتی از
12
سه ماه تا یک سال و یا پرداخت جزاء نقدي از یک میلیون ( 1,000,000 ) ریال تا
پنجاه میلیون ( 50,000,000 ) ریال و جبران خسارت وارده محکوم می شود.
ماده 46 مرجع حل اختلاف در صلاحیت بین شعب دیوان و سایر مراجع قضائی
پس از کسب نظر مشاوران دیوان عدالت اداري، دیوان عالی کشور است.
ماده 47 پس از لازم الاجراءشدن این قانون، رسیدگی به کلیه پرونده هاي مطروحه
در شعب تجدیدنظر سابق دیوان همچنین رسیدگی به اعتراضات وارده نسبت به
آراء غیرقطعی شعب بدوي سابق با رعایت قانون دیوان عدالت اداري مصوب 1360
و اصلاحات بعدي، در شعب تجدیدنظر ادامه می یابد.
ماده 48 قوه قضائیه موظف است ظرف شش ماه لایحه آئین دادرسی دیوان را
تهیه و از طریق دولت تقدیم مجلس شوراي اسلامی نماید. تا زمان تصویب آئین
دادرسی مزبور، بر طبق این قانون و قوانین سابق عمل خواهدشد.
ماده 49 از تاریخ لازم الاجراءشدن این قانون، قانون دیوان عدالت اداري مصوب
( سال 1360 و اصلاحات بعدي آن و کلیه قوانین مغایر با رعایت مواد( 47 ) و ( 48
لغو می شوند.
قانون فوق مشتمل بر چهل و نه ماده و بیست تبصره در جلسه علنی روز سه شنبه
مورخ نهم خردادماه یکهزار و سیصد و هشتاد و پنج مجلس شوراي اسلامی تصویب
و با جایگزینی ماده ( 13 ) و بند ( 1) ماده ( 19 ) مصوبه مجمع تشخیص مصلحت
از سوي آن مجمع موافق با مصلحت نظام تشخیص نظام در تاریخ25/9/1385
داده شد.
رئیس مجلس شوراي اسلامی غلامعلی حدادعادل__
موضوعات مرتبط: قانون...
1 قانون مدیریت خدماتکشوري قانون مدیریت خدمات کشوري مصوب هشتم مهر ماه 1386 کمیسیون مشترك رسیدگی به لایحه مدیریت خدمات کشوري مجلس شوراي اسلامی مطابق اصل هشتاد و پنجم ( 85 ) قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران که به مجلس شوراي اسلامی تقدیم گردیده بود، پس از موافقت مجلس با 1386 به تایید شوراي نگهبان رسید /7/ اجراي آزمایشی آن به مدت پنج سال، در جلسه علنی مورخ 18 86 جهت اجرا طی نامه اي از سوي رئیس مجلس به دولت ابلاغ گردید . /7/ و در تاریخ 25 قانون مدیریت خدمات کشوري فصل اول - تعاریف ماده 1- وزارتخانه : واحد سازمانی مشخصی است که تحقق یک یا چند هدف از اهداف دولت را برعهده دارد و به موجب قانون ایجاد شده یا می شود و توسط وزیر اداره می گردد. ماده 2- مؤسسه دولتی: واحد سازمانی مشخصی است که به موجب قانون ایجاد شده یا می شود و با داشتن استقلال حقوقی، بخشی از وظایف و اموري را که بر عهده یکی از قواي سه گانه و سایر مراجع قانونی می باشد انجام می دهد . کلیه سازمانهایی که در قانون اساسی نام برده شده است درحکم مؤسسه دولتی شناخته می شود. ماده 3- مؤسسه یا نهاد عمومی غیردولتی : واحد سازمانی مشخصی است که داراي استقلال (% حقوقی است و با تصویب مجلس شوراي اسلامی ایجاد شده یا می شود و بیش از پنجاه درصد ( 50 بودجه سالانه آن از محل منابع غیردولتی تأمین گردد وعهده دار وظایف و خدماتی است که جنبه عمومی دارد. 2 ماده 4- شرکت دولتی: بنگاه اقتصادي است که به موجب قانون براي انجام قسمتی از تصدي هاي دولت به موجب سیاستهاي کلی اصل چهل و چهارم ( 44 ) قانون اساسی، ابلاغی از سوي مقام معظم رهبري جزء وظایف دولت محسوب می گردد، ایجاد و بیش از پنجاه درصد ( 50 %) سرمایه و سهام آن متعلق به دولت می باشد. هر شرکت تجاري که از طریق سرمایه گذاري وزارتخانه ها، مؤسسات دولتی و شرکتهاي دولتی منفرداً یا مشترکاً ایجاد شده مادام که بیش از پنجاه درصد ( 50 %) سهام آنها منفرداً یا مشترکاً متعلق به واحدهاي سازمانی فوق الذکر باشد شرکت دولتی است. تبصره 1- تشکیل شرکتهاي دولتی تحت هریک از عناوین فوق الذکر صرفاً با تصویب مجلس شوراي اسلامی مجاز است، همچنین تبدیل شرکتهایی که سهام شرکتهاي دولتی در آن ها کمتر از پنجاه درصد %50 ) است با افزایش سرمایه به شرکت دولتی ممنوع است . ) تبصره 2- شرکتهایی که به حکم قانون یا دادگاه صالح، ملی و یا مصادره شده و شرکت دولتی شناخته شده یا می شوند، شرکت دولتی تلقی می گردند. که در این قانون ذکر شده بر کلیه شرکتهایی که شمول قوانین و « شرکتهاي دولتی » تبصره 3- احکام مقررات عمومی بر آنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است نیز اعمال خواهد شد. ماده 5- دستگاه اجرائی : کلیه وزارتخانه ها، مؤسسات دولتی ، مؤسسات یا نهادهاي عمومی غیردولتی ، شرکتهاي دولتی و کلیه دستگاههایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر و یا تصریح نام است از قبیل شرکت ملی نفت ایران ، سازمان گسترش و نوسازي صنایع ایران، بانک مرکزي، بانکها و بیمه هاي دولتی، دستگاه اجرائی نامیده می شوند. ماده 6- پست سازمانی: عبارت است از جایگاهی که در ساختار سازمانی دستگاههاي اجرائی براي انجام وظایف و مسؤولیتهاي مشخص (ثابت و موقت) پیش بینی و براي تصدي یک کارمند در نظر گرفته می شود. پستهاي ثابت صرفاً براي مشاغل حاکمیتی که جنبه استمرار دارد ایجاد خواهد شد. ماده 7- کارمند دستگاه اجرائی: فردي است که براساس ضوابط و مقررات مربوط، به موجب حکم و یا قرارداد مقام صلاحیتدار در یک دستگاه اجرائی به خدمت پذیرفته می شود. ماده 8- امورحاکمیتی: آن دسته از اموري است که تحقق آن موجب اقتدار و حاکمیت کشور است و منافع آن بدون محدودیت شامل همه اقشار جامعه گردیده و بهره مندي از این نوع خدمات موجب محدودیت براي استفاده دیگران نمی شود. 3 از قبیل: الف- سیاستگذاري، برنامه ریزي و نظارت در بخشهاي اقتصادي، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی. ب- برقراري عدالت و تأمین اجتماعی و باز توزیع درآمد. ج- ایجاد فضاي سالم براي رقابت و جلوگیري از انحصار و تضییع حقوق مردم. د- فراهم نمودن زمینه ها و مزیتهاي لازم براي رشد و توسعه کشور و رفع فقر و بیکاري. ه- قانونگذاري، امور ثبتی، استقرار نظم و امنیت و اداره امور قضائی. و- حفظ تمامیت ارضی کشور و ایجادآمادگی دفاعی و دفاع ملی. ز- ترویج اخلاق، فرهنگ و مبانی اسلامی و صیانت از هویت ایرانی، اسلامی. ح- اداره امور داخلی، مالیه عمومی، تنظیم روابط کار و روابط خارجی. ط- حفظ محیط زیست و حفاظت از منابع طبیعی و میراث فرهنگی. ي- تحقیقات بنیادي، آمار و اطلاعات ملی و مدیریت فضاي فرکانس کشور. ك- ارتقاء بهداشت و آموزش عمومی، کنترل و پیشگیري از بیماریها و آفتهاي واگیر، مقابله و کاهش اثرات حوادث طبیعی و بحرانهاي عمومی. 10 ) و ( 11 ) این قانون نظیر موارد مذکور در اصول بیست و نهم ) ،( ل- بخشی از امور مندرج در مواد( 9 29 ) و سی ام( 30 ) قانون اساسی که انجام آن توسط بخش خصوصی و تعاونی و نهادها و مؤسسات ) عمومی غیردولتی با تأیید هیأت وزیران امکانپذیر نمی باشد. م- سایر مواردي که با رعایت سیاستهاي کلی مصوب مقام معظم رهبري به موجب قانون اساسی در قوانین عادي جزء این امور قرار می گیرد. ماده 9 - امور اجتماعی ، فرهنگی و خدماتی: آن دسته از وظایفی است که منافع اجتماعی حاصل از آنها نسبت به منافع فردي برتري دارد و موجب بهبود وضعیت زندگی افراد می گردد، از قبیل: آموزش 4 و پرورش عمومی و فنی و حرفه ا ي، علوم و تحقیقات ، درمان ، توانبخشی، تربیت بدنی و ورزش ، اطلاعات و ارتباطات عمومی و امور فرهنگی ، هنري و تبلیغات اسلامی. ماده 10 - امور زیربنایی : آن دسته از طرحهاي تملک داراییهاي سرمایه اي است که موجب تقویت زیرساختهاي اقتصادي و تولیدي کشور می گردد، از قبیل : طرحهاي آب و خاك و شبکه هاي انرژي ، ارتباطات و راه . ماده 11 - امور اقتصادي: آن دسته از اموري است که دولت ، متصدي اداره و بهره برداري از اموال جامعه است و مانند اشخاص حقیقی و حقوقی درحقوق خصوصی عمل می کند، از قبیل : تصدي در ( امور صنعتی ، کشاورزي ، حمل ونقل ، بازرگانی ، مسکن و بهره برداري ازطرحهاي مندرج درماده( 10 این قانون . ماده 12 - سازمان: منظور از سازمان در این قانون سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور می باشد. فصل دوم - راهبردها و فناوري انجام وظایف دولت ماده 13 - امور تصدیهاي اجتماعی ، فرهنگی و خدماتی با رعایت اصول بیست و نهم ( 29 ) و سی ام 30 ) قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران از طریق توسعه بخش تعاونی و خصوصی و نهادها و ) مؤسسات عمومی غیردولتی تعیین صلاحیت شده و با نظارت و حمایت دولت و با استفاده از شیوه هاي ذیل انجام می گردد: -1 اعمال حمایتهاي لازم از بخش تعاونی و خصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی مجري این وظایف . -2 خرید خدمات از بخش تعاونی وخصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی. -3 مشارکت با بخش تعاونی و خصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی از طریق اجاره ، واگذاري امکانات و تجهیزات و منابع فیزیکی . 5 -4 واگذاري مدیریت واحدهاي دولتی به بخش تعاونی و خصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی با پرداخت تمام و یا بخشی از هزینه سرانه خدمات . -5 ایجاد و اداره واحدهاي دولتی موضوع این ماده توسط دستگاههاي اجرائی. تبصره 1- اگر انجام امور موضوع این ماده به یکی از طرق چهارگانه فوق الذکر( 1 لغایت 4) مقدور نباشد ایجاد و اداره واحدهاي دولتی وظیفه دولت است. تبصره 2- تأیید صلاحیت علمی و اخلاقی کلیه افراد موضوع این قانون که به موجب این ماده در بخشهاي آموزشی، بهداشتی و فرهنگی اشتغال خواهند داشت مطابق ضوابط فصل ششم این قانون و تأیید استانداردهاي مربوط و کیفیت و قیمت خدمات نیز مطابق قوانین و مقررات مربوط است. ماده 14 - امور زیربنایی با مدیریت ، حمایت و نظارت دستگاههاي اجرائی توسط بخش غیردولتی، (تعاونی و خصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی) انجام خواهد شد و در موارد استثنائی با تصویب هیأت وزیران توسط بخش دولتی انجام خواهد شد. ماده 15 - امور تصدیهاي اقتصادي با رعایت اصل چهل و چهارم( 44 ) قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران و سیاستهاي ابلاغی مقام معظم رهبري به بخش غیردولتی واگذار می گردد. دولت مکلف است با رعایت قوانین و مقررات مربوط از ایجاد انحصار، تضییع حقوق تولیدکنندگان و مصرف کنندگان جلوگیري و فضاي رقابت سالم و رشد و توسعه و امنیت سرمای هگذاري و برقراري عدالت و تأمین اجتماعی و بازتوزیع درآمد و فراهم نمودن زمینه ها و مزیت لازم و رفع بیکاري را فراهم نماید. ماده 16 - به منظور افزایش بهره وري و استقرار نظام کنترل نتیجه و محصول (ستانده) و کنترل مراحل انجام کار و یا هردو، جلوگیري از تمرکز تصمیم گیري و اعطاء اختیارات لازم به مدیران براي اداره واحدهاي تحت سرپرستی خود براساس آئین نامه اي که توسط سازمان تهیه و به تصویب هیأت وزیران م یرسد دستگاههاي اجرائی موظفند اقدامات ذیل را به عمل آورند. الف - تعیین قیمت تمام شده فعالیتها و خدمات و محصولات واحدهاي مجري از قبیل واحدهاي آموزشی، پژوهشی، بهداشتی، درمانی، خدماتی، تولیدي و اداري، متناسب با کیفیت و محل جغرافیایی ارائه فعالیتها و خدمات، در چهارچوب متوسط قیمت تمام شده فعالیتها و خدمات مذکور در بودجه مصوب سالانه ملی و استانی با تأیید سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور یا استان. 6 ب - تعیین شاخصهاي هدفمند و نتیجه گرا و استانداردهاي کیفی خدمات و پیش بینی سازوکارهاي نظارتی براي کنترل کمیت و کیفیت خدمات ارائه شده. ج - انعقاد تفاهمنامه با مدیران واحدهاي مجري براساس حجم فعالیتها و خدمات و قیمت تمام شده آن و تعیین تعهدات طرفین. د - اعطاء اختیارات لازم براي پیشنهاد جابه جایی فصول و برنامه هاي اعتبارات مذکور به شوراي برنامه ریزي استان در چهارچوب احکام قانون بودجه سالانه جابه جایی اعتبارات ملی براساس احکام قانون بودجه سالانه خواهد بود. ه - براي اجراء نظام قیمت تمام شده، اختیارات لازم اداري ومالی به مدیران، به موجب آئین نامه اي که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد تعیین می گردد. و - اعتباراتی که براساس قیمت تمام شده در اختیار واحدها قرار می گیرد، به عنوان کمک تلقی شده و پس از پرداخت به حساب بانکی واحدهاي ذي ربط ب ههزینه قطعی منظور می گردد. مدیران دستگاههاي اجرائی نسبت به تحقق اهداف و نتایج پیش بینی شده در تفاهمنامه در مدت مدیریت خود مسؤول و به نهادهاي نظارتی پاسخگو خواهند بود و موظفند گزارش اقدامات مربوطه را هر شش ماه یک بار به سازمان ارائه نمایند و سازمان نیز مکلف است گزارش عملکرد این ماده را یک ماه قبل از ارسال لوایح بودجه سالیانه به مجلس تقدیم نماید. تبصره 1 - دستگاههایی که با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران امکان محاسبه قیمت تمام شدة محصولات و خدمات خود را نداشته باشند از طریق محاسبه هزینه تمام شده اقدام خواهند نمود. تبصره 2 - احکام این ماده می باید ظرف یک سال توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور اجراء شده و از سال 1387 بودجه دستگاههاي موضوع این قانون فقط با رعایت مفاد این ماده قابل تنظیم و ارائه می باشد. ماده 17 - به دستگاههاي اجرائی اجازه داده می شود ازطریق مناقصه و با عقد قرارداد با شرکتها و مؤسسات غیردولتی براساس فعالیت مشخص ، حجم کار معین ، قیمت هر واحد کار و قیمت کل به طور شفاف و مشخص بخشی از خدمات موردنیاز خود را تأمین نمایند. در صورت عدم مراجعه متقاضیان ، اجازه داده می شود با رعایت قانون برگزاري مناقصات و تأیید سازمان از طریق ترك تشریفات مناقصه اقدام گردد. 7 تبصره - شرکتهاي موضوع این ماده حسب وظایف مربوط توسط سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور یا وزارت کار وامور اجتماعی تعیین صلاحیت شده و درصورت تخلف از حکم این ماده لغو صلاحیت می گردند. ماده 18 - کارمندان بخشهاي غیردولتی که براساس احکام پیش بینی شده در این قانون، تمام و یا قسمتی از وظایف و تصدي امور دولتی و سایر امور قابل واگذاري که حسب قوانین و مقررات مربوط معین خواهد شد را عهده دار می باشند، کارکنان تحت پوشش کارفرماي غیر دولتی تلقی می گردند . دستگاههاي اجرائی هیچ گونه تعهد و یا مسؤولیتی در قبال این کارمندان ندارند. کارفرمایان این کارمندان موظفند با کارمندان تحت پوشش خود مطابق قانون کار وتأمین اجتماعی و سایر قوانین و مقررات مربوطه رفتار نمایند و پاسخگوي مقامات و یا مراجع ذي صلاح در این رابطه خواهند بود. دستگا ههاي اجرائی موظفند درصورت تخلف کارفرماي بخش غیردولتی در احقاق حقوق کارمندان از محل ضمانت نامه دریافت شده تعهدات کارمندان ذي ربط را پرداخت نمایند. ماده 19 - دستگا ههاي اجرائی به منظور ارتقاء مستمر در کیفیت و کمیت ارائه خدمات خود مجاز خواهند بود، براي انجام خدمات مشاوره اي در زمینه هاي توسعه مدیریت نظیر استقرار نظامهاي نوین مدیریتی ، بازنگري و پالایش وظایف و مأموریتها و ساختارهاي تشکیلاتی ، توسعه و مدیریت سرمایه هاي انسانی و فنآوریهاي نوین اداري با مراکز آموزشی ، پژوهشی ، دولتی و مؤسسات خصوصی تأیید صلاحیت شده توسط سازمان ، با رعایت مقررات ذي ربط عقد قرارداد نمایند. ماده 20 - دستگا ههاي اجرائی مکلفند به منظور ایجاد انگیزه و افزایش کارآیی و بهره مندي از فکر و اندیشه و خلاقیت کارمندان ذي ربط خود ساز و کار مناسب براي جلب مشارکت کارمندان و دریافت پیشنهادها و اثرگذاري آن در تصمیم گیري ها را فراهم آورند . نظام پیشنهادها و نحوه پرداخت پاداش براساس آئین نامه اي خواهد بود که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. ماده 21 - با کارمندان رسمی و یا ثابت دستگاههاي اجرائی که تمام یا بخشی از وظایف آنها به بخش غیردولتی واگذار می گردد به یکی از روشهاي ذیل عمل خواهد شد. الف- انتقال به سایر واحدهاي همان دستگاه یا دستگاه اجرائی دیگر. ب- بازخرید سنوات خدمت. 8 ج - موافقت با مرخصی بدون حقوق براي مدت سه تا پنجسال. د- انتقال به بخش غیردولتی که مجري وظایف و فعالیتهاي واگذار شده می باشد. در صورت تمایل کارمندان به تغییر صندوق بازنشستگی هزینه جابه جایی تغییر صندوق ذي ربط با حفظ سوابق مربوط توسط دولت تأمین می گردد. ه- انجام وظیفه در بخش غیردولتی به شکل مأمور که حقوق و مزایاي وي را بخش غیردولتی پرداخت می کند. تبصره 1 - درصورت واگذاري سهام شرکتهاي دولتی به نحوي که شرکت مذکور غیردولتی شود، قوانین و مقررات قانون کار برکارمندان شرکت واگذار شده اعمال می گردد و این افراد، کارمندان کارفرماي جدید محسوب می شوند و درصورت تمایل می توانند کماکان تابع صندوق بازنشستگی قبلی خود باقی بمانند . تبصره 2 - در مواردي که با حفظ مالکیت دولت (یا شرکت دولتی ) بهره برداري بخشی از دستگاه ذي ربط به بخش غیردولتی واگذار گردد، مأموریت کارمندان مربوط به بخش غیردولتی مجاز می باشد. آئین نامه اجرائی این ماده باپیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. تبصره 3- کارمند می تواند سه طریق از طرق پنج گانه فوق را به ترتیب اولویت انتخاب و به دستگاه اجرائی اعلام کند. دستگاه مربوطه مکلف است باتوجه به اولویت تعیین شده از سوي کارمند یکی از روشها را انتخاب و اقدام کند. ماده 22 - دستگاههاي اجرائی موظفند به منظور تقویت و حمایت از بخش غیردولتی اقدامات لازم براي آموزش، سازماندهی، ایجاد تسهیلات و کمکهاي مالی، رفع موانع اداري و خرید خدمات از بخش غیردولتی براساس آئین نامه اي که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد، به عمل آورند. ماده 23 - ایجاد و اداره هرگونه مهمانسرا، زائرسرا، مجتمع مسکونی، رفاهی، واحدهاي درمانی و آموزشی ، فضاهاي ورزشی، تفریحی و نظایر آن توسط دستگاههاي اجرائی ممنوع می باشد. تبصره 1- دستگاههایی که براساس وظایف قانونی خود براي ارائه خدمات به مردم عهده دار انجام برخی از امور فوق می باشند با رعایت احکام این فصل از حکم این ماده مستثنی می باشند. 9 تبصره 2 - مناطق محروم کشور تا زمانی که از نظر نیروي انسانی کارشناس و متخصص توسعه نیافته اند با تصویب هیأت وزیران از حکم این ماده مستثنی می باشند. ماده 24 - در راستاي اجراء احکام این فصل کلیه دستگاههاي اجرائی موظفند از تاریخ تصویب این قانون اقدامات ذیل را انجام دهند: الف - حداکثر شش ماه پس از تصویب این قانون آن دسته از وظایفی که قابل واگذاري به بخش غیردولتی است را احصاء و با رعایت راهکارهاي مطروحه در این فصل نسبت به واگذاري آنها اقدام نمایند. به نحوي که طی هر برنامه بیست درصد( 20 % ) از میزان تصدیهاي دولت در امور قابل واگذاري کاهش یابد. ب - تعداد مجوزهاي استخدامی مذکور در ماده( 51 ) این قانون به نحوي تعیین گردد که تعداد کارمندان دستگاههاي اجرائی که به هر نحو حقوق و مزایا دریافت می کنند و یا طرف قرارداد می باشند هر سال به میزان دو درصد( 2%) در امور غیرحاکمیتی نسبت به سال قبل کاهش یابد. ج - حداکثرمعادل یک سوم کارمندان که به روشهاي بازنشستگی، بازخریدي، استعفاء و سایر موارد از خدمت دستگاههاي اجرائی خارج می شوند استخدام نمایند . تبصره 1- وظایف حاکمیتی موضوع ماده( 8) این قانون از شمول این ماده مستثنی هستند. تبصره 2- آئین نامه اجرائی این ماده شامل وظیفه قابل واگذاري درچهارچوب این قانون، حمایتهاي دولت براي توسعه بخش غیردولتی و نحوه خرید خدمات از بخش خصوصی و تعاونی و تعیین تکلیف کارمندان واحدهاي واگذار شده و سایر موارد بنا به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. تبصره 3- دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور موظفند اجراء این فصل را در دستگاههاي اجرائی کنترل نموده و با مدیران متخلف برخورد قانونی نمایند. فصل سوم - حقوق مردم 10 ماده 25 - مدیران و کارمندان دستگاههاي اجرائی ، خدمتگزاران مردم هستند و باید با رعایت موازین اخلاق اسلامی و اداري و طبق سوگندي که در بدو ورود اداء نموده و منشور اخلاقی و اداري که امضاء می نمایند وظایف خود را به نحو احسن در راه خدمت به مردم و با درنظرگرفتن حقوق و خواسته هاي قانونی آنها انجام دهند. تبصره 1 - اصول و مفاد منشور فوق الذکر، متن سوگند نامه و تعهدات کارمندان دستگاههاي اجرائی با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد.. تبصره 2 - دستگاههاي اجرائی می توانند متناسب با وظایف و شرایط خاص دستگاه مربوط علاوه بر موارد فوق ، مواردي را با رعایت منشور اخلاقی مصوب هیأت وزیران به آن اضافه نمایند. ماده 26 - دستگاههاي اجرائی مکلفند مردم را با حقوق و تکالیف خود در تعامل با دستگاههاي اجرائی آشنا نموده و از طریق وسایل ارتباط جمعی به ویژه صدا و سیماي جمهوري اسلامی ایران سطح آگاهی عمومی در این زمینه را ارتقاء داده و اطلاعات لازم را به نحو مطلوب و مناسب دراختیار مردم قرار دهند. ماده 27 - مردم در استفاده از خدمات دستگاههاي اجرائی درشرایط مساوي از حقوق یکسان برخوردارند، دستگاههاي اجرائی موظفند حداکثر ظرف سه ماه، مراحل، زمان و کیفیت و استاندارد ارائه خدمات و تغییرات آنها را مستند و شفاف نموده و از طرق مختلف به اطلاع مردم برسانند و در صورت بروز هرگونه تخلف، مسؤولین دستگاههاي اجرائی مسؤولیت پاسخگویی به مردم و شکایت آنان را به عهده خواهند داشت . ماده 28 - دولت مکلف است به منظور تأمین حقوق مردم و مراجعان، رضایت و عدم رضایت مردم از عملکرد کارمندان را در ارتقاء، انتصاب و تمدید قراردادهاي استخدامی و بهره مندي از سایر امتیازات استخدامی و اعمال تشویقات و تنبیهات لحاظ نموده و کلیه آئین نامه ها، شیوه نامه ها، ضوابط اداري و استخدامی مربوط به کارمندان دولت را به عنوان یک عامل مؤثر منظورنماید. فصل چهارم - ساختار سازمانی 11 ماده 29 - دستگاههاي اجرائی مکلفند سازماندهی ، طراحی و تنظیم تشکیلات خود را متناسب با ویژگیهاي مربوط در چهارچوب الگوها، ضوابط و شاخصهایی که سازمان تهیه و به تصویب هیأت وزیران می رسد با رعایت موارد ذیل انجام دهند : الف - سقف پستهاي سازمانی با رعایت راهبردهاي مذکور در فصل دوم این قانون و با پیشنهاد دستگاه و تأیید سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. ب - تشکیلات و سقف پستهاي سازمانی مصوب حداقل پس از یک برنامه و حداکثر پس از دو برنامه پنجساله متناسب با سیاستها و احکام برنامه جدید مورد بازنگري و تصویب مجدد قرار خواهد گرفت . ج - ب همنظور کوتاه نمودن مراحل انجام کار و سلسله مراتب اداري، سطوح عمودي مدیریتی در دستگاههاي اجرائی ملی و استانی با احتساب بالاترین مقام اجرائی در هرواحد سازمانی، به قرار ذیل تعیین می گردد: - وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی : حداکثر در( 4) سطح. - واحدهاي استانی : حداکثر( 3) سطح. - واحدهاي شهرستانی ، مناطق و نواحی همتراز: حداکثر( 2) سطح. - سایر واحدهاي تقسیمات کشوري : یک سطح. د- هرکدام از وزارتخانه ها و سازمانهاي مستقل که تحت نظر معاون رئیس جمهور اداره می شوند، م یتوانند حداکثر( 5) معاون وسایر مؤسسات دولتی حداکثر( 3) معاون یا عناوین مشابه در ساختار تشکیلاتی خود پیش بینی نمایند و متناسب با حجم کار وتنوع وظایف و تعداد پستهاي سازمانی هر معاون می تواند حداکثر( 5) مدیرکل یا مدیر یا رئیس یا عناوین مشابه داشته باشد. پستهاي مدیریتی مورد نیاز حوزه وزیر یا رئیس مؤسسات دولتی از سرجمع پستهاي مدیریتی مذکور در این بند تأمین خواهد شد. ( ه - تعداد پستهاي مشاور براي مقامات اجرائی مذکور در بندهاي(الف)،(ب )و(ج) ماده( 71 حداکثر( 10 ) و براي سایر مقامات اجرائی مذکور در این ماده حداکثر( 4)و براي رؤساي مؤسسات دولتی باگستره کشوري حداکثر( 3) پست در سقف پستهاي مصوب تعیین می گردد. 12 ي - واحدهاي سازمانی وزارتخانه ها و سایر دستگاههاي اجرائی در مراکز استانها (به استثناء استانداریها) با رعایت ماده( 29 ) این قانون حداکثر در سطح اداره کل سازماندهی می شوند و سازمانهاي موجود در این سطح تغییر می یابند. ط- در صورتی که دستگاههاي اجرائی مطابق شرح وظایف قانونی و تشکیلات مصوب خود الزاماً موظف به ارائه خدماتی در شهرستانهاي کمتر از هفتادهزارنفر جمعیت و بخش هاي کمتر از سی هزارنفر جمعیت باشند در صورتی که درتاریخ تصویب این قانون ساختمانهاي واحدهاي اداري ذي ربط احداث نشده باشند موظفند کارمندان ذي ربط خود را در مجتمع اداري مراکز شهرستان و بخش که به عنوان نمایندگی تحت نظر فرماندار و بخشدار ایجاد می گردد مستقر نموده و از ایجاد واحدهاي مستقل خودداري نمایند. افزایش جمعیت این گونه شهرها موجب لغو این حکم براي واحدهاي ذي ربط نمی گردد. هزینه هاي پشتیبانی و خدماتی این مجتمع ها در بودجه وزارت کشور (استانداریها) پیش بینی می گردد . درسایر شهرها با تشخیص هیأت وزیران اجراء این بند امکانپذیر می باشد. آئین نامه اجرائی این بند با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد.. ماده 30 - وزارتخانه ها و سازمانهاي مستقل که تحت نظر معاون رئیس جمهور اداره می شوند، در صورت ضرورت با تأیید سازمان و تصویب هیأت وزیران می توانند حسب وظایف قانونی خود در برخی از سطوح تقسیمات کشوري واحد سازمانی داشته باشند. در این صورت کلیه واحدهاي وابسته به یک وزارتخانه و مؤسسات مستقل وابسته به رئیس جمهور در هر یک از سطوح تقسیمات کشوري در یک واحد سازمانی ادغام و تحت مدیریت واحد قرار می گیرند. موارد استثناء از حکم اخیر این ماده با تأیید سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. ماده 31 - دستگاههاي اجرائی مکلفند تشکیلات تفصیلی خود را با رعایت مفاد ماده( 29 ) تهیه و یک نسخه از آن را به سازمان ارسال دارند. سازمان موظف است حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ وصول پیشنهاد، مغایرت و یا عدم مغایرت با الگوها، ضوابط و شاخصهاي مذکور را اعلام نماید. دستگاههاي اجرائی ذي ربط موظفند پس از اصلاح موارد مغایر، تأییدیه سازمان را کسب نمایند. 13 ماده 32 - هریک از کارمندان دستگاههاي اجرائی ، متصدي یکی از پستهاي سازمانی خواهند بود و هرگونه به کارگیري افراد و پرداخت حقوق بدون داشتن پست سازمانی مصوب پس از یک سال از ابلاغ این قانون ممنوع است . تبصره- دستگاههاي اجرائی می توانند در شرایط خاص با تأیید سازمان تا ده درصد( 10 %) پستهاي سازمانی مصوب، بدون تعهد استخدامی و در سقف اعتبارات مصوب افرادي را به صورت ساعتی یا کار معین براي حداکثر یک سال به کارگیرند. ماده 33 - تنظیم تشکیلات داخلی واحدهایی از دستگاههاي اجرائی که براساس قیمت تمام شده این قانون ) اداره می شود برعهده آنها بوده و نسخه اي از تشکیلات خود را جهت «16» (موضوع ماده تطبیق با ضوابط به سازمان ارسال خواهند داشت. ماده 34 - تنظیم شرح وظایف و ایجاد هرگونه واحد و پست سازمانی در دستگاههاي اجرائی صرفاً در چهارچوب وظایف قانونی مصوب آنها مجاز می باشد. سازمان مکلف به نظارت بر حسن انجام این کار می باشد. ماده 35 - کلیه دستگاههاي اجرائی موظفند در چهارچوب احکام این فصل حداکثر ظرف مدت یک سال نسبت به پیشنهاد اصلاح ساختار سازمانی خود اقدام نمایند. تبصره - پستهاي مورد نیاز واحدهاي مستقر در شهرستانها و بخشهاي توسعه نیافته وکمتر توسعه یافته و جدیدالتأسیس از سرجمع پستهاي موضوع ماده( 29 ) این قانون تأمین خواهد شد. درصورت نبود پست بلاتصدي براي واحدهاي فوق الذکر دولت موظف است با رعایت احکام این فصل پست جدید ایجاد نماید. فصل پنجم - فناوري اطلاعات و خدمات اداري ماده 36 - دستگاههاي اجرائی موظفند فرآیندهاي موردعمل و روشهاي انجام کار خود را با هدف افزایش بهره وري نیروي انسانی و کارآمدي فعالیتها نظیر سرعت ، دقت ، هزینه ، کیفیت ، سلامت و صحت امور و تأمین رضایت و کرامت مردم و براساس دستورالعمل سازمان تهیه و به مورد اجراءگذارند و حداکثر هر سه سال یک بار این روشها را مورد بازبینی و اصلاح قرار دهند. 14 تبصره - میزان بهره وري و کارآمدي فعالیتها، صحت امور و رضایت مردم از خدمات دولتی براساس شاخصهایی که با پیشنهاد دستگاههاي اجرائی به تأیید سازمان می رسد، سالیانه توسط سازمان با همکاري دستگاههاي ذي ربط مورد اندازه گیري قرار گرفته و نتایج آن در ارزیابی عملکرد آنها لحاظ م یشود. ماده 37 - دستگاههاي اجرائی موظفند با هدف بهبود کیفیت و کمیت خدمات به مردم و با رعایت دستورالعمل هاي ذي ربط اقدامات زیر را به ترتیب انجام دهند : 1 - اطلاع رسانی الکترونیکی درخصوص شیوه ارائه خدمات همراه با زمان بندي انجام آن و مدارکی که متقاضی باید ارائه نماید. 2 - ارائه فرمهاي موردنیاز جهت انجام خدمات از طریق ابزار و رسانه هاي الکترونیکی . 3 - ارائه خدمات به شهروندان به صورت الکترونیکی و حذف لزوم مراجعه حضوري مردم به دستگاه اجرائی براي دریافت خدمت . تبصره- مدت زمان اجراء بندهاي( 1) و( 3) این ماده از تاریخ تصویب این قانون به ترتیب یک، دو و سه سال تعیین می گردد. ماده 38 - ب همنظور تسریع و سهولت در ارائه خدمات به مردم ، واحدهاي خدمات رسانی الکترونیکی از طریق بخش دولتی و غیر دولتی در مراکز شهرستانها ایجاد می گردد. کلیه دستگاههاي اجرائی موظفند حداکثرتا پایان سال 1387 انجام آن دسته از خدماتی که از این طریق قابل ارائه می باشد را توسط این مراکز ارائه نمایند. دستورالعمل اجرائی این ماده به تصویب شوراي عالی اداري می رسد. ماده 39 - دستگاههاي اجرائی موظفند به منظور صرفه جویی و بهره برداري مناسب از ساختمانها و فضاهاي اداري و جلوگیري از تشریفات زائد وهزینه هاي غیرضرور و فراهم آوردن موجبات ایمنی و سلامت شغلی کارمندان براساس ضوابط و استانداردهاي به کارگیري فضاها، تجهیزات و ملزومات اداري که توسط سازمان تهیه و ابلاغ می گردد، اقدام نمایند. تبصره - کلیه دستگاههاي اجرائی موظفند حداکثر ظرف مدت یک سال ساختمانهاي مورد استفاده خود را با استانداردهاي یاد شده تطبیق داده و فضاهاي مازاد را حسب مورد در استانها به ادارات کل اقتصادي و دارایی استان و در مرکز به وزارت امور اقتصادي و دارایی اعلام نمایندتا از طریق این 15 وزارتخانه حسب مورد با تصویب هیأت وزیران و یا شوراي برنامه ریزي وتوسعه استان دستگاههاي بهره بردار آن تعیین گردد. در صورتی که در مهلت تعیین شده دستگاههاي اجرائی اقدام نکنند ذي حسابان موظفند فضاهاي مازاد را به وزارت یا اداره کل متبوع جهت اقدام به ترتیب فوق اعلام نمایند. ماده 40 - به منظور ایجاد زیر ساخت اطلاعاتی و تمرکز امور مربوط به استفاده از فناوري اطلاعات در خدمات اداري، دولت موظف است از طریق سازمان ثبت احوال و شرکت پست جمهوري اسلامی ایران و مشارکت کلیه دستگاههاي اجرائی پایگاه اطلاعات ایرانیان را طراحی، ساماندهی و اجراءنماید. تبصره 1- این پایگاه با استفاده از شماره ملی و کد پستی از طریق ساماندهی، هدایت و اتصال داده ها و اطلاعات موجود دستگاهها تشکیل می گردد. تبصره 2- کلیه دستگاههاي اجرائی موظفند تا پایان سال 1386 پایگاههاي اطلاعات داده هاي مربوط به خود را با استفاده از شماره ملی و کد پستی آماده نمایند. تبصره 3- آئین نامه این ماده توسط سازمان تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهدرسید. تبصره 4- سازمان مسؤول پیگیري و نظارت بر حسن انجام تکالیف مصرح در این ماده می باشد. هرگونه ارائه خدمات و برقراري ارتباط با مراجعانی که نیاز به شناسایی افراد و آدرس محل استقرار آنها می باشد از سال 1388 بدون استفاده از شماره ملی و کدپستی توسط دستگاههاي اجرائی ممنوع م یباشد. فصل ششم - ورود به خدمت ماده 41 - ورود به خدمت و تعیین صلاحیت استخدامی افرادي که داوطلب استخدام در دستگاههاي اجرائی می باشند براساس مجوزهاي صادره ، تشکیلات مصوب و رعایت مراتب شایستگی و برابري فرصتها انجام می شود. 16 ماده 42 - شرایط عمومی استخدام در دستگاههاي اجرائی عبارتند از: الف - داشتن حداقل سن بیست سال تمام و حداکثر چهل سال براي استخدام رسمی و براي متخصصین بامدرك تحصیلی دکتري چهل و پنج سال . ب - داشتن تابعیت ایران . ج - انجام خدمت دوره ضرورت یا معافیت قانونی براي مردان . د - عدم اعتیاد به دخانیات و مواد مخدر. ه- نداشتن سابقه محکومیت جزائی مؤثر. و - دارابودن مدرك تحصیلی دانشگاهی و یا مدارك همتراز(براي مشاغلی که مدارك همتراز در شرایط احراز آنها پیش بینی شده است ) . ز - داشتن سلامت جسمانی و روانی و توانایی براي انجام کاري که استخدام می شوند براساس آئین نامه اي که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. ح - اعتقاد به دین مبین اسلام یا یکی از ادیان شناخته شده در قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران. ط - التزام به قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران. تبصره 1 - ب هکارگیري موقت و تعیین حقوق و مدت خدمت اتباع خارجی حسب قوانین و مقررات خاص خود انجام خواهد شد. تبصره 2 - استخدام افراد در دستگاههاي اجرائی در مشاغل تخصصی و کارشناسی و بالاتر منوط به احراز توانایی آنان در مهارتهاي پایه و عمومی فناوري اطلاعات می باشد که عناوین و محتواي مهارتهاي مذکور توسط سازمان تهیه و ابلاغ خواهد شد. تبصره 3 - استخدام ایثارگران و خانواده هاي آنان براساس قوانین مصوب مربوط به خود خواهد بود. تبصره 4 - قوانین و مقررات گزینش به قوت خود باقی است. 17 تبصره 5 - ب هکارگیري افراد با مدرك تحصیلی دیپلم و یا با حداقل سن کمتراز رقم مذکور در این ماده در موارد یا مناطق خاص براي مدت زمان مشخص و براي فرزندان شهدا صرفاً در مشاغلی که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد مجاز می باشد. ماده 43 - دستگاههاي اجرائی می توانند در صورتی که در قوانین و مقررات قبلی مورد عمل خود شرایطی علاوه بر شرایط ماده ( 42 ) این قانون داشته باشند، آن را ملاك عمل قرار دهند. ماده 44 - ب هکارگیري افراد در دستگاههاي اجرائی پس از پذیرفته شدن در امتحان عمومی که به طور عمومی نشر آگهی می گردد و نیز امتحان یا مسابقه تخصصی امکانپذیر است . دستورالعمل مربوط به نحوه برگزاري امتحان عمومی و تخصصی به تصویب شوراي توسعه مدیریت می رسد. فصل هفتم - استخدام ماده 45 - از تاریخ تصویب این قانون، استخدام در دستگاههاي اجرائی به دو روش ذیل انجام م یپذیرد. الف - استخدام رسمی براي تصدي پستهاي ثابت در مشاغل حاکمیتی. ب - استخدام پیمانی براي تصدي پستهاي سازمانی و براي مدت معین. تبصره 1 - کارمندانی که به موجب قوانین مورد عمل به استخدام رسمی درآمده اند با رعایت مقررات این قانون به صورت استخدام رسمی ادامه خواهند داد. تبصره 2 - مشاغل موضوع بند(الف) این ماده باتوجه به ویژگیهاي مذکور در ماده( 8) این قانون بنا به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. تبصره 3 - سن کارمند پیمانی در انتهاي مدت قرارداد استخدام نباید از شصت و پنج سال و براي مشاغل تخصصی از هفتاد سال تجاوز کند . تبصره 4 - تعیین محل خدمت وشغل مورد تصدي کارمندان پیمانی در پیمان نامه مشخص می گردد و در مورد کارمندان رسمی به عهده دستگاه اجرائی ذي ربط می باشد. 18 ماده 46 - کسانی که شرایط ورود به استخدام رسمی را کسب می نمایند قبل از ورود به خدمت رسمی یک دوره آزمایشی را که مدت آن سه سال می باشد طی خواهند نمود و در صورت احراز شرایط ذیل از بدو خدمت جزء کارمندان رسمی منظور خواهند شد: الف - حصول اطمینان از لیاقت (علمی، اعتقادي و اخلاقی)، کاردانی، علاقه به کار، خلاقیت، نوآوري، روحیه خدمت به مردم و رعایت نظم انضباط اداري از طریق کسب امتیاز لازم با تشخیص کمیته تخصصی تعیین صلاحیت کارمندان رسمی. ب - طی دوره هاي آموزشی و کسب امتیاز لازم . ج - تأیید گزینش. تبصره 1 - درصورتی که در ضمن یا پایان دوره آزمایشی کارمندان شرایط ادامه خدمت و یا تبدیل به استخدام رسمی را کسب ننمایند با وي به یکی از روشهاي ذیل رفتار خواهد شد: الف - اعطاء مهلت دوساله دیگر براي احراز شرایط لازم. ب - تبدیل وضع به استخدام پیمانی. ج - لغو حکم. تبصره 2- با کارمندان پیمانی درصورت شرکت در آزمون و احراز صلاحیتهاي موضوع ماده( 42 ) و پذیرفته شدن براي استخدام رسمی در مشاغل حاکمیتی به شرح زیر رفتار خواهد شد. -1 سوابق پیمانی آنها جزو سوابق رسمی محسوب می شود. -2 سابقه سنوات خدمت آنها به سقف سن موضوع بند(الف) ماده( 42 ) فصل ورود به خدمت اضافه م یشود. تبصره 3 - آئین نامه اجرائی این ماده توسط سازمان تهیه و به تصویب هیأت وزیران می رسد. ماده 47 - ب هکارگیري کارمندان شرکتها و مؤسسات غیر دولتی براي انجام تمام یا بخشی از وظایف و اختیارات پستهاي سازمانی دستگاههاي اجرائی تحت هر عنوان ممنوع می باشد و استفاده از خدمات کارمندان این گونه شرکتها و مؤسسات صرفاً براساس ماده( 17 ) این قانون امکانپذیر است . 19 ماده 48 - کارمندان رسمی در یکی از حالات ذیل از خدمت در دستگاه اجرائی منتزع می گردند: - بازنشستگی و یا از کارافتادگی کلی طبق قوانین ذي ربط. - استعفاء. - بازخریدي به دلیل کسب نتایج ضعیف از ارزیابی عملکرد کارمند در سه سال متوالی یا چهارسال متناوب (براساس آئین نامه اي که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد). .( - آماده بخدمت براساس ماده( 122 - اخراج یا انفصال به موجب احکام مراجع قانونی ذي ربط. تبصره 1 - کارمندانی که به موجب احکام مراجع قانونی از خدمت منفصل می گردند در مدت انفصال اجازه استخدام و یا هرگونه اشتغال در دستگاههاي اجرائی را نخواهند داشت . تبصره 2 - کارمندانی که از دستگاه اجرائی اخراج می گردند، اجازه استخدام و یا هرگونه اشتغال مجدد در همان دستگاه اجرائی را نخواهند داشت . ماده 49 - تمدید قرار داد کارمندان پیمانی منوط به تحقق شرایط ذیل می باشد: - استمرار پست سازمانی کارمندان. - کسب نتایج مطلوب از ارزیابی عملکرد و رضایت از خدمات کارمند. - جلب رضایت مردم و ارباب رجوع. - ارتقاء سطح علمی و تخصصی در زمینه شغل مورد تصدي. تبصره - درصورت عدم تمدید قرارداد با کارمندان پیمانی مطابق قوانین و مقررات مربوط عمل خواهد شد. ماده 50 - کارمندان ، مشمول استفاده از مزایاي بیمه بیکاري مطابق قوانین و مقررات مربوط خواهند بود. 20 ماده 51 - مجموع مجوزهاي استخدام دستگاههاي اجرائی با رعایت فصل دوم این قانون در برنامه هاي پنجساله تعیین می گردد و سهم هریک از وزارتخانه ها و مؤسسات دولتی با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران م یرسد. تبصره - هر گونه به کارگیري نیروي انسانی در دستگاههاي اجرائی خارج از مجوزهاي موضوع این ماده خلاف قانون محسوب و ممنوع می باشد و پرداخت هرگونه وجهی به افرادي که بدون مجوز به کار گرفته می شوند تصرف غیر قانونی در اموال عمومی محسوب می گردد. ( ماده 52 - هر نوع به کارگیري افراد در دستگاههاي اجرائی به غیر از حالات مندرج در ماده( 45 وتبصره ماده( 32 ) این قانون ممنوع می باشد. فصل هشتم - انتصاب و ارتقاء شغلی ماده 53 - انتصاب و ارتقاء شغلی کارمندان باید با رعایت شرایط تحصیلی و تجربی لازم و پس از احراز شایستگی و عملکرد موفق در مشاغل قبلی آنان صورت گیرد. ماده 54 - ب همنظور استقرار نظام شایستگی و ایجاد ثبات در خدمت مدیران ، دستگاههاي اجرائی موظفند اقدامات زیر را انجام دهند : الف - در انتخاب و انتصاب افراد به پستهاي مدیریت حرفه ا ي، شرایط تخصصی لازم را تعیین نموده تا افراد از مسیر ارتقاء شغلی به مراتب بالاتر ارتقاء یابند. در مواردي که از این طریق امکان انتخاب وجود نداشته باشد، با برگزاري امتحانات تخصصی لازم ، انتخاب صورت می پذیرد. دستگاههاي اجرائی می توانند براي حداکثر پانزده درصد ( 15 %) سمتهاي مدیریت حرفه اي از افراد شایسته (با رعایت تخصص و تجربه شاغل نسبت به شغل ، بدون رعایت سلسه مراتب مدیریتی) خارج از دستگاه استفاده نمایند. ب - عزل و نصب متصدیان پستهاي مدیریت سیاسی (مذکور در ماده( 71 ) این قانون ) بدون الزام به رعایت مسیر ارتقاء شغلی از اختیارات مقامات بالاتر می باشد. 21 ج - دوره خدمت در پستهاي مدیریت حرفه اي چهارساله می باشد و تمدید آن بلامانع است. تغییر سمت افراد قبل از مدت مذکور براساس آئین نامه اي که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران م یرسد امکانپذیر می باشد. تبصره 1 - در اجراء این ماده مجموع شرکتهاي زیر مجموعه یک شرکت مادر تخصصی براي انتصاب مدیران یک دستگاه اجرائی تلقی می گردد. تبصره 2 - در هر یک از دستگاههاي اجرائی ، یکی از پستهاي معاونین مقامات اجرائی مذکور در بندهاي (د) و (ه) ماده ( 71 ) این قانون ثابت تلقی می گردد و عزل و نصب متصدي آن براساس آئین نامه اي است که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. تبصره 3 - دستگاههاي اجرائی موظفند امکان ارتقاء مسیر شغلی را باتوجه به امتیازات مربوطه در فضاي رقابتی براي کلیه کارمندان فراهم نمایند. تبصره 4 - مدیران مذکور در ماده ( 71 ) این قانون مدیران سیاسی و بقیه مدیران حرفه اي تلقی می گردند. ماده 55 - سازمان مکلف است به منظور حفظ سرمایه هاي انسانی و شناسایی افراد واجد شرایط احراز پستهاي مدیریت نسبت به ایجاد بانک اطلاعات مدیران جهت استفاده مقامات و مدیران ذي ربط اقدام نماید. ماده 56 - سازمان موظف است برنامه ها و سامانه هاي اجرائی مؤثري را براي آموزش مدیران متناسب با وظایف و نقشهاي موردانتظار در بخشها و دستگاههاي اجرائی کشور تنظیم نماید و هرگونه انتصاب و ارتقاء مدیران منوط به طی دوره هاي ذي ربط می باشد. ماده 57 - دستورالعمل اجرائی این فصل و شرایط تخصصی و عمومی پستهاي مدیریت حرفه اي ونحوه ارتقاء مسیر شغلی با پیشنهاد سازمان به تصویب شوراي عالی اداري می رسد. فصل نهم - توانمندسازي کارمندان 22 ماده 58 - سازمان موظف است به منظور ارتقاء سطح کارایی و اثربخشی دستگاههاي اجرائی ، نظام آموزش کارمندان دستگاههاي اجرائی را به گونه اي طراحی نماید که همراه با متناسب ساختن دانش ، مهارت و نگرش کارمندان با شغل موردنظر، انگیزه هاي لازم را جهت مشارکت مستمر کارمندان در فرآیند آموزش تأمین نماید به نحوي که رابطه اي بین ارتقاء کارمندان و مدیران و آموزش برقرار گردد و از حداقل سرانه ساعت آموزشی براساس مقررات مربوط در هر سال برخوردار گردند. ماده 59 - دستگاههاي اجرائی مکلفند با رعایت مقررات این قانون و نظام آموزش کارمندان دولت ، برنامه هاي آموزشی کارمندان خود را تدوین نمایند. تبصره - دستگاههاي اجرائی می توانند در قالب برنامه هاي آموزشی مصوب براي اجراء دوره هاي آموزشی مورد نیاز خود با دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی انعقاد قرارداد نمایند. همچنین دستگاههاي مزبور می توانند کلیه مراحل طراحی ، اجراء و ارزشیابی دوره ها و فعالیتهاي آموزشی و پژوهشی خود را به مؤسسات و مراکز آموزشی و پژوهشی دولتی و غیردولتی که صلاحیت فنی و تخصصی آنها به تأیید سازمان رسیده باشد، واگذار نمایند. ماده 60 - کلیه بورسهاي آموزشی که منجربه اخذ مدرك تحصیلی دانشگاهی نمی گردد و از سوي دولتهاي خارجی یا از طرف مؤسسات بین المللی دراختیار دولت قرار می گیرد از طریق سازمان، متناسب با وظایف دستگاههاي اجرائی توزیع می گردد. دوره هایی که طبق قرارداد دوجانبه برگزار م یشود توسط دستگاه اجرائی مربوط اقدام خواهد شد. تبصره- بورسها و دوره هاي آموزشی که منجر به اخذ مدرك دانشگاهی می شود با نظر وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی و علوم، تحقیقات و فناوري حسب مورد توزیع می گردد . ماده 61 - اعزام کارمندان دستگاههاي اجرائی از زمان تصویب این قانون براي طی دوره هاي آموزشی که منجر به اخذ مدرك دانشگاهی و یا معادل آن می گردد در داخل و خارج از کشور با هزینه دستگاههاي مربوطه و استفاده از مأموریت آموزشی ممنوع می باشد. تبصره - ایثارگران مشمول مقررات خاص خود می باشند. ماده 62 - کارمندان موظفند همواره نسبت به توانمندسازي و افزایش مهارتها و تواناییهاي شغلی خود اقدام نمایند. دستگاههاي اجرائی شیوه ها و الگوهاي لازم براي افزایش توان و توان سنجی مداوم کارمندان خود را که توسط سازمان تهیه و ابلاغ می شود به مورد اجراءخواهند گذارد. 23 ماده 63 - آئین نامه اجرائی این فصل به پیشنهاد سازمان و به تصویب هیأت وزیران می رسد. فصل دهم - حقوق و مزایا ماده 64 -ن ظام پرداخت کارمندان دستگاههاي اجرائی براساس ارزشیابی عوامل شغل و شاغل و سایر ویژگیهاي مذکور در موادآتی خواهد بود. امتیاز حاصل از نتایج ارزشیابی عوامل مذکور در این فصل ضرب در ضریب ریالی، مبناي تعیین حقوق ومزایاي کارمندان قرار می گیرد و براي بازنشستگان و موظفین یا مستمري بگیران نیز به همین میزان تعیین می گردد. تبصره - ضریب ریالی مذکور در این ماده باتوجه به شاخص هزینه زندگی در لایحه بودجه سالانه پیش بینی و به تصویب مجلس شوراي اسلامی می رسد. ماده 65 - کلیه مشاغل مشمول این قانون براساس عواملی نظیر اهمیت و پیچیدگی وظایف و مسؤولیتها، سطح تخصص و مهارتهاي مورد نیاز به یکی از طبقات جدول یا جداول حق شغل اختصاص می یابند. حداقل امتیاز جدول یا جداول ارزشیابی مشاغل( 2000 ) و حداکثر آن( 6000 ) م یباشد. تبصره 1- هرکدام از مشاغل متناسب با ویژگیها، حداکثردر پنج رتبه، مقدماتی، پایه ، ارشد، خبره و عالی طبقه بندي می گردند و هرکدام از رتبه ها به یکی از طبقات جدول یا جداول موضوع این ماده اختصاص می یابد. رتبه هاي خبره و عالی به مشاغل کارشناسی و بالاتر اختصاص می یابد. شاغلین مربوط در بدو استخدام در رتبه مقدماتی قرار می گیرند و براساس عواملی نظیر ابتکار و خلاقیت ، میزان افزایش مهارتها، انجام خدمات برجسته، طی دوره هاي آموزشی و میزان جلب رضایت ارباب رجوع براساس ضوابطی که متناسب با ویژگیهاي مشاغل به تصویب شوراي توسعه مدیریت م یرسد ارزیابی و حسب امتیازات مکتسبه وطی حداقل مدت تجربه مربوط به سطوح پایه، ارشد، خبره و عالی ارتقاء می یابند. نخبگانی که طبق ضوابط مصوب شوراي عالی انقلاب فرهنگی تعیین می شوند و افرادي که علاوه بر شرایط عمومی در بدو استخدام از تجربه و مهارت لازم برخوردار هستند طبق 24 آئین نامه ا يکه به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد از طی برخی از رتبه ها معاف و در یکی از رتبه هاي دیگر قرار می گیرند. تبصره 2- کلیه عناوین مدیریت و سرپرستی متناسب با پیچیدگی وظایف و مسؤولیتها ، حیطه سرپرستی و نظارت و حساسیتهاي شغلی و سایر عوامل مربوط در یکی از طبقات جدول فوق العاده مدیریت که حداقل امتیاز آن ( 500 ) و حداکثر آن ( 5000 )است، قرارمی گیرند. تبصره 3- امتیاز طبقه مشاغل آموزشی تمام وقت وزارت آموزش و پرورش وبهداشتی و درمانی 1)محاسبه می / وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در جدول یا جداول حق شغل با ضریب ( 1 گردد. ماده 66 -کلیه شاغلین مشمول این قانون براساس عواملی نظیر تحصیلات، دوره هاي آموزشی و مهارت (علاوه بر حداقل شرایط مذکور در اولین طبقه شغل مربوط) ، سنوات خدمت و تجربه از امتیاز حق شاغل که حداقل ( 1000 ) و حداکثر( 4500 )امتیاز می باشد، بهره مند می گردند. حداکثرامتیاز این ماده براي هر شاغل از هفتاد و پنج درصد( 75 %) امتیاز شغل وي تجاوز نخواهد کرد. تبصره - هنرمندان و افرادي که در حوزه هاي علمیه تحصیل نموده اند براساس آئین نامه اي که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد با مقاطع رسمی تحصیلی همتراز می گردند. ماده 67 - جدول یا جداول موضوع ماده( 65 ) و تبصره هاي( 1) و( 2) آن بنا به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد و تخصیص هرکدام از مشاغل و طبقات شغلی آن به یکی از طبقات جداول حق شغل با پیشنهاد سازمان توسط شوراي توسعه مدیریت انجام و براي اجراء به دستگاههاي اجرائی ابلاغ می گردد . ارزیابی عوامل مربوط به شاغل براساس ضوابطی که با پیشنهاد سازمان به تصویب شوراي مذکور می رسد توسط دستگاههاي اجرائی انجام خواهدشد و سازمان بر اجراء این امر نظارت می نماید. ماده 68 - علاوه بر پرداختهاي موضوع ماده( 65 ) و تبصره هاي آن و ماده( 66 ) که حقوق ثابت تلقی م یگردد فوق العاده هایی به شرح زیر به کارمندان قابل پرداخت می باشد: -1 فوق العاده مناطق کمتر توسعه یافته و بدي آب و هوا براي مشاغل تخصصی که شاغلین آنها داراي مدارك تحصیلی کارشناسی ارشد و بالاتر می باشند تا به میزان بیست و پنج درصد( 25 %) امتیازحقوق ثابت و براي سایر مشاغل تا بیست درصد( 20 %) حقوق ثابت هرکدام از کارمندان واجد شرایط 25 پرداخت خواهد شد. فهرست این مناطق در هر دوره برنامه پنجساله با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. -2 فوق العاده ایثارگري متناسب با درصد جانبازي و مدت خدمت داوطلبانه درجبهه ومدت اسارت تا( 1500 )امتیاز وبه دارندگان نشان هاي دولتی تا ( 750 )امتیاز تعلق می گیرد. کارمندان و بازنشستگان که در زمان جنگ در مناطق جنگزده مشغول خدمت اداري بوده اند به ازاء هرسال خدمت در زمان جنگ ( 125 )امتیاز در نظرگرفته می شود. -3 فوق العاده سختی کار و کار در محیطهاي غیر متعارف نظیر کار با اشعه و مواد شیمیایی ، کار با بیماران روانی ، عفونی و در اورژانس و در بخشهاي سوختگی و مراقبتهاي ویژه بیمارستانی تا 1000 )امتیاز و در مورد کار با مواد سمی، آتش زا و منفجره وکار در اعماق دریا، امتیاز یاد شده با ) تصویب هیأت وزیران تا سه برابر قابل افزایش خواهد بود. -4 کمک هزینه عائله مندي و اولاد به کارمندان مرد شاغل و بازنشسته و وظیفه بگیر مشمول این قانون که داراي همسر می باشند معادل( 800 ) امتیاز و براي هر فرزند معادل( 200 )امتیاز و حداکثر سه فرزند. حداکثر سن براي اولادي که از مزایاي این بند استفاده می کنند به شرط ادامه تحصیل و نیز غیر شاغل بودن فرزند، ( 25 )سال تمام و نداشتن شوهر براي اولاد اناث خواهد بود. کارمندان زن شاغل و بازنشسته و وظیفه بگیر مشمول این قانون که داراي همسر نبوده و یا همسر آنان معلول و یا از کار افتاده کلی م یباشد و یا خود به تنهایی متکفل مخارج فرزندان هستند از مزایاي کمک هزینه عائله مندي موضوع این بند بهره مند می شوند. فرزندان معلول و از کارافتاده کلی به تشخیص مراجع پزشکی ذي ربط مشمول محدودیت سقف سنی مزبور نمی باشند. -5 فوق العاده شغل براي مشاغل تخصصی، متناسب با سطح تخصص و مهارتها ، پیچیدگی وظایف و مسؤولیتها و شرایط بازار کار با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران براي مشاغل تا سطح کاردانی حداکثر ( 700 )امتیاز و براي مشاغل همسطح کارشناسی حداکثر( 1500 )امتیاز وبراي مشاغل بالاتر حداکثر ( 2000 )امتیاز تعیین می گردد.. این فوق العاده با رعایت تبصره این ماده قابل پرداخت می باشد. -6 فوق العاده کارایی و عملکرد درچهارچوب ضوابط این بند و تبصره این ماده قابل پرداخت می باشد: الف - به حداکثر هفتاددرصد( 70 %) از کارمندان هر دستگاه براساس رتبه بندي نمرات ارزشیابی کارمندان، طبق عملکرد کارمندان و باتوجه به امتیازي که از عواملی نظیر رضایت ارباب رجوع ، رشد 26 و ارتقاء ، اثر بخشی و کیفیت و سرعت در اتمام کار کسب می نمایند . براساس دستورالعملی که سازمان ابلاغ می نماید تا ( 20 %) امتیازات مربوط به حقوق ثابت وي در مقاطع سه ماهه قابل پرداخت م یباشد. ب - میزان بهره مندي کارمندان هر دستگاه از سقف هفتا د ( 70 %)درصد مذکور در این بند متناسب با میزان موفقیت در تحقق تکالیف قانونی و اجراء برنامه ها و ارزیابی عملکرد دستگاه که توسط سازمان و ، % تصویب شوراي عالی اداري در سه سطح متوسط، خوب و عالی رتبه بندي می گردند به ترتیب( 30 %50 و 70 %) تعیین می گردد. ج - مقامات دستگاههاي اجرائی مذکور در ماده( 71 ) متناسب با رتبه دستگاه ذي ربط مشمول دریافت این فوق العاده می باشند. -7 به منظور جبران هزینه سفر و مأموریت روزانه داخل و خارج از کشور، نوبت کاري ، جابه جایی محل خدمت کارمندان با تشخیص دستگاه اجرائی ، کسر صندوق و تضمین، مبالغی با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران به کارمندان پرداخت خواهد شد. -8 به کارمندانی که در خارج از کشور در پستهاي سازمانی اشتغال دارند فوق العاده اشتغال خارج از کشور براساس ضوابطی که به پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد پرداخت می گردد. این گونه کارمندان در مدتی که از فوق العاده اشتغال خارج از کشور استفاده می کنند دریافت دیگري به استثناء مواردي که به موجب قوانین خاص براي اشتغال درخارج از کشور به این گونه کارمندان تعلق م یگیرد نخواهند داشت. -9 درصورتی که بنا به درخواست دستگاه، کارمندان موظف به انجام خدماتی خارج از وقت اداري گردند براساس آئین نامه اي که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد، می توان مبالغی تحت عنوان اضافه کار ، حق التحقیق، حق التدریس، حق الترجمه وحق التألیف به آنها پرداخت نمود. مجموع مبالغ قابل پرداخت تحت عنوان اضافه کار و حق التدریس به هر یک از کارمندان نباید از حداکثر( 50 %) حقوق ثابت و فوق العاده هاي وي تجاوز نماید. در هر دستگاه اجرائی حداکثر تا( 20 %) کارمندان آن دستگاه که به اقتضاء شغلی، اضافه کار بیشتري دارند از محدودیت سقف( 50 %) مستثنی می باشند. 27 -10 فوق العاده ویژه در موارد خاص باتوجه به عواملی از قبیل بازارکار داخلی و بین المللی، ریسک پذیري ، تأثیر اقتصادي فعالیتها دردرآمد ملی ، انجام فعالیت و وظایف تخصصی و ستادي و (% تحقیقاتی و حساسیت کار با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران امتیاز ویژه اي براي حداکثر( 25 از مشاغل ، در برخی از دستگاههاي اجرائی تا ( 50 %) سقف امتیاز حقوق ثابت و فوق العاده هاي مستمرمذکوردر این فصل در نظر گرفته خواهدشد. تبصره - پرداخت فوق العاده هاي مذکور در بندهاي ( 5) و ( 6) این ماده در هر کدام از دستگاههاي اجرائی، مشروط به اعمال اصلاحات ساختاري، نیروي انسانی ، فنآوري و واگذاري امور به بخش غیردولتی(احکام مذکوردراین قانون) و استفاده ازمنابع حاصل از صرفه جویی هاي به عمل آمده ، در سقف اعتبارات مصوب از سال 1387 امکانپذیر می باشد و این فوق العاده ها جزء دیون منظور نمی گردد. انجام اصلاحات مذکور در این تبصره باید به تأیید سازمان برسد. ماده 69 - به دستگاههاي اجرائی اجازه داده می شود تا بیست و پنج درصد( 25 %) اعتباراتی که از محل اصلاحات مذکور در تبصره ماده فوق الذکر درهرکدام از واحدهاي سازمانی صرفه جویی می گردد را ( با تأیید ذي حساب مربوطه) به عنوان فوق العاده بهره وري غیرمستمر به کارمندان و مدیرانی که در همان واحدها، خدمات برجسته انجام می دهند پرداخت نمایند. ماده 70 - شرایط تصدي مشاغل اختصاصی دستگاههاي اجرائی به تناسب وظایف پستهاي قابل تخصیص به هر شغل، از لحاظ معلومات، تحصیلات ، تجربه، مهارت و دوره هاي آموزشی مورد نیاز و عوامل مؤثر دیگر با پیشنهاد دستگاه اجرائی و تأیید سازمان و تصویب شوراي توسعه مدیریت تعیین می گردد. و در انتصاب افراد به مشاغل مذکور رعایت شرایط مصوب الزامی می باشد. تبصره 1- شرایط تصدي مشاغل عمومی که دربیش از یک دستگاه شاغل دارند به تناسب پستهاي قابل تخصیص به هر شغل توسط سازمان تهیه و پس از تصویب شوراي توسعه مدیریت جهت اجراء به دستگاههاي ذي ربط ابلاغ می گردد. تبصره 2- دستگاههاي اجرائی موظفند حداکثر ظرف مدت سه سال شرایط تصدي مشاغل اختصاصی خود را به سازمان اعلام نمایند . در غیراین صورت سازمان موظف است شرایط تصدي مشاغل اختصاصی را رأساً به شوراي توسعه مدیریت پیشنهاد نماید. تا تغییر ضوابط قبلی، شرایط مصوب فعلی قابل اجراءاست . 28 ماده 71 - سمتهاي ذیل مدیریت سیاسی محسوب شده و به عنوان مقام شناخته می شوند و امتیاز شغلی مقامات مذکور در این ماده به شرح زیر تعیین می گردد: الف - رؤساي سه قوه ( 18000 ) امتیاز. ( ب - معاون اول رئیس جمهور، نواب رئیس مجلس شوراي اسلامی و اعضاء شوراي نگهبان ( 17000 امتیاز. ج - وزراء، نمایندگان مجلس شوراي اسلامی و معاونین رئیس جمهور ( 16000 )امتیاز. د- استانداران و سفراء ( 15000 )امتیاز. ه- معاونین وزراء ( 14000 )امتیاز. تبصره 1- نخست وزیران دوران انقلاب اسلامی با مقامات بند(ب)این ماده همتراز می گردند و تعیین سایر پست هاي همطراز به عهده هیأت وزیران بوده و تعیین همطرازي پست هاي کارکنان اداري مجلس به عهده رئیس مجلس خواهد بود. تبصره 2- علاوه بر حقوق موضوع ماده فوق و امتیاز ویژگیهاي شاغل (مذکور در ماده( 66 )) که حقوق ثابت تلقی می گردد فوق العاده هاي ماده ( 68 ) این قانون نیز حسب مورد به مقامات تعلق خواهد گرفت. تبصره 3- مقامات مذکور در این ماده که حداقل دوسال در پست مدیریتهاي سیاسی انجام وظیفه نموده یا بنمایند پس از تصدي مقام در صورتی که به سمت پائین تري منصوب شوند ، چنانچه حقوق ثابت و فوق العاده مستمرآنها در مسؤولیت جدید از هشتاد درصد ( 80 %) حقوق ثابت وفوق العاده مستمر وي در پست قبلی کمترباشد به میزان مابه التفاوت تا( 80 %)را تفاوت تطبیق دریافت خواهند نمود. این تفاوت تطبیق با ارتقاء هاي بعدي (عوامل شغل و شاغل و فوق العاده ها) مستهلک می گردد و این مابه التفاوت در محاسبه حقوق بازنشستگی و وظیفه نیز ملاك عمل خواهد بود. تبصره 4- دولت مجاز است با پیشنهاد سازمان، برخی از امتیازات قانونی مقامات موضوع این قانون (به استثناء حقوق و مزایا) را به مشاغل خاص ویژه مدیریت حرفه اي و یا سمتهاي خاص و ویژه قضائی تسري دهد. 29 ماده 72 - امتیاز شغلی مدیران عامل و اعضاء هیأتهاي مدیره شرکتهاي دولتی که براساس سیاستهاي مصوب مقام معظم رهبري درمورد اصل چهل و چهارم( 44 ) قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران باید در اختیار دولت بماند با توجه به نوع وظایف، حساسیت، سطح تخصصی کارمندان، تأثیر و نقش اقتصادي شرکت، نوع تولید و خدمات، کارآیی و اثربخشی و سهم شرکت در درآمد ملی تعیین خواهد گردید. 1)برابر حداکثر ارقام امتیاز شغلی مذکور در این فصل می باشد. این / سقف امتیاز این ماده حداکثر( 5 گونه کارمندان حسب مورد از امتیازات شاغل و فوق العاده هاي مذکور در ماده( 68 ) بهره مند خواهند بود. تبصره - حقوق و مزایاي مدیران عامل و اعضاء هیأت مدیره سایر شرکتهاي دولتی که براساس سیاستهاي مصوب مقام معظم رهبري باید شرکت آنها به بخش غیردولتی واگذار گردد، مشابه سایر مدیران حرفه اي مذکور در این قانون تعیین و پرداخت می گردد. ماده 73 - به منظور ارتقاء کارایی و سود دهی بنگاههاي اقتصادي و ایجاد انگیزه و تحرك در آنها ، به کارمندان آن دسته از شرکتهاي دولتی که براساس سیاستهاي مصوب مقام معظم رهبري در مورد اصل چهل وچهارم( 44 ) قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران باید در اختیار دولت بماند براساس آئین نامه اي که به تصویب هیأت وزیران می رسد متناسب با میزان سود حاصل و میزان اثرگذاري آنها در توسعه اقتصادي کشور و عملکرد و بهره وري بنگاه ها، فوق العاده بهره وري به طور غیرمستمر پرداخت خواهد شد. حداکثر امتیاز این فوق العاده حسب مورد براي هفتاددرصد( 70 %) کارمندان تا سقف چهل درصد( 40 %) حقوق ثابت هریک از کارمندان می باشد. تبصره - مشمولین این قانون صرفاً یکی از فوق العاده هاي مذکور در بند( 6) ماده( 68 )و این ماده را م یتوانند دریافت نمایند. ماده 74 - به منظور هماهنگی در تعیین حقوق و مزایاي کارمندان دستگاههاي اجرائی، شوراي حقوق و دستمزد با عضویت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور و وزیراموراقتصادي و دارایی ودو نفر از وزراء به انتخاب هیأت وزیران و رئیس دستگاه ذي ربط و مجموعاً دو نفر نماینده از کمیسیونهاي اجتماعی و برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شوراي اسلامی(ب هعنوان ناظر) تشکیل می شود، کلیه دستگاههاي اجرائی اعم از این که مشمول مقررات این قانون باشند یا نباشند مکلفند قبل از اتخاذ تصمیم در مراجع قانونی ذي ربط براي تعیین و یا تغییر مبانی و مقررات حقوق و مزایاي کارمندان خود 30 و یا هر نوع پرداخت جدید موافقت شوراي مذکور را کسب کنند. مصوبات و تصمیمات شورا پس از تأیید رئیس جمهور قابل اجراء است. وظایف دبیرخانه شوراي حقوق و دستمزد به عهده سازمان خواهد بود. تبصره - هیأت وزیران و سایر مراجعی که اختیار تنظیم مقررات پرداخت دارند، موظفند قبل از هرگونه تصمیم گیري نظر موافق این شورا را اخذ نمایند. ماده 75 - امتیاز میزان عیدي پایان سال کارمندان و بازنشستگان و موظفین معادل( 5000 ) م یباشد. ماده 76 - حداقل و حداکثرحقوق و مزایاي مستمر شاغلین ، حقوق بازنشستگان و وظیفه بگیران مشمول این قانون و سایر حقوق بگیران دستگاههاي اجرائی و صندوقهاي بازنشستگی وابسته به دستگاههاي اجرائی هر سال با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. تبصره - سقف حقوق ثابت و فوق العاده هاي مستمر نباید از( 7) برابر حداقل حقوق ثابت و فوق العاده هاي مستمر تجاوز کند. 3)و( 5) ماده( 68 ) فوق العاده مستمر تلقی می گردند. )،( فوق العاده هاي مذکور دربندهاي( 2 9) و( 10 ) ماده( 68 ) این )،( 8)،(7)،(6)،( ماده 77 - تعیین میزان فوق العاده هاي مذکور دربندهاي( 5 قانون تا سقف تعیین شده توسط مراجع ذي ربط با وزیر و یا رئیس دستگاه اجرائی ویا مقامات و مدیران خواهد بود. ماده 78 - در دستگاههاي مشمول این قانون کلیه مبانی پرداخت خارج از ضوابط و مقررات این فصل به استثناء پرداختهاي قانونی که در زمان بازنشسته شدن یا از کارافتادگی و یا فوت پرداخت می گردد و همچنین برنامه کمکهاي رفاهی که به عنوان یارانه مستقیم درازاء خدماتی نظیر سرویس رفت و آمد، سلف سرویس ، مهد کودك و یا سایر موارد پرداخت می گردد ، با اجراء این قانون لغو می گردد. تبصره - در صورتی که با اجراء این فصل، حقوق ثابت و فوق العاده هاي مشمول کسور بازنشستگی هریک از کارمندان که به موجب قوانین و مقررات قبلی دریافت می نمودند کاهش یابد، تا میزان دریافتی قبلی ، تفاوت تطبیق دریافت خواهند نمود واین تفاوت تطبیق ضمن درج در حکم حقوقی با 31 ارتقاء هاي بعدي مستهلک می گردد. این تفاوت تطبیق در محاسبه حقوق بازنشستگی یا وظیفه نیز منظور می گردد. ماده 79 - کلیه مبالغ پرداختی به مشمولین این قانون اعم از مستمر، غیرمستمر، پاداش و هزینه ها، باید در فیش حقوقی کارمندان درج گردد. ماده 80 - آئین نامه اجرائی این فصل از تاریخ تصویب این قانون حداکثر ظرف مدت 3 ماه با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد و دستگاههاي اجرائی موظفند حداکثر ظرف مدت( 3)ماه پس از ابلاغ آئین نامه ها و دستورالعملهاي مربوط نسبت به صدور احکام اقدام نمایند. فصل یازدهم - ارزیابی عملکرد ماده 81 - دستگاههاي اجرائی مکلفند براساس آئین نامه اي که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد، با استقرار نظام مدیریت عملکرد مشتمل بر ارزیابی عملکرد سازمان ، مدیریت و کارمندان ، برنامه هاي سنجش و ارزیابی عملکرد و میزان بهره وري را در واحدهاي خود به مورد اجراءگذاشته و ضمن تهیه گزارشهاي نوبه اي و منظم ، نتایج حاصل را به سازمان گزارش نمایند. ماده 82 - سازمان موظف است استقرار نظام مدیریت عملکرد را در سطح کلیه دستگاههاي اجرائی پیگیري و نظارت نموده و هر سال گزارشی از عملکرد دستگاههاي اجرائی و ارزشیابی آنها در ابعاد شاخصهاي اختصاصی و عمومی و نحوه اجراء احکام این قانون را براساس آئین نامه اي که با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد، تهیه و به رئیس جمهور و مجلس شوراي اسلامی ارائه نماید. ماده 83 - سازمان موظف است هر ساله براساس شاخصهاي بین المللی و گزارشهاي دریافتی از دستگاههاي ذي ربط ، پس از انطباق با چشم انداز ابلاغی، جایگاه و میزان پیشرفت کشور را در مقایسه با سایر کشورهاي جهان تعیین و گزارش لازم را به رئیس جمهور و مجلس شوراي اسلامی ارائه نماید و از نتایج آن در تدوین راهبردهاي برنامه هاي توسعه استفاده نماید. 32 فصل دوازدهم- حقوق و تکالیف کارمندان ماده 84 - کارمندان دستگاههاي اجرائی سالی سی روز حق مرخصی کاري با استفاده از حقوق و مزایاي مربوط را دارند. حداکثر نیمی از مرخصی کارمندان درهر سال قابل ذخیره شدن است. تبصره 1 - کارمندان دستگاههاي اجرائی می توانند در طول مدت خدمت خود با موافقت دستگاه ذي ربط حداکثر سه سال از مرخصی بدون حقوق استفاده نمایند و در صورتی که کسب مرخصی براي ادامه تحصیلات عالی تخصصی در رشته مربوط به شغل کارمندان باشد تا مدت دو سال قابل افزایش خواهد بود. تبصره 2 - کارمندان دستگاههاي اجرائی طبق گواهی و تأیید پزشک معتمد حداکثر از چهار ماه مرخصی استعلاجی در سال استفاده خواهند نمود. بیماریهاي صعب العلاج به تشخیص وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی از محدودیت زمانی مذکور مستثنی می باشد و مقررات مربوط در آئین نامه این فصل پیش بینی می گردد. تبصره 3 - مشمولین مقررات قانون تأمین اجتماعی از نظر استفاده از مرخصی استعلاجی تابع همان مقررات می باشند. تبصره 4 - کارمندان زن که همسر آنها در مأموریت بسر می برند می توانند تا پایان مأموریت حداکثر به مدت شش سال از مرخصی بدون حقوق استفاده نمایند. ماده 85 - دستگاههاي اجرائی مکلفند در چهارچوب بودجه هاي مصوب و آئین نامه اي که به تصویب هیأت وزیران می رسد، کارمندان و بازنشستگان و افراد تحت تکفل آنان را علاوه بر استفاده از بیمه پایه درمان ، با مشارکت آنان به صورت هماهنگ و یکنواخت براي کلیه کارمندان دولت تحت پوشش بیمه هاي تکمیلی قرار دهند. ماده 86 - دستگاههاي اجرائی مکلفند در ایجاد محیط مناسب کار و تأمین شرایط بهداشتی و ایمنی براي کارمندان خود اقدامات لازم را به عمل آورند. 33 ماده 87 - ساعات کار کارمندان دولت چهل و چهار ساعت در هفته می باشد و ترتیب و تنظیم ساعات کار ادارات با پیشنهاد سازمان و تصویب هیأت وزیران تعیین می گردد و تغییر ساعت کار کارمندان در موارد ضروري با رعایت سقف مذکور با دستگاه ذي ربط می باشد. میزان ساعات تدریس معلمان و اعضاء هیات علمی از ساعات موظف، درطرحهاي طبقه بندي مشاغل ذي ربط تعیین خواهد شد. تبصره 1 - کارمندان می توانند با موافقت دستگاه اجرائی ساعات کار خود را تا یک چهارم ساعت کار روزانه (حداکثر 11 ساعت) تقلیل دهند. میزان حقوق و مزایا، نحوه محاسبه سوابق خدمت این قبیل کارمندان متناسب با ساعات کار آنان تعیین خواهد شد. تبصره 2 - دستگاههاي اجرائی می توانند در موارد خاص با موافقت هیأت وزیران و رعایت سقف ساعات کار با توجه به شرایط جغرافیایی و منطقه اي و فصلی ساعات کار خود را به ترتیب دیگري تنظیم نمایند. تبصره 3 - کلیه دستگاههاي اجرائی استانی موظفند ساعات کار خود را در شش روز هفته تنظیم نمایند.( ستاد مرکزي دستگاههاي اجرائی مشمول این حکم نمی باشند). ماده 88 - کارمندان دستگاههاي اجرائی در انجام وظایف و مسؤولیت هاي قانونی در برابر شاکیان مورد حمایت قضائی می باشند و دستگاههاي اجرائی مکلفند به تقاضاي کارمندان براي دفاع از انجام وظایف آنها با استفاده از کارشناسان حقوقی خود یا گرفتن وکیل از کارمندان حمایت قضائی نمایند. ماده 89 - کارمندان دستگاههاي اجرائی درمورد استفاده از تسهیلات و امتیازات و انتصاب به مشاغل سازمانی درصورت داشتن شرایط لازم از حقوق یکسان برخوردار بوده و دستگاههاي اجرائی مکلفند با رعایت موازین و مقررات مربوطه و عدالت استخدامی ، حقوق کارمندان خود را درموارد مذکور در این قانون مدنظر قرار دهند. ماده 90 - کارمندان دستگاههاي اجرائی موظف می باشند که وظایف خود را با دقت ، سرعت ، صداقت ، امانت ، گشاده رویی ، انصاف و تبعیت از قوانین و مقررات عمومی و اختصاصی دستگاه مربوطه انجام دهند و در مقابل عموم مراجعین به طور یکسان و دستگاه ذي ربط پاسخگو باشند. 34 هرگونه بی اعتنایی به امور مراجعین و تخلف از قوانین و مقررات عمومی ممنوع می باشد. ارباب رجوع م یتوانند در برابر برخورد نامناسب کارمندان با آنها و کوتاهی در انجام وظایف به دستگاه اجرائی ذي ربط و یا به مراجع قانونی شکایت نمایند. ماده 91 - اخذ رشوه و سوء استفاده از مقام اداري ممنوع می باشد.استفاده از هرگونه امتیاز، تسهیلات، حق مشاوره ، هدیه و موارد مشابه در مقابل انجام وظایف اداري و وظایف مرتبط با شغل توسط کارمندان دستگاههاي اجرائی در تمام سطوح از افراد حقیقی و حقوقی به جز دستگاه ذي ربط خود تخلف محسوب می شود. تبصره 1 - دستگاههاي اجرائی موظفندعلاوه بر نظارت مستقیم مدیران از طریق انجام بازرسیهاي مستمر داخلی توسط بازرسان معتمد و متخصص در اجراء این ماده نظارت مستقیم نمایند. چنانچه تخلف هر یک از کارمندان مستند به گزارش حداقل یک بازرس معتمد به تأیید مدیر مربوطه برسد بالاترین مقام دستگاه اجرائی یا مقامات و مدیران مجاز، می توانند دستور اعمال کسر یک سوم از حقوق، مزایا و عناوین مشابه و یا انفصال از خدمات دولتی براي مدت یک ماه تا یک سال را براي فرد متخلف صادر نمایند. تبصره 2 - در صورت تکرار این تخلف به استناد گزارشهایی که به تأیید بازرس معتمد و مدیر مربوطه برسد پرونده فرد خاطی به هیأتهاي رسیدگی به تخلفات اداري ارجاع و یکی از مجازاتهاي بازخرید، اخراج و انفصال دائم از خدمات دولتی اعمال خواهد شد. تبصره 3 - دستگاههاي اجرائی موظفند پرونده افراد حقیقی و حقوقی رشوه دهنده به کارمندان دستگاههاي اجرائی را جهت رسیدگی و صدور حکم قضائی به مراجع قضائی ارجاع نمایند. تبصره 4 - سازمان موظف است اسامی افراد حقیقی و حقوقی رشوه دهنده به کارمندان دستگاههاي اجرائی را جهت ممنوعیت عقد قرارداد به کلیه دستگاههاي اجرائی اعلام نماید. ماده 92 - مدیران و سرپرستان بلافصل ، مسؤول نظارت وکنترل و حفظ روابط سالم کارمندان خود در انجام وظایف محوله می باشند و در مورد عملکرد آنان باید پاسخگو باشند. در صورتی که کارمندان مزبور با اقدامات خود موجب ضرر و زیان دولت گردند و یا تخلفاتی نظیر رشوه و یا سوءاستفاده در حیطه مدیریت مسؤولین مزبور مشاهده و اثبات گردد، علاوه بر برخورد با کارمندان خاطی با مدیران و سرپرستان کارمندان (حسب مورد) نیز که در کشف تخلف یا جرایم اهمال نموده باشند مطابق قوانین مربوط، با آنان رفتار خواهد شد. 35 ماده 93 - کلیه کارمندان دستگاههاي اجرائی موظفند در ساعات تعیین شده موضوع ماده( 87 ) به انجام وظایف مربوط بپردازند و درصورتی که در مواقع ضروري خارج از وقت اداري مقرر و یا ایام تعطیل به خدمات آنان نیاز باشد براساس اعلام نیاز دستگاه مکلف به حضور در محل کار و انجام وظایف محوله در قبال حق الزحمه یا اضافه کاري برابر مقررات مربوط خواهند بود. ماده 94 - تصدي بیش از یک پست سازمانی براي کلیه کارمندان دولت ممنوع می باشد. در موارد ضروري با تشخیص مقام مسؤول مافوق تصدي موقت پست سازمانی مدیریتی یا حساس به صورت سرپرستی بدون دریافت حقوق و مزایا براي حداکثر چهار ماه مجاز می باشد. تبصره - عدم رعایت مفاد ماده فوق الذکر توسط هر یک از کارمندان دولت اعم از قبول کننده پست دوم یا مقام صادرکننده حکم متخلف محسوب و در هیأت رسیدگی به تخلفات اداري رسیدگی و اتخاذ تصمیم خواهد شد. ماده 95 - ب هکارگیري بازنشستگان متخصص(با مدرك تحصیلی کارشناسی و بالاتر) در موارد خاص به عنوان اعضاء کمیته ها، کمیسیون ها، شوراها، مجامع و خدمات مشاوره اي غیرمستمر، تدریس و مشاوره هاي حقوقی مشروط براین که مجموع ساعت اشتغال آنها در دستگاههاي اجرائی از ساعت اداري کارمندان موظف تجاوز نکند بلامانع می باشد. حق الزحمه این افراد متناسب با ساعات کار هفتگی معادل کارمندان شاغل مشابه تعیین و پرداخت می گردد. ماده 96 - کارمندان دستگاههاي اجرائی مکلف می باشند در حدود قوانین و مقررات ، احکام و اوامر رؤساي مافوق خود را در امور اداري اطاعت نمایند، اگر کارمندان حکم یا امر مقام مافوق را برخلاف قوانین و مقررات اداري تشخیص دهند، مکلفند کتباً مغایرت دستور را با قوانین و مقررات به مقام مافوق اطلاع دهند. در صورتی که بعد از این اطلاع ، مقام مافوق کتباً اجراء دستور خود را تأیید کرد، کارمندان مکلف به اجراء دستور صادره خواهند بود و از این حیث مسؤولیتی متوجه کارمندان نخواهد بود و پاسخگویی با مقام دستوردهنده می باشد. ماده 97 - رسیدگی به مواردي که در این قانون ممنوع و یا تکلیف شده است و سایر تخلفات کارمندان دستگاههاي اجرائی و تعیین مجازات آنها طبق قانون رسیدگی به تخلفات اداري - . « به استثناء ماده( 91 ) که ترتیب آن در این ماده مشخص شده است » . مصوب 1372 - می باشد 36 ماده 98 - خروج از تابعیت ایران و یا قبول تابعیت کشور بیگانه به شرط گواهی وزارت امور خارجه موجب انفصال از خدمات دولت خواهد بود. ماده 99 - پرداخت اضافه کاري تنها در قبال انجام کار اضافی در ساعات غیر اداري مجاز می باشد و هرگونه پرداخت تحت این عنوان بدون انجام کار اضافی در حکم تصرف غیر قانونی وجوه و اموال عمومی است. ماده 100 - آئین نامه هاي اجرائی این فصل با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. فصل سیزدهم- تأمین اجتماعی ماده 101 - کلیه کارمندان پیمانی دستگاههاي اجرائی از لحاظ برخورداري از مزایاي تأمین اجتماعی نظیر بازنشستگی، از کارافتادگی، فوت، بیکاري، درمان با رعایت این قانون مشمول قانون تأمین اجتماعی می باشند و کارمندان رسمی را که پس از لازم الاجراءشدن این قانون، می توان براي مشاغل حاکمیتی در دستگاههاي اجرائی استخدام نمود از لحاظ برخورداري از مزایاي تأمین اجتماعی حسب تقاضاي خود مشمول قانون تأمین اجتماعی یا قوانین بازنشستگی مورد عمل دستگاه اجرائی ذي ربط قرار می گیرند. ماده 102 - کارمندان می توانند در صورت تمایل به جاي سازمان تأمین اجتماعی یا سازمان بازنشستگی کشوري مشمول مقررات یکی دیگر از صندوقهاي بیمه اي قرار گیرند. در این صورت سهم کارفرمایی دولت براي خدمات تأمین اجتماعی حداکثر به میزان سهم کارفرمایی مقررات قانون تأمین اجتماعی م یباشد و مابه التفاوت توسط کارمندان پرداخت می گردد. این قبیل کارمندان از لحاظ بازنشستگی، وظیفه، از کارافتادگی و نظایر آن مشمول مقررات صندوقی که انتخاب کرده اند می باشند. تغییر صندوق در طول مدت قرارداد فقط یک بار امکانپذیر می باشد. تبصره - آئین نامه اجرائی نحوه تغییر صندوقها با پیشنهاد سازمان به تصویب هیأت وزیران می رسد. ماده 103 - دستگاه اجرائی با داشتن یکی از شرایط زیر می تواند کارمند خود را بازنشسته نماید: 37 الف) حداقل سی سال سابقه خدمت براي مشاغل غیرتخصصی و سی وپنج سال براي مشاغل تخصصی با تحصیلات دانشگاهی کارشناسی ارشد و بالاتر با درخواست کارمند براي سنوات بالاتر از 30 سال . ب) حداقل شصت سال سن و حداقل بیست و پنج سال سابقه خدمت با بیست و پنج روز حقوق. براي متصدیان مشاغل « ب» تبصره 1- سابقه مذکور در بند (الف) و همچنین شرط سنی مزبور در بند سخت و زیان آور و جانبازان و معلولان تا پنج سال کمتر می باشد و شرط سنی براي زنان منظور نمی گردد. تبصره 2- دستگاههاي اجرائی مکلفند کارمندانی که داراي سی سال سابقه خدمت براي مشاغل غیرتخصصی وشصت سال سن و همچنین کارمندانی که داراي سی و پنج سال سابقه خدمت براي مشاغل تخصصی وشصت و پنج سال سن می باشند را رأساً و بدون تقاضاي کارمندان بازنشسته نمایند. تبصره 3- دستگاههاي اجرائی موظفند کارمندانی را که داراي شصت و پنج سال سن و حداقل بیست و پنج سال سابقه خدمت می باشند را بازنشسته کنند. سقف سنی براي متصدیان مشاغل تخصصی هفتادسال است. کارمندان تخصصی فوق الذکر که سابقه خدمت آنها کمتر از بیست و پنج سال است، در صورتی که بیش از بیست سال سابقه خدمت داشته باشند می توانند تا رسیدن به بیست و پن ج سال سابقه، ادامه خدمت دهند و در غیر این صورت بازخرید می شوند. ماده 104 - در هنگام تعیین حقوق بازنشستگی به کارمندانی که بیش از سی سال خدمت دارند به ازاء 2%) رقم تعیین شده حقوق بازنشستگی علاوه بر / هر سال خدمت مازاد بر سی سال، دو و نیم درصد ( 5 حقوق تعیین شده محاسبه و پرداخت خواهد گردید. ماده 105 - منظور از سابقه خدمت در این قانون براي بازنشستگی، آن مدت از سوابق خدمت کارمندان می باشد که در حالت اشتغال به صورت تمام وقت انجام شده و کسور مربوط را پرداخت نموده یا می نماید و مرخصی استحقاقی و استعلاجی و مدت خدمت نیمه وقت بانوان به استناد قانون راجع به خدمت نیمه وقت بانوان مصوب 1362 - (مشروط بر این که کسور بازنشستگی به طور کامل پرداخت شده باشد) و مدت خدمت نظام وظیفه به عنوان سابقه خدمت کارمندان محسوب می گردد. تبصره - مدت خدمت کارمندانی که در ابتداء یا حین خدمت به تحصیل مقاطع رسمی آموزشی یا معادل آن اشتغال می یابند و از مزایاي تحصیلات مربوطه بهره مند می شوند جزء سابقه خدمت براي بازنشستگی منظور نمی گردد. مگر آن که همراه با تحصیل حداقل سه چهارم از وقت اداري را به انجام 38 ( وظایف محوله اشتغال داشته باشند، مأموریتهاي تحصیلی و تعهدات خدمتی تحصیلی با رعایت ماده( 61 این قانون با موافقت سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور انجام می گیرد. ماده 106 - مبناي محاسبه کسور بازنشستگی و براي محاسبه حقوق بازنشستگی کارمندان مشمول این ماده( 68 ) این قانون م ی باشد. «10» قانون حقوق ثابت به اضافه فوق العاده هاي مستمر و فوق العاده بند ماده 107 - به کارمندان مشمول این قانون که بازنشسته می شوند به ازاء هر سال خدمت یک ماه آخرین حقوق و مزایاي مستمر (تا سی سال) به اضافه وجوه مربوط به مرخصی هاي ذخیره شده پرداخت خواهد شد. آن قسمت از سابقه خدمت کارمند که در ازاء آن وجوه بازخریدي دریافت نموده اند از سنوات خدمتی که مشمول دریافت این وجوه می گردد کسر می شود. ماده 108 - کارمندانی که تا قبل از تصویب این قانون به استخدام درآمده و از نظر بازنشستگی مشمول صندوق بازنشستگی کشوري می باشند، با رعایت احکام پیش بینی شده در این فصل تابع صندوق خود می باشند و یا درصورتی که پس از اجراء این قانون به استخدام رسمی درآیند و این صندوق را انتخاب کنند. با رعایت احکام مذکور در این قانون مشمول سایر مقررات قانونی قبلی خواهند بود. ماده 109 - از تاریخ تصویب این قانون حقوق کلیه بازنشستگان، وظیفه بگیران یا مستمري بگیران صندوقهاي بازنشستگی کشوري و لشکري که تا پایان سال 1385 بازنشسته یا از کارافتاده و یا فوت نموده اند در صورتی که کمتر از حاصل ضرب ضریب ریالی که باتوجه به شاخص هزینه زندگی در و « الف » لایحه بودجه سالیانه پیش بینی می گردد با رعایت ماده ( 125 ) و ارقام مذکور در جداول بندهاي این ماده و تبصره هاي مربوط باشد تا این میزان افزایش می یابد. « ب» الف) حقوق بازنشستگی، از کارافتادگی یا فوت کارمندان کشوري براساس امتیاز ردیف آخرین گروه شغلی مربوط در ضریب ریالی فوق الذکر و براساس سی سال سنوات خدمت مطابق جدول و احکام زیر خواهد بود. گروه شغلی امتیاز مربوطه 1و 4000 2 39 گروه شغلی امتیاز مربوطه 4500 3 5000 4 5500 5 6000 6 6500 7 7000 8 7500 9 8000 10 8500 11 9000 12 9500 13 10000 14 10500 15 11000 16 11500 17 12000 18 12500 19 13000 20 امتیاز مربوط به تعیین حقوق بازنشستگی مقامات موضوع تبصره( 2) ماده( 1) قانون نظام هماهنگ پرداخت کارمندان دولت وهمترازان آنها که بعد از پیروزي انقلاب اسلامی، تصدي مقامات را به عهده داشته و بازنشسته شده اند به شرح زیر خواهد بود: 14500 « الف » مقامات موضوع بند 15500 « ب16500 ج17500 « د» مقامات موضوع بند 19000 « ه » مقامات موضوع بند 40 ب) حقوق بازنشستگی، وظیفه و یا فوت کارمندان نیروهاي مسلح براساس امتیاز ردیف جایگاه شغلی مربوط در ضریب ریالی مذکور در این ماده و براساس سی سال سنوات خدمت مطابق جدول و احکام زیر خواهد بود: عنوان درجه یا رتبه شغلی امتیاز عنوان درجه یا رتبه شغلی امتیاز عنوان درجه یا رتبه شغلی امتیاز سرجوخه یا رتبه 5400 4 ستوان سوم یا رتبه 10 9000 سرهنگ یا رتبه 12600 16 گروهبان 3 یا رتبه 6000 5 ستوان دوم یا رتبه 11 9600 سرتیپ 2 یا رتبه 13200 17 گروهبان 2 یا رتبه 6600 6 ستوان یکم یا رتبه 12 10200 سرتیپ یا رتبه 13800 18 گروهبان 1 یا رتبه 7200 7 سروان یا رتبه 10800 13 سرلشکر یا رتبه 14400 19 استوار دوم یا رتبه 7800 8 سرگرد یا رتبه 11400 14 سپهبد یا رتبه 15000 20 استوار یکم یا رتبه 8400 9 سرهنگ 2 یا رتبه 15 12000 ارتشبد 15600 41 این ماده که در طول دوران خدمت حداقل به مدت ( 2)سال « الف وب » تبصره 1 - مشمولان بندهاي به امتیاز « الف » داراي سمتهاي مدیریتی بوده اند، درصدهاي زیر حسب مورد و براساس جدول بند حقوق آنان اضافه خواهد شد: مشاغل سرپرستی و همتراز 5 درصد معاونین مدیر کل و همتراز آنان 10 درصد مدیران کل و همتراز آنان 15 درصد مدیران عامل و اعضاء هیأت مدیره شرکتهاي دولتی 20 درصد ماده ( 1) ن.ه .پ 25 درصد «3» و «2» مقامات موضوع تبصره هاي تبصره 2 -بازنشستگان و وظیفه بگیران که سابقه پرداخت کسور بازنشستگی آنها بیش از سی سال است 2%) به ارقام فوق الذکر اضافه می گردد و افرادي که سابقه / به ازاء هر سال (تا ده سال) د وو نیم درصد( 5 پرداخت کسور بازنشستگی آنها کمتر از سی سال است (تا پانزده سال) به ازاء هر سال دو و نیم درصد %2/5 ) از ارقام فوق الذکر کسر می گردد. مشروط بر این که میزان حقوق بازنشستگی یا وظیفه آنان از ) حداقل حقوق بازنشستگی کمتر نگردد. 158 ) و ) ،( تبصره 3 -کارمندانی که به استناد مواد ( 80 ) و ( 83 ) قانون استخدام کشوري و مواد ( 157 159 ) قانون اجا وموارد مشابه قانون سپاه و ناجا حقوق وظیفه یا مستمري دریافت می دارند، ) درصورتی که سابقه پرداخت کسور بازنشستگی آنها کمتر از سی سال باشد مدت سابقه منظور شده آنان مطابق قوانین و مقررات مورد عمل که تعیین شد لازم الاجراء است. تبصره 4- کمک هزینه عائله مندي و اولاد بازنشستگان و وظیفه بگیران معادل شاغلین افزایش می یابد و 1380 و اصلاحات /11/ با این افزایش حکم ماده( 8) قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مورخ 27 بعدي آن لغو می گردد. تبصره 5 - هر کدام از بازنشستگان و وظیفه بگیران چنانچه براساس مقررات مورد عمل قبلی بیش از ارقام فوق الذکر دریافت می نمایند همان ارقام ملاك پرداخت می باشد. 42 این ماده نمی باشد به شرح زیر « ب» تبصره 6 -درجات سابق نظامیان منفک از خدمت که در جدول بند تطبیق می یابد: الف) ستوانیار سوم و ستوانیار دوم، افسریار معادل ستوان سوم ب) ستوانیار یکم، همافر سوم، همافر دوم معادل ستوان دوم ج) همافر یکم معادل ستوان یکم د) سرهمافر سوم معادل سروان ه) سرهمافر دوم معادل سرگرد و) سرهمافر یکم معادل سرهنگ دوم که در طول دوران خدمت حداقل به مدت دو سال « ب» تبصره 7 - به هر یک از مشمولان موضوع بند داراي عناوین شغلی فرماندهی، ریاست و مدیریت بوده اند، درصدي از جدول شماره (دو) به شرح زیر به حقوق آنان اضافه خواهد شد: کارمندان در رتبه شغلی 8 الی 5 9 درصد کارمندان در رتبه شغلی 10 الی 10 13 درصد کارمندان در رتبه شغلی 14 الی 15 16 درصد 20 درصد کارمندان در رتبه شغلی 17 و 18 کارمندان در رتبه شغلی 19 وبه بالا 25 درصد 1358 به بعد در خدمت نیروهاي /1/ تبصره 8 - کلیه نظامیان بالاتر از درجه سرهنگی که از تاریخ 15 مسلح نبوده اند و احکام خاص قضائی براي آنان تعیین نشده است، صرفاً از حقوق ردیف درجه سرهنگی برخوردار خواهند شد و مشمول سایر تبصره هاي این بند نخواهند شد. تبصره 9- مشمولین قانون حالت اشتغال - مصوب 1372 - مجلس شوراي اسلامی از مقررات این دستورالعمل مستثنی می باشند. 1386 حقوق کلیه بازنشستگان، موظفین یا مستمري بگیران اعضاء هیأت /1/ ماده 110 - از تاریخ 1 علمی و قضات که بازنشسته، ازکارافتاده و فوت شده اند در صورتی که کمتر از حاصل ضرب ضریب 43 ریالی موضوع ماده( 109 ) این قانون با رعایت ماده ( 125 ) و ارقام مذکور در جداول بندهاي (الف) و(ب) این ماده و تبصره هاي مربوط باشد تا این میزان افزایش می یابد: الف) حقوق بازنشستگی ، موظفین یا مستمري بگیران اعضاء هیأت علمی براساس امتیاز ردیف آخرین مرتبه علمی و بر اساس سی سال سنوات خدمت مطابق جدول و احکام زیر خواهد بود. مرتبه علمی امتیاز مربی آموزشیار وپژوهشیاران 9500 مربی 11000 استادیار 14000 دانشیار 16000 استاد 18000 ب) حقوق بازنشستگی ، موظفین یا مستمري بگیران قضات براساس امتیاز ردیف آخرین گروه و بر اساس سی سال سنوات خدمت مطابق جدول و احکام زیر خواهد بود: گروه امتیاز یک 8500 دو 9500 سه 10500 چهار 11500 پنج 12500 شش 13500 هفت 15000 هشت 16000 44 تبصره 1- در محاسبه امتیاز حقوق مبناي دارندگان مشاغل قضائی با کمتر از مدرك لیسانس و معادل آن (موضوع ماده واحده قانون تعیین وضعیت قضائی کسانی که سه سال در دادسراهاي انقلاب اسلامی اشتغال به کار قضائی داشته اند) پنج درصد ( 5%) از امتیاز گروه شغلی آنان کسر خواهد شد. تبصره 2- در محاسبه امتیاز حقوق دارندگان پایه قضائی در صورت داشتن مدرك تحصیلی کارشناسی ارشد یا معادل آن در رشته هاي قابل قبول براي قضات پنج درصد( 5%) و براي مدرك تحصیلی دکترا یا معادل آن در همان رشته ها د ه درصد ( 10 %) به امتیاز گروه شغلی آنان اضافه می گردد. تبصره 3- علاوه بر امتیازات فوق به متصدیان مشاغل مدیریت و سرپرستی در صورت داشتن مسؤولیتهاي زیر حداقل به مدت دوسال در طول دوران خدمت درصدهاي زیر حسب مورد به امتیاز حقوق آنان اضافه خواهد شد. براي سنوات کمتر از دوسال نیز به همان نسبت محاسبه و پرداخت خواهد شد. -1 دادستان نظامی استان، دادستان عمومی (غیر از تهران)، رئیس دادگستري شهرستان، دادستان انقلاب .(% اسلامی استان، رئیس دادگاه حقوقی 2 مستقل به مأخذ پنج درصد( 5 -2 مدیران کل، رئیس سازمان قضائی نیروهاي مسلح مرکز استان (غیر از تهران)، دادستان نظامی تهران، رئیس کل دادگستري استان، رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی تهران به مأخذ .(% د هدرصد( 10 -3 معاونان رئیس قوه قضائیه و معاونان وزیر دادگستري، رئیس دیوان عدالت اداري، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، دادستان انتظامی قضات، رئیس سازمان قضائی نیروهاي مسلح، دادستان تهران، رئیس کل دادگستري استان تهران به مأخذ پانزده درصد( 15 %) حقوق مبنا. .(% -4 رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل کشوربه مأخذ بیست درصد( 20 ماده ( 109 ) در مورد مشمولین این ماده لازم الاجراء «6» و «5» ،«4» ،«3» ،«2» ،«1» تبصره 4- تبصره هاي م یباشد. ماده 111 - به منظور یکنواختی و هماهنگ سازي سایر حمایتهاي قانونی مشترکین کلیه صندوق هاي بازنشستگی دستگاههاي اجرائی مشمول این قانون، بندهاي زیر لازم الاجراءخواهد بود. 45 -1 کلیه شاغلین و بازنشستگان مشترك صندوقهاي بازنشستگی می توانند والدین تحت تکفل خود را در صورتی که تحت پوشش هیچ یک از بیم ه هاي خدمات درمانی نباشند، تحت پوشش بیمه خدمات درمانی خود قرار دهند. -2 فرزندان اناث مشروط بر آن که ورثه قانونی باشند، در صورت نداشتن شغل یا شوهر و فرزندان ذکور مشروط بر آن که ورثه قانونی باشند تا بیست سالگی و در صورت اشتغال به تحصیلات دانشگاهی تا بیست و پن ج سالگی از کمک هزینه اولاد، بیمه و یا مستمري والدین خود برخوردار می گردند. ماده 112 - سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور و وزارت رفاه و تأمین اجتماعی مکلفند، آئین نامه نحوه تطبیق و تعیین حقوق بازنشستگان، موظفین یا مستمري بگیران آن دسته از دستگاههاي اجرائی که ماده ( 109 ) این « الف » مشمول قانون نظام هماهنگ پرداخت مصوب 1370 نبوده اند را با جدول بند قانون و احکام مربوط تهیه و حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب این قانون به تصویب هیأت وزیران برسانند. ماده 113 - دولت مکلف است تا پایان قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی جمهوري اسلامی ایران در خصوص تجمیع کلیه صندوقهاي بازنشستگی اعم از کشوري و تأمین اجتماعی در سازمان تامین اجتماعی اقدامات قانونی لازم را به عمل آورد . ( قانون اصلاح ماده ( 113 ) قانون مدیریت خدمات کشوري و چگونگی تعیین مدیریت سازمان تأمین اجتماعی و صندوق هاي بازنشستگی و بیمه هاي درمانی . ماده واحده - ماده ( 113 ) قانون مدیریت خدمات کشوري و برخی از قوانین و مقررات مربوط به سازمان تأمین اجتماعی موضوع ماده مذکور به شرح زیر اصلاح و تعیین تکلیف می گردد: الف- ماده ( 113 ) قانون مدیریت خدمات کشوري با الحاق عبارت زیر به انتهاي ماده مذکور اصلاح می گردد: «. سازمان مذکور زیرمجموعه وزارت رفاه و تأمین اجتماعی است و وزیر در برابر مراجع قانونی ذي ربط پاسخگو می باشد » ب - ترکیب هیأت امناء سازمان تأمین اجتماعی به شرح زیر تعیین می شود: -1 شش نفر با پیشنهاد وزیر رفاه و تأمین اجتماعی و تصویب شوراي عالی رفاه و تأمین اجتماعی. ماده ( 17 ) قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی از نمایندگان خدمات گیرندگان. « الف » -2 سه نفر باقیمانده، مطابق جزء ( 2) بند هیأت امناء مذکور، در حکم هیأت امناء کلیه صندوقهاي تأمین اجتماعی و بازنشستگی، بیمه هاي خدمات درمانی و صندوق بیمه روستاییان و عشایر خواهد بود. این قانون با پیشنهاد هیأت امناء سازمان و « ب» ج- نصب و عزل مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی و کلیه صندوقها و بیمه هاي موضوع ذیل بند تأیید و حکم وزیر رفاه و تأمین اجتماعی انجام می پذیرد. 46 وزیر رفاه و تأمین اجتماعی درصورت ضرورت می تواند حداکثر براي مدت شش ماه به منظور انجام وظایف مدیران عامل سازمانها، صندوقها و بیمه هاي موضوع این بند سرپرست منصوب نماید. د- سایر مقررات سازمان تأمین اجتماعی و همچنین صندوقها و سازمانهاي بازنشستگی و بیمه اي و قانون ساختار نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی به قوت خود باقی است. ه- وزارت رفاه و تأمین اجتماعی مکلف است درطول برنامه پنجم، اقدامات قانونی لازم را براي ایجاد وحدت رویه براي کلیه صندوقهاي بازنشستگی و بیمه هاي درمانی به عمل آورد. و- این قانون از تاریخ ابلاغ، لازم الاجراء می باشد. قانون فوق مشتمل بر ماده واحده درجلسه علنی روز چها ر شنبه مورخ پنجم اسفند ماه یکهزار و 1388 به تأیید شوراي نگهبان رسید) . /12/ سیصد و هشتاد و هشت مجلس شوراي اسلامی تصویب و در تاریخ 8 فصل چهاردهم - شوراي عالی اداري و شوراي توسعه مدیریت و سرمایه انسانی ماده 114 - ب همنظور ایجاد تحول در نظام اداري کشور در ابعاد، نقش و اندازه دولت ، ساختار تشکیلاتی و نظامهاي استخدامی ، مدیریت منابع انسانی ، روشهاي انجام کار و فناوري اداري و ارتقاء و حفظ کرامت مردم و نیل به نظام اداري و مدیریتی کارا، بهره ور و ارزش افزا، پاسخگو، شفاف و عاري از فساد و تبعیض ، اثربخش ، نتیجه گرا و مردم سالار، شوراي عالی اداري با ترکیب و اختیارات زیر تشکیل می گردد. اعضاء شوراي یاد شده عبارتند از: 1 - رئیس جمهور (رئیس شورا) که در غیاب او معاون اول وي ریاست شورا را بر عهده خواهد داشت. -2 رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور (عضو و دبیر شورا). -3 وزراء آموزش و پرورش، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی وکار و اموراجتماعی و سه نفر از وزراء بخشهاي دیگر به انتخاب هیأت وزیران. -4 وزیر یا رئیس دستگاه مستقل ذي ربط حسب مورد. 5 - دو نفر از استانداران به انتخاب استانداران سراسر کشور. -6 دونفر صاحب نظر در رشته حقوق اداري و مدیریت به انتخاب رئیس جمهور. 47 -7 دو نفر از نمایندگان مجلس شوراي اسلامی به انتخاب مجلس شوراي اسلامی به عنوان ناظر. دبیرخانه شورا در سازمان مدیریت و برنامه ریزي کشور خواهد بود و سازمان مسؤول نظارت بر حسن اجراء تصمیمات مربوط می باشد. مصوبات این شورا پس از تأیید رئیس جمهور لازم الاجراء است. ماده 115 - وظایف و اختیارات شوراي یاد شده به شرح زیر می باشد: -1 اصلاح ساختار تشکیلات دستگاههاي اجرائی به استثناء دستگاههایی که احکام آنها در قانون اساسی آمده ویا به امر امام خمین ی (ره) و مقام معظم رهبري تأسیس شده است. -2 تجدید نظر در ساختار داخلی دستگاههاي اجرائی به منظور ایجاد انسجام تشکیلاتی و حذف وظایف موازي، مشابه و تکراري. -3 تفکیک وظایف اجرائی از حوزه هاي ستادي دستگاههاي اجرائی و محدود نمودن فعالیت حوزه هاي ستادي به اعمال حاکمیت و امور مدیریتی و راهبردي ، سیاستگذاري ، برنامه ریزي ، سازماندهی ، نظارت و کنترل و انتقال وظایف اجرائی به واحدهاي استانی ، شهرستانی و سایر سطوح جغرافیایی و اصلاح ساختار تشکیلاتی متناسب با تغییرات به عمل آمده . -4 تنظیم دستورالعمل در مورد ادغام واحدهاي استانی و شهرستانی وابسته به هر یک از وزارتخانه ها در یک واحد سازمانی . -5 بررسی تعیین نقش و اندازه دولت و اتخاذ ضوابط و سیاستهاي مناسب براي کوچک سازي دولت در چهارچوب سیاستهاي کلان و قوانین مربوطه . -6 بررسی و موافقت با ایجاد هرنوع دستگاه اجرائی قبل از ارائه به مراجع ذي ربط مذکور در این قانون . -7 بازنگري و اصلاح نظام تصمیم گیري شوراها و کمیته هاي کشور به نحوي که ضمن ارتقاء کیفی و کوتاه نمودن مراحل آن مراجع و نهادهاي تصمیم گیرنده موازي و غیرضرور حذف شوند. 8 - تدوین مقررات لازم براي اجراء صحیح احکام این قانون . 48 9 - شناسایی و واگذاري وظایف ، امور و فعالیتهاي قابل واگذاري دستگاههاي اجرائی به شهرداریها و بخش غیردولتی با هدف رهاسازي دولت از تصدي هاي غیرضرور و همچنین تعیین نحوه ارتباط و تنظیم مناسبات نظام اداري با شوراهاي اسلامی روستا، بخش و شهر، شهرستان و استان . 10 - اصلاح و مهندسی مجدد سیستمها، روشها و رویه هاي موردعمل در دستگاههاي اجرائی با گرایش ساده سازي مراحل انجام کار، خودکارسازي عملیات و کاهش میزان ارتباط کارمندان با مراجعه کنندگان ، افزایش رضایت مراجعان ، کاهش هزینه هاي اداري و اقتصادي نمودن فعالیتها. 11 - تصویب طرحهاي لازم براي ارتقاء بهره وري و کارآیی نیروي انسانی و مدیریت دستگاههاي اجرائی . -12 تصویب مقررات لازم درجهت بهینه سازي ساختار، ترکیب و توزیع نیروي انسانی بخش دولتی . 13 - تصویب دستورالعمل هاي مربوط به تعیین تکلیف نیروي انسانی دستگاههایی که ادغام ، منح ل، واگذار و یا وظایف آنها به دیگر دستگاهها منتقل می شود. 14 - تصویب دستورالعمل ناظر بر بهره برداري مطلوب از فضاها و تجهیزات و وسائط نقلیه اداري ، جابه جایی و تأمین ساختمانهاي اداري . 15 - پیشنهاد منابع موردنیاز براي تحقق برنامه هاي تحول نظام اداري و طرحهاي مصوب شورا که نیاز به منابع جدید دارد. تبصره- ایجاد هرگونه دستگاههاي اجرائی جدید براساس پیشنهاد دستگاههاي ذي ربط موکول به تأیید شوراي عالی اداري و تصویب هیأت وزیران و با تصویب مجلس شوراي اسلامی خواهد بود.
موضوعات مرتبط: قانون...
قانون جرایم رایانه اي بخش یکم جرائم و مجازات ها فصل یکم جرائم علیه محرمانگی داده ها و سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی مبحث یکم دسترسی غیرمجاز ماده ( 1) هرکس به طور غیرمجاز به داده ها یا سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی که به وسیله تدابیر امنیتی حفاظت شده است دسترسی یابد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزاي نقدي از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. مبحث دوم شنود غیرمجاز ماده ( 2) هرکس به طور غیرمجاز محتواي در حال انتقال ارتباطات غیرعمومی در سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی یا امواج الکترومغناطیسی یا نوري را شنود کند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزاي نقدي از ده تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. مبحث سوم جاسوسی رایانه اي ماده ( 3) هرکس به طور غیرمجاز نسبت به داده هاي سري در حال انتقال یا ذخیره شده در سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی یا حامل هاي داده مرتکب اعمال زیر شود، به مجازات هاي مقرر محکوم خواهد شد: 2 الف) دسترسی به داده هاي مذکور یا تحصیل آنها یا شنود محتواي سري در حال انتقال، به حبس از یک تا سه سال یا جزاي نقدي از بیست تا شصت میلیون ریال یا هر دو مجازات. ب) در دسترس قرار دادن داده هاي مذکور براي اشخاص فاقد صلاحیت، به حبس از دو تا ده سال. ج) افشا یا در دسترس قرار دادن داده هاي مذکور براي دولت، سازمان، شرکت یا گروه بیگانه یا عاملان آنها، به حبس از پنج تا پانزده سال. تبصره 1 داده هاي سري داده هایی است که افشاي آنها به امنیت کشور یا منافع ملی لطمه می زند. تبصره 2 آئین نامه نحوه تعیین و تشخیص داده هاي سري و نحوه طبقه بندي و حفاظت آ نها ظرف سه ماه از تاریخ تصویب این قانون توسط وزارت اطلاعات با همکاري وزارت خانه هاي دادگستري، کشور، ارتباطات و فناوري اطلاعات و دفاع و پشتیبانی نیروهاي مسلح تهیه و به تصویب هیئت دولت خواهد رسید. ماده ( 4) هرکس به قصد دسترسی به داده هاي سري موضوع ماده ( 3) این قانون، تدابیر امنیتی سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی را نقض کند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزاي نقدي از ده تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. ماده ( 5) چنانچه مأموران دولتی که مسؤول حفظ داده هاي سري مقرر در ماده ( 3) این قانون یا سیستم هاي مربوط هستند و به آنها آموزش لازم داده شده است یا داده ها یا سیستم هاي مذکور در اختیار آنها قرار گرفته است بر اثر بی احتیاطی، بی مبالاتی یا عدم رعایت تدابیر امنیتی موجب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت به داده ها، حامل هاي داده یا سیستم هاي مذکور شوند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا 3 جزاي نقدي از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات و انفصال از خدمت از شش ماه تا دو سال محکوم خواهند شد. فصل دوم جرائم علیه صحت و تمامیت داده ها و سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی مبحث یکم جعل رایانه اي ماده ( 6) هرکس به طور غیرمجاز مرتکب اعمال زیر شود، جاعل محسوب و به حبس از یک تا پنج سال یا جزاي نقدي از بیست تا یکصد میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد: الف) تغییر داده هاي قابل استناد یا ایجاد یا وارد کردن متقلبانۀ داده ها، ب) تغییر داده ها یا علایم موجود در کارت هاي حافظه یا قابل پردازش در سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی یا تراشه ها یا ایجاد یا وارد کردن متقلبانۀ داده ها یا علایم به آنها. ماده ( 7) هرکس با علم به مجعول بودن داده ها یا کارت ها یا تراشه ها از آنها استفاده کند، به مجازات مندرج در ماده فوق محکوم خواهد شد. مبحث دوم تخریب و اخلال در داده ها یا سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی ماده ( 8) هر کس به طور غیرمجاز داده هاي دیگري را از سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی یا حامل هاي داده حذف یا تخریب یا مختل یا غیرقابل پردازش کند به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزاي نقدي از ده تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات 4 محکوم خواهد شد. ماده ( 9) هر کس به طور غیرمجاز با انجام اعمالی از قبیل وارد کردن، انتقال دادن، پخش، حذف کردن، متوقف کردن، دستکاري یا تخریب داده ها یا امواج الکترومغناطیسی یا نوري، سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی دیگري را از کار بیندازد یا کارکرد آنها را مختل کند، به حبس از شش ماه تا دو سال یا جزاي نقدي از ده تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. ماده ( 10 ) هرکس به طور غیرمجاز با انجام اعمالی از قبیل مخفی کردن داده ها، تغییر گذرواژه یا رمزنگاري داده ها مانع دسترسی اشخاص مجاز به داده ها یا سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی شود، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزاي نقدي از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. ماده ( 11 ) هرکس به قصد به خطر انداختن امنیت یا آسایش عمومی اعمال مذکور در 9) و ( 10 ) این قانون را علیه سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی که براي ارائۀ ) ،) مواد ( 8 خدمات ضروري عمومی به کار می روند، از قبیل خدمات درمانی، آب، برق، گاز، مخابرات، حمل و نقل و بانکداري مرتکب شود، به حبس از سه تا ده سال محکوم خواهد شد. فصل سوم سرقت و کلاهبرداري مرتبط با رایانه ماده ( 12 ) هرکس به طور غیرمجاز داده هاي متعلق به دیگري را برباید، چنانچه عین داده ها در اختیار صاحب آن باشد، به جزاي نقدي از یک تا بیست میلیون ریال و در غیر این صورت به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزاي نقدي از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. ماده ( 13 ) هرکس به طور غیرمجاز از سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی با ارتکاب 5 اعمالی از قبیل وارد کردن، تغییر، محو، ایجاد یا متوقف کردن داده ها یا مختل کردن سیستم وجه یا مال یا منفعت یا خدمات یا امتیازات مالی براي خود یا دیگري تحصیل کند علاوه بر رد مال به صاحب آن به حبس از یک تا پنج سال یا جزاي نقدي از بیست تا یکصد میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. فصل چهارم جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی ماده ( 14 ) هرکس به وسیله سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی یا حامل هاي داده محتویات مستهجن را تولید، ارسال، منتشر، توزیع یا معامله کند یا به قصد ارسال یا انتشار یا تجارت تولید یا ذخیره یا نگهداري کند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزاي نقدي از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. تبصره 1 ارتکاب اعمال فوق در خصوص محتویات مبتذل موجب محکومیت به حداقل یکی از مجازات هاي فوق می شود. محتویات وآثار مبتذل به آثاري اطلاق می گردد که داراي صحنه ها وصور قبیحه باشد. تبصره 2 هرگاه محتویات مستهجن به کمتر از ده نفر ارسال شود، مرتکب به یک تا پنج میلیون ریال جزاي نقدي محکوم خواهد شد. تبصره 3 چنانچه مرتکب اعمال مذکور در این ماده را حرفۀ خود قرار داده باشد یا بطور سازمان یافته مرتکب شود چنانچه مفسد فی الارض شناخته نشود، به حداکثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد. تبصره 4 محتویات مستهجن به تصویر، صوت یا متن واقعی یا غیرواقعی اطلاق می شود که بیانگر برهنگی کامل زن یا مرد یا اندام تناسلی یا آمیزش یا عمل جنسی انسان است. ماده ( 15 ) هرکس از طریق سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی یا حامل هاي داده مرتکب اعمال زیر شود، به ترتیب زیر مجازات خواهد شد: 6 الف) چنانچه به منظور دستیابی افراد به محتویات مستهجن، آنها را تحریک یا ترغیب یا تهدید یا تطمیع کند یا فریب دهد یا شیوه دستیابی به آنها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزاي نقدي از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات.ارتکاب این اعمال در خصوص محتویات مبتذل موجب جزاي نقدي از دو تا پنج میلیون ریال است. ب) چنانچه افراد را به ارتکاب جرائم منافی عفت یا استعمال مواد مخدر یا روان گردان یا خودکشی یا انحرافات جنسی یا اعمال خشونت آمیز تحریک یا ترغیب یا تهدید یا دعوت کند یا فریب دهد یا شیوه ارتکاب یا استعمال آنها را تسهیل کند یا آموزش دهد، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزاي نقدي از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات. تبصره مفاد این ماده و ماده ( 14 ) شامل آن دسته از محتویاتی نخواهد شد که براي مقاصد علمی یا هر مصلحت عقلایی دیگر تهیه یا تولید یا نگهداري یا ارائه یا توزیع یا انتشار یا معامله می شود. فصل پنجم هتک حیثیت و نشر اکاذیب ماده ( 16 ) هرکس به وسیله سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی، فیلم یا صوت یا تصویر دیگري را تغییر دهد یا تحریف کند و آن را منتشر یا با علم به تغییر یا تحریف منتشر کند، به نحوي که عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزاي نقدي از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. تبصره چنانچه تغییر یا تحریف به صورت مستهجن باشد، مرتکب به حداکثر هر دو مجازات مقرر محکوم خواهد شد. ماده ( 17 ) هرکس به وسیله سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگري را بدون رضایت او منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد، به نحوي که منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزاي نقدي از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو 7 مجازات محکوم خواهد شد. ماده ( 18 ) هر کس به قصد اضرار به غیر یا تشویش اذهان عمومی یا مقامات رسمی به وسیله سیستم رایانه یا مخابراتی اکاذیبی را منتشر نماید یا در دسترس دیگران قرار دهد یا با همان مقاصد اعمالی را برخلاف حقیقت، رأساً یا به عنوان نقل قول، به شخص حقیقی یا حقوقی یا مقام هاي رسمی به طور صریح یا تلویحی نسبت دهد، اعم از ای ن که از طریق یاد شده به نحوي از انحاء ضرر مادي یا معنوي به دیگري وارد شود یا نشود، افزون بر اعاده حیثیت به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزاي نقدي از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. فصل ششم مسئولیت کیفري اشخاص ماده ( 19 ) در موارد زیر، چنانچه جرایم رایانه اي به نام شخص حقوقی و در راستاي منافع آن ارتکاب یابد، شخص حقوقی داراي مسئولیت کیفري خواهد بود: الف) هرگاه مدیر شخص حقوقی مرتکب جرم رایانه اي شود. ب) هرگاه مدیر شخص حقوقی دستور ارتکاب جرم رایانه اي را صادر کند و جرم بوقوع پیوندد. ج) هرگاه یکی از کارمندان شخص حقوقی با اطلاع مدیر یا در اثر عدم نظارت وي مرتکب جرم رایانه اي شود. د) هرگاه تمام یا قسمتی از فعالیت شخص حقوقی به ارتکاب جرم رایانه اي اختصاص یافته باشد. تبصره 1 منظور از مدیر کسی است که اختیار نمایندگی یا تصمیم گیري یا نظارت بر شخص حقوقی را دارد. تبصره 2 مسئولیت کیفري شخص حقوقی مانع مجازات مرتکب نخواهد بود. ماده ( 20 ) اشخاص حقوقی موضوع ماده فوق، با توجه به شرایط و اوضاع و احوال جرم 8 ارتکابی، میزان درآمد و نتایج حاصله از ارتکاب جرم، علاوه بر سه تا شش برابر حداکثر جزاي نقدي جرم ارتکابی، به ترتیب ذیل محکوم خواهند شد: الف) چنانچه حداکثر مجازات حبس آن جرم تا پنج سال حبس باشد، تعطیلی موقت شخص حقوقی از یک تا نُه ماه و در صورت تکرار جرم تعطیلی موقت شخص حقوقی از یک تا پنج سال. ب) چنانچه حداکثر مجازات حبس آن جرم بیش از پنج سال حبس باشد، تعطیلی موقت شخص حقوقی از یک تا سه سال و در صورت تکرار جرم شخص حقوقی منحل خواهد شد. این ماده منحل می شود، تا سه سال « ب» تبصره 1 مدیر شخص حقوقی که طبق بند حق تأسیس یا نمایندگی یا تصمیم گیري یا نظارت بر شخص حقوقی دیگري را نخواهد داشت. تبصره 2 خسارات شاکی خصوصی از اموال شخص حقوقی جبران خواهد شد. در صورتی که اموال شخص حقوقی به تنهایی تکافو نکند، مابه التفاوت از اموال مرتکب جبران خواهد شد. ماده ( 21 ) ارائه دهندگان خدمات دسترسی موظفند طبق ضوابط فنی و فهرست مقرر از سوي کمیتۀ تعیین مصادیق موضوع ماده ذیل محتواي مجرمانه اعم از محتواي ناشی از جرایم رایانه اي و محتوایی که براي ارتکاب جرایم رایانه اي بکار می رود را پالایش کنند. در صورتی که عمداً از پالایش محتواي مجرمانه خودداري کنند، منحل خواهند شد و چنانچه از روي بی احتیاطی و بی مبالاتی زمینۀ دسترسی به محتواي غیرقانونی را فراهم آورند، در مرتبۀ نخست به جزاي نقدي از بیست تا یکصد میلیون ریال و در مرتبۀ دوم به جزاي نقدي از یکصد میلیون تا یک میلیارد ریال و در مرتبۀ سوم به یک تا سه سال تعطیلی موقت محکوم خواهند شد. چنانچه محتواي مجرمانه به وب سایت هاي مؤسسات عمومی شامل نهادهاي «1» تبصره زیرنظر ولی فقیه و قواي سه گانۀ مقننه، مجریه و قضائیه و مؤسسات عمومی غیردولتی 9 1373 و /4/ موضوع قانون فهرست نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی مصوب 19 الحاقات بعدي آن یا به احزاب، جمعیت ها، انجمن هاي سیاسی و صنفی و انجمن هاي اسلامی یا اقلیت هاي دینی شناخته شده یا به سایر اشخاص حقیقی یا حقوقی حاضر در ایران که امکان احراز هویت و ارتباط با آنها وجود دارد تعلق داشته باشد، با دستور مقام قضایی رسیدگی کننده به پرونده و رفع اثر فوري محتواي مجرمانه از سوي دارندگان، وب سایت مزبور تا صدور حکم نهایی پالایش نخواهد شد. پالایش محتواي مجرمانه موضوع شکایت خصوصی با دستور مقام قضایی » 2» تبصره رسیدگی کننده به پرونده انجام خواهد شد. ماده ( 22 ) قوة قضائیه موظف است ظرف یک ماه از تاریخ تصویب این قانون کمیته تعیین مصادیق محتواي مجرمانه را در محل دادستانی کل کشور تشکیل دهد. وزیر یا نمایندة وزارتخانه هاي آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوري اطلاعات، اطلاعات، دادگستري، علوم، تحقیقات و فناوري، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان صدا و سیما و فرمانده نیروي انتظامی، یک نفر خبره در فناوري اطلاعات و ارتباطات به انتخاب کمیسیون صنایع و معادن مجلس شوراي اسلامی و یک نفر نمایندة مجلس شوراي اسلامی به انتخاب کمیسیون حقوقی و قضایی و تأیید مجلس شوراي اسلامی اعضاي کمیته را تشکیل خواهند داد. ریاست کمیته به عهدة دادستان کل کشور خواهد بود. تبصره 1- جلسات کمیته حداقل هر پانزده روز یک بار و با حضور هفت نفر عضو داراي حق رأي رسمیت می یابد و تصمیمات کمیته با اکثریت نسبی حاضران معتبر خواهد بود. تبصره 2- کمیته موظف است به شکایات راجع به مصادیق پالایش شده رسیدگی و نسبت به آنها تصمیم گیري کند. رأي کمیته قطعی است. تبصره 3 -کمیته موظف است هر شش ماه گزارشی در خصوص روند پالایش محتواي مجرمانه را به رؤساي قواي سه گانه و شوراي عالی امنیت ملی تقدیم کند . 10 ماده ( 23 ) ارائه دهندگان خدمات میزبانی موظفند به محض دریافت دستور کمیته تعیین مصادیق مذکور در مادة فوق یا مقام قضایی رسیدگی کننده به پرونده مبنی بر وجود محتواي مجرمانه در سیستم هاي رایانه اي خود از ادامۀ دسترسی به آن ممانعت به عمل آورند. چنانچه عمداً از اجراي دستور کمیته یا مقام قضایی خودداري کنند، منحل خواهند شد. در غیر این صورت، چنانچه در اثر بی احتیاطی و بی مبالاتی زمینه دسترسی به محتواي مجرمانه مزبور را فراهم کنند، در مرتبه نخست به جزاي نقدي از بیست تا یکصد میلیون ریال و در مرتبۀ دوم به یکصد میلیون تا یک میلیارد ریال و در مرتبۀ سوم به یک تا سه سال تعطیلی موقت محکوم خواهند شد. تبصره ارائه دهندگان خدمات میزبانی موظفند به محض آگاهی از وجود محتواي مجرمانه مراتب به کمیتۀ تعیین مصادیق اطلاع دهند. ماده ( 24 ) هرکس بدون مجوز قانونی از پهناي باند بین المللی براي برقراري ارتباطات مخابراتی مبتنی بر پروتکل اینترنتی از خارج ایران به داخل یا برعکس استفاده کند, به حبس از یک تا سه سال یا جزاي نقدي از یکصد میلیون تا یک میلیارد ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. فصل هفتم سایر جرائم ماده ( 25 ) هرکس مرتکب اعمال زیر شود، به حبس از نود و یک روز تا یک سال یا جزاي نقدي از پنج تا بیست میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد: الف) تولید یا انتشار یا توزیع یا معامله داده ها یا نرم افزارها یا هر نوع ابزار الکترونیکی که صرفاً به منظور ارتکاب جرائم رایانه اي به کار می روند. ب) فروش یا انتشار یا در دسترس قرار دادن گذرواژه یا هر داده اي که امکان دسترسی غیرمجاز به داده ها یا سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی متعلق به دیگري را فراهم می کند. ج) آموزش نحوة ارتکاب جرایم دسترسی غیرمجاز، شنود غیرمجاز، جاسوسی رایانه اي 11 و تخریب و اخلال در داده ها یا سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی. تبصره چنانچه مرتکب اعمال یاد شده را حرفه خود قرار داده باشد، به حداکثر هر دو مجازات مقرر در این ماده محکوم خواهد شد. فصل هشتم تشدید مجازات ها ماده ( 26 ) در موارد زیر، حسب مورد مرتکب به بیش از دوسوم حداکثر یک یا دو مجازات مقرر محکوم خواهد شد: الف) هر یک از کارمندان و کارکنان ادار ه ها و سازما ن ها یا شوراها و یا شهرداري ها و موسس ه ها و شرکت هاي دولتی و یا وابسته به دولت یا نهادهاي انقلابی و بنیادها و مؤسسه هایی که زیر نظر ولی فقیه اداره می شوند و دیوان محاسبات و مؤسسه هایی که با کمک مستمر دولت اداره می شوند و یا دارندگان پایه قضایی و به طور کلی اعضا و کارکنان قواي سه گانه و همچنین نیروهاي مسلح و مأموران به خدمت عمومی اعم از رسمی و غیررسمی به مناسبت انجام وظیفه مرتکب جرم رایانه اي شده باشند. ب) متصدي یا متصرف قانونی شبکه هاي رایانه اي یا مخابراتی که به مناسبت شغل خود مرتکب جرم رایانه اي شده باشد. ج) داده ها یا سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی، متعلق به دولت یا نهادها و مراکز ارایه دهنده خدمات عمومی باشد. د) جرم به صورت سازمان یافته ارتکاب یافته باشد . ه) جرم در سطح گسترده اي ارتکاب یافته باشد. ماده ( 27 ) در صورت تکرار جرم براي بیش از دو بار دادگاه می تواند مرتکب را از خدمات الکترونیکی عمومی از قبیل اشتراك اینترنت، تلفن همراه، اخذ نام دامنه مرتبه بالاي کشوري و بانکداري الکترونیکی محروم کند: الف) چنانچه مجازات حبس آن جرم نود و یک روز تا دو سال حبس باشد، محرومیت از یک ماه تا یک سال . 12 ب) چنانچه مجازات حبس آن جرم دو تا پنج سال حبس باشد، محرومیت از یک تا سه سال . ج) چنانچه مجازات حبس آن جرم بیش از پنج سال حبس باشد، محرومیت از سه تا پنج سال. بخش دوم آیین دادرسی فصل یکم صلاحیت ماده ( 28 ) علاوه بر موارد پیش بینی شده در دیگر قوانین، دادگاه هاي ایران در موارد زیر نیز صالح به رسیدگی خواهند بود: الف) داده هاي مجرمانه یا داده هایی که براي ارتکاب جرم به کار رفته اند به هر نحو در سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی یا حامل هاي دادة موجود در قلمرو حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوري اسلامی ایران ذخیره شده باشد. ب) جرم از طریق وب سایت هاي داراي دامنه مرتبه بالاي کد کشوري ایران ارتکاب یافته باشد. ج) جرم توسط هر ایرانی یا غیرایرانی در خارج از ایران علیه سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی و وب سایت هاي مورد استفاده یا تحت کنترل قواي سه گانه یا نهاد رهبري یا نمایندگی هاي رسمی دولت یا هر نهاد یا مؤسسه اي که خدمات عمومی ارائه می دهد یا علیه وب سایت هاي داراي دامنۀ مرتبه بالاي کد کشوري ایران در سطح گسترده ارتکاب یافته باشد. د) جرایم رایانه اي متضمن سوء استفاده از اشخاص کمتر از 18 سال، اعم از آنکه مرتکب یا بزه دیده ایرانی یا غیرایرانی باشد. ماده ( 29 ) چنانچه جرم رایانه اي در محلی کشف یا گزارش شود، ولی محل وقوع آن معلوم نباشد، دادسراي محل کشف مکلف است تحقیقات مقدماتی را انجام دهد. چنانچه محل وقوع جرم مشخص نشود، دادسرا پس از اتمام تحقیقات مبادرت به 13 صدور قرار می کند و دادگاه مربوط نیز رأي مقتضی را صادر خواهد کرد. ماده ( 30 ) قوه قضاییه موظف است به تناسب ضرورت شعبه یا شعبی از دادسراها، دادگاه هاي عمومی و انقلاب، نظامی و تجدیدنظر را براي رسیدگی به جرائم رایانه اي اختصاص دهد. تبصره قضات دادسراها و دادگاه هاي مذکور از میان قضاتی که آشنایی لازم به امور رایانه دارند انتخاب خواهند شد. ماده ( 31 ) در صورت بروز اختلاف در صلاحیت، حل اختلاف مطابق مقررات قانون آیین دادرسی دادگاه هاي عمومی و انقلاب در امور مدنی خواهد بود. فصل دوم جمع آوري ادله الکترونیکی مبحث اول نگهداري داده ها ماده ( 32 ) ارائه دهندگان خدمات دسترسی موظفند داده هاي ترافیک را حداقل تا شش ماه پس از ایجاد و اطلاعات کاربران را حداقل تا شش ماه پس از خاتمه اشتراك نگهداري کنند. تبصره 1 داده ترافیک هرگونه داده اي است که سیستم هاي رایانه اي در زنجیره ارتباطات رایانه اي و مخابراتی تولید می کنند تا امکان ردیابی آنها از مبداء تا مقصد وجود داشته باشد .این داده ها شامل اطلاعاتی از قبیل مبداء، مسیر، تاریخ، زمان، مدت و حجم ارتباط و نوع خدمات مربوطه می شود . تبصره 2 اطلاعات کاربر هرگونه اطلاعات راجع به کاربر خدمات دسترسی از قبیل نوع خدمات، امکانات فنی مورد استفاده و مدت زمان آن، هویت، آدرس جغرافیایی یا شماره تلفن و سایر مشخصات فردي اوست. ، IP پستی یا 3ارائه دهندگان خدمات میزبانی داخلی موظفند اطلاعات کاربران خود را ) ماده ) 3 حداقل تا شش ماه پس از خاتمه اشتراك و محتواي ذخیره شده و داده ترافیک حاصل 14 از تغییرات ایجاد شده را حداقل تا پانزده روز نگهداري کنند. مبحث دوم حفظ فوري داده هاي رایانه اي ذخیره شده ماده ( 34 ) هرگاه حفظ داده هاي رایانه اي ذخیره شده براي تحقیق یا دادرسی لازم باشد، مقام قضایی می تواند دستور حفاظت از آنها را براي اشخاصی که به نحوي تحت تصرف یا کنترل دارند صادر کند. در شرایط فوري، نظیر خطر آسیب دیدن یا تغییر یا از بین رفتن داده ها، ضابطان قضایی می توانند رأساً دستور حفاظت را صادر کنند و مراتب را حداکثر تا 24 ساعت به اطلاع مقام قضایی برسانند. چنانچه هر یک از کارکنان دولت یا ضابطان قضایی یا سایر اشخاص از اجراي این دستور خودداري یا داده هاي حفاظت شده را افشا کنند یا اشخاصی که داده هاي مزبور به آنها مربوط می شود را از مفاد دستور صادره آگاه کنند، ضابطان قضایی و کارکنان دولت به مجازات امتناع از دستور مقام قضایی و سایر اشخاص به حبس از نود و یک روز تا شش ماه یا جزاي نقدي از پنج تا ده میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهند شد. تبصره 1 حفظ داده ها به منزله ارائه یا افشاي آن ها نبوده و مستلزم رعایت مقررات مربوط است. تبصره 2 مدت زمان حفاظت از داده ها حداکثر سه ماه است و در صورت لزوم با دستور مقام قضایی قابل تمدید است. مبحث سوم ارائه داده ها 5مقام قضایی می تواند دستور ارائۀ داده هاي حفاظت شده مذکور در مواد ) ماده ) 3 33 (و ( 34 ) فوق را به اشخاص یاد شده بدهد تا در اختیار ضابطان قرار گیرد. ( ،)32) مستنکف از اجراي این دستور به مجازات مقرر در ماده ( 34 ) محکوم خواهد شد. مبحث چهارم تفتیش و توقیف داده ها و سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی 15 ماده ( 36 ) تفتیش و توقیف داده ها یا سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی به موجب دستور قضایی و در مواردي به عمل می آید که ظن قوي به کشف جرم یا شناسایی متهم یا ادله جرم وجود داشته باشد. ماده ( 37 ) تفتیش و توقیف داده ها یا سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی در حضور متصرفان قانونی یا اشخاصی که به نحوي آنها را تحت کنترل قانونی دارند، نظیر متصدیان سیستم ها انجام خواهد شد. در غیر این صورت، قاضی با ذکر دلایل دستور تفتیش و توقیف بدون حضور اشخاص مذکور را صادر خواهد کرد. ماده ( 38 ) دستور تفتیش و توقیف باید شامل اطلاعاتی باشد که به اجراي صحیح آن کمک می کند، از جمله اجراي دستور در محل یا خارج از آن، مشخصات مکان و محدوده تفتیش و توقیف، نوع و میزان داده هاي مورد نظر، نوع و تعداد سخت افزارها و نرم افزارها، نحوه دستیابی به داده هاي رمزنگاري یا حذف شده و زمان تقریبی انجام تفتیش و توقیف. ماده ( 39 (تفتیش داده ها یا سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی شامل اقدامات ذیل می شود : الف) دسترسی به تمام یا بخشی از سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی. ب) دسترسی به حامل هاي داده از قبیل دیسکت ها یا لوح هاي فشرده یا کارت هاي حافظه. ج (دستیابی به داد ههاي حذف یا رمزنگاري شده. ماده ( 40 ) در توقیف داده ها، با رعایت تناسب، نوع، اهمیت و نقش آنها در ارتکاب جرم، به روش هایی از قبیل چاپ داده ها، کپی برداري یا تصویربرداري از تمام یا بخشی از داده ها، غیرقابل دسترس کردن داده ها با روش هایی از قبیل تغییر گذرواژه یا رمزنگاري و ضبط حامل هاي داده عمل می شود. 16 ماده ( 41 ) در شرایط زیر سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی توقیف خواهند شد: الف) داده هاي ذخیره شده به سهولت در دسترسی نبوده یا حجم زیادي داشته باشد، ب) تفتیش و تجزیه و تحلیل داده ها بدون سیستم سخت افزاري امکان پذیر نباشد، ج) متصرف قانونی سیستم رضایت داده باشد، د) کپی برداري از داده ها به لحاظ فنی امکا نپذیر نباشد، ه) تفتیش در محل باعث آسیب داده ه ا شود، و (سایر شرایطی که قاضی تشخیص دهد. ماده ( 42 ) توقیف سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی متناسب با نوع و اهمیت و نقش آنها در ارتکاب جرم با روش هایی از قبیل تغییر گذرواژه به منظور عدم دسترسی به سیستم، پلمپ سیستم در محل استقرار و ضبط سیستم صورت می گیرد. ماده ( 43 ) چنانچه در حین اجراي دستور تفتیش و توقیف، تفتیش داده هاي مرتبط با جرم ارتکابی در سایر سیست م هاي رایانه اي یا مخابراتی که تحت کنترل یا تصرف متهم قرار دارند ضروري باشد، ضابطان با دستور مقام قضایی دامنه تفتیش و توقیف را به سیست م هاي دیگر گسترش خواهند داد و داد ه هاي مورد نظر را تفتیش یا توقیف خواهند کرد. ماده ( 44 ) توقیف داده ها یا سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی که موجب ایراد لطمه جانی یا خسارات مالی شدید به اشخاص یا اخلال در ارائه خدمات عمومی می شود ممنوع است. ماده ( 45 ) در جایی که اصل داده ها توقیف می شود ، ذي نفع حق دارد پس از پرداخت هزینه از آنها کپی دریافت کند، مشروط به اینکه ارائه داده هاي توقیف شده منافی با محرمانه بودن تحقیقات نباشد و به روند تحقیقات لطمه اي وارد نسازد و داده ها 17 مجرمانه نباشند. ماده ( 46 ) در مواردي که اصل داده ها یا سیستم هاي رایان هاي یا مخابراتی توقیف می شود، قاضی موظف است با لحاظ نوع و میزان داده ها و نوع و تعداد سخت افزارها و نرم افزارهاي مورد نظر و نقش آنها در جرم ارتکابی، در مهلت متناسب و متعارف نسبت به آنها تعیین تکلیف کند. ماده ( 47 ) متضرر می تواند در مورد عملیات و اقدام هاي مأموران در توقیف داده ها و سیستم هاي رایانه اي و مخابراتی، اعتراض کتبی خود را همراه با دلایل ظرف ده روز به مرجع قضایی دستوردهنده تسلیم نماید. به درخواست یاد شده خارج از نوبت رسیدگی گردیده و تصمیم اتخاذ شده قابل اعتراض است. مبحث پنجم شنود محتواي ارتباطات رایانه اي ماده ( 48 ) شنود محتواي در حال انتقال ارتباطات غیرعمومی در سیستم هاي رایانه اي یا مخابراتی مطابق مقررات راجع به شنود مکالمات تلفنی خواهد بود. تبصره دسترسی به محتواي ارتباطات غیرعمومی ذخیره شده، نظیر پست الکترونیکی یا پیامک در حکم شنود و مستلزم رعایت مقررات مربوط است. فصل سوم استنادپذیري ادله الکترونیکی ماده ( 49 ) به منظور حفظ صحت و تمامیت، اعتبار و انکارناپذیري ادله الکترونیکی جمع آوري شده، لازم است مطابق آیین نامه مربوط از آنها نگهداري و مراقبت به عمل آید. ماده ( 50 ) چنانچه داده هاي رایانه اي توسط طرف دعوا یا شخص ثالثی که از دعوا آگاهی نداشته، ایجاد یا پردازش یا ذخیره یا منتقل شده باشد و سیستم رایانه اي یا مخابراتی مربوط به نحوي درست عمل کند که به صحت و تمامیت، اعتبار و 18 انکارناپذیري داده ها خدشه وارد نشده باشد، قابل استناد خواهند بود. ماده ( 51 (کلیۀ مقررات مندرج در فصل هاي دوم و سوم این بخش، علاوه بر جرایم رایانه اي شامل سایر جرایمی که ادلۀ الکترونیکی در آنها مورد استناد قرار می گیرند نیز می شود. بخش سوم سایر مقررات ماده ( 52 ) به منظور ارتقاي همکاري هاي بی نالمللی در زمینه جرائم رایانه اي، وزارت دادگستري موظف است با همکاري وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات اقدامات لازم را در زمینه تدوین لوایح و پیگیري امور مربوط جهت پیوستن ایران به اسناد بین المللی و منطقه اي و معاهدات راجع به همکاري و معاضدت دوجانبه یا چندجانبه قضایی انجام دهد. ماده ( 53 ) در مواردي که سیستم رایانه اي یا مخابراتی به عنوان وسیله ارتکاب جرم بکار رفته و در این قانون براي عمل مزبور مجازاتی پیش بینی نشده است، مطابق قوانین جزایی مربوط عمل خواهد شد. 19 تبصره در مواردي که در بخش دوم این قانون براي رسیدگی به جرایم رایانه اي مقررات خاصی از جهت آیین دادرسی پیش بینی نشده است طبق مقررات قانون آیین دادرسی کیفري اقدام خواهد شد. ماده ( 54 ) میزان جزاهاي نقدي این قانون بر اساس نرخ رسمی تورم حسب اعلام بانک مرکزي هر سه سال یک بار با پیشنهاد رئیس قوه قضاییه و تصویب هیأت وزیران قابل تغییر است. ماده ( 55 ) وزارت دادگستري موظف است ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون با همکاري وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات آئین نام ه هاي مربوط به جمع آوري و استنادپذیري ادله الکترونیکی را تهیه کند و به تصویب رئیس قوة قضائیه خواهد رسید. ماده ( 56 ) قوانین و مقررات مغایر با این قانون ملغی است__
موضوعات مرتبط: قانون...


